سرویس سیاست مشرق - شناختنامه احمدینژاد، پژوهشی است که به رفتارهای احمدینژاد در عرصه سیاسی و اجرایی میپردازد، این پژوهش به نقاط عطف رئیس دولت نهم و دهم میپردازد و به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا احمدینژاد تغییر کرده است؟
آنچه در ادامه میآید، قسمت پنجم از این پژوهش است، در این بخش به رویکردها و مبانی فکری دولتهای نهم و دهم پرداخته میشود.
** قسمت اول: احمدینژاد و حامیانش چگونه حاج قاسم را تهدید کردند؟ +تصاویر
** قسمت دوم: احمدینژاد چگونه از رفیق هاشمی رفسنجانی به دشمن او تبدیل شد؟ +تصاویر
** قسمت سوم: احمدینژاد چگونه در سال ۸۴ با دروغ وارد عرصه انتخابات شد؟
** قسمت چهارم: چرا احمدینژاد دچار توهم خودشیفتگی شده است؟
در بررسی رویکردها و مبانی فکری دولتهای نهم و دهم بایستی به دو نکته اساسی توجه داشت؛ نخست اینکه در بسیاری از موارد نگرش و مبانی اعضای کابینه این دولت با حلقه اصلی یاران آقای محمود احمدینژاد – که از آنها به عنوان جریان انحرافی یاد میشود- متفاوت بوده است. لذا به همان نسبت که نقاط ضعف و نگرشهای التقاطی متوجه جریان انحرافی است، نقاط قوت عمدتاً برآمده از خدمات کابینه دغدغهمند، انقلابی و متدین دولتهای نهم و دهم است.
در این چارچوب مهمترین نقاط مثبت دولتهای نهم و دهم که برگرفته از بیانات رهبر انقلاب است، عبارتند از: توقف روند غربباوری و غربزدگی دولتهای قبلی؛ جلوگیری از گرایشهای سکولاریستی در دولت؛ طرح شعار دولت اسلامی؛ برجسته شدن ارزشها و شعارهای انقلاب اسلامی؛ طرح شعار عدالتمحوری. [۱]
نکته دوم اینکه برخی رویکردهای انقلابی دولت نهم و دهم (به طور مثال توقف غرب باوری و یا طرح شعار دولت اسلامی) به مرور طی سالهای پایانی دوران ریاست جمهوری احمدینژاد، در نتیجه اقدامات جریان انحرافی کمرنگتر شد. در مقابل خطاهای نگرشی این جریان (به ویژه پس از پایان دولت) بروز و ظهور بیشتری داشت؛ همچنانکه برخی از آن به عنوان یک تغییر پارادایمی در جهت تغییر پایگاه اجتماعی حامیان احمدینژاد یاد میکنند.
محمود احمدینژاد و حلقه نزدیکانش در ابتدای دولت نهم برخی اظهارات جنجال برانگیز و دوپهلو را در حوزه اندیشه و خطوط فکری خودشان مطرح میکردند؛ اما در دولت دهم و پس از پایان دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد، نگرشهای التقاطی جریان انحراف با ملاحظات کمتر و صراحت بیشتری بیان میشد.
مهمترین خطاهای اندیشهای احمدینژاد و حلقه نزدیکان به وی شامل این موارد است:
۱) اندیشههای شبه-اومانیستی؛ در کتاب "روایت انحراف؛ نگاهی نو به افکار و عقاید حلقه بهار"[۲] در مورد آموزههای حلقه انحراف گفته شده که از نگاه این حلقه "انسان" محور اصلی خلقت است. در همین چارچوب نظری اسفندیار رحیممشایی در سخنرانی ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ گفت: «اگر اومانیسم میگوید انسان، محور عالم است، ما نباید بگوییم خدا محور عالم است. خدا محور عالم نیست؛ بلکه خالق عالم است. خدا در عالم نیست؛ بر عالم است. در عالم، انسان محور است.» احمدینژاد هم در مصاحبه با ایندیپندنت فارسی میگوید: «این یک باز تعریف و باز تبیین اصل انقلاب است. انقلاب ملت یک انقلاب انسانی بود.»[۳]رویکرد شبه اومانیستی و انسانگرایی افراطی بهاریها، بهانهای شده تا هیچ خط قرمزی میان خود با سایر نگرشهای اومانیستی مانند فمنیستها، لیبرالها، و حتی کمونیستها قائل نباشند.
۲) نفی اساس حکومت دینی؛ احمدینژاد ادعا کرده که: «ما اصلاً حکومت دینی نداریم. این واژهای غلط و من درآوردی است. دین برای رهایی انسان آمده است، نه برای حاکمیت بر انسان. دین که نیامده خودش را غلبه دهد...ما حکومت دینی نداریم».[۴]
۳) اصرار بر تز اسلام منهای روحانیت؛ احمدینژاد در مصاحبه با بهار جادوانه، علما را محکوم میکند و فهم اکثریت از دین و مفاهیم آن را معیار صحیح برای فهم متون دینی میخواند: «میگویند اکثر مردم نمیفهمند؛ آیا شما میفهمید؟ معیار اینکه شما فهمیدید چیست؟ معیار حق بودن یک مطلب یا یک رفتار چیست؟ یک معیار ملموس معیاری است که اکثریت قاطع جامعه پذیرای آن باشد، این معیار درست است.»[۵] آیت الله سید احمد علم الهدی تصریح کرد: مشایی در پاسخ به سؤال یکی از افرادی که گفته بود گفته است دوره روحانیت تمام شده است و مردم با آنها کاری ندارند! [۶]
۴) تلقی انحرافی از مهدویت؛ احمدینژاد در پیام تسلیت خود به دولت و ملت ونزوئلا، هوگو چاوز را "در حقیقت شهید راه خدمت به ملت ونزوئلا و پاسداری از ارزشهای انسانی و انقلابی" خواند و نوشت: «تردید ندارم که او بازخواهد گشت و به همراه همه صالحان و حضرت مسیح (ع) و تنها باقیمانده از نسل پاکان، انسان کامل، خواهد آمد».[۷] همچنین احمدینژاد مدعی شد: «خدا و امام زمان را داریم محدود میکنیم. یکی از آقایان آمده بود و به ما میگفت هر انسانی میخواهد با امام زمان ارتباط برقرار کند از طریق مراجع. گفتم مبنای این حرف کجاست؟ یعنی امام زمان نمیتواند برود با رجبعلی خیاط و با آن قفل ساز و پیر پالان دوز یا در بیایان یک نفر را نجات دهد یا حتی یک نفر را هدایت کند؟ امام زمان نمیتواند؟ کی به شما گفته که امام زمان محدود است؟ این غلط است. شما حق ندارید امام زمان را محدود کنید.»! [۸] مشایی نیز میگوید: «هر کس در این مسیر یک گام از آقای احمدینژاد عقبتر باشد، گناهکار است. یک گام جلوتر باشد هم...احمدینژاد راه و نماد ماست. اسم او اسم امام زمان را به همراه میآورد.»[۹]
۵) باورهای خاص در مورد اسلامگرایی؛ مشایی معتقد است که دوره اسلامگرایی به پایان رسیده است. «ما در سال ۵۷ انقلاب کردیم که اسلام را صادر کنیم. درست است؟ اما من اینجا عرض میکنم دوره اسلامگرایی به پایان رسیده است. معناش این نیست که اسلامگرایی وجود ندارد نه؛ دورهاش تمام شده».[۱۰]
۶) تاکید بر ولایت در برابر ولایت فقیه؛ احمدینژاد در اولین همایش قوه مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران که در تاریخ ۱۶ آذرماه ۱۳۹۱ برگزار شد، گفت: «تنها سندی که در اختیار ماست، قانون اساسی است. اگر میگوییم ولایت مطلقة فقیه، چون اینجا هست» [۱۱] در همین راستا رفیقدوست نیز از وزیر مسکن دولت نهم نقل میکند که «او مدام بحث میکرد و مدام میگفت آقا آقا! من به او گفتم بگو منظورت از آقا همان مقام معظم رهبری است که ایشان یک بار هم زیر بار نرفت. [۱۲]
