به گزارش مشرق به نقل از فارس ، طی روزهای آینده دور سوم مذاکرات ایران و 1+5 آغاز خواهد شد؛ مذاکراتی که گفته میشود بر پایه بسته 5 محوری ایران قرار دارد که در آن به حق ایران در غنیسازی 20 درصدی اورانیوم با ارائه تضمینهایی اشاره شده است.
این درحالی است که برخی معتقدند اتفاق خاصی در مذاکرات فیمابین ایران و 1+5 روی نداده است و صرفا گفتوگوی طرفین به جای رویکرد برد-برد تبدیل به مذاکره برای مذاکره شده است.
در همین راستا با صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران به گفتوگو نشستیم تا نظر وی را درخصوص دور سوم مذاکرات در مسکو بدانیم.
متن کامل گفتوگو با صادق زیباکلام به شرح زیر است:
درحالی که در آستانه مذاکرات ایران با 1+5 در مسکو هستیم، برخی معتقدند که ما در مذاکرات به نتیجهای نرسیدیم و این بدین معناست که تحلیل شما مبنی بر ترک برداشته شدن دیوار بیاعتمادی درست نبوده است؟
من نگفتم که همه مشکلات و مسائل میان ایران و 1+5 یا درستتر گفته باشم بین ایران و غربیها حل و فصل میشود و همه چیز گل و بلبل است.
ولی شما اعلام کرده بودید که مذاکرات بغداد موفقیتآمیز خواهد بود؟
اعلام کرده بودم که مذاکرات بغداد به بنبست نخواهد رسید که نرسید.
دلیل شما برای امتیاز دادن به جلیلی و باقری به عنوان نمایندگان ایران در مذاکرات چیست؟
به نظر من باقری و جلیلی بودند که در استانبول و بعد هم در بغداد توانستند این احساس را در طرف غربی ایجاد کنند که ایران جدی است؛ ایران ضمن آنکه پرچم سفید بلند نکرده، در عین حال هم به دنبال توافق و مصالحه است؛ این به نظر من خیلی مهم بود.
به نظر شما عملکرد آقایان باقری و جلیلی چگونه بوده است؟
بنده ندیدهام که باقری یا جلیلی به غربیها دشنام دهند و به آنها توهین کنند.
به نظر شما حضور باقری و جلیلی اینقدر در روند مذاکرات موثر است؟
کاملا؛ همانطور که بین البرادعی و آمانو فرق است، میان بقیه و جلیلی هم فرق است؛ اگر فرد تاثیر نداشت در آن صورت چرا مینشستیم پای میز مذاکره؟ همان خطوط قرمز را فاکس میکردیم یا ایمیل میکردیم برای غربیها و میگفتیم اگر ایمیلها را قبول کنید، مسکو، استانبول، بغداد یا وین میآئیم؛ اگر هم نمیپذیرید که مزاحم همدیگر نشویم. شما خطوط قرمزتان را دارید و با در دست داشتن آنها پشت میز مذاکره مینشیند.
این دیگر دست شماست که چگونه و چهطور مواضعتان را به طرف مقابل تفهیم کنید و بقبولانید؛ وقتی با رویکرد زاویهای با طرف مقابلتان برخورد میکنید، خیلی مهم است اینکه شما از خطوط قرمزتان دفاع کنید و در عین حال بتوانید با طرف مقابلتان یک دیالوگ داشته باشید؛ این خیلی مهم است.
شما معتقد بودید که این اتفاق در بغداد افتاد؟
کاملا؛ برای اینکه اگر جلیلی و باقری رفته بودند بغداد و میگفتند این است و جز این نیست، آنوقت در همان نشست اولیه صبح چهارشنبه 3 خرداد همه چیز تمام میشد؛ ولی نشست صبح که تمام شد، آماده برگزاری جلسه در دور دوم میشوند که تا شب ادامه دارد؛ باز هم تمام نمیشود و میرود برای صبح فردا که پیشبینی نشده بود و آنهم تمام نمیشود و میرود برای پنجشنبه عصر.
برخی معتقدند غربیها به مذاکرات اعتقادی نداشتهاند؟
این نتیجهگیری را قبول ندارم؛ این فقط جلیلی و باقری نبودند که با حسن نیت و اعتقاد داشته مذاکره میکردهاند؛ از پاسخ معاون خانم اشتون، خانم هلگا اشمیدن به آقای باقری نوشتهاند که در خصوص رفع نگرانیهای غربیها در خصوص غنیسازی 20 درصد، فرصتهای جالبی را برای همکاری در زمینه حوزههای هستهای دیگر که به نفع ایران خواهد بود، ارائه کردهایم و بعد هم ادامه میدهد که قرار بوده که کارشناسان ما و شما در خصوص جزئیات آن گفتوگو کنند.
غربیها هم مثل ما هستند؛ برخی از آنها نمیخواهند که مسائل هستهای فیصله پیدا کند و در مقابل برخی از آنها هم واقعا به دنبال راه حل هستند.
