به گزارش مشرق، یک جعبه و چهار چرخ. سبک طراحی که از ابتدای دهه ۱۹۸۰ میلادی با الهام از طراحی قوطی کبریتی شاسی بلندهای آن دوران روانه بازار شد تا یکی از منحصردبفردترین شاسیبلندهای جهان را شکل دهد. مرسدس بنز کلاس G یکی از برترین شاسیبلندهای لوکس بازار امروز جهان است که هم رده و هم شانه محصولات لوکس دیگری چون لندروور رنجروور، لکسس LX، جیپ گرند واگونییر و کادیلاک اسکالید میایستد.
بیشتر بخوانید
مرسدس AMG SL مدل ۲۰۲۲ با موتورV۸ +عکس
آشنایی با G۲۸۰ نسل اول از مرسدس بنز کلاس G است که شهرتی جهانی دارد.
کلاس G و فلسفه وجود
این کلاس همواره ذاتی اینچنین لوکس و گرانقیمت نداشته است. در حقیقت ریشه پیدایش مرسدس بنز کلاس G به جایگزینی ناوگان قدیمی جیپهای ارتش فرانسه در دهه ۱۹۷۰ میلادی باز میگردد. زمانی که فرانسه تصمیم داشت جیپهای نظامی قدیمی خود را بازنشسته کند، در جست و جوی خودرویی شاسیبلند و آفرودی مناسب برای کاربردهای ارتشی بود. به این ترتیب پژو P۴ خلق شد. خودرویی به طراحی مشترک پژو فرانسه و مرسدس بنز آلمان که از پیشرانه اقتصادی و ساده پژو ۵۰۴ نیرو میگرفت.
در سفری که محمدرضا پهلوی به فرانسه داشت با پژو P۴ برخورد میکند. به دلیل علاقه وافر شخص پهلوی به صنعت خودرو، پیگیر ماهیت این خودرو نظامی میشود و درمییابد که طراحی آن متعلق به مرسدس بنز است. از این رو سفارش نسخه شهری و مردمی P۴ را به مرسدس بنز صادر میکند. تا زمانی که این موضوع از سوی مرسدس بنز به مرحله نهایی اجرا درآید، سیستم حکومتی در کشور تغییر کرده و در نتیجه، کلاس جدید G که در سال ۱۹۷۹ آماده ورود به بازار میشود، از ورود به بازار کشوری که دستور تولیدش را داده بود، باز میماند.
به همین دلیل است که تیراژ واردات کلاس G پلاک ملی به ایران بسیار محدود و معمولاً از نمونههای سری اول نسل اول است.
یک سوال میلیون دلاری: مرسدس یا پوخ؟
کلاس G به تولید سال ۱۹۷۹ میلادی، در پس دو مدل کلاس S و سری آفرودی یونیماگ، یکی ازقدیمیترین محصولات مرسدس بنز است که همچنان بر خط تولید قرار دارد. هرچند این مدل سابقه درخشان و طولانی شاسیبلندهای مطرحی چون جیپ را ندارد، اما در نوع خود به مراتب منحصربفرد عمل کرده است چرا که ریشه ابتدایی آن متعلق به میدان جنگ بوده است.
نام کلاس G بر اساس حرف ابتدایی واژه آلمانی گلِنده واگِن (Geländewagen) به معنای خودرو زمینپیما برگزیده شد. ترجمه این نام را میتواند در زبان انگلسی در عبارت لندکروزر (Land Cruiser) یافت که از سوی تویوتا از دهه ۱۹۵۰ میلادی برای نامگذاری محصولات شاسیبلند به کار گرفته شد.
اما سوالی که در پس پرده نام و ماهیت وجودی کلاس G وجود دارد این است که آیا این خودرو به مرسدس بنز تعلق دارد؟ آیا کلاس G اصلا یک خودرو آلمانی است؟ برای طرح این پرسش بسیار حساس، پشتوانه بسیار خوبی نیز وجود دارد. حقیقت آن است که کلاس G الزاماً و به طور صددرصد محصولی متعلق به برند مرسدس بنز به حساب نمیآید. این خودرو حتی به صورت کامل به دایملر-بنز (شرکت مادر و مالک برند مرسدس بنز) تعلق ندارد. شاید باور آن سخت باشد اما کلاس G تنها خودرویی ازخانواده قدیمی مرسدس بنز است که از سوی خود مرسدس بنز به تولید نرسیده است.
داستان از این قرار است که به هنگام طرح سفارش تولید نمونههای شهری خودرو نظامی P۴ از سوی مرسدس بنز برای بازار ایران از سوی محمدرضا پهلوی، مرسدس بنز طراحی این خودرو را شخصاً برعهده نگرفت. در عوض طراحی فنی این خودرو منحصربفرد را به شرکتی اتریشی سپرد که پیشتر وظیفه طراحی و تولید سیستم دو دیفرانسیل ۴-Matic مرسدس بنز را بر عهده داشت و دایملر-بنز از عملکرد آن بسیار راضی بود.