۷) تساهل و تسامح فرهنگی و اخلاقی؛ محمود احمدینژاد در برنامه گفتگوی ویژه خبری که در ایام تبلیغات انتخاباتی به صورت زنده از شبکه دو سیما پخش میشد، گفت: «واقعاً مشکل مردم ما الآن شکل موی بچههای ماست!؟ خوب بچهها دوست دارند مویشان را هر جوری که دلشان میخواهد بگذارند! به من و تو چه ربطی دارد؟»[۱۳] در اوایل تیر ماه ۱۳۸۵، اسفندیار رحیم مشائی در پاسخ به خبرنگار روزنامه "صباح" میگوید: {مردم در ایران} اگر دوست دارند میتوانند هم مشروبات الکلی استفاده کنند و هم بیحجاب باشند و هم با مایو بگردند!! [۱۴]احمدینژاد ۸ مهرماه ۱۳۹۸ در مصاحبه با ایندیپندنت فارسی میگوید: «ما هیچ حدی برای آزادی انسان قائل نیستیم.»[۱۵]
۸) قرائت ناسیونالیستی از اسلام و مکتب ایرانی؛ اسفندیار رحیممشایی ۱۳ مرداد ۸۹، در مراسم اختتامیه همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور میگوید: «مکتب اسلام دریافتهای متنوعی از آن وجود دارد... دریافت ناب از حقیقت ایمان و وحقیقت توحید وحقیقت اسلام مکتب ایران است. باید از این پس ما مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم.»[۱۶] دکتر محمود احمدینژاد در اجلاس رؤسای آموزش و پرورش با تأکید بر این نگاه گفت: یکی از ویژگیهای کسانی که وارد نظام آموزش و پرورش میشوند، عشق به ایران زمین است. برخی خیال نکنند که این حرف بنده مبنی بر ملیگرایی و ناسیونالیسم است چرا که امروز ایران یک جغرافیا، ملیت و قوم و قبیله نیست بلکه یک راه و مکتب است. [۱۷] مشایی در مراسم اختتامیه همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور، گفت: اگر مکتب ایران را بشناسیم شناخت جلوههای آن آسانتر خواهد شد. ایران محل تلاقی ارزشهای آسمان و زمین است خداوند و انسان هر دو در ایران تعظیم شدهاند. [۱۸]
۹) تکثرگرایی دینی: احمدینژاد پلورایسم را نیز یک اندیشه خوب معرفی میکند: «جالب این است که وقتی با آقای مهندس [مشایی] درباره پلورالیسم یا تکثرگرایی صحبت میکردم، همین را گفتم که اگر هر اندیشهای خوب است و بهرهای از حقیقت دارد» [۱۹] احمدینژاد در مصاحبه خود با وبسایت ایندیپندنت فارسی در شرح نظراتش میگوید: «این دینی که در اختیار ملتها است دین پیروان پیامبران هست نه خود پیامبران.»[۲۰]
[1] - http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=22546
[2] - http://mshrgh.ir/908936
[3] - https://www.independentpersian.com/node/22786/
[4] - http://rajanews.com/node/310585
[5] - http://rajanews.com/node/310585
[6] - http://hawzahnews.com/detail/News/250746
[7] - http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13911216000238
[8] - http://rajanews.com/node/310585
[9] - http://rajanews.com/node/310585
[10] - http://www.mashreghnews.ir/fa/news/211336/
[11] - tabnak.ir/001DJk
[12] - http://www.mehrnews.com/news/2221404/
[13] - http://jaryaneahmadinejad.blogfa.com/post-47.aspx
[14] - http://www.shomalnews.com/view/13388/
[15] - https://www.independentpersian.com/node/22786/
[16] - http://brotoush.com/archive/284/
[17] - http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=132994
[18] - http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8905130174
[19] - http://rajanews.com/node/310585
[20] - https://www.independentpersian.com/node/22786/