به گزارش مشرق، وقتی قرار باشد درباره چالشهای پیشروی فوتبال ایران مطلبی را با مخاطب در میان بگذاریم، شاید بهعنوان نخستین بخش از معضلات بهیاد مسائل مالی و عدم مدیریت مالی در فوتبال ایران میافتیم؛ فوتبالی که سالهایسال است نمیخواهد قبول کند یک سازمان است و مانند یک سازمان برای هر پست سازمانی خود نیاز جدی به تخصصگرایی و شایستهسالاری دارد.
نگاهی گذرا و سطحی به وضعیت باشگاههای ایرانی بیندازید، کدام باشگاه بزرگ و پرهوادار ایرانی را سراغ دارید که میتواند مدعی باشد هیچ شکایت بینالمللی و مهمی آن را تهدید نمیکند؟ بهراستی اکنون کدامیک از باشگاههای ایرانی را میشود نام برد که مدیرعامل یا مالک منصوبشده آن مدعی باشد هیچ قرارداد اشتباهی را منعقد نکرده و افرادی را در کادر اداری خود دارد که با تخصص کامل حواسشان به همه این تهدیدات است!
دستکم 10مورد شکایت بینالمللی ازسوی مربیان و بازیکنان خارجی و داخلی تا مرز دادگاه CAS پیش رفته و پروندههای همچنان باز در فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا نیز تاییدکننده همین وضعیت بحرانزده است.
درست است که نداشتن نفوذ در کنفدراسیون فوتبال آسیا یا فیفا معضلی جدی است و البته بهانه خوبی برای هزارویک بیتدبیری و بیدانشی اما همین نداشتن کرسی در سازمانهای جهانی و قارهای فوتبال میتواند میوه درخت اشتباه و پوسیده فوتبال زخمی ایران باشد.
معلوم است که میشود نیمه پر لیوان فوتبال را تماشا کرد اما حالا بهنظر زمان مناسبی برای تماشای نیمه پر لیوان است؟ حالا که سال1399 آخرین نفسهای بریدهبریده خود را میکشد و فوتبال در 1400 اگر هم نداند چرا به هر حال امیدوار است به روزهای خوب! این روزهای خوب شاید وعده ریاست فدراسیون فوتبال تازه برسر کار آمده ایران باشد که البته وعدهای طبیعی و قابل پیشبینی است اما تحقق این وعده با آستین بالازدن یک آقای رئیس بهشدت بعید بهنظر میرسد. این ریاست کاربلد باید تیمی کاربلد را برسر کار بیاورد و ثابت کند به اصول اولیه پیشرفت در فوتبال آگاه است، یکی از همین اصول کار گروهی و اشراف بر مفاهیم سازمانی است.
بیشتر بخوانید:
کف زدن غیر فوتبالیها برای حذف فوتبالیها
بحران 1400
در سال جدید فوتبال ایران چالشهای زیادی را پیشرو دارد که بیشک مهمترینش مسابقات مقدماتی جامجهانی در دور برگشت است. تیمملی که در دور رفت مسابقات مقدماتی جامجهانی در خانه حریفان امتیاز کمی کسب کرده، برای دور برگشت امتیاز میزبانی را هم به هزارویک دلیل که فقط یک دلیلش بیتدبیری شبهمدیران قبلی بوده، از دست داده است. اکنون در کشور رقیب و در دل بحران کرونا و بحران اقتصاد ایران باید به میلیونها هوادار مضطرب و نگران خود آرامش هدیه دهد و به هر دلیل و با هر نیروی داشته و نداشتهای خود را از این مرحله برهاند و وارد مرحله سخت بعدی شود.
در سال1400 چه بلاهای دیگری قرار است برسر فوتبال ایران بیاید؟ اگر نگوییم قرار است چه زخمهای دیگری بر پیکره فوتبال ایران وارد شود!
میشود از وقوع این جراحتها جلوگیری کرد، میشود روی زخمهای کهنه فوتبال ایران مرهم گذاشت، میشود مقابل تحریمهای ظالمانه حتی علیه فوتبال ایران، مقاومت کرد و راهکار برونرفت از آنها را پیدا و اجرا کرد، میشود فوتبال ایران را به اوج رساند، خیلی وقت است که میشود چنین کارهایی کرد اما خبری از تحقق آنها نیست. دنبال جمله کلیشهای و ساده میگردید؟ پاسخ ساده است و البته بسیار مهم. اهالی فوتبال به خانه فوتبال برگردند و شایستهسالاری اوج بگیرد و فوتبال در دست فوتبالیها به اوج برسد. این خیلی روشن و واضح است که مدیران ورزشی در کشور کم نیستند، فوتبال ایران دچار قحطالرجال نشده و کافی است به کاربلدهای خانهنشین اعتماد شود.
پیوند زیبا و بهشدت کارساز فدراسیون فوتبال ایران و دانشگاههای ایران میتواند حجم قابلتوجهی از مشکلات فوتبال ایران را برطرف و حل کند. ترویج حس و روحیه کار داوطلبی در فوتبال خیلی وقت است حتی در حد یک تیتر ورزشی رنگ باخته و دیگر چندان شدنی بهنظر نمیرسد اما همین روحیه داوطلبی برای مهار سهمگینترین بحرانهای ملی به کار آمده و ملتی را به آینده امیدوار کرده است، اکنون تیمملی فوتبال ایران یک موضوع ملی نیست؟
پولهای بلوکه و ضبطشده فوتبال ایران به بهانههای مختلف آسیب جدی به فوتبال رسانده و مشخص نیست در نیمه اول سال1400 خورشیدی حل شود یا خیر. انبوه شکایات بینالمللی ازسوی مربیان و بازیکنان خارجی و حتی داخلی از فوتبال ایران چهرهای همیشه درگیر و مشکلدار و خسته نشان داده که قرار نیست به این زودی به روزهای خوب خود چشم بدوزد. احتمالا در 1400 نوبت به پروندههای مهم مالی مثل غرامت ویلموتس، پول مالیات برانکو، شکایتهای کالدرون و استراماچونی و... میرسد که تیمهای ملی و باشگاهی را با دردسر مواجه کند آنهم درحالی که تحریمها باعث شده بخش عمدهای از درآمدهای فوتبال ما دست خودمان نباشد. موضوع پستهای سازمانی در فوتبال یک کشور هم بسیار اهمیت دارد. فدراسیون فوتبال باید بپذیرد که هر کسی در پست خود باید بهترین خودش باشد.
مسئولان رسانهای مسلط و بینالمللی، یک دبیر فوتبال آگاه و باسواد و دلسوز، یک مدیر مارکتینگ و بازاریابی مناسب و نجاتدهنده و البته از این دست سمتهای سازمانی کم نیستند که هریک میتوانند بخشی از کوه مشکلات فوتبال ایران را زیرنظر گرفته و برای حل آن تلاش کنند.
عضویت، کلمه مهمی است و ما اگر عضویت در فیفا را قبول داریم باید استانداردهای این عضویت را رعایت کرده و همه آنها را مطابق با اصل بومیسازی رعایت کنیم. فوتبال دولتی، جزء همان اصطلاحات کلیشهای و زیاد استفادهشده در فوتبال ایران است اما اتفاقا اسم رمزی است بسیار مهم که باید به حالش فکر اساسی شود. فوتبالی که برای خصوصیشدن تقریبا ناامید و بهتزده به آینده خود در دل سال1400 خورشیدی نگاه میکند.
معلوم است که دولت در کشور ما در هر زمانی حامی مهمی برای ورزش است اما گاهی این حمایت هواداران فوتبال را بهمرز بیان همان اصطلاح قدیمی مرا به خیر تو امید نیست، میرساند. بسیاری از اهالی و اعضای خانواده بزرگ فوتبال ایران به این موضوع میاندیشند که در سال1400 کار اساسی برای فوتبال ایران انجام دهند. تلاش برای حضوری مقتدرانه در جامجهانی2022 از همین حالا زیر سوال رفته و باعث نگرانی عمیق اهالی فوتبال شده است.
بهراستی چه کسی و با چه برنامه مهم و کاربردی و علمی میتواند تضمینی برای عدم نابودی تیمملی فوتبال ارائه کند؟ فوتبالی که ملیبودن خود را همچنان زیر سایه کمکهای دولتی تمنا دارد و شاید برای این تمنای غیرحرفهای خود نیز دلیل داشته باشد و خود را محق بداند.