به گزارش مشرق، کمیل خجسته در کانال تلگرامی خود نوشت:
1. این سوی میز
حرفهای نفیو مهم است. او طراح تحریمهای هوشمند علیه ایران در دوره اوباما بوده و به تازگی بایدن او را معاون پرونده ویژه ایران کرده است. نفیو مینویسد «همانطورکه در مورد ایران گفته شد، هر نظام تحریمی برای رسیدن به راه حل دیپلماتیک طراحی میشود... تحریم کردن صرفا یک اقدام اقتصادی نیست. هنری است که در آن با کشف نقطه درد آغاز میشود. با شناسایی نقطه استقامت ملت مورد تحریم ، تحریمها تنظیم و بازتنظیم میشود. بعد از آن است که نوبت به دیپلماسی و گرفتن امتیاز میرسد.»
ما سالهاست با امریکایی روبرو هستیم که دیپلماسی را آخرین مرحله از اقدامات میدانی میداند. زمانی که انواع فشارها در میدان به کشور هدف وارد شده و آن کشور آماده امتیازدادن شده است.
فایل صوتی آقای ظریف که ایراناینترنشنال اختصاصی منتشر کرد، دقیقا نشان میدهد که برخلاف امریکاییها، این تیم به دستاورد میدان برای میز مذاکره بیتوجه بوده و از نقطه قوت کشورش در میدان استفاده نکرده است. به دلیل فقدان همین نگاه است که این گروه نتوانست معامله داده-ستانده بکند و نتیجه عملکردش مذاکره برای مذاکره شد.
2. آن سوی میز
آقای روحانی در اظهارنظرهای جدیدش، اعلام کرده است که امریکاییها توبه کردهاند. در حالیکه امریکاییها رابرت مالی چهره پشت صحنه اوباما را مسئول پرونده ایران کردهاند. تیم اوباما معتقد بود و هست که ایران آنچنان قدرتمند است که نمیشود او را تغییر داد. لذا با ابزار فشار و مذاکره باید ایران را مهار کرد.
این یک اصل بدیهی در اصول مذاکرات حتی مذاکرات کسبوکاری است که برای موفقیت در یک مذاکره باید شناخت درستی از آن سوی میز مذاکره داشت. وقتی برداشت این باشد که با توبهکار طرفی حتما رفتارت فرق دارد با زمانی که بدانی با کسی روبرو هستی که میخواهد تو را مهار و منفعل کند.
3. ناظر میز
نزدیک هشت سال است که اولویت تیم مذاکرهکننده در ماجرای افکار عمومی، نگاه داخلی است و نه بینالمللی. به یاد بیاوریم رییسجمهور در زمانی که منصوبینش درحال مذاکره بودند، صحبت از خزانه خالی کرد. یا اینکه مشکلات آب و چیزهای دیگر را به تحریم وصل کرد. یا زمانی که آقای ظریف حرف از قدرت نظامی امریکاییها زد که با برخورد رهبری روبرو شد. همین هفته و در حالی که مذاکرهکنندگان در وین هستند آقای روحانی صف مرغ را به تحریم وصل کرد.
دیپلماسی، یک تلاش سیاسی بینالمللی است برای به دست آورن منافع ملی است. به همین دلیل مذاکره، جنگ ارادههای دو سوی میز است و یکی از لوازم آن قوی بودن افکار عمومی داخلی است تا مردم به عنوان ناظران و حامیان، پشت سر مذاکرهکنندگان قرار بگیرند. اما رفتار دولت آقای روحانی جوریست که انگار اصرار دارد ناظران آن سوی میز قرار بگیرند.
ارسال سیگنالهای غلط و نمایش عجیب ضعف در هنگام مذاکرات منتهی به برجام و وین از درسهای آینده کلاسهای فن دیپلماسی دانشگاهها خواهد شد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.