سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
فقر تئوریک تاجزاده برای تخریب "نامزد مقتدر"
مصطفی تاجزاده، از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ اخیراً در یک مصاحبه تفصیلی با خبرگزاری ایلنا، صحبتهای مفصّلی را علیه "نامزد مقتدر" مطرح کرده است که مواردی از آن را در ادامه میخوانید:
_ در پاسخ به این سؤال که "از نظر شما چرا یک دولت نظامی کارآمد نیست!؟ ": زیرا شایستگان حذف میشوند و بخش خصوصی با تنگناهای جدید مواجه میگردد. همچنین تنش در سیاست خارجی افزایش یافته و احتمال برداشتن تحریمها کاهش مییابد زیرا لغو تحریمها از سوی یک دولت غیرنظامی محتملتر است. در دولت نظامیان شفافیت کم و بلهقربانگویی و نوچهپروری افزایش مییابد و پاسخگویی به محاق میرود!
_آخرش آمدند و گفتند که بیستسال مجازات حبس برای عیسی شریفی تعیین شده است. هیچ کس نفهمید این فرد چه خطاهایی کرده و چرا زندانی شد! حال تصور کنید وقتی چنین حجمی از پنهانکاری و محرمانهگی در موضوع فساد انجامشده، آنهم درسازمانی به قدوقواره شهرداری تهران وجود دارد، وای به روزی که کل قدرت اجرایی کشور اعم از وزاتخانهها و سازمانها و... را بگیرند.
_ اخیرا دیدم کسانی میگویند هدف امثال من از ترساندن مردم از دولت نظامیان تخریب نیروی نظامی خاص است! حال آنکه اگر هشداردادن درباره عدم دخالت نظامیان در سیاست، تخطئه نیروی نظامی باشد اول از همه باید امام خمینی را محکوم کنند، چون هیچکس به اندازه ایشان نسبت به حضور نظامیان در امر سیاست حساسیت منفی نداشت و نشان نداد.[۱]
*اظهارات تاجزاده پاسخهای سادهای در فضای عقلانیت و در تجربههای جامعه ایرانی دارد:
ادعای "حذف شایستگان و تنگنای بخش خصوصی" در حالی است که مدیریت یک فرد مقتدر در دوره گذشته شهرداری تهران نشان داد اتفاقا در ذیل یک نگاه کارآمد؛ این شایستگان مورد نیاز مردم هستند که بر مصادر اجرایی قرار میگیرند و بخش خصوصی نیز فضای بیشتری برای کار پیدا میکند.
این نکته بدیهیست که پیشرفت تهران در مدت ۱۲ سال شهرداری قالیباف ممکن و میسور نبود مگر با مدیریت شایستگان و بهروزی بخش خصوصی.
مسئله افزایش تحریم و تنش در سیاست خارجی نیز در حالی است که اولا تجربه جهانی نشان داده افراد با سابقه نظامی دیپلماتهای بهتری هستند زیرا دارای عرق ملی و غیرت نسبت به مردم و خاک خودشان هستند.
و ثانیا یک چهره مقتدر میداند که برای رفع تحریم یا باید راهی یافت یا اینکه راهی ساخت! کما اینکه میبینیم با مدیریت رجال بعضا با سابقه نظامی در ایران بود که اثر ۱۰۰ درصدی تحریمها به کمتر از ۳۰ درصد رسیده است و مثلا کشور در بحث بنزین خودکفا شد.
تجربه مدیریت یک نظامی در طول ۱۲ سال شهرداری تهران نیز نشان داد که نه فقط تحریم خارجی که حتی تحریمهای داخلی نیز نخواهد توانست حریف اقتدار شود و تهران بزرگ با وجود تمام تحریمها اما بدون آنکه مردم کوچکترین اثری از تحریم احساس کنند، پیشرفت کرد و به اذعان دشمنان ایران تبدیل به شهری همرده پایتختهای اروپایی شد.
اشاره تاجزاده به وقوع فساد در شهرداری تهران نیز اگرچه با نیت قابل خوانش "تخریب قالیباف" صورت گرفته اما موجب بیان امتیاز ضد فساد بودن قالیباف شده است. زیرا در اظهارات تاجزاده این تحیّر دیده میشود که چرا قالیباف هیچ دفاعی از فساد یک مدیری رده بالای شهرداری نداشته و برای برخورد با او پیشقدم شده است؟
وانگهی تاجزاده گویا یادداشتهای رفیق گرمابه و گلستانش یعنی سعید حجاریان را نیز نمیخواند که اخیراً گفته بود برخی اظهارات اتوپیایی نه معقول هستند و نه ممکن!
