به گزارش مشرق، جواد کتابی منتقد سینما و فعال فرهنگی در کانال هفت راه نوشت : یک چیز را بدون تعارف بگویم. من برای دیدن سریال قورباغه لحظه شماری میکردم. یک تریلر پر خون که کست حرفهایش را شاید در یک فیلم سینمایی هم نشود یکجا جمع کرد. طبیعتا این مسئله هزینهی هنگفتی هم روی دست سازندگانش گذاشته و ما فقط یک قلم هفت میلیاردی آن را میدانیم که دستمزد نوید محمدزاده بوده است.
خروجی اما در حد فیلمهای شانه تخممرغی هم نیست. در واقع در قورباغه هیچچیز سرجای خودش نیست و این از همان قسمت اول مشخص بود. سکانس پلانهای بیمعنی و نداشتن خط دراماتیک مشخص شاید بتواند تصاویر خوش رنگ و لعابی را تحویل ما بدهد اما هرگز جای خالی قصه را پر نخواهد کرد.
شخصیتهایی بدون بکگراند منطقی؛ باسمهای و لخت! نه ما را به خودشان نزدیک میکنند و نه حتی ما را مجاب به پیگیری عاقبتشان. البته مشخص است کارکترهایی که همه از زیر بوته به عمل بیایند سرنوشت مشخصی هم پیدا نخواهند کرد.
بیشتر بخوانید:
سریال قورباغه بدون پروانه نمایش، چرا یک رسانه را تهدید کرد؟
در پایان قسمت اول به خودم گفتم احتمالا سیدی تمام ضرب افتتاحیه را قمار کرده در سکانس پایانی و شاید قسمت دوم بر خلاف تصورم، شروع داستان باشد. اما قسمت دوم ثابت کرد که سیدی نه تنها در گفتن قصه و فهم درام عاجز است، که حتی قادر نیست نبود قصه را با پرداخت به موقعیتهای فیلمش پر کند.
نود درصد قسمت دوم قورباغه از اساس اشتباه است؛ اضافه است و بیمعنی. فکر کنید برای دادن یک خط بکگراند به شخصیت محمدزاده قرار است نیم ساعت، داستان یکی از نوچههایش را ببینیم که پنج دقیقهاش مربوط به کارکتر اصلی ماست. به صد و یک روش بهتر میشد بدون اضافه گویی همین اطلاعات بدردنخور و غیر منطقی را تحویل مخاطب داد.
بحث ابدا آب بستن به سریال نیست! بحث این است که سیدی اصلا بلد نیست سریال بسازد. در دوقسمت منتشر شده حداقلیترین انتظار مخاطب مشخص بودن مسئلهی فیلم است. قصهی قورباغه چیست؟ بحران اصلی داستان چیست؟ کارکترها به چه انگیزههایی وارد بحران میشوند؟ مگر میشود بعد از دیدن ۹۰ دقیقه از یک مینی سریال هیچچیز بر مخاطب آشکار نباشد؟ در مبهمترین سریالهای جهان هم بحران و مسئله از ابتدا روشن است. دارک هم با همهی اداهای عجیب و غریبش از قسمت اول مسئله و بحران و قصهاش روشن است و مخاطب به دنبال پاسخ ابهامات میگردد.
اما در قورباغه ما با یک سبک جدید در دنیای سریالسازی مواجهیم. هر قسمت یک موقعیت نیمخطی که ابدا تبدیل به قصه هم نمیشوند.
باید بگویم دیگر اصلا نیازی به دیدن مابقی سریال برای قضاوت نیست. مینی سریالی که ۹۰ دقیقهاش کج طراحی شده باشد هیچوقت راست نخواهد شد.