به گزارش مشرق، آسیبپذیری وسایل الکترونیکی و گوشیهای هوشمند این امکان را فراهم می کند که سازمان های جاسوسی در جهان به جاسوسی سیگنال و شنود الکترونیکی اقدام کنند.
در ترور دانشمند شهید محسن فخریزاده نیز گمانه زنیها حاکی از آن است که دریافت موقعیت مکانی ایشان از طریق رهگیری سیگنالهای تلفن همراه صورت گرفته است. موضوعی که در سایر عملیات های مشابه تروریستی نیز گزارش شده است؛ برای مثال گفته می شود که ترور شهید عماد مغنیه نیز از طریق رهگیری گوشی موبایل وی توسط موساد انجام شده است.
بیشتر بخوانید:
کدام کابوس، اسرائیل را رها نمی کند؟
تلفنهای هوشمند بهخاطر داشتن قابلیت اتصال به جیپیاس یا سامانه موقعیتیاب جهانی، قابل ردگیری و مکانیابی هستند.
در سال ۲۰۰۸ گزارش شد که افسران موساد، تلفن عماد مغنیه را ردیابی کرده و فهمیدند که وی در حال حرکت به سمت آپارتمانی در منطقه کفرسوسه دمشق است و این خبر را فوراً به جاسوسان خود در دمشق رساندند و آنها خودروی بمب گذاری شده را در مکانی که مطمئن بودند مغنیه از آنجا عبور خواهد کرد قرار دادند؛ در آن زمان صحنههای مرکز عملیات در یک صفحه بزرگ برای ماموران موساد نمایش داده شد و آنها دیدند که عماد مغنیه ماشین خود را در جای مخصوصش پارک کرد و از این طریق اقدام به بمب گذاری و ترور وی کردند.
ببینید:
فیلم/ الگوی جدیدی به نام شهید فخریزاده
نمونه دیگر از ردپای استفاده از ابزارهای فناورانه توسط سازمان های جاسوسی را می توان در ترور سردار سلیمانی مشاهده کرد. به نحوی که ۷ماه پس از ترور سردار قاسم سلیمانی فرمانده شهید سپاه قدس و ابومهدی المهندس معاون سازمان نیروهای مردمی عراق، رسانه ها اعلام کردند که یک شرکت تلفن همراه عراقی، اطلاعات حساسی را از گوشی یکی از همراهان ابومهدی المهندس در اختیار فرماندهی ارتش آمریکا قرار داده است.
این اخبار حاکی از آن بود که کمیته تحقیق ویژه این ترور، براساس اسناد و مدارکی که از رهبران حشد الشعبی دریافت کرده متوجه شده که یک اپراتور موبایل عراق احتمالاً در افشای محل رفتوآمد سردار سلیمانی و روند انجام این اقدام تروریستی، نقش داشته است.
به دنبال ترور شهید فخری زاده دانشمند هسته ای ایران نیز واشنگتن اگزماینر در مقاله ای تصریح کرد: «احتمالا اطلاعات رفت و آمد شهید فخری زاده از طریق فناوری ماهواره ای آمریکا و دیگر ابزار جاسوسی این کشور، در اختیار تروریست های اسرائیلی قرار گرفته است. تصمیم گیری در مورد محل حمله و مختل کردن ارتباطات نیروهای امنیتی ایرانی هم از همین طریق انجام شده است. سیستم های اطلاعاتی آمریکا تنها سیستم های ماهواره ای هستند که می توانسته اند به اسرائیل (گروه کیدون موساد) برای مانیتورینگ ورود و خروج شهید فخری زاده کمک کنند.»
نقش ابزارهای فناوری در عملیات جاسوسی
سوءاستفاده کشورهای متخاصم از ابزارهای فناورانه برای عملیات تروریستی سابقه های چند ده ساله دارد.
«مری الن او کانل» استاد حقوق بین الملل دانشگاه نوتردام در همین رابطه می گوید: «ظهور پهپادهای بدون سرنشین در سال ۲۰۰۰، ایالات متحده را در سراشیبی تندی قرار داده که نتیجه آن بحران کنونی است که شاهدش هستیم. نخستین استقرار یک هواپیمای بدون سرنشین به عنوان ابزار ترور توسط بیل کلینتون و در راستای تلاش برای نابودی بن لادن انجام شد. اما نخستین ترور موفقیت آمیز توسط دولت بوش در یمن صورت گرفت. اوباما هم میراث دار دولت بوش در استفاده گسترده از ترورها از طریق پهپادها بود. اگرچه رئیس جمهور وقت آمریکا به دنبال این بود که با استفاده از برخی یادداشت های داخلی به این ترورها جنبه ای قانونی ببخشد؛ اما براساس همین یادداشت ها و اسناد به دست آمده، ترورهای هواپیماهای بدون سرنشین طبق قوانین بین المللی سوءاستفاده از منشور سازمان ملل تلقی شده و می شود.»