مثل بحث "فساد صفر" که ممکن نیست و حتی در نزد فرمانده ارشد سپاه امام مجتبی(ع) نیز شاهد آن بودیم.
میتوان به روشنی درک کرد که تاجزاده و امثال او در سطحی از خوف و خطر از ورود "نامزد مقتدر" به انتخابات ۱۴۰۰ هستند که حتی مقابل تاریخ و حقیقت و عقلانیت نیز میایستند تا شاید دستاویزی بیابند.
در بحث تأکید تاجزاده بر اینکه "اخیرا دیدم کسانی میگویند هدف امثال من از ترساندن مردم از دولت نظامیان تخریب نیروی نظامی خاص است! " نیز مستند بر اعترافات تاجزاده است نه بر ساختههای ذهنی!
چه اینکه اولا تجربه فدایی شدن تاجزاده برای رئیسجمهور روحانی و کابینه او نشان داد که تاجزاده هیچ مشکلی با قالب کردن نامزدهای ناکارآمد با سابقه امنیتی به مردم ندارد.
و ثانیا اظهارات صریح او در مناظره چندی قبل با احمد زیدآبادی که از مردم میخواست حتی اگر به نامزد ارتشی رأی میدهند اما به "نامزد سپاهی" رأی ندهند؛ نیز گویای اینست که تاجزاده صرفا و فقط یک شخص خاص را هدف گرفته است و به هر قیمتی نمیخواهد گفتمان "اقتدار و مدیریت جهادی" پیروز انتخابات ۱۴۰۰ باشد.
اینکه چرا تاجزاده و دوستانش هرچیزی را به این گفتمان ترجیح میدهند؛ سؤالیست که پاسخش را باید در وادی تأملات امنیتی و حتی شاید در رخدادهای براندازانه و تروریستی صدر انقلاب اسلامی جستجو کرد.
***
بازخوانی پرونده "تحریم خاموش انتخابات" یک ضرورت است
کنایه عارف به نمایش اصلاحطلبان در "ناسا"
محمدرضا عارف، از چهرههای محوری جریان چپ و رئیس سابق شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که سایت جماران آنرا منتشر کرد، نظرش را درباره "ناسا" یا همان گروه تازه تأسیس اصلاحطلبان موسوم به "نهاد اجماعساز اصلاحطلبان" مطرح کرده است.
متن پرسشهای مطروحه از عارف و پاسخهای او را در ادامه میخوانید:
(سؤال) یکی از انتقادات اصلاح طلبان به شما در موضوع شورای عالی سیاست گذاری است. چرا این شورا در بزنگاه انتخابات مجلس کنار کشید و لیست نداد؟
عارف: انتقاد وارد است و این روندی بود که به شورا در سال ۹۸ تحمیل شد. من کاملا مخالف بودم و موافق لیست دادن در کل کشور بودم. منطقیتر بود که لیست می دادیم و سازوکاری که الان رسیدیم نشان می دهد که آن روش درست نبوده است. نهاد جدید هم عملا شورای عالی شده است. اسم که مطرح نیست و عملا نهاد اجماع ساز که ان شاءا... موفق باشد همان ترکیب اعضای حقوقی به علاوه ۵۰ درصد اعضای حقیقی است.
(سؤال) نظرتان درباره نهاد اجماع ساز چیست؟ چرا عضو نشدید و چرا بنیاد امید ایرانیان در این احزاب نیست؟ فکر میکنید بتواند خروجی موفقی داشته باشد؟
عارف: بنیاد امید ایرانیان هیچ وقت یک حزب نبوده است. در اساسنامه بنیاد حضور و فعالیت حزبی ممنوع است. این نهاد هم در همان روند تصمیمات دهه نود است. ما در دهه نود به این نتیجه رسیدیم که برای این که بتوانیم کارایی خود را بالا ببریم ترکیب اعضای حقیقی و حقوقی را نیاز داریم و این هم الان همان است و من در آستانه شروع کار برای توفیق شان دعا می کنم.
(سؤال) از خروجی نهایی این نهاد حمایت می کنید؟
عارف: بگذارید راه بیافتد. تا خروجی راه طولانی است. ما در ماه های آینده چند انتخابات داریم و برای ما اصلاح طلبان مهم تر از انتخابات ریاست جمهوری یا در حد ریاست جمهوری انتخابات شورای اسلامی شهر و روستاست.[۲]
*نمایشهای دموکراتیک اصلاحطلبان در قالب شعسا و ناسا و... البته در حالی است که این نهادها نشان دادهاند که عملا از استقلال رأی برخوردار نیستند و همواره غلام حلقه بهگوش "هسته سخت" اصلاحات هستند.
هستهای که مواضع سیاسی تندروانه و بعضا براندزانه دارد و هرچه بگوید و بخواهد را به بازیگران نمایشهای مذکور دیکته میکند.
کما اینکه در جریان انتخابات مجلس یازدهم نیز شاهد بودیم سعید حجاریان چگونه "مشارکت مشروط" خود را به شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان دیکته کرد و حتی عارفِ نجیب و معتقد به مشارکت نیز مجبور شد پای فرمان حجاریان را امضا و رسما دست به تحریم انتخابات بزند.
لازم به توضیح است که هسته سخت اصلاحطلبان در قبال انتخابات ۱۴۰۰ نیز مشغول پیشبرد یک بازی چند گانه است که اصلیترین فاز آن بحث تکرار "تحریم خاموش انتخابات" است.
متأسفانه هنوز اشراف دقیقی نسبت به این طراحی سیاسی در میان صاحبان تریبون در کشور شکل نگرفته است. کما اینکه عدهای هنوز و علیرغم اعتراف رجال اصلاحات به تحریم انتخابات مجلس یازدهم؛ به این رخداد باور ندارند!
گفتنیست کلمه اختصاری ناسا در برخی رسانههای اصلاحطلب نیز دیده میشود.
***
مردم نامزد بدون کارنامه را نمیخواهند!
سعید نورمحمدی، عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا پیرامون انتخابات ۱۴۰۰ تأکید کرده است که این حزب به دنبال کاندیدا شدن ظریف در انتخابات سال آینده است و اگر این اتفاق رخ ندهد؛ حزب ندا مایل است "سیدمحمدصادق خرازی" را بعنوان نامزد خود معرفی کند.
او در بخش دیگری از اظهارات خود درباره خرازی گفته است:
"خرازی در صورتی که بپذیرد داوطلب ریاست جمهوری شود، یک نامزد صد در صد حزبی هستند. در این ۶ سالی که حزب ندای ایرانیان تاسیس شده است کارگروههای مختلف حزب که از اعضای خوش فکر تشکیل شده است برنامهها و ایدههای زیادی را تولید کرده که بخشی از آنها در رسانه ها منعکس شده است و برخی دیگر تدوین شده و در قالب برنامه نامزد انتخاباتی حزب منتشر خواهد شد. ندای ایرانیان حق خود میداند تلاش کند ندای مردم باشد. در این انتخابات می خواهیم کنار مردم باشیم و حرفها و مطالبات آنها را در کنار راهکارهای ما بازتاب دهیم. "[۳]
*بایستی از حزب جوانگرای ندای ایرانیان و ایضا از سایر فعالان انتخاباتی در ایران این مطالبه را مطرح کرد که بیش از برنامه و ایده! به دنبال "ارائه کارنامه اجرایی" نامزدهای مطلوب خود باشند.
زیرا حرّافی و ارائه برنامههای دهانپرکن از عهده کثیری برمیآید اما این کارنامه است که نشان میدهد یک رجل سیاسی چند مرده حلاج است و تواناییاش برای تحقق شعارهایش واقعی هست یا نیست!؟
مشخص است که این مطالبه اختصاصی به اصولگرا یا اصلاحطلب ندارد و هرکس در هر رده سیاسی که خود را مکلف به کاندیداتوری در انتخابات میبیند؛ حتما بایستی در وهله اول کارنامه خودش را برای مردم و جریانات سیاسی بیان کند.
تأکید میشود که تأکید بر "ارائه برنامه" و سکوت پیرامون کارنامه اجرایی! یک مسیر انحرافی و خطرناک است که میتواند تجربههای تلخی مثل انحراف و یا دولت ناکارآمد را تکرار کند.
***
1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1030641
2_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1497075
3_www.irna.ir/news/84231580/