به گزارش مشرق، کمیل خجسته، فعال رسانهای در کانال تلگرامی خود نوشت: وقتی خبر یورش ده هزار جنگجو به مدینه را به پیامبر دادند، پیامبر از حیث تاکتیک جنگی زمینگیر شدند. جمعیت مدینه آن زمان با احتساب زنان و کودکانش به ده هزار نفر میرسید. در چنین شرایطی خبر دیگری رسید که یهود بنیقریظه که درون مدینه ساکن است هم با لشکر دههزار نفری همپیمان شده است. کار جامعه مدینه به آنجا میرسد که زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِر که آنگاه که چشمها خیره شد و جانها به گلوگاهها رسید و حتی به خدا و پیامبرش گمان سوء بردند.
از اینجاست که هنر یاران پیامبر و حکمرانان مدینه آغاز میشود. جناب سلمان فارسی یکی از مردان اصلی پیامبر(ص) در این معرکه است. اول اینکه او طرح خندق را میدهد. بعد هم سلمان خودش کنار مردم مشغول کندن خندق میشود آنچنان که جابر میگوید چیزی نگذشت که دیدم سلمان به تنهایی و به سرعت سهم خودش را کند و تمام کرد. سلمان در زیر آن روزهای پرفشار آنچنان محبوب میشود که بین مهاجران و انصار رقابتی شکل میگیرد که سلمان از ماست و وقتی این حرف به گوش مبارک پیامبر میرسد میفرمایند که سلمان از خاندان ماست.
درس حکمران امروز از آن شرایط احزاب چیست؟ 1. شجاعت عاقلانه در حل مساله و زمینگیر نشدن 2. وسط میدان بودن برای حل آن 3. ایجاد همدلی و همبستگی با جامعه و اینجوریست که از دل تهدید جنگ احزاب، گشایشها و فتوحات و ثروت برای مردم به بار میآید.
اما حکومتداری یک رهزنی هم برای حکمران دارد و آن انتخاب «راحتترین» کار است. هر حکمرانی از جمله حکمران جمهوری اسلامی راحتترین کار برایش اینست که از ابزار اقتدارش برای پیشبرد هر چیزی ولو خوب بهره ببرد. مثلا اینکه هیچ کس نیست که از آسیبهای رها بودن فضای مجازی صدمهای ندیده باشد. یکی محتوای زیانآور خارج از کنترل به دست فرزندانش میرسد. یکی دیگر توانایی پیگیری قضایی را ندارد تا بتواند مالی یا آبرویی را برگرداند. یکی دیگر هم بیدفاع اکانتش را از دست میدهد و....
حکمران اینجا چه میکند؟ راحتطلبها رها میکنند. کما اینکه در ژست روشنفکرانهای این کار را کردند و این چیزی که الان دچارش هستیم را به بار آوردند. اما «سادهگراها» صرفا برای صیانت از کاربر وضع قانون میکنند. یعنی بهره از همان ابزار اقتدار برای پیشبرد چیزی ولو آن چیز خوب باشد.
جامعه حق دارد اینجا نگران شود. چرا؟ چون مواجهه پیدا کرد با پیامرسانهای ناقص، محیط ناامن و ناحکمرانی در فضای مجازی و حکمرانانی که همچنان ادبیاتشان مربوط به یک دهه گذشته در خصوص رسیدن به شبکه ملی اطلاعات است. پس او حق دارد به تجربه از حکمرانی که میخواهد از او صیانت کند دل خوشی نداشته باشد.(از نگاه مردم حکمرانان چه اینوری و چه اونوری! همه یکی هستند.)
جامعهای که از همه جهت زیرفشاری پیچیدهتر از جنگ احزاب است وقتی میبیند که حکمرانش کنارش نیست و بلکه ظاهرا میخواهد همین منافع موجود در این فضا را از او سلب کند. پس در کنار این تصمیم نمیایستد!
چرا؟ شیوه مدیریت امام برای حل سختترین مسائل کشور، کار را به مردم میسپردند. رهبر انقلاب هم این شیوه مدیریتی را پیش گرفتند و در سختترین مواقع رهبری با کمک مردم بود که به رخدادهای حساس یا تلخ را به نفع کشور و منافع ملی برمیگرداندند. در همین ماجرای فضای مجازی هم رهبری ۵سال پیش در زمانی که هنوز داستان پیامرسانها داغ نشده بود به متولیان امر فرمودند که ما نیاز به یک شبکه پیامرسان وسیع با ظرفیت حداقل ۲۰ میلیون کاربر داریم. شبکهای که همه امکانات و جذابیتهای موجود را داشته باشد و حتی از شبکههای موجود بهتر باشد یا مثلا در سال ۹۸ رهبری از ملت میخواهند که در فضای مجازی در مقابل آرایش جنگی دشمن با آمادگی و آرایش مناسب قرار بگیرند یا خیلی قبلتر از آن از حکمرانان میخواهند که با فهم دوره جدید حکمرانی مجازی، محیط امنی را برای مردم ایران فراهم کنند تا آنها با خیال راحت بتوانند به اینترنت متصل شوند و از آن بهره ببرند و در جدیدترین دیدارشان با جامعه نخبگانی کشور قبل از بحث مهاجرت، درباره لزوم تمرکز حکمرانان بر موضوع هوش مصنوعی و بهره از این امکان ویژه صحبت میکنند.
حکمرانان از مطالبات رهبری و مردم خیلی عقب ماندهاند. ارائه خدمت و تولید محصول قبل از هر قانونی مخصوصا در فضای مجازی کار اصلی است که احتمالا اگر جناب سلمان در قید حیات بودند آن شیوه را برای بهبود زندگی مردم در فضای مجازی انتخاب میکردند. البته امریکاییها همین کار را کردهاند و قبل از هر اعمال قانونی و سوءاستفاده از دادهها و... به مردم طعم شیرینی از خدماتشان را ارائه کردهاند.
امروز اینستاگرام در شرایطی عکس قهرمان ملی ما را سانسور میکند که ما سالهاست درون اینستاگرام زندگی میکنیم. حکمرانان در جنگ احزاب به مردم بسیار نیازمندند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.