از سوی دیگر مسئولان سازمانهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بارها در مصاحبه های مختلف از نبرد اطلاعاتی و استفاده از ابزارهای فناوری برای مقابله با ایران نام برده اند. به نحوی که رونن برگمن روزنامه نگار اسرائیلی در کتاب «برخیز و اول تو بکش» که مربوط به تاریخ مخفی ترورهای هدفمند اسراییل است و در سال ۲۰۱۸ میلادی منتشر شده، نمونه هایی از ترور دانشمندان هسته ای ایران را به تصویر کشیده است. نویسنده این کتاب از «محسن فخریزاده» به عنوان یکی از اهداف اصلی ترورهای رژیم صهیونیستی نام می برد.
همکاری شرکتهای بزرگ فناوری با سازمانهای اطلاعاتی
امروزه یکی از رایج ترین شیوه های جاسوسی، جاسوسی از طریق برنامه ها و پلتفرم هایی است که روی گوشی تلفن همراه افراد نصب می شود و سازمان های جاسوسی در دنیا قادر هستند با استفاده از این ابزارها و سایر قطعات الکترونیکی گوشی فرد، حجم عظیمی از اطلاعات از قبیل مکان کاربر، پیامهای فرستاده شده و حتی داده هایی که توسط میکروفن دستگاه وی، ضبط یا توسط دوربین دستگاه دیده می شود را در اختیار بگیرند.
بررسی ها نشان می دهد که بسیاری از موسسات فناوری دنیا از این امکان برای همکاری با سازمان های اطلاعاتی استفاده کرده و ابزارهای فناورانه خود را در اختیار این سازمان ها قرار می دهند.
برای مثال چندی پیش مایکروسافت بودجه ای قابل توجه در اختیار یک موسسه صهیونیستی قرار داد تا این شرکت، فناوری تشخیص چهره پیشرفته خود را برای کنترل نامحسوس فلسطینیان در کرانه غربی ارتقا دهد. اگر چه مایکروسافت بارها ادعا کرده که به ارزش های دموکراتیک متعهد است اما در عمل با سرمایه گذاری ۷۴ میلیون دلاری در یک شرکت فعال در سرزمین های اشغالی، به آن کمک کرد تا در زمینه تولید تجهیزات کنترل و نظارت پیشرفته برای آزار فلسطینیان فعالیت بیشتری کند.
این سرمایه گذاری برای ارتقای ابزار شناسایی چهره در شرکتی صهیونیستی موسوم به انی ویژن (AnyVision) صورت گرفت که نرم افزاری به نام فردای بهتر ( Better Tomorrow ) را برای کنترل و نظارت با استفاده فناوری تشخیص چهره، طراحی کرد. این نرم افزار از توان پردازش بالایی برای شناسایی هر فرد یا شی و ابزاری که در دوربین های زنده مشاهده می شود، برخوردار بود و با دوربین های امنیتی نظارتی، دوربین های گوشی های هوشمند و غیره سازگاری داشت.
گزارش ها نشان داد که این شرکت صهیونیستی با ارتش اسرائیل همکاری گستردهای داشته و حتی یک طرح نظامی مخفی را در نوار غزه به اجرا گذاشته که جایزه برترین طرح دفاعی اسرائیل را دریافت کرده است.
از سوی دیگر یک وبسایت خبری به نام «مادربورد» نیز میگوید که در تحقیقاتش به این نتیجه رسیده که شرکت فناوریهای امنیتی NSO گروپ اسرائیل یک بدافزار هک موبایل به نام «پگاسوس» را تحت عنوان فیسبوک و در دامنه امنیتی شبیه به آن ارائه کرده که با نصب آن توسط کاربران، پیامها و دیگر اطلاعات موبایل آنها خوانده شده و یا بهوسیله GPS گوشی، فرد را تعقیب و به میکروفن و دوربین آن دسترسی پیدا میکنند.
