پیامد‌های رسوایی جنسی و نسل کشی بومیان برای کلیساهای کاتولیک در جهان

نشریه آمریکایی در گزارشی ضمن اذعان به «نسل‌کشی» علیه بومیان آمریکا در تاریخ این کشور، از مقام‌های واشنگتن خواسته است، مسئولیت این جنایات را بپذیرند.

به گزارش مشرق، نشریه آمریکایی «فارن پالیسی» در گزارشی به مناسبت روز «مردم بومی» در آمریکا به جنایات انجام شده در حق بومیان این کشور و مقایسه موارد مشابه در کانادا که اخیراً در قالب گورهای جمعی کشف شده کودکان بومی، از آن پرده برداشته شد پرداخته و خواستار مسئولیت‌پذیری واشنگتن در قبال تاریخ خود شده است.

در مقدمه این گزارش آمده است: روز ۱۱ اکتبر در ایالات متحده روز مردم بومی است و جو بایدن رئیس‌جمهور ایالات متحده، اولین رئیس‌جمهوری است که اعلامیه‌ای به مناسبت این روز صادر کرده است. اما ایالات متحده می‌تواند کارهای بسیار بیشتری انجام دهد. همانطور که کانادا در حال شناخت تاریخ استعمار همراه با نسل‌کشی خود است، ایالات متحده نیز باید چنین کند. این امر نه تنها یک ضرورت اخلاقی در داخل است، بلکه اگر واشنگتن بخواهد مخالفِ با اعتبار رژیم‌های متجاوز در سراسر جهان باشد، ضروری است.

بیشتر بخوانید:

پیامدهای رسوایی جنسی و نسل کشی بومیان برای کلیساهای کاتولیک در جهان

به نوشته فارن پالیسی، در ماه مه، ۲۱۵ گور بدون نشان در مدرسه شبانه‌روزی «کملوپس» در بریتیش کلمبیای کانادا کشف شد. در ماه ژوئن، ۷۵۱ گور دیگر در نزدیکی یک مدرسه مسکونی سابق در استان ساسکاچوان کشف شد. برخی از بچه‌ها فقط ۳ سال داشتند. اعتقاد بر این است که بین ۴۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ کودک بومی در چنین مدارسی در سراسر کانادا جان باختند.

اما طبق این گزارش، مجبور کردن کودکان بومی به تحصیل در مدارس شبانه‌روزی منحصر به کانادا نبود. ایالات متحده دارای سابقه طولانی و تاریکی از همان سوءاستفاده‌ها با مجوز دولت است. در طول قرون ۱۹ و ۲۰، بیش از ۳۵۰ مدرسه شبانه‌روزی بومیان در ایالات متحده با بودجه دولتی و اغلب توسط کلیساها اداره می‌شد.

این گزارش می‌افزاید: خوشبختانه انتصاب «دب هالند» به عنوان وزیر کشور از سوی بایدن و تبدیل شدن او به اولین وزیر کشور از بومیان آمریکا، راه را مقابل دولت ایالات متحده برای پرداختن به این سابقه سوءاستفاده استعماری برای اولین بار هموار کرده است: در ماه ژوئن، این وزارتخانه «ابتکار مدرسه شبانه‌روزی بومی فدرال» مروری جامع بر میراث مدارس شبانه‌روزی فدرال را اعلام کرد.

در اطلاعیه خود این وزارتخانه اذعان شده که هدف مدارس شبانه‌روزی این بود که کودکان بومی را از طریق جدا کردن اجباری از خانواده‌ها و جوامع خود به مراکز مسکونی دورتر، جایی که هویت سرخپوستان آمریکایی، بومیان آلاسکا و بومیان هاوایی، زبان آن‌ها و اعتقاداتشان باید سرکوب می‌شد، بفرستند تا از نظر فرهنگی تلفیق شوند. برای بیش از ۱۵۰ سال، صدها هزار کودک بومی از جوامع خود جدا شدند. 

طبق این گزارش، صدها هزار کودک بومی در آمریکا بین سال‌های ۱۸۶۹ تا ۱۹۷۰ در این مدارس روزگار گذراندند یا در آن‌ها فوت کردند، تا اینکه با تصویب قانون رفاه کودکان بومی در سال ۱۹۷۸ سرانجام به والدین بومیان آمریکایی اجازه داده شد که بطور قانونی از حضور فرزندان خود در این مدارس خودداری کنند.

به نوشته فارن پالیسی، در حالی که این نوع سیاست‌ها به طرز غم‌انگیزی معمول دولت‌های استعمارگر در طول قرن نوزدهم بود، اما کاملاً مغایر با کنوانسیون نسل‌کشی ۱۹۴۸ است و بنابراین با تعریف قانونی نسل‌کشی در حقوق بین‌الملل مطابقت دارد. دستکم بین سال‌های ۱۹۴۸ تا ۱۹۷۸، ایالات متحده نه تنها از نظر اخلاقی بلکه از نظر قانونی مسئول جنایت نسل‌کشی علیه مردم خود بود.

کنوانسیون نسل‌کشی ۱۹۴۸ به طور خاص در تعریف خود جدایی کودکان از خانواده‌ها با هدف از بین بردن هویت یک گروه به طور جزئی یا کلی را گنجانده است. از آنجا که مدارس شبانه‌روزی بومیان به طور خاص برای «کشتن سرخپوستان، نجات بشریت» طراحی شده بودند، جاه طلبی‌های همسان‌سازی آن‌ها به صراحت نسل‌کشی بود.

این نشریه آمریکایی در ادامه مدعی شده است: هنگامی که چنین سیاست‌هایی در کشورهای دیگر اجرایی می‌شود، ایالات متحده امروزی هیچ مشکلی برای دیدن آن سیاست‌ها به همان صورتی که هست ندارد. حذف کودکان از خانواده‌هایشان و قرار دادن آن‌ها در مدارس شبانه‌روزی دولتی یکی از معیارهایی بود که دولت بایدن و دولت قبل از آن برای تشخیص درست اقدامات چین علیه اویغورهای بومی در سین‌کیانگ به عنوان نسل‌کشی استفاده کردند.

بر اساس این گزارش، واداشتن آمریکایی‌ها به رسیدگی با جدیت به تاریخ خودشان به لحاظ سیاسی کار مشکلی است. از تاریخ و میراث برده‌داری تا بناهای کنفدراسیون، تقریباً همه درخواست‌ها برای بررسی بی‌طرفانه تاریخ ایالات متحده به چالش کشیده می‌شود، و اغلب از سوی ‌کسانی انجام می‌شود که توهم کمال آمریکایی را به واقعیت کشوری ترجیح می‌دهند که اغلب از ایده‌آل‌های خود عقب افتاده است. اما هزینه‌ای که آمریکایی‌ها برای امتناع از برخورد با صداقت با گذشته خود می‌پردازند، بسیار زیاد است. در دهه گذشته، تعداد بیشتری از آمریکایی‌ها شروع به برقراری ارتباط با تاریخ برده‌داری و نژادپرستی کشور خود کرده‌اند و بیشتر و بیشتر از بارهایی که این تاریخ هنوز امروزه بر دوش به ویژه سیاه پوستان آمریکایی می‌اندازد آگاه می‌شوند.

به اذعان این نشریه آمریکایی، اما در خصوص میراث نسل‌کشی علیه سرخپوستان بومی، تصدیق مشابهی صورت نگرفته است. شهروندان بومی آمریکا از نظر سیاسی و اقتصادی همچنان در حاشیه هستند. گرچه پیروزی‌هایی برای حقوق بومیان آمریکا و عنوان قبیله‌ای آن‌ها به دست آمده است، اما این‌ها نتوانسته به لحاظ اخلاقی بیش از چهار قرن ظلم و ستم و تخریب فیزیکی و جسمی را جبران کند. تا زمانی که این تاریخ، مانند تاریخ برده‌داری به درستی کاوش نشود، در گفتمان سیاسی عمومی منعکس شود و توسط عموم مردم درونی نشود، شهروندان بومی آمریکا در حاشیه و تحت ظلم خواهند ماند.

در بخش پایانی این گزارش آمده است: علاوه بر هزینه داخلی، این عدم موفقیت در به رسمیت شناختن تاریخ ایالات متحده، هزینه بین‌المللی زیادی هم دارد. بعد از جنگ عراق، بحران مالی ۲۰۰۸، شکست‌های ایالات متحده در بهار عربی و ریاست‌جمهوری ترامپ، هیچ کشوری دیگر به اقتدار و رهبری اخلاقی آمریکا اعتقاد ندارد. ممکن است سایر کشورها هنوز به قدرت نظامی خام ایالات متحده احترام بگذارند، اما محدودیت‌های آن هم در عراق و افغانستان نمایان شد. هنگامی که ایالات متحده امسال وضعیت در سین‌کیانگ چین را نسل‌کشی اعلام کرد، پکن با حمله به همین تاریخ واکنش نشان داد. هنگامی که بایدن نسل‌کشی ارامنه را به رسمیت شناخت، آنکارا نیز همین واکنش را داشت. این نمی‌تواند انجام شود در حالی که ایالات متحده همچنان از بیرون کشیدن شیاطین نسل‌کشی تاریخ خود امتناع می‌ورزد. برای آمریکایی‌ها بسیار راحت است که دیگران را به خاطر جنایت علیه بشریت مورد انتقاد قرار دهند در حالی که خود آن‌ها از نگاه کردن به آینه خودداری می‌کنند ولی سایرین می‌توانند در همان آینه واقعیت آن‌ها را به خوبی بینند. 

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس