سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
********
** بایدن میخواهد با «مذاکره موشکی» برجام را احیا کند
«فیاض زاهد» عضو ستاد انتخاباتی کروبی در انتخابات ۸۸ که با مدرک «تاریخ» در دولت روحانی مشاور ارشد دو وزارتخانه مهم اقتصادی بوده است، در یادداشتی در روزنامه آرمان در تحلیل سیاست خارجی نوشت:«با آمدن آقای بایدن امیدهایی برای احیای برجام آغاز شد. تیم بایدن از آنجایی که در دوره اوباما خودش نیز درگیر چنین معاملهای در ایران بودند پیش از انتخابات نیز اعلام میکردند که چنانچه در انتخابات به قدرت برسند برجام را احیا میکنند. منتها مشکلی که اکنون وجود دارد این است که حجم تحریمهای هستهای و غیرهستهای در حوزه فعالیتهای منطقه ای، حقوق بشر و مساله قدرت دفاعی ایران به مجموعه صورت مساله مذاکرات اضافه شده است که ایران این را قبول ندارد».
زاهد در ادامه نوشت:«ایران معتقد است که آمریکا از برجام خارج شده و برای هرگونه قدم برداشتن به سمت جلو ابتدا باید آمریکا بدون قید و شرط به برجام بازگردد و این منوط به لغو همه تحریمها است. اما واقعا جو بایدن زیر فشار چندگانهای هم به سر میبرد که به نظر میرسد کار را برای دولت آمریکا سخت میکند».
این فعال سیاسی اصلاح طلب تصریح کرد:«به نظر میرسد در این دوره از مذاکرات تردیدها افزایش پیدا کرده، اما تنها نقطه امید آن است که دولت و مقامات عالیرتبه ایران و هم بایدن و تیمش به دنبال آن هستند که طرفین به شکلی به یک توافق برد- برد دست پیدا کنند. یک تا دو هفته آینده زمان بسیار تعیین کنندهای در سرنوشت مذاکرات جدید خواهد بود و در دورنمای این مذاکرات یک توافق عمومی و تاحدی جامع قابل تصور است».
این فعال سیاسی اصلاح طلب می گوید، بایدن میخواهد برجام را احیا کند، اما لازمه اش «مذاکره موشکی و منطقه ای» است. متاسفانه فعالین اصلاح طلب به صورت آشکار در پازل ضدایرانی طرف غربی بازی می کنند.
برجام از نگاه آمریکا و تروئیکای اروپایی، نه روشی برای لغو تحریم های ایران، بلکه ابزاری برای ازکارانداختن مولفه های قدرت ساز کشورمان است. مصداق بارز این قضیه، حوزه هسته ای در حدفاصل سال 92 تاکنون است.
به واسطه برجام، در صنعت هسته ای ایران محدودیت های گسترده ایجاد شد، اما در سوی مقابل نه تنها تحریم ها لغو نشد، بلکه گسترده تر نیز شد.
حالا آمریکا با شراکت تروئیکای اروپا در پی تعمیم این مدل در حوزه موشکی و منطقه ای است. اینکه وعده های نسیه درباره لغو تحریم ها ارائه شود و زمانیکه ایران اقدامات نقد خود را انجام داد، طرف غربی به زیر میز بزند و خواسته جدیدی را مطرح کند.
در این میان، اصرار طیف تندرو اصلاح طلب بر تعمیم خسارت محض برجام به حوزه های مهمی همچون توان دفاعی و صنعت موشکی و قدرت منطقه ای ایران، بسیار قابل تأمل است. این اصرار و پافشاری، بیش از آنکه نشانه غفلت و سهل انگاری باشد، بوی خیانت می دهد.
بهشتی: «تَکرار می کنمِ» خاتمی،سرمایه اجتماعی اصلاحات را کاهش داد
«علیرضا بهشتی» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:«آقای روحانی با تابلوی اصلاحطلبی به میدان مبارزه انتخاباتی نیامد و در طول حیات سیاسیاش هیچزمانی ادعای اصلاحطلبی هم نداشته است. با همه احترام و ارزشی که برای آقای خاتمی قائل هستم، باید عرض کنم تمسک به تاکتیک «تکرار» نه مبنای هویتی معینی داشت، نه پشتوانه برنامهای مشخصی داشت و نه جز کاهش سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان، سود دیگری در بر داشت. این سخن که اصلاحطلبان چه بخواهند چه نخواهند کارنامه دولت آقای روحانی به حسابشان گذاشته میشود، منعکسکننده یک واقعیت است».
بهشتی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت:«اگر انتخابات از شرایطش ساقط شود؛ یعنی اگر انتخابات رقابتی، منصفانه، آزادانه و شفاف نباشد، شهروند امروز میفهمد که از انتخابات پوستهای بیش باقی نمانده است و اگر شهروند ببیند رأی او در هدایت و تمشیت امور تأثیری ندارد، میفهمد که مشارکت در انتخابات به رفتار سیاسی بیاثری تبدیل شده است».
همانطور که این فعال اصلاح طلب اذعان کرده، کارنامه دولت روحانی به پای اصلاح طلبان نوشته می شود و این طیف نمی تواند این واقعیت بدیهی را انکار کند.
