به گزارش مشرق، «هادی محمدی» در یادداشتی در روزنامه جوان آنلاین نوشته است.
متن آن به شرح زیر است:
تشکیل کابینه در لبنان همواره تحتتأثیر اثرگذاری یا کارشکنی سعودی و غرب بوده و تلاش کردهاند، شرایط خود را بر روندهای ساختارهای حکومتی تحمیل کنند. اگر تا انفجار بندر بیروت، سقف سیاستهای غربی بر محور موازنهسازی مؤثر در دولتسازی قرار داشت، از این مقطع به بعد راهبردهای غربی- صهیونیستی و امتدادهای عربی آنها، در مسیرهای بازی با حاصلجمع صفر، حذف جریان مقاومت و همپیمانان آن و بهطور کلان، تولید مزیتهای راهبردی برای رژیم صهیونیستی استوار شده است؛ لذا محتوای مذاکرات ترسیم مرزهای دریایی که با وساطت امریکا دنبال شد یا کارکردهای ویژه در عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با امیرنشینهای خلیجفارس که در برنامهای میانمدت برای ایجاد هاب انرژی، ترانزیت و مواصلات و بازرگانی منطقهای در سرزمینهای اشغالی دنبال میشود، نگاه جدید غربی را برای لبنان ترسیم میکند.
اگر در گذشته کمکهای مالی برای سیر کردن مقامات فاسد و مرتبط با غرب و متحدان عربی برای لبنان منظور میشد، امروز شروط واگذاری هرگونه کمک از سوی صندوق بینالمللی پول یا بانک جهانی، نوعی قیمومت و مدیریت فراحاکمیتی است برای اینکه ظرفیتهای گذشته لبنان، مزاحمتی برای هابسازی صهیونیستها نداشته باشد و قبل از هرچیز، باز کردن گره کور بحران اقتصادی را به حذف حزبالله از حکومت گره میزنند.
حاصل این نگاه این است که نخستوزیر مکلف، یعنی سعد حریری هیچگونه حاشیه مانوری را برای تشکیل کابینه یا همزیستی با حزبالله در اختیار ندارد. البته در سه ماه گذشته که اوضاع انتخاباتی در امریکا روشن نبود، تحرکات نمایشی سعد حریری برای گذران وقت مصرف شد و عملاً بهنحوی عمل کرد که خواستههای غربی را در لبنان غیرعملی نشان داد؛ لذا بخش افراطی حزب المستقبل اعم از بهاء حریری (برادر کوچک وی) و ژنرال اشرف ریفی، رئیس پلیس بازنشسته لبنان که علاقه و ظرفیتهای خود را در حمایت از رخدادهای تروریستی و جنگافروز در لبنان یا در حمایت از داعش و بقیه تروریستها در سوریه، بهخوبی نشان دادهاند، در کنار افرادی مثل سمیر جعجع قرار گرفته و آشوبسازی در طرابلس را مقدمهای برای نشان دادن اهرم فشار به دولت میشل عون و عملکرد سعد حریری قرار دادهاند.
اگرچه بهانههای آشوبگران، اعتراض به اوضاع معیشتی و اقتصادی در لبنان است که دامن همگان را گرفته، ولی تکیه بر نقاط جمعیتی که نوعی سمپاتی به افراطگرایی یا گروههای تروریستی در گذشته نیز داشتهاند، انتخاب طرابلس و جنوب آن را در حوادث روزهای گذشته در لبنان توجیه میکند.
با این حال سعد حریری ارتباط خود را با این حوادث نفی کرده و مجموعه حوادث روزهای گذشته نشان میدهد که سعودی و رژیم صهیونیستی با تحریک این حوادث در لبنان که همانند اقدام تروریستی در بغداد با دو عملیات انتحاری انجام گرفت، بهدنبال هدایت و تأثیرگذاری بر رویکردهای دولت بایدن هستند تا کمترین احتمال برای تغییر رویکرد یا نرمش در رفتارهای سیاسی کاخ سفید، کاملاً منتفی شود و در واقع از سوی دیگر به بایدن تأکید کنند که روی ظرفیتهای رژیم صهیونیستی و سعودی برای این منطقه میتوانند حساب کنند و نیازی به اجرای هشدارهای ماههای گذشته در قبال سعودی یا متفاوت کردن رویکرد خود نسبت به پرونده فلسطین ندارند.
مشغله کاخ سفید به اوضاع داخلی و پرچالش در امریکا یا دیگر اولویتهای پراهمیت در عرصه جهانی موجب شده بخشی از دیدگاههای بایدن بهطور موقت به اروپاییها و در لبنان به فرانسه واگذار شود تا ضمن مدیریت زمان در چندماه آینده، فرصت برنامهریزی جدید به کاخ سفید را فراهم کنند و به همین منظور انتظار میرود، فرانسه و ماکرون برای بار سوم و پس از اعزام پیشقراولهای امنیتی و دیپلماتیک خود به لبنان، دیدار از لبنان را در برنامه فوری داشته باشد.