وبسایت «مادربورد» مینویسد «سرویسهای امنیتی اسرائیل و آمریکا از طریق واتسآپ این بدافزار را پخش و به تلفن صدها خبرنگار و فعال حقوق بشر دسترسی پیدا کردهاند. حتی این نرمافزار جاسوسی در اختیار دولت عربستان قرار گرفته و از همین بدافزار برای جاسوسی از جمال خاشقجی، روزنامهنگار عربستانی- آمریکایی که در کنسولگری عربستان در ترکیه به قتل رسید، استفاده شده است.
پیش از این نیز بارها نقش فیسبوک و واتسآپ و دیگر شبکههای اجتماعی مثل تلگرام در ردیابی و سرقت اطلاعات خصوصی کاربران، جاسوسی، عملیات تروریستی (از طریق فضا دادن به گروههایی مانند داعش یا منافقین)، عملیات خرابکارانه با اسناد معتبر و یا از طریق خود همین شبکهها افشا شده بود.
ناامنی ابزارهای الکترونیکی و جای خالی پلتفرمهای داخلی قابل دفاع
شکی نیست که درصورتی که دستگاهی هدف جاسوسی قرار گیرد به تبع آن تمام پیامهای ارسالشده در برنامههای اجتماعی نصبشده روی آن دستگاه نیز قابلیت هک شدن خواهند داشت. به همین دلیل گفته می شود که حتی با وجود رعایت تمام اقدامات امنیتی و احتیاطی کاربر، بازهم تمامی فعالیتهای کاربران در شبکههای اجتماعی و پلتفرم ها در معرض دید جاسوسان سایبری قرار دارد.
مثالی که در همین زمینه می شود به آن استناد کرد، ماجرای دستگیری دکتر مسعود سلیمانی محقق ایرانی در آمریکا است. سلیمانی پس از آزادی و بازگشت به کشور در توضیح نحوه دستگیری اش گفته بود: «موبایلم را گرفتند و پس از چند دقیقه گفتند این موبایل خودت نیست. این موبایل ساکن بوده و حرکت نمی کرده که درست هم گفتند چرا که موبایل دخترم بود.»!
بنابراین درصورت تایید این گمانه زنی که گوشی هوشمندی که در اختیار تیم همراه شهید فخری زاده قرار داشته است از نرم افزارها و پلتفرم های خارجی بهره می برده، امکان ردیابی به راحتی برای دشمنان فراهم شده است. از این رو این ترور خصمانه دانشمند هسته ای کشورمان، بار دیگر بی توجهی به زیرساخت های اطلاعاتی و امنیت داده ها را در نبود قانون حاکمیت سایبری نمایان می کند.
موضوع ناامنی دیوایس ها و ابزارهای الکترونیک، شبکه های اجتماعی و پلتفرم های خارجی به دلیل آنکه امکان سرقت داده های کاربران را برای دولت های متخاصم به همراه دارد، بارها تکرار شده و بی توجهی مسئولان به این موضوع همیشه مورد انتقاد بوده است.
شواهد نشان می دهد که داده ها و اطلاعات کاربران ایرانی به دلیل نبود بسترهای اطلاعاتی لازم در کشور در اختیار شبکه های اجتماعی و نرم افزارها و پلتفرم های خارجی قرار دارد و این شبکه ها به راحتی می توانند امنیت کاربران را تهدید کنند. از سوی دیگر نبود گوشی های هوشمند با کیفیت ساخت داخل از دیگر مواردی است که باعث می شود امنیت کاربران در استفاده از این ابزار الکترونیکی، تضمین نشود.
تامین امنیت کاربران ایرانی از طریق ابزارهای فناوری اطلاعات درحالی با اما و اگر روبرو است که نگهداری و تبادل امن اطلاعات در داخل کشور و حفاظت از اطلاعات کاربران در کنار ایجاد امنیت در لایه خدمات و محتوا از جمله اهداف تعیین شده است.
در کنار آن، نبود قوانین مشخص برای فعالیت پلتفرم های خارجی، عدم قانونگذاری صحیح برای استفاده از پلتفرم های خارجی در کشور، عدم توجه به انتشار داده به عنوان سرمایه ملی و نبود قوانین حاکمیت سایبری از دیگر موارد مورد انتقاد است.
ایجاد سیستم عامل، مرورگر و پیام رسان داخلی برای موبایل به عنوان ماموریت های وزارت ارتباطات درنظر گرفته شده و به نظر می رسد درصورت تحقق این ابزارها و نیز ایجاد پلتفرم های داخلی قابل دفاع و پرکاربرد شاهد کاهش ناامنی های موجود در فضای مجازی کشور باشیم