به گزارش مشرق، «می دانید چند نفر از دوستان معلول ما به دلیل حمایت نکردن مسئولان از مرکز تماس رعدالغدیر در همین یک ماه گذشته بیکار شدند؟ ما که از شما وام نخواستیم که بگویید بودجه نداریم، مستمری و کمک مالی نخواستیم. شاغلان تنها کال سنتر معلولان به خاطر نداشتن پروژههای تلفنی بیکار شدند. ۸۰ درصد بچههایی که در مرکز پیام مشغولاند از خانوادههای زیرخط فقر هستند و حفظ این شغل برای آنها ضرورت دارد.»این گلایههای یکی از معلولان توان یاب مرکز رعد الغدیر خطاب به عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی است.
وقتی در روز جهانی معلولان نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای شرکت در نشست خبری به موسسه نیکوکاری رعدالغدیر میآیند بهترین فرصت است تا با درخواست مسئولان مرکز از نزدیک با معلولان دیدار کنند.
*اینجا شغل میدهیم
موسسه نیکوکاری رعد الغدیر یک موسسه خیریه است اما نه از آن موسسههایی که فکر کنید ماهبهماه بسته ارزاق به معلولان میدهد و در تأمین هزینههای زندگی به آنها کمک میکند. اینجا در ساختمان سهطبقه یافتآباد تهران کارآفرینان جوان با خیران دستبهدست هم دادند و شرایط اشتغال را در کارگاه خیاطی، صنایعدستی و از همه مهمتر مرکز تماس یا کال سنتر برای ده ها معلول فراهم کردند.
* بازدید نمایندگان مجلس از تنها کال سنتر معلولان
نمایندگان مجلس در این بازدید وارد سالنهای مرکز تماس رعد الغدیر میشوند. ویلچرها کنار همردیف شده و افرادی با معلولیتهای مختلف مشغول پاسخگویی به تلفنها هستند. مدیرعامل موسسه توضیحاتی را به نمایندگان میدهد و میگوید: «مرکز تماس مرکز رعد الغدیر معلولانی را مشغول به کارکرده که به دلیل شرایط خاص جسمی امکان اشتغال در فضاهای دیگر را ندارند و همه آنها تا قبل از این، بیکار بودند و مستمری بگیراز بهزیستی. از فردی با ۹۰ درصد معلولیت که مبتلابه دیستروفی عضلانی است و پدر یک خانواده است یا فرد نانیسم که به دلیل شرایط خاص سالها خانهنشینی را تجربه کرده است. معلولان جسمی حرکتی، ضایعه نخاعیها، قطع نخاعیها، مبتلایان به اماس پیشرفته که دچار معلولیت شدند اینجا پشت میز نشستند و اپراتور تلفن شدند.» واکنش اعضای گروه اجتماعی مجلس به مرکز پیام دیدنی است.
زهره الهیان میگوید: «باید بیشتر در خصوص این مراکز اطلاعرسانی شود. تا قبل از این من هرگز نمیدانستم در این ساختمان معلولان مشغول به کار میشوند. تصور میکردم اینجا هم مثل خیریههای دیگر کمک مالی به معلولان کرده یا از معلولان نگهداری میکند.»
زهره قاسم پور هم بعد از خوشوبشی کوتاه با معلولان میگوید: «وزارت بهداشت، سازمان بهزیستی، سازمان فنی و حرفهای، وزارت آموزشوپرورش و همه مراکزی که با حوزه توان یابان در ارتباط هستند باید قدردان و حامی کارآفرینانی باشند که این ایده را طراحی و اجرا کردند.»
*نشست خبری بدون خروجی برای معلولان دردی دوا میکند؟
این صحبتها و تحسین نمایندههای مجلس داغ دل یکی از معلولان را تازه کرد. دختر جوان معلول چرخ های ویلچر را بهزحمت هل میدهد و خودش ر ا به نماینده مجلس میرساند و میگوید: «تا همین یک ماه قبل در چهار سالن مرکز تماس ۱۷۰ معلول مشغول به کار بودند. اما حالا دو سالن ما تعطیلشده است. یکی از دوستان معلول ماقبل از اینکه به مرکز پیام بیاید و مشغول به کار شود به دلیل مشکلات معیشتی، بیکاری و افسردگی دو بار سابقه خودکشی داشت. بعد از یک سال کار در مرکز پیام و درست وقتی پر از حس امید و زندگی شده بود یکبار دیگر به دلیل نبود پروژه تلفنی بیکار شد. بیشتر از ۵۰ معلول که از دوستان ما هستند بیکار شدند که همهشان نانآور خانوادهاند.مگر آلان هفته جهانی معلولان نیست؟ نشست خبری برگزار شود بدون اینکه برای ما معلولان خروجی داشته باشد دردی را دوا میکند خانم نماینده!؟»
*وزیران دستور دهند اولویت واگذاری پروژه تلفنی به کال سنتر معلولان باشد
اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس سراپا گوش شدند برای شنیدن درد دل معلولان.«علیرضا آتشک»؛ مدیرعامل موسسه هم میگوید: «از ما حمایت نمیکنند. ما در مزایده واگذاری پروژههای تلفنی شرکت میکنیم اما شرکتهایی مزایده را میبرند که پول بیشتری میپردازند. این در حالی است که در کشورهای دیگر اولویت واگذاری پروژههای تلفنی با کال سنترهای معلولان است. همه وزارت خانهها پروژههای تلفنی دارند که کال سنتر معلولان میتواند آن را انجام دهد اما عزمی برای حمایت وجود ندارد درحالیکه فقط کافی است وزیران هر وزارت خانه دستور بدهند اولویت واگذاری پروژههای تلفنی به کال سنتر معلولان باشد. آنوقت من بهجای ۱۷۰ معلول میتوانم ۵۰۰ معلول را فقط در همین مرکز مشغول به کارکنم. این کملطفیها در شرایطی است که مرکز تماس رعد الغدیر بهعنوان اولین و تنها دارنده پروانه ارائه خدمات مرکز تماس افراد دارای معلولیت موفق به دریافت گواهینامه استاندارد بینالمللی سیستم مدیریت کیفیت شده است.»
*از تجربه کشورهای دیگر در اشتغال معلولان استفاده میکنیم؟
نمایندههای مجلس گوش شنوای گلایههای مدیرعامل موسسه نیکوکاری رعد الغدیر همزمان با هفته جهانی معلولان هستند. آتشک میگوید: «متأسفانه ما علیرغم اثبات خیرخواهی در عرصه خدمترسانی به توان یابان هنوز حمایت خاصی دریافت نکردهایم و مصداقش هم همین بیکار شدن معلولان مرکز پیام است. این در حالی است که در بسیاری از کشورها از این ظرفیت معلولان برای اشتغال آنها استفاده میکنند. مثلاً در پاریس بسیاری از کارهای مانیتورینگ شهری را معلولان انجام میدهند. یعنی بهجای اینکه یک جوان سالم که قدرت انجام هر نوع فعالیتی را دارد پشت سیستم پاسخگویی تلفن یا مانیتورینگ دوربینهای شهری بنشانند، جوان معلول را در این پست میگذارند. من روی پروژههای کال سنتر بسیاری از کشورها مطالعه کردم. جالب است بدانید که بزرگترین پروژههای کال سنتر معلولان دنیا در حیدرآباد هند است. این مراکز پیام به دلیل اختلاف ساعت آمریکا و هندوستان بهصورت شبکاری فعال بودند و اپراتورها درآمد خوبی دارند. در این مرکز هندیهای معلول به دلیل تسلطشان به زبان انگلیسی خدمات تلفنی