به گزارش مشرق، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل به دنبال شنیده شدن صدای شلیک چند تیر در زمین های کشاورزی در ورامین آغاز شد .صدای شلیک شبانه باعث شد تا اهالی محله بلافاصله به زمین کشاورزی بروند. آنها با جسد مرد جوانی روبه رو شدند که گلوله خورده بود. نگهبان ۴۵ ساله به نام داوود که به سمت وی شلیک کرده بود گفت مرد ناشناس و دوستش قصد سرقت از دامداری را داشتهاند که هدف شلیک قرار گرفتهاند .شاهدان با اروزانس تماس گرفتند اما مرد ناشناس به خاطر شدت خونریزی جان سپرد.
با مرگ مرد ناشناس ماموران پلیس در جریان قرار گرفتند و پیگیر ماجرا شدند .جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و داوود نیز بازداشت شد.
وی گفت :من سال هاست در زمین کشاورزی بزرگی که در آن یک دامداری و یک کارگاه بزرگ قراردارد مشغول به کار هستم. نیمه شب بود که دو مرد ناشناس که صورتهایشان را پوشانده بودند وارد زمین کشاورزی شدند. آنها قصد سرقت از دامداری را داشتند که سر و صدا کردم و به آنها ایست دادم اما آنها به سمت من حمله ور شدند و من برای دفاع از جانم ناچار به شلیک شدم ولی قصد کشتن هیچ یک از آنها را نداشتم.
در بررسیهای پلیسی مشخص شد قربانی ۳۰ ساله که شاپور نام داشت چند سابقه سرقت در پروندهاش دارد.
با افشای این ماجرا،پلیس در ادامه تحقیقات دریافت نگهبان جوان مجوز حمل سلاح داشته است.
با افشای این ماجرا و در حالی که اولیا یدم درخواست قصاص را مطرح کرده بودند، برای داوود کیفرخواست صادر شد. اما وی قبل از جلسه دادگاه توانست رضایت اولیای دم را جلب کند.وی از قصاص دهایی یافت و از جنبه عمومی جرم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
جلسه دادگاه قتل دزد
در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: با توجه به رضایت اولیای دم از جنبه عمومی جرم و طبق ماده ۶۱۲ برای داوود تقاضای مجازات دارم.
وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد گفت: من سال ها بود نگهبان زمین کشاورزی بودم .صاحب زمین از همان سال اول به خاطر شرایط شغلی ام برایم اسلحه تهیه و مجوز حمل آن را نیز گرفته بود .من اسلحه داشتم تا بتوانم از زمین کشاورزی ،چراگاه ،دامداری و کارگاه محافظت کنم. آن شب خواب بودم که متوجه حضور دو دزد شدم.من سر و صدا کردم تا آنها بترسند و فرار کنند اما به سمتم حمله کردند .من چند بار ایست دادم اما هیچ توجهی نکردند و من ناچار به شلیک شدم. اما قصد قتل نداشتم.
وی ادامه داد: من برای دفاع از خودم ناچار به این کار شدم. من حتی صورت آنها را ندیده بودم و خصومتی با آنها نداشتم. من ناچار به شلیک شدم.
وی به قضات دادگاه گفت: در مدتی که زندان بودم ،صاحب کارگاه و دامداری توانستند با پرداخت دیه رضایت اولیایدم را جلب کند و من از قصاص رهایی یافتم. حالا هم از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازات تخفیف قائل شوند.
با پایان دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
منبع: رکنا