سرویس جهان مشرق - تاکنون کمتر درباره کشور آفریقایی «مغرب» و به طور مشخص درباره «یهودیان مغرب» نوشته شده، به ویژه نقشی که این گروه از یهودیان در رژیم صهیونیستی ایفا کرده و میکنند.
این درحالی است که یهودیان مغرب را باید از جمله مهمترین و اثرگذارترین یهودیان سرزمین های اشغالی به شمار آورد که در راستای نقشی که در رژیم صهیونیستی ایفا کرده و میکنند، مناصب سیاسی و نظامی مهمی را در کابینههای مختلف این رژیم تصدی کرده اند.
شهرک های صهیونیست نشین در دل مغرب
سال هاست که در کشور مغرب یهودیان مغربی شهرک های صهیونیست نشینی مخصوص به خویش دارند. دو نکته بسیار مهم درباره این شهرکهای صهیونیستنشین مغربی:
۱- به صورت سری و مخفیانه به حیات خود ادامه می دهند
۲- علی رغم سری و مخفی بودن این شهرک ها، مساحت های بسیار وسیع و گسترده ای از بهترین نقاط مغرب را از آن خود کردهاند.
«احمد ویحمان»، رئیس دیده بان مبارزه با عادی سازی روابط مغرب در سال ۲۰۱۷ با اشاره به اینکه نفوذ صهیونیست ها در مغرب به اوج خود رسیده، فاش کرد که رژیم صهیونیستی سال هاست، دارای شهرک های صهیونیست نشینی در خاک مغرب است.
ویحمان عمده حضور رژیم صهیونیستی در مغرب را در مناطق جنوب شرقی این کشور عنوان و تأکید می کند که رژیم صهیونیستی جنوب شرقی مغرب را به طور کامل در قبضه دارد، به گونه ای که در تمام حوزه های اقتصادی از جمله کشاورزی حضور داشته و با بیرون کردن رقبا از میدان به رقیب بلا منازع در این بخش از کشور تبدیل شده است.
این فعال مدنی مغربی توضیح می دهد که صهیونیست ها هر آنچه که به نوعی با کشاورزی در ارتباط باشد، را از عملیات کاشت و داشت و برداشت گرفته تا تأمین انواع ماشین آلات کشاورزی و خرید و محصول و بسته بندی و بازاریابی در جنوب شرقی مغرب در دست گرفته و آن را به انحصار خود درآورده اند.
ویحمان در این زمینه به حضور و فعالیت گسترده شرکت صهیونیستی «نیتافیم» در اراضی کشاورزی جنوب شرقی مغرب اشاره می کند و توضیح می دهد: «در حالی که نیتافیم حوزه فعالیت خود را فروش ماشین آلات و تجهیزات از جمله تجهیزات آبیاری قطره ای معرفی می کند، اما در واقع دارای روابطی دیرینه و تنگاتنگ با ارتش رژیم صهیونیستی است».
وی با بیان اینکه نیتافیم هم اکنون در سرتاسر مغرب دارای شعب و دفتر است، تأکید می کند، این شرکت به صورت غیر مستقیم اقدام به خرید اراضی کشاورزی دور افتاده و اراضی کشاورزان کم بضاعت کرده و پس از الحاق این اراضی به یکدیگر با کمک سرمایه گذاران صهیونیست، این مناطق را تبدیل به نخلستان های وسیع و گسترده می کند.
ویحمان خاطر نشان می کند: «کانون فعالیت های شرکت نیتافیم در جنوب شرقی مغرب منطقه تاریخی تافیلات است که خرمای آن شهرت جهانی دارد و برای جلوگیری از شناسایی شدن، بر این نخلستان ها نام «مجهول» گذاشته شده و حتی محصول خرمای این منطقه پس از برداشت و بسته بندی با نام «خرمای مجهول» و تولید اسرائیل به بازارهای جهانی عرضه می شود.
به گفته ویحمان یکی از مهمترین طرح هایی که شرکت صهیونیستی نیتافیم آن را در مغرب اجرایی کرده، طرح "بوروک تافیلات" است که به موجب آن مساحت وسیعی از اراضی قرار گرفته بین دو شهر «الرشیدیه» و «کولمیمه» به نخلستان تبدیل شده اند.
گزارش های افشا می کند که مساحت این منطقه بیش از ۵۰۰ هکتار است که شرکت نیتفا ۱۶۰ هکتار آن را تاکنون زیر کاشت نخل برده است، با این حال نخلستان این منطقه با در بر گرفتن حدود ۶ هزار نفر نخل یکی از بزرگ ترین نخلستان های مغرب محسوب می شود.
ویحمان تأکید می کند که مالک این اراضی دو صهیونیست هستند و قرار است، با کاشت هزار نفر درخت خرما این منطقه را به یکی از بزرگ ترین نخلستان های مغرب و کشورهای همجوار تبدیل کنند.
به گفته ی ویحمان دردناک تر از خرید اراضی کشاورزی در مغرب، بیرون راندن و مجبور کردن قبایل ساکن در این مناطق به کوچ و مهاجرت اجباری است، به گونه ای که تاکنون ده ها قبیله معروف این منطقه مانند ایت حلیدو، ایت مرغاد، ایت یحیی، ایت إزدک، أیت سغروشن و ایت عطا مجبور به ترک مناطق سکونت و اراضی خود شده اند.
تاریخچه حضور یهود در مغرب
یهودیان مغرب در سه مرحله، حتی پیش از ورود اسلام به این کشور شدند. دومین مهاجرت یهودیان مغرب بعد از سقوط «اندلس» و از بیم قتل و کشتار وحشیانه به دست صلیبی ها رخ داد. آنها پس از ورود به مغرب خیلی زود وارد دربار سلطنتی شدند و نفوذ خود را در آن گستردش دادند.
از آنجا که این یهودیان دارای اموال و مال التجازه بسیاری بودند و تجارت گسترده ای داشتند، حکام مغرب به آنها اعتماد کرده و مقام و منزلت آنها را تا مقام سفیر و حکام مناطق مختلف مغرب بالا بردند.
اولین ضربه یهودیان به مغرب توسط فردی به نام «هارون بن مشعل» زده شد که تلاش داشت، کشوری یهودی در مغرب بنا کند. وی اواخر سلطنت السعدی ها و اوایل به قدرت رسیدن علوی ها در غرب این کشور که شاهد شکاف سیاسی بود، برای تأسیس دولت یهود اقدام کرد.
هارون بن مشعل که فرزند یکی از خانواده های بسیار عالیمقام دربار سلطنتی بود، پس از انتصاب به عنوان حاکم منطقه "تازه"، این منطقه را مرکز دولت یهودی مورد ادعایش قرار داد و در ادامه تلاش کرد، گستره جغرافیایی حکومت خود را به سمت شهر راهبردی «فاس» توسعه دهد.
اما بدست یکی از سرداران علوی منطقه تازه کشته شد و. با کشته شدن وی رؤیای تشکیل دولت بهود در مغرب گور سپرده شد.
صهیونیست های مراکش، مهاجر یا اشغالگر
پس از جنگ جهانی دوم، نفوذ یهودیان مغرب به شکل قابل توجهی افزایش یافت، به ویژه آنکه «محمد پنجم»، پادشاه وقت مغرب از تسلیم یهودیان این کشور به دولت «ویشی» هم پیمان نازی ها امتناع کرد.
در آن زمان یهودیان مغرب ۲۰ درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دادند، اما این چندان دوام نداشت، چون در سال ۱۹۴۸ با اعلام تأسیس اسرائیل در فلسطین اشغالی و فراخوان جنبش صهیونیسم به مهاجرت یهودیان سرتاسر جهان به سرزمین موعود، یهودیان مغرب نیز راه سرزمین شیر و عسل را پیش گرفتند.
آنها در حالی وارد سرزمین موعود شدند که نه از اسرائیل و نه از قوانین حاکم بر آن چیزی نمی دانستند، یکی از مهمترین این قوانین، محسوب شدن به عنوان شهروند درجه دو و عدم برخورداری از حقوق کامل شهروندی مانند مسکن برابر، تحصیل برابر و شغل برابر بود.
در تمام طول این سال ها به این یهودیان آفریقایی از جمله مغربی در اسرائیل به عنوان انسان های عقب مانده و وحشی نگریسته می شد و زمانی که علیه این شرایط به خیابان ها ریخته و اعتراض کردند، آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده، حتی کشتند و صدایشان را در گلو خفه کردند، آن زمان بود که آنها دریافتند، در دام احمقانه ای گرفتار آمده اند.
از زمان تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ تا دهه ۷۰ تمام کابینه های تشکیل شده در اسرائیل، چپگرا بودند، در آن زمان راستگرایان صهیونیست تلاش بسیاری داشتند تا به قدرت برسند، لذا یهودیان مغرب و حقوق ضایع شده و ستم روا داشته شده علیه آنها را دستاویز مناسبی برای خوراک تبلیغات خود یافتند.
لذا نه تنها آنها را نردبان صعود خود قرار دادند، بلکه برای بهره برداری سیاسی بیشتر پای آنها به صحنه سیاست باز کردند و اجازه دادند، هویت مغربی خود و وفاداری به آن را حفظ و مراسم و آداب و رسوم خاص خود را ادا کنند.