چرا برخی از غربیها به دنبال راه حل نیستند؟
برای اینکه اختلافات ما با غرب بسیار است؛ فعالیتهای هستهایمان ابزار و بهانه خوبی است برای تحریم، تهدید و فشار وارد کردن به اموال و علیهذا؛ فرض بگیریم شما یکی از آن غربیهایی هستید که میخواهید نظام جمهوری اسلامی ایران سقوط کند یا دست کم خیلی ضعیف و ناتوان شود؛ خب شما آنوقت آیا خوشحال میشوید که اختلاف میان ایران و غرب به حداقل برسد و پرونده هستهای کشور تمام شود یا برعکس خوشحال میشوید که مذاکرات ایران و 1+5 به شکست بینجامد تا تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال شود.
قبول دارید که آمریکاییها جزو گروهیاند که به دنبال سقوط و یا ضعیف شدن نظامند؟
نه قبول ندارم.
ولی در عمل اینطور است. 33 سال است که یکی بعد از دیگری حکومتهای آمریکا به دنبال ساقط کردن و ضربه زدن به ما بودهاند؛ این را که قبول دارید؟
این را هم قبول ندارم. آمریکا گونی سیبزمینی نیست که همهاش سیبزمینی باشد و تفاوتشان ریز و درشت بودنشان باشد؛ در آمریکا جریانات و شخصیتهایی هستند که مصداق نگاه شما را دارند و درمقابل این هم جریانات و شخصیتهایی هستند که اصراری بر سرنگونی ایران اسلامی یا حتی تضعیف نظام ندارند؛ این بحثها ما را از مسیر اصلی گفتوگو دور میکند.
نشست مسکو را چگونه ارزیابی میکنید؟
مثبت ارزیابی میکنم.
علیرغم همه اتفاقاتی که ظرف هفتههای گذشته رخ داده؟
بگذارید اینطور بگویم این اتفاقات کار جلیلی و باقری را در مسکو دشوارتر کرده اما به هیچ روی به معنای این نیست که بگویم مذاکرات مسکو شکست خواهد خورد.
دلیل این خوشبینی چیست؟
برای اینکه فکر میکنم نظام به این جمعبندی یا نقطه رسیده است که هزینههای برنامه هستهای خیلی زیاد شده و شاید بتوان راهی پیدا کرد که در ضمن برنامههای هستهای تحریمهای وحشتناک و سنگین را برای آن نپردازیم.
این خوشبینی را در طرف غربیها هم دارید؟
بله؛ آنها در حق ایران بر غنی سازی در حد 3.5 تا 5 درصد که برای مصرف نیروگاههای هستهای است را به رسمیت شناختهاند.
پس به مسکو امیدوار باشیم؟
پیش از آن به خداوند امیدوار باشید.
این درحالی است که برخی معتقدند اتفاق خاصی در مذاکرات فیمابین ایران و 1+5 روی نداده است و صرفا گفتوگوی طرفین به جای رویکرد برد-برد تبدیل به مذاکره برای مذاکره شده است.
در همین راستا با صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران به گفتوگو نشستیم تا نظر وی را درخصوص دور سوم مذاکرات در مسکو بدانیم.
متن کامل گفتوگو با صادق زیباکلام به شرح زیر است:
درحالی که در آستانه مذاکرات ایران با 1+5 در مسکو هستیم، برخی معتقدند که ما در مذاکرات به نتیجهای نرسیدیم و این بدین معناست که تحلیل شما مبنی بر ترک برداشته شدن دیوار بیاعتمادی درست نبوده است؟
من نگفتم که همه مشکلات و مسائل میان ایران و 1+5 یا درستتر گفته باشم بین ایران و غربیها حل و فصل میشود و همه چیز گل و بلبل است.
ولی شما اعلام کرده بودید که مذاکرات بغداد موفقیتآمیز خواهد بود؟
اعلام کرده بودم که مذاکرات بغداد به بنبست نخواهد رسید که نرسید.
دلیل شما برای امتیاز دادن به جلیلی و باقری به عنوان نمایندگان ایران در مذاکرات چیست؟
به نظر من باقری و جلیلی بودند که در استانبول و بعد هم در بغداد توانستند این احساس را در طرف غربی ایجاد کنند که ایران جدی است؛ ایران ضمن آنکه پرچم سفید بلند نکرده، در عین حال هم به دنبال توافق و مصالحه است؛ این به نظر من خیلی مهم بود.
به نظر شما عملکرد آقایان باقری و جلیلی چگونه بوده است؟
بنده ندیدهام که باقری یا جلیلی به غربیها دشنام دهند و به آنها توهین کنند.
به نظر شما حضور باقری و جلیلی اینقدر در روند مذاکرات موثر است؟
کاملا؛ همانطور که بین البرادعی و آمانو فرق است، میان بقیه و جلیلی هم فرق است؛ اگر فرد تاثیر نداشت در آن صورت چرا مینشستیم پای میز مذاکره؟ همان خطوط قرمز را فاکس میکردیم یا ایمیل میکردیم برای غربیها و میگفتیم اگر ایمیلها را قبول کنید، مسکو، استانبول، بغداد یا وین میآئیم؛ اگر هم نمیپذیرید که مزاحم همدیگر نشویم. شما خطوط قرمزتان را دارید و با در دست داشتن آنها پشت میز مذاکره مینشیند.
این دیگر دست شماست که چگونه و چهطور مواضعتان را به طرف مقابل تفهیم کنید و بقبولانید؛ وقتی با رویکرد زاویهای با طرف مقابلتان برخورد میکنید، خیلی مهم است اینکه شما از خطوط قرمزتان دفاع کنید و در عین حال بتوانید با طرف مقابلتان یک دیالوگ داشته باشید؛ این خیلی مهم است.
شما معتقد بودید که این اتفاق در بغداد افتاد؟
کاملا؛ برای اینکه اگر جلیلی و باقری رفته بودند بغداد و میگفتند این است و جز این نیست، آنوقت در همان نشست اولیه صبح چهارشنبه 3 خرداد همه چیز تمام میشد؛ ولی نشست صبح که تمام شد، آماده برگزاری جلسه در دور دوم میشوند که تا شب ادامه دارد؛ باز هم تمام نمیشود و میرود برای صبح فردا که پیشبینی نشده بود و آنهم تمام نمیشود و میرود برای پنجشنبه عصر.
برخی معتقدند غربیها به مذاکرات اعتقادی نداشتهاند؟
این نتیجهگیری را قبول ندارم؛ این فقط جلیلی و باقری نبودند که با حسن نیت و اعتقاد داشته مذاکره میکردهاند؛ از پاسخ معاون خانم اشتون، خانم هلگا اشمیدن به آقای باقری نوشتهاند که در خصوص رفع نگرانیهای غربیها در خصوص غنیسازی 20 درصد، فرصتهای جالبی را برای همکاری در زمینه حوزههای هستهای دیگر که به نفع ایران خواهد بود، ارائه کردهایم و بعد هم ادامه میدهد که قرار بوده که کارشناسان ما و شما در خصوص جزئیات آن گفتوگو کنند.
غربیها هم مثل ما هستند؛ برخی از آنها نمیخواهند که مسائل هستهای فیصله پیدا کند و در مقابل برخی از آنها هم واقعا به دنبال راه حل هستند.
چرا برخی از غربیها به دنبال راه حل نیستند؟
برای اینکه اختلافات ما با غرب بسیار است؛ فعالیتهای هستهایمان ابزار و بهانه خوبی است برای تحریم، تهدید و فشار وارد کردن به اموال و علیهذا؛ فرض بگیریم شما یکی از آن غربیهایی هستید که میخواهید نظام جمهوری اسلامی ایران سقوط کند یا دست کم خیلی ضعیف و ناتوان شود؛ خب شما آنوقت آیا خوشحال میشوید که اختلاف میان ایران و غرب به حداقل برسد و پرونده هستهای کشور تمام شود یا برعکس خوشحال میشوید که مذاکرات ایران و 1+5 به شکست بینجامد تا تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال شود.
قبول دارید که آمریکاییها جزو گروهیاند که به دنبال سقوط و یا ضعیف شدن نظامند؟
نه قبول ندارم.
ولی در عمل اینطور است. 33 سال است که یکی بعد از دیگری حکومتهای آمریکا به دنبال ساقط کردن و ضربه زدن به ما بودهاند؛ این را که قبول دارید؟
این را هم قبول ندارم. آمریکا گونی سیبزمینی نیست که همهاش سیبزمینی باشد و تفاوتشان ریز و درشت بودنشان باشد؛ در آمریکا جریانات و شخصیتهایی هستند که مصداق نگاه شما را دارند و درمقابل این هم جریانات و شخصیتهایی هستند که اصراری بر سرنگونی ایران اسلامی یا حتی تضعیف نظام ندارند؛ این بحثها ما را از مسیر اصلی گفتوگو دور میکند.
نشست مسکو را چگونه ارزیابی میکنید؟
مثبت ارزیابی میکنم.
علیرغم همه اتفاقاتی که ظرف هفتههای گذشته رخ داده؟
بگذارید اینطور بگویم این اتفاقات کار جلیلی و باقری را در مسکو دشوارتر کرده اما به هیچ روی به معنای این نیست که بگویم مذاکرات مسکو شکست خواهد خورد.
دلیل این خوشبینی چیست؟
برای اینکه فکر میکنم نظام به این جمعبندی یا نقطه رسیده است که هزینههای برنامه هستهای خیلی زیاد شده و شاید بتوان راهی پیدا کرد که در ضمن برنامههای هستهای تحریمهای وحشتناک و سنگین را برای آن نپردازیم.
این خوشبینی را در طرف غربیها هم دارید؟
بله؛ آنها در حق ایران بر غنی سازی در حد 3.5 تا 5 درصد که برای مصرف نیروگاههای هستهای است را به رسمیت شناختهاند.
پس به مسکو امیدوار باشیم؟
پیش از آن به خداوند امیدوار باشید.