به گزارش مشرق به نقل از فارس ، حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم و حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر صادقی رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره عقل و ایمان به گفتگو پرداختند.
در ابتدای این میزگرد حجت الاسلام رشاد به ارائه سخن پرداخت و گفت: بنده معتقدم علم دینی و علم سکولار داریم و بسا بتوان گفت که وجه سومی شاید عملا محقق نشود و یا از بعد نظری هم صحیح نباشد، چرا که وقتی می گوئیم علم اگر دقیق به این مقوله و آنچه که به آن علم اطلاق می کنیم نگاه کنیم علم تنها مجموعه قضایا و گزاره هایی که در یک مکتوبی فراهم آمده، نیست.
وی ادامه داد: نه پیشینه و نه پسینهای و نه کارکردی و نه ماهیت و نه مبانیای دارد، بلکه علم در حقیقت قضایا و گزارهها فراهم آمده، زاده یک منطقی است و برای غایتی علم پدید آمده است.
رشاد افزود: قضایا و گزارهها حاکی از حقایقی هستند، علم این گونه پدید میآید. پسینی دارد، پیشینی دارد و مبانی و غایاتی دارد. آن مبانی و غایات نیز دارای هویت و ماهیتی هستند. به طور کلی باید گفت: براساس معیارهای کاملا قابل تشخیص و قابل تعریفی میتواند علم دینی باشد یا می تواند سکولار باشد. دینی و سکولار بودن هم می تواند ذومراتب باشد.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بابیان اینکه بسته به اینکه علم به چه مبانی مبتنی باشد مبانی متافیزیکی، معرفت شناختی، مبانی انسان شناختی، علم دارای چه هویتی باشد؟ افزود: آیا بر جهان شناسی و اسلام شناسی دینی و اسلامی مبتنی باشد و یا از آنها برخاسته باشد. مبتنی بر جهان شناسی و انسان شناسی الهی باشد. طبعا این علم رنگ الهی میگیرد و صورت دینی مییابد و وصف دینی پیدا می کند.
رشاد گفت: علم دینی و سکولار وجود دارد ثانیا معیارهایی برای دینی و سکولار بودن علم میتوان ارائه کرد و معیارها متنوع است. آنگاه که همه معانی و معیارها در یک مصداق علمی فراهم شده باشد تماما و صددرصد دینی خواهد بود والا نسبتش با دین به صورت نسبی و تشکیکی خواهد بود.
*نظریه معرفت شناسی آیت الله جوادی پیچیده ذو وجوهی است
در ادامه این میزگرد حجت الاسلام میرباقری به ارائه سخن پرداخت و گفت: معتقدم اگر کسی قائل به نظریه تطابق شد علم دینی و غیر دینی ندارد یا علم است یا جهل بنابراین علم سکولار و علم دینی نداریم،
وی افزود: اگر داده فلسفه به علم این است که موضوع آن را اثبات کند این کار که نمی تواند علم را دینی بکند؟! نظریه معرفت شناسی آیت الله جوادی آملی واقعا نظریه پیچیده ذو وجوهی است ولی به نظر من جاهایی در آن تناقض وجود دارد. ایشان می فرمایند علم لاشه است، فقط بدنه را می بیند مبدأ و منتها ندارد.
وی افزود: اگر ادبیات انضمامی از مبدأ و منتها به علوم مدرن ضمیمه کنید. میشود علم دینی، اما ادبیات انضمامی بر محتوای علم تأثیر نمیگذارد. چگونه میشود علم را دینی کرد؟ اگر معتقدید که مفاهیم فلسفی میآید و ماهیت درک ما از جهان را عوض میکند باید بگوئید اگر فلسفه ما تکامل پیدا کرد علم ما هم تکامل پیدا میکند. در این صورت آیا علم قبلی باطل بود؟!
میرباقری در ادامه سخنانش اظهار داشت: بنده معتقد نیستم فلسفه ما همان فلسفه یونان است به شدت تحت تأثیر فرهنگ اسلام قرار گرفته است. معتقدم در حکمت متعالیه از حد اولیه فلسفه به اسلام نزدیک شده است یعنی ایشان هستی را از منظر تقرب به حضرت حق مشاهده می کند. برهان صدیقین علامه طباطبایی نیز در همین راستاست.
وی تأکید کرد: بنابراین آنچه که موضوع فهم است در حکمت متعالیه با بقیه حکمت ها فرق دارد. موضوع بحث در حکمت متعالیه حضرت حق است، اما در عین حال ارتباط منطقی فلسفه اسلامی با دین تعریف شده نیست. هم در فضای ایمانی درست شده و هم به لحاظ اولیه اش ایمانی است، اما نظام موضوعاتش تعریف شده نیست.
میرباقری در ادامه سخنانش بیان کرد: نکته دوم اینکه آیا این فلسفه می تواند کلشناسی را به عهده بگیرد. آیا از دل فلسفه کلی شناسی می تواند فلسفه مضافی بیرون بیاید که با آن کل شناسی کنیم؟! آنچه موضوع علم است که ما داریم از آن بحث می کنیم مقصود آن چیزی است که جایگزین علم مدرن شود و ما بتوانیم با او کنترل عینیت را به دست آوریم.
وی در پایان سخنانش اظهار داشت: آیا فلسفه کلی شناسی می تواند به کل شناسی ختم شود؟ یا باید اول فلسفه معرفت ما کل شناسانه باشد تا از دل آن مدل شناسایی کل بیرون بیاید؟، اگر ما علم را به کشف تعریف کنیم تعریف علم به دینی و غیر دینی بی معناست. گاهی کارکرد علم در بستر نظام نیازمندی های مؤمنین است یا گاهی در بستر نظام نیازمندی های کفار.