ورود صهیونیست های مغرب به صحنه سیاست اسرائیل از طریق «کنست» یا همان پارلمان اسرائیل و به واسطه ی «مناحیم بگین» صورت گرفت و سپس در طول ۴ دهه مراتب و درجات مختلف نظامی و سیاسی را تصاحب کردند، بدون اینکه خود را در سطح عربی و در جهان عرب مطرح کنند.
مطرح نشدن یهودیان مغرب در صحنه سیاسی و رسانه ای اسرائیل به این دلیل بود که هنوز زمان ایفای نقش آنها نرسیده بود. سال ۲۰۲۰ برای اسرائیل از اهمیت بسیاری برخوردار بود و رخدادهای مهمی با خود به همراه داشت، از جمله اعلام عادی سازی روابط با برخی از کشورهای عربی و ورود به جهان عرب از این دروازه بود.
این ورود نیازمند برخی توافقنامه های صلح بود، به همین منظور انتخاب کشورها و شخصیت ها حساب شده و برنامه ریزی شده صورت گرفت، مثلا مغرب نه تنها به عنوان چهارمین کشور عربی برای اعلام عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی انتخاب شد، بلکه یک یهودی مغربی به عنوان نماینده اسرائیل، توافقنامه صلح بین رباط و تل آویو را امضا کرد.
حتی انتخاب یک سوم اعضای آخریم کابینه «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی از میان یهودیان مغرب اتفاقی و تصادفی نبود. ضرورت ایجاب می کرد، با انتصاب این یهودیان از آنها به عنوان برگ برنده جهت اقتاع افکار عمومی و زمینه عادی سازی روابط با کشورهای عربی استفاده شود.
این انتصاب ها و پست های وزارتی و امضای توافقنامه های صلح به نمایندگی از اسرائیل، تلاش داشت تا این پیام را به افکار عمومی جهان عرب و مغرب برساند که شهروندان عرب و مغربی در اسرائیل در رفاه کامل زندگی می کنند و از مقام و منصب بالایی بهره مند هستند.
مهمترین شخصیت های یهودی مغربی در اسرائیل
«مائیر بن شبات» بارها به عنوان نماینده اسرائیل برای امضای توافقنامه های این رژیم دیده شده است. او به زبان عربی تسلط کامل دارد و به راحتی به این زبان صحبت می کند.
بن شبات، همچون سگ بو می کشد و همه جا دنبال کوشنر و نتانیاهوست. او نه تنها برای نشستن که برای حرف زدن هم از آنها اجازه می گیرد.
«مائیر بن شبات»، مشاور امنیت قومی اسرائیل و مسئول تجاوز نظامی به نوار غزه در سال ۲۰۰۸ و برنامه ریز راهبردی دومین تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه در سال ۲۰۱۴ است، به عبارت دیگر وی در کشتار ۳۵۰۰ فلسطینی مشارکت داشت، وی همچنین در شکنجه ی اسرای فلسطینی در زندان های اسرانیل صاحب سبک است.
«عامیر پرز»، یکی از وزرای کابیته اسرائیل که از عادی سازی روابط اسرائیل و مغرب بسیار خوشحال و خرسند است. این وزیر اسرائیلی که از برقراری مناسبات بین اسرائیل با مغرب بسیار خرسند است، همان کسی که به بهانه اسارت «گیلعاد شالیت»، نظامی صهیونیست توسط جنبش حماس، در سال ۲۰۰۸ جنگی تمام عیار علیه غزه و در سال ۲۰۰۶ علیه جنوب لبنان به راه انداخت.
«رافائل پرز» وزیر امور قدس، خاخامی نظامی در ارتش اسرائیل بود که هیچ حمله و هجوم نظامی علیه فلسطینی ها بدون کسب اذن و اجازه از وی صورت نمی گرفت.
«مری ریگو»، وزیر ارتباطات اسرائیل، از بارزترین صهیونیست های نژاد پرست اسلام ستیز است که صدای اذان را به پارس سگ تشبیه کرده بود. وی اولین وزیر اسرائیلی محسوب می شود که به امارات سفر و در سال ۲۰۱۸ از مسجد «شیخ زاید» دیدن کرد.
این قاتلان و جلادان فلسطینی ها، ادعا می کنند که اقلیتی مغربی هستند؛ به مغرب عشق می وزند و ریشه در آن دارند، اما از واقعیت اقدامات خود علیه فلسطینی ها و اهدافشان در مغرب، از جمله قبضه اقتصاد این کشور سخنی نمی گویند.