از سوی دیگر اشخاصی همچون خاتمی، حجاریان، تاجزاده و...باعث و بانی وضع موجود هستند. خاتمی با «تَکرار می کنمِ» خود، مردم را به رای دادن به دولت روحانی، شورای شهر پنجم تهران و لیست امید در مجلس دهم توصیه کرد.
دلار 32 هزارتومانی، صف های طولانی مرغ، گرانی مسکن، اخراج و بازداشت غیرقانونی دیپلمات های ایرانی، وضعیت تأمل برانگیز بازار بورس، عدم نظارت بر بازار اجاره بهای مسکن، مدیریت نامناسب بازار خودرو.
سلفی حقارت، خسارت برجام، قرارداد توتال، خسارت های بی پایان قرارداد کرسنت، بی توجهی به مطالبات مردم در شهر تهران، محمدعلی نجفی، عباس آخوندی، نعمت زاده، حسین فریدون، مهدی جهانگیری، فساد صندوق ذخیره فرهنگیان و...همگی در کارنامه دولت روحانی، شورای شهر اصلاح طلب تهران و فراکسیون امید در مجلس دهم ثبت شده است.
فعالین اصلاح طلب در ماههای اخیر در اقدامی مسبوق به سابقه، بر لزوم برگزاری انتخابات آزاد تاکید کرده اند. این در حالی است که تاکنون تمامی انتخابات ها در جمهوری اسلامی ایران به صورت آزاد و قانونی برگزار شده است.
مسئله اصلی، انتخابات آزاد نیست، بلکه مسئله مهم، ظرفیت نداشتن طیف اصلاح طلب است. این طیف نه جنبه شکست در انتخابات را دارد، نه ظرفیت پیروزی در انتخابات. اگر در انتخابات شکست بخورد، دروغ تقلب را مطرح می کند و اگر در انتخابات پیروز شود، دروغ اختیارات محدود را بیان می کند.
**ربیعی: برجام مبتنی بر مقاومت بود
«علی ربیعی» سخنگوی دولت و وزیر استیضاح شده «تعاون، کار و رفاه اجتماعی» در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت:«متأسفانه در سالیان اخیر عدهای با برساختن دوگانه و دوقطبی عجیب و در نوع خود تازه، کوشیدند که مقاومت و مذاکره را به دو سر طیفی منتسب کنند که الزاماً یکی، دیگری را نقض میکند. به گمان این افراد، مذاکره مترادف با سرسپردگی و تسلیم در برابر زورگویی و مقاومت راهی قهرمانانه و در نفی مذاکره است که اتفاقاً در میان دو جناح اصلی سیاسی توزیع شده و یکی مشهور به محدود ماندن در مذاکره و دیگری متخصص در مقاومت است».
ربیعی در ادامه نوشت:«این واقعیت هرگز قابل چشمپوشی نبوده که مذاکرات ما در زمان انعقاد برجام که صدای تندروهای امریکایی و صهیونیستی را درآورد و در نهایت به خروج امریکا از برجام منتهی شد، مبتنی بر مقاومت در برابر زورگویی و سپردن حداقل امتیازها در ازای رفع بسته جامعی از تحریمها بویژه قطعنامههای تحریمی شورای امنیت سازمان ملل متحد بود. این همان دلیلی بود که سرانجام به انتقامگیری امریکای ترامپ با خروج از برجام به واکنشی غیرقانونی منجر شد».
گویا از نگاه آقای ربیعی، بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای، «امتیازِ حداقلی» بوده است. یا شاید هم توقف غنی سازی 20 درصد در دولت روحانی- که تنها در یک قلم در تأمین داروی بیماران خاص کاربرد اساسی داشت- امتیازی حداقلی بوده است.
متاسفانه دولتمردان بجای پذیرش خسارت های برجام و تلاش برای جبران آن، مدام در پی ایجاد دوقطبی های کاذب و دستاوردسازی برای برجام هستند.
مقاومت هیچگاه در نقطه مقابل مذاکره قرار ندارد. می توان با فرمول مقاومت، به مذاکره رفت، اما مسئله اینجاست که در مذاکرات هسته ای در دولت آقای روحانی و به ریاست آقای ظریف، منطق مقاومت به درستی لحاظ نشد. وقتی مقام ارشد وزارت خارجه می گوید «امضای وزیر خارجه آمریکا برای ما تضمین است»!؛ این یعنی به منطق مقاومت بی توجهی شده است.
وقتی مقام ارشد دولتی می گوید «آقای اوباما را فردی مودب! و باهوش! یافتم» و وزیر خارجه در اوج مذاکرات می گوید «امضای هر توافقی، بهتر از عدم توافق است»!، اینها به هیچ عنوان مصداق مقاومت در برابر طرفِ زورگو و بدعهد نیست.
به فاصله کوتاهی پس از خروج آمریکا از برجام، موگرینی- مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا- صراحتا اعلام کرد که ترامپ پس از اطمینان از تضمینِ روحانی مبنی بر عدم خروج ایران از برجام، از این توافق خارج شد. اگر منطق مقاومت توسط دولت روحانی ملاک قرار داده شده بود، دولت آمریکا به خود اجازه چنین جسارتی را نمی داد.
برخلاف اظهارنظر آقای ربیعی، برجام را نمی توان مصداق مقاومت نامید. نقطه ضعف اساسی برجام، «اعتماد بلاوجه به آمریکا و اروپا» بود و خسارت های محض این توافق از همین جا نشأت می گیرد.