به گزارش مشرق، روز چهارشنبه اسامی ۸۴ نفر از کاندیداهای شورای شهر در فرایندی بر پایه نظرسنجی از حدود ۹۰ هزار نفر نیروهای محلی جریان انقلاب در شهر تهران معرفی شد و اعلام شد که لیست نهایی برای انتخابات ۱۴۰۰ از میان این افراد انتخاب خواهد شد.
در بین اسامی چهرههای ارزشمند و متعهدی به چشم میخورد که حضورشان قطعا برای ایجاد تحول در مدیریت شهری موثر خواهد بود اما این نوشتار ضمن احترام به این افراد و نیز دلسوزان جبهه انقلاب تلاش دارد به نکتهای توجه دهد که به نظر میرسد از آن غفلت شده است.
بیشتر بخوانید:
تناقض اصلاح طلبان درباره میزان مشارکت+ جدول
شورای ائتلاف با هدف ایجاد وحدت بین نیروهای انقلاب و پرهیز از تفرقه، جوانگرایی و نیز مشارکت دادن مردم و بدنه جریان انقلاب برای نهایی کردن لیست نهایی، سامانهای را طراحی کرده که افراد امکان ثبتنام برای کاندیداتوری و نظرسنجی از نمایندگان محلی نیروهای انقلاب را داشته باشند.
تا اینجای کار همه چیز روی کاغذ درست طراحی شده اما معیوب گذاشتن این فرایند منجر به آن شده است که به ویژه در بین برخی جوانترها رقابتی برای زد و بند سیاسی و لابیهایی برای کسب قدرت ایجاد شود که میتواند سرآغازی برای انحراف بهترین جوانان این مرز و بوم باشد.
گویی ریشسفیدان جریان انقلاب فراموش کردهاند که جنبههای تربیتی و الگوسازی را باید مد نظر قرار داده و دائما متذکر شوند. صحنههای ناراحت کننده از تلاشهای مفرط برخی افراد برای حضور یافتن در لیست نهایی، بیشتر ناظران دلسوز را نگران میکند که مبادا به بهانه خدمت، ادبیات لابیگری در بین نیروهای انقلاب نیز متداول شود.
موضوعی که متاسفانه در شیوه تعیین لیست انتخابات مجلس قبل نیز به چشم میخورد اما با گسترش آن در این دوره، میتواند به رویهای نامبارک تبدیل شود.
بدیهی است که در چنین شرایطی بسیار از افراد شایسته و انقلابی، اعلام کاندیداتوری و لابی برای حضور در لیست را دون شان و عملی غیراخلاقی برمیشمرند و بدین ترتیب مردم و جبهه انقلاب از حضور آنها محروم میشود.
البته مسلما با معیارهای انتخاب لیست نهایی اجازه ورود افراد نامناسب به لیست نهایی ممکن نخواهد شد اما تکلیف چند هزار جوانی که برای کسب قدرت در این فرآیند معیوب به دنبال ارائه خود و مشغول زد و بندهای ناصواب میشوند چه خواهد شد؟
این موضوع میتواند آینده سیاسی جریان انقلاب را مورد مخاطره جدی قرار دهد.
شاید یکی از مهمترین شاخصها در تشخیص افراد صالح، بیرغبتی به حضور در قدرت و کاندیداتوری باشد و باید با اصرار معتمدین، افراد صاحب صلاحیت را دعوت نمود و قانع کرد تا در فرایند انتخابات حاضر شوند نه آنکه هر فردی که میل بیشتری برای تصاحب مناصب دنیایی داشت میداندار شود!
به نظر میرسد به این موضوع دقت کافی نشده و تبعات آن سنجیده نشده است و عملا میدانی طراحی شده که در شروع آن همه یاد میگیرند که حل هر مسألهای با زد و بند و لابی ممکن است و این سرآغازی بر فساد سیاسی و اقتصادی خواهد بود.
امروز بیش از هر زمان دیگری جریان انقلاب به موازات جوانگرایی نیازمند آموزش عملی اخلاق توسط بزرگان و دلسوزان انقلابی به فعالان عرصههای سیاسی و اجتماعی به ویژه جوانان را دارد.