این شرکت اتریشی در اصل اشتایر دایملر پوخ (Steyr-Dimler-Puch) نام داشت. شرکتی متشکل از سه برند پوخ و اشتایر در همکاری با دایملر-بنز. در این میان وظیفه مهندسان مرسدس بنز طراحی و تست محصول نهایی بر اساس استانداردهای جهانی و وظیفه مهندسان شرکت اشتایر دایملر پوخ، توسعه و تولید نهایی محصول بود. دقیقاً به همین دلیل است که کلاس G یا گلنده واگن در بسیاری از بازارهای بلوک شرقی اروپا با نام و نشان تجاری پوخ G (Puch G) به فروش میرسد، نه مرسدس بنز.
در سال ۲۰۰۱، شرکت کانادایی مگنا اینترنشنال (Megna International) سهام شرکت اشتایر دایملر پوخ اتریش را خریداری کرد و نام شرکت جدید اتریشی-کانادایی را به مگنا اشتایر (Megna Steyr) تغییر داد. از سوی دیگر با نظر به این که از همان ابتدا تا به امروز، وظیفه تولید نمونههای نظامی و شهری کلاس G بر عهده این شرکت اتریشی/کانادایی بوده است، کلاس G تنها محصول مطرح دایملر AG (دایملر-بنز سابق) است که اصلاً آلمانی و متعلق به برند مرسدس بنز نیست.
طراحی جعبهای، تکراری یا ماندگار؟
ساختار طراحی ظاهری کلاس G با الهام از المانهای بارز شاسیبلندهای تولید شده تا دهه ۱۹۷۰ شکل گرفت. یعنی استفاده از یک چهارچوب کاملاً مکعبی با استفاده از خطوط صاف و عمودی در ترکیب با دماغهای کالسکهای. کلاس G آخرین شاسی مطرح جهان بود که بسیار دیرتر از رقبای اصلی خود یعنی جیپ، لندروور و لندکروزر روانه بازار شد و از این رو جای تعجب ندارد که در طراحی نهایی خود از المانهای هر سه شاسیبلندساز مطرح دوران الهام گرفته باشد.
با این وجود باید اعتراف کرد که مرسدس بنز در طراحی نهایی کلاس G، به خوبی از شباهت بیش از حد به هریک از رقبای اصیل خود جلوگیری کرده و کلاس G را به شکلی منحصربفرد قلم زده است. کلاس G با چنین سابقه طولانی تولید تنها در دو نسل روانه خط تولید شده است. نسل اول با کد شناسایی W۴۶۰، از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۲ روانه بازار شد. حتی پس از ارائه دو سری دوم و سوم نسل اول در سالهای بعد، طراحی پایه کلاس G تغییر فاحشی به خود ندید و به همان المانهای طراحی اولیه وفادار ماند.
این سبک طراحی دو دیدگاه در خصوص کلاس G و منتقدان جهانی آن به وجود آورد که شباهت بسیاری به دیدگاه دوگانه مربوط به پورشه ۹۱۱ شباهت دارد. دیدگاه اول که معمولاً به طرفداران پروپاقرص کلاس G باز میگردد، معتقد است که این سبک طراحی نوعی جاودانگی و تکامل منحصربفرد در ساختار کلاس G (همانند پورشه ۹۱۱) را به نمایش میگذارد که معمولاً آن را با لقب "طراحی جاودان" خطاب میکنند. اما زمانی که پای طراحی جاودان خودروهای دیگری نظیر ماستنگ، چلنجر یا کامارو و امثال آن با سبک طراحی گذشتهگرا (یا رترو/Retrospective) به میان میآید، این گروه از افراد در تعصبی خاص معتقدند که این طراحی تکراری و کسلکننده است. این برخورد و جانبداری متضاد و متعصب باعث میشود که دیدگاه دومی در خصوص طراحی کلاس G یا پورشه ۹۱۱ در میان منتقدان و طرفداران شکل بگیرد. این دیدگاه دوم که معتقد است که این سبک طراحی در حقیقت چندان جاودان هم نیست و نیاز به تغییری اساسی دارد چراکه امروز دیگر بسیار تکراری و خستهکننده شده است و ارائه فیسلیفتهای متنوع و متشکل از تغییرات جزئی در ساختار چراغ و برخی جزییات مینیمال خودرو، دیگر پاسخگوی طراحی از مد افتاده آن نیست. دیدگاه دوم با ارائه نسل دوم کلاس G در سال ۲۰۱۸ به مراتب قوت بیشتری گرفت چرا که این شاسیبلند خشن، با به کارگیری المانها و خوط و زوایای نرمتر، خشن بودن همیشگی خود را به شکل غیرقابل باوری از دست داد.
ستاپی نامناسب، خطایی بزرگ
نسل اول کلاس G هرگز به صورت رسمی و مستقیم به بازار بزرگ آمریکای شمالی راه نیافت. مشکل دو سری اول و دوم نسل اول (W۴۶۰ و W۴۶۱) کلاس G، به کارگیری پیشرانههای چهار، پنج و شش سیلندر خطی یا V۶ بنزینی یا دیزلی بود که هیچ یک از آنها به سیستم پرخوران (توربوچارجر یا سوپرچارجر) مجهز نبودند. در نتیجه توان و گشتاور برترین نسخه تولیدی، مجهز به پیشرانه شش سیلندر انژکتوری بنزینی ۲.۸ لیتری، فراتر از ۱۸۰ اسب بخار و ۲۲۶ نیوتنمتر نبود. نسخه مورد بررسی خودروبانک با پیشرانه ۲.۸ لیتری انژکتوری بنزینی شش سیلندر با ستاپی متفاوت به بازار عرضه شد که تنها ۱۵۵ اسب بخار قدرت در دور ۵۲۵۰ و ۲۲۶ نیوتنمتر گشتاور در دور ۴۲۵۰ نیوتنمتر تولید میکرد.
این اعداد و ارقام بسیار ضعیف در ترکیب با وزن ۱.۸ تنی و گیربکسهای چهار و پنج سرعت دستی و چهار سرعت اتوماتیک (عرضه شده تنها در نمونههای مدل بالای نسل اول سری اول)، باعث شد مصرف سوخت متوسط این خودرو برابر با ۱۸ لیتر در هر صد کیلومتر و شتاب سکون تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت آن در بهترین حالت برابر با ۱۴ ثانیه باشد.
نیاز به بیان نیست که شتاب ۰-۱۰۰ نسخههای ضعیفتر این خودرو از حدود ۲۶ ثانیه (در مدل ۲.۳ لیتری چهار سیلندر بنزینی) تا حدود ۳۲ ثانیه (در مدل ۲.۴ لیتری چهار سیلندر دیزلی) موجب شد که برای خودرویی که امروز در جهان به قدرت فنی مشهور است، بسیار خجالتآور باشد. اما از یاد نبرید که کلاس G در آن دوران صرفاً به عنوان یک خودرو آفرودی به منظور استفاده آفرود شخصی یا نظامی طراحی شده بود. در نتیجه در صورت بررسی آن در مسیرهای بیراهه، این توان در ترکیب با سیستم گیربکس کمک سنگین و انتقال نیرو دو دیفرانسیل میتواند کافی باشد.
اولین دلیل اصلی عدم ورود رسمی کلاس G به بازار آمریکای شمالی همین ستاپ فنی نامناسب آنها بود. تصور کنید این آفرودر آلمانی با داشتن ریشه نظامی، در برترین نمونه تنها قادر به رویارویی با خودروهای چهار یا شش سیلندر آمریکایی دوران خود بود و عملاً در برابر رقبای آمریکایی V۸ حرفی برای گفتن نداشت. به همین دلیل مرسدس بنز از ارائه این خودرو در بازار آمریکای شمالی (شامل ایالات متحده آمریکا و کانادا) که از آفرودرهای قدرتمند لبریز بود، از همان ابتدا سر باز زد.
مشکل دوم دو سری اول و دوم کلاس G نسل اول (W۴۶۰ و W۴۶۱) عدم ارائه آپشنهای رفاهی مناسب و درخور شان نام برند مرسدس بنز بود. به همین دلیل مرسدس بنز کلاس G عملاً نمیتوانست در بازار آمریکای شمالی به عنوان یک خودرو آفرودر موفق عمل کند. بنابرین عدم ارائه رسمی این خودرو در بازار آمریکای شمالی، بهترین تصمیمی بود که مرسدس بنز در آن دوران گرفت.
مگنا اینترنشنال، تولدی دوباره
پس از تملک شرکت اشتایر دایملر پوخ از سوی مگنا اینترنشنال در سال ۲۰۰۱، داستان زندگی کلاس G مرسدس بنز به کلی دگرگون شد. مگنا اینترنشنال با تعلق به کشور کانادا، تحلیل و برداشت بسیار خوبی از بازار آمریکای شمالی داشت. این شرکت دریافت که کلاس G در برابر آمار فروش و سابقه بسیار درخشان رقبای بسیار قدرتمندتر و نوین بازار آمریکای شمالی حرفی برای گفتن ندارد. در نتیجه با تغییر سیاست در ساختار و ماهیت کلاس G، نسل دوم این شاسیبلند را در سگمنت شاسیبلندهای لوکس روانه بازار جهانی و بازار بسیار دشوار آمریکای شمالی کرد.
سری سوم کلاس G نسل اول که از سال ۱۹۹۰ با کد شناسایی W۴۶۳ بر خط تولید مرسدس بنز رفت، برای اولین بار در نسخههای مدل بالاتر پس از سال ۲۰۰۰، با همکاری مستقیم شرکت مگنا اینترنشنال از پیشرانههای بسیار قدرتمند V۸ جهز به سیستم پرخوران از حجم ۴.۰ تا ۶.۰ لیتر و نمونههای V۱۲ به حجم ۶.۰ تا ۶.۳ لیتر بهره گرفت. ساختار خودرو به طور کلی به سگمنت شاسیبلند سایز متوسط لوکس تغییر ماهیت داد و راه ورود کلاس G به بازار بزرگ شاسیبلندهای لوکس آمریکای شمالی باز شد.
نسل دوم این خودرو در سال ۲۰۱۸ با طراحی ظاهری نه چندان جذاب و نه چندان خشن روانه بازار جهانی و آمریای شمالی شد.
آیا کلاس G یک آفرودر است؟
پاسخ به این سوال هم بله و هم خیر است. دو سری اول و دوم نسل اول کلاس G (همانند نمونه مورد بررسی خودروبانک) در ابتدا با ماهیت آفرود طراحی و تولید شده بود در نتیجه در تواناییهای آفرود این خودرو هیچ شکی نیست. اما سری سوم نسل اول (W۴۶۳)، پس از تغییر به ماهیت لوکس و استفاده از پیشرانههای بسیار توانمندی که نیازمند اعمال تغییرات بسیار در ساختار فنی و ظاهری خودرو بود، دیگر آن توان آفرود وابسته به کلاس G را به همراه نداشت.
در نسخههای لوکس و قدرتمند سری سوم نسل اول کلاس G، به منظور ارائه طراحی خشن و جسور و همچنین جای دادن سیستم خنککاری مجموعه پرخوران، مهندسان مجبور شدند رادیاتورهای سیستم اینترکولر را در پشت دو گوشه سپر جاسازی کنند. به همین دلیل ارتفاع خودرو از سطح زمین به شکل قابل توجهی کاهش یافت و کلاس G رسماً به یک شاسیبلند لوکس/اسپرت بدل شد. آیا میتوان با چنین خودرویی به آفرود رفت؟ بله. اما در صورت بروز کوچکترین برخورد سپر با سطح زمین یا ناهواریها و وارد آمدن هر گونه آسیب به اینترکولر و سپر بسیار گرانقیمت خودرو، هزینه تعمیراتی بین ۵ تا ۱۵ هزار دلار بر دست مالک خواهد افتاد. حالا خودتان را جای یک مالک کلاس G مدرن و لوکس بگذارید. آیا هنوز هم با G کلاس لوکس و مدرن امروزی به آفرود میروید؟ چندان جای تعجب ندارد که در منطقه مواَب (Moab) در ایالت یوتا آمریکا (یکی از دشوارترین مسیرهای آفرودی جهان) هیچ اثری از مرسدس بنز کلاس G (یا رفبای هم کلاس آن) یافت نمیشود.
آفرود با کلاس G های مدرن و لوکس، همانند آفرود با یک جیپ ترک هاوک ۷۰۷ اسب بخاری، شدنی اما بسیار غیرمنطقی و آسیبزننده است. در نتیجه باید پذیرفت که خودروهایی چون کلاس G، کادیلاک اسکالید، خانواده رنجروور، لکسوس LX و جیپ ترک هاوک، شاسیبلندهای کلاس لوکس یا اسپرت هستند و مناسب آفرود به حساب نمیآیند و به هیچ عنوان توان رقابت با خودرویی چون جیپ رنگلر را در مسیرهای بیراهه و آفرود ندارند.
سخن نهایی
کلاس G در هر دو نسخه قدیمی سری اول و دوم نسل اول یا نسخههای لوکس/اسپرت سری سوم نسل اول به بعد، خودرویی جذاب، توانمند و تاریخساز است. اما زمانی که قرار است این خودرو را از نظر فنی و توان آفرود مورد تحلیل قرار دهید، به یاد داشته باشید که تمامی مدلهای تولیدی این خودرو ویژه آفرود طراحی نشده و نزدیک به دو دهه است که کلاس G با تغییر ماهیت و پیوستن به سگمنت شاسیبلندهای لوکس/اسپرت، تا حد بسیار زیادی توان آفرود خود را فدای المانهای متفاوتی چون لوکسگرایی، شتاب، سرعت و لذت رانندگی شهری کرده است. در نتیجه مرسدس بنز با ارائه کلاس G در دو ساختار آفرودی و لوکس/اسپرت در طول تاریخ این مدل، به نوعی یک تیر و دو نشان زده است.
منبع: خودروبانک