به گزارش مشرق، توئیت «علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در خصوص عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای سیگنال مهمی آن هم در ابتدای کار دولت سیزدهم است.
این اتفاق در شرایطی روی میدهد که تحولات فراوانی در فضای سیاسی خارجی و امنیتی ایران روی داده است. از حاکمیت طالبان در افغانستان گرفته تا مذاکرات ایران و کشورهای عضو برجام برای احیای این توافق هستهای که این اتفاق میتواند تأثیر خاص خود را بر این تحولات داشته باشد.
عضویت کامل ایران در این پیمان منطقهای شانگهای به عنوان اولین سازمان بینالمللی بعد از انقلاب اسلامی ظرفیتهای جدیدی را به خصوص در حوزه همکاریهای امنیتی و بینالمللی در اختیار تهران قرار میدهد که پیش از این سابقه نداشته است.
* از امنیت مرزها تا تبدیل شدن به یک نهاد تمامعیار
سازمان یا پیمان شانگهای یک نهاد منطقهای برای همکاریهای چندجانبه در حوزههای سیاسی و امنیتی است که سابقه آن به دهه ۹۰ قرن بیستم میلادی باز میگردد.
زمانی که اتحاد جماهیر شوروی در یک تحول بنیادین در سال ۱۹۹۱ میلادی از هم فروپاشید و جمهوریهای جدید با مرزهای به جامانده از اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفتند، آسیای میانه و مرزهای پیرامونی آن با تهدیدات جدی در خصوص مسائلی همچون تروریسم، قاچاق مواد مخدر، درگیریهای داخلی و اختلافات مرزی روبهرو بودند.
حتی چین و روسیه نیز در مرز طولانی خود با اختلافات ارضی فراوانی روبهرو بودند که سابقه اغلب آنها به زمان اتحاد جماهیر شوروی و حتی قبل از آن باز میگشت. از همین رو و با محوریت روسیه و چین گروهی با نام گروه «شانگهای ۵» در آوریل سال ۱۹۹۶ با عضویت چین، روسیه، قزاقستان، تاجیکستان و قرقیزستان تشیکل شد. اولین دستور کار این گروه تعیین و غیرنظامی کردن مرزهای بین روسیه و قزاقستان بود. همچنین به تدریج اقدامات اعتمادساز دیگر برای حل و فصل سایر درگیریها نیز صورت گرفت. با تشکیل این ساز و کار نزدیک به ۳۰۰ کیلومتر از مرزهای بین این کشورها تعیین و غیرنظامی شد. با موفقیت فرآیند مذکور در سال ۱۹۹۸ دستور کار این گروه به بحثهایی همچون مقابله با قاچاق مواد مخدر، مقابله با تروریسم و ایجاد امنیت جمعی گسترش یافت.
در ادامه نیز در سال ۲۰۰۱ با پیشنهاد رئیسجمهور چین نام سازمان «شانگهای ۵» به سازمان همکاری شانگهای تغییر پیدا کرد و ازبکستان نیز به جمع این کشورها اضافه شد.
* وزنه تعادلی در مقابل آمریکا در آسیای میانه
از سال ۲۰۰۱ میلادی تاکنون سازمان همکاری شانگهای تحولات گوناگونی را به خود دیده که عمدتاً در مسیر وظایف این سازمان بوده است. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۳ میلادی این سازمان توسعه و رشد تجارت بین اعضای این گروه را به عنوان یک هدف پذیرفت و آن را جزو وظایف خود قرار داد. در سال ۲۰۰۴ همکاریهای منطقهای برای تبادلات انرژی در دستور کار این سازمان قرار گرفت و در سال ۲۰۰۵ دبیرخانه دائمی آن در شهر پکن راهاندازی شد.
همچنین در سال ۲۰۰۶ شورای هماهنگی این سازمان برای تجارت ایجاد شد که مقر آن در شهر مسکو قرار دارد. علاوه بر این سازمان شانگهای تلاش کرده تا با تشکیل ناظران انتخاباتی و همچنین کمکهای ضروری در هنگام بلایای طبیعی به قدرت نرم خود اضافه کند.
سازمان همکاری شانگهای همچنین شاهد اضافه شدن اعضای جدید به فهرست کشورهای خود بوده است. به عنوان مثال کشورهای پاکستان و هندوستان در سال ۲۰۱۷ به عنوان عضو کامل به عضویت این سازمان در آمدند و ایران نیز از سال ۲۰۰۵ عضو ناظر این سازمان است.
سازمان همکاریهای شانگهای را از جمله معدود سازمانهایی با ماهیت امنیتی و نظامی میتوان دانست که «حوزه تمدنی آنگلوساکسونی» به آن راه ندارد. درخواست سال ۲۰۰۵ ایالات متحده آمریکا نیز برای عضویت در این سازمان از سوی کشورهای حاضر در این سازمان رد شد.
تاکید بر حفظ و ثبات مرزها و همچنین حاکمیت ملی کشورها نیز از دیگر عناصری است که در مخالفت کامل با سیاست یکجانبهگرایی آمریکا در مورد اشغال کشورها و همچنین حمایت از هرج و مرج سازنده قرار داشته است. سازمان همکاریهای شانگهای شاید یکی از معدود نهادهای بینالمللی است که توانمندی مقاومت در مقابل سیاست یکجانبه آمریکا را داراست. نمونه آن درخواست رسمی از آمریکا برای خروج از پایگاه نظامی در منطقه «دره فراغنه» در کشور ازبکستان در سال ۲۰۰۵ بود.
همچین در پی رسمی شدن سازمان شانگهای قرقیزستان نیز خواستار خروج آمریکاییها از «پایگاه هوایی کی۲» شد. البته سازمان شانگهای بارها و بارها بر این نکته تاکید کرده است که به دنبال مقابله با منافع هیچ کشوری در دنیا نیست و تنها توسعه همکاریهای چندجانبه برای حفظ امنیت را پی میگیرد با این حال واقعیت این است که محور روسیه و چین به نوعی در حال حرکت به سمت تقابل با آمریکا است.
اتفاقات زیادی سبب این تغییر بنیادین در روابط بینالملل شده اما واقعیت این است که چینش نظام بینالمللی نیز همانند دهه نود میلادی و حتی سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶ نیست. نمونه این تغییر را میتوان در سند امنیت ملی سال ۲۰۱۷ آمریکا مشاهده کرد که برای اولین بار از چین به عنوان یک تهدید بزرگ علیه این کشور نام برده شده است.
چنین تغییراتی در نحوه نگرش بنیانگذاران پیمان شانگهای نیز تأثیرگذار است. به خصوص این که اعضای این سازمان در حدود یکسوم خشکیهای روی سطح زمین را در اختیار دارند و نزدیک به ۴۲ درصد جمعیت دنیا ساکن کشورهای این سازمان هستند.
در حوزه اقتصاد، اعضای سازمان شانگهای نزدیک به ۲۵ تولید ناخالص ملی دنیا را در اختیار دارند و با گذشت زمان به احتمال زیاد از ۵ قدرت اول اقتصادی اول دنیا دو کشور عضو این سازمان خواهند بود. از بین قدرتهای اتمی نیز چهار قدرت اتمی دنیا یعنی روسیه، چین، هند و پاکستان عضو این پیمان هستند. همچنین چین و روسیه به عنوان دو عضو از پنج عضو دائم شورای امنیت نیز ستونهای اصلی پیمان فوق هستند، همین مسئله برای درک اینکه چرا سازمان همکاری شانگهای اهمیتی ورای یک سازمان امنیت منطقهای دارد برای هر ناظری کافی است.
* ایران از عضویت ناظر تا عضویت دائم
ایران تقریباً از سال ۲۰۰۵ میلادی به دنبال عضویت دائم در پیمان شانگهای است. در طول سالهای گذشته دلایل متعددی سبب شده تا این مسیر برای ایران کامل شود. تحفظ برخی از کشورهای عضو در خصوص عضویت ایران در این پیمان به همراه تحریمهای اعمال شده از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد مهمترین مانع بر سر عضویت کامل ایران بودهاند.
به عنوان مثال «ولادیمیر پوتین» نخست وزیر وقت روسیه هر گونه تحریم از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد را به عنوان مانعی بر سر راه عضویت در این سازمان اعلام کرد که عملاً پیامی غیر مستقیم برای ایران محسوب میشد.
در طول سالهای گذشته این موانع یکی پس از دیگر برداشته شد. به عنوان مثال بعد از مذاکرات منتهی به برجام و صدور قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد بحث تحریمهای شورای امنیت برطرف شد. همچنین حضور ایران به عنوان یکی از متحدان مقابله با تروریسم در طول سالهای گذشته سبب شد تا ایران به عنوان یک متحد جدی برای مقابله با تروریسم به رسمیت شناخته شود.
نکته مهم درباره عضویت ایران در پیمان شانگهای باز شدن مسیر جدید همکاریهای امنیتی در قالب یک پیمان امنیت جمعی است. ایران پیش از این نیز درخواست عضویت در شورای همکاری خلیج فارس را نیز داده بود که به دلیل مخالفت کشورهای عربی مورد قبول قرار نگرفته بود. در کنار این، ایران دارای ظرفیتهای گسترده است که میتواند در یک همکاری گسترده با کشورهای عضو پیمان شانگهای مورد استفاده قرار بگیرد. ایران عملاً در مسیر کریدور شمال به جنوب و غرب به شرق قرار دارد.
در طول سالهای گذشته بسیاری از کشورها تلاش کرده بودند تا به نوعی جایگزین ایران در منطقه غرب آسیا شوند اما همچنان ایران مهمترین کریدور برای عبور از از این منطقه به آسیا محسوب میشود. این به غیر از ظرفیت های مهم ایران در حوزه انرژی محسوب میشود. ایران بر طبق آمارهای موجود، بیشترین ذخایر درجای نفت و گاز جهان را بر روی هم دارد که بهشدت مورد نیاز چین و هند به عنوان دو عضو مهم پیمان شانگهای است.
ایران همچنین پیمانهای راهبردی با چین و همچنین هندوستان دارد. این روابط راهبردی میتواند در کنار همکاریهای امنیتی پیمان شانگهای به عنوان یک مکمل ویژه برای سیاست نگاه به شرق ایران باشد.
البته طبیعی است که برخی انتظار داشته باشند که عضویت ایران در این پیمان بتواند سریعاً یک بهبودی اقتصادی را در حوزه تجارت خارجی کشورمان به وجود بیاورد اما واقعیت این است که این مسیر تازه آغاز راه است. برای افزایش استفاده ایران از این فرصت مهم به خصوص افزایش همکاریهای اقتصادی با کشورهای عضو نیاز به یک مسیر طولانی است که باید با سرمایهگذاری وسیع در داخل کشور همراه شود.
وجود سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین نیز همانطور که گفته شد به عنوان مکملی برای این پیمان عمل کند. در کنار این نباید فراموش کرد که ایران مهمترین دشمن تروریسم تکفیری در طول سالهای گذشته بوده است. حمایت ایران از دولتهای ملی در عراق و سوریه نشان داد که تهران تنهاقدرتی است که به دنبال مقابله با افراطگرایی است و این در حالی است که سایر کشورها به دنبال استفاده از گروههای تروریستی به عناوین مختلف بودهاند. باید دید که در آینده ایران و کشورهای عضو این پیمان، چگونه به ساز و کاری برای رسیدن به یک همکاری مشترک خواهند رسید.