به گزارش مشرق، ماجرای پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی در کشور هر روز عجیب و غریبتر از گذشته میشود. این پلتفرمها که از زمان پیدایی تا دوران رونق کنونیشان مسیر پر فراز و نشیبی را پشتسر گذاشتهاند، حالا دیگر به بازیگرانی قدرتمند و بلامنازع در سپهر فرهنگ، هنر و رسانه تبدیل شدهاند، بهویژه در دو سال اخیر بهواسطه فراگیری ویروس کرونا در اقصینقاط جهان ازجمله ایران، پلتفرمهای نمایش خانگی اقبال و اعتباری مضاعف پیدا کردند؛ چراکه بسیاری از مردم در دوران خانهنشینی با تماشای محصولات موجود در پلتفرمها سرگرم میشدند، برای مثال، طبق گزارشی رسمی که در آوریل سال 2020 منتشر شد، نتفلیکس در سهماهۀ نخست سال 2020، 15 میلیون و 770 هزار مشترک جدید را به ثبت رساند؛ در حالی که کارشناسان این شرکت رشدی 7میلیون نفری را پیشبینی کرده بودند، در ایران نیز طبق آمار رسمی اعلامشده در سایت یکی از پلتفرمهای مشهور شبکه نمایش خانگی، میانگین دقیقه تماشای روزانه این پلتفرم در بازه زمانی 7 اسفند ماه سال 1398 تا 15 فروردین ماه سال 1399 نسبت به بازه زمانی مشابه ماه گذشته این پلتفرم رشدی حدوداً 65درصدی داشته است.
اما پلتفرمهای نمایش خانگی در عموم کشورهای دنیا کنار اشتهار و اعتبار مضاعفی که طی سالهای اخیر نزد مخاطبانشان پیدا کردهاند، تابع اصول و ضوابطی هستند که از سوی نهادهای تنظیمگر بالادستی تدوین و اعمال میشود. این اصول و ضوابط به عملکرد پلتفرمها قاعده و جهت میدهد و آنها را از هرگونه عملگری خارج از چارچوب بازمیدارد اما در کشور ما تنظیمگری و نظارت بر عملکرد پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی از وضعیت چندان منسجم و مقبولی برخوردار نیست، بهنحوی که مدتی است مناقشه بر سر تنظیمگری شبکه نمایش خانگی بالا گرفته است و در این میان چندین و چند نهاد متفاوت خود را متولی و مرجع ذیصلاح تصمیمگیری در این حوزه میدانند.
وضعیت فوقالذکر باعث شده است که فرایند تنظیمگری و پایش عملکرد پلتفرمهای شاغل در حوزه نمایش خانگی کشور با مسائل و چالشهای متعددی مواجه باشد، در چنین وضعیتی پلتفرمها عرصه را برای تاختوتاز مناسب دیدهاند و رفتار و سیاستهایشان را آنگونه که خود مایلاند، تنظیم میکنند؛ خواه این رفتار یا سیاست مبتنی بر مصالح مخاطبانشان باشد و خواه در تعارض با مصالح آنها. آنچه بیشترین اهمیت دارد این است که سرمایهداری پلتفرمی روز به روز فربهتر از دیروز شود و سودی روزافزون را به جیب سرمایهداران سرازیر کند.
بر همین اساس، هفته گذشته یکی از پلتفرمهای مشهور حوزه نمایش خانگی در اقدامی عجیب و ناموجه، پخش هفتگی یکی از آثار نمایشی خود را بهدلیل همزمانی با ایام سوگواری سید و سالار شهیدان، حضرت امام حسین(ع) به تعویق انداخت و اعلام کرد که قسمت جدید اثر نمایشی مذکور هفته آینده عرضه خواهد شد، این در حالی است که اثر نمایشی مورد بحث، فاقد محتوای کمدی است و میتوانست حداکثر با تأخیری یک الی دو روزه منتشر شود، با وجود این، مدیران پلتفرم مشهور در اقدامی غیرحرفهای تصمیم گرفتند پخش قسمت تازه سریالشان را به هفته آینده موکول کنند و بدین ترتیب، گامی مخرب در جهت نقض حقوق مخاطبان خود بردارند.
حال پرسش اساسی اینجا است که آیا پلتفرم مذکور حاضر است به همین سادگی که پخش قسمت جدید سریال خود را بهمدت یک هفته به تعویق انداخت، اشتراک مخاطبان خود را هم برای یک هفته بهصورت رایگان تمدید کند؟ بسیار بعید است که مدیران پلتفرم مورد بحث زیر بار چنین تصمیمی بروند و بدین ترتیب، از سود انبوهی که بهواسطه دریافت حق اشتراک از مخاطبان به حسابهایشان واریز میشود، صرفنظر کنند.
در چنین وضعیتی، این مخاطب است که متضرر خواهد شد؛ زیرا علاوه بر اینکه ناچار است برای تماشای اثر مورد علاقه خود یک هفته بیشتر از موعد صبر کند، حق اشتراکش نیز یک هفته زودتر از موعد مورد انتظارش به اتمام خواهد رسید، این اتفاق در حالی رخ میدهد که پلتفرمهای مشهور شبکه نمایش خانگی طی ماههای اخیر حق اشتراک خود را دستخوش افزایشی بیسابقه ساختهاند. انتظار این است که در پرتو افزایش حق اشتراک، از یک سو احترام پلتفرمها به مخاطبانشان افزایش یابد و از سوی دیگر کیفیت آثار تولیدیشان ارتقا پیدا کند اما معالاسف تاکنون هیچیک از این دو اتفاق رخ نداده است و با روندی که هماکنون بر عملکرد و تولیدات پلتفرمهای حوزه نمایش خانگی حاکم است، بسیار بعید است که این دو دستاورد در آینده نزدیک نیز محقق شود.
نکته دیگری که باید در این مبحث متذکر شد این است که اساساً پخش قسمت به قسمت سریالهای حوزه نمایش خانگی شگرد مندرآوردی پلتفرمهای ایرانی است و اساساً چنین روندی در پلتفرمهای مشهور و معتبر جهانی مرسوم نیست. روال متعارف در پلتفرمهای صاحبنام جهانی مبتنیبر انتشار قسمت به قسمت سریالهای تولیدی نیست؛ بلکه مبتنیبر انتشار فصل به فصل سریالها است، چنین روالی خلاف روند رایج در پلتفرمهای ایرانی است که حق انتخاب و ابتکار عمل مخاطبان را برای تماشای آثار مورد علاقهشان سلب میکنند، حق انتخاب و ابتکار عمل را در اختیار مخاطبان قرار میدهد تا هر زمانی که خود مایل بودند، به تماشای قسمتهای مختلف سریالهای مورد علاقهشان بنشینند؛ نه اینکه هر زمان که پلتفرم اراده کرد، مخاطب تسلیم و ناچار به نشستن پای پلتفرم برای تماشای قسمت جدید سریال مورد علاقهاش باشد!
در تحلیل نهایی باید گفت که سویه تنظیمگری و نظارت بر عملکرد پلتفرمهای نمایش خانگی از سوی نهادهای بالادستی که این روزها صرفاً بر محتوای تولیدشده از سوی پلتفرمها متمرکز است، باید علاوه بر پایش و ارزشیابی محتوای آثار تولیدی توسط پلتفرمها بر نوع رفتار و عملکرد آنها در قبال مخاطبان نیز معطوف باشد تا امکان نقض حقوق مخاطبان، بهراحتی امکانپذیر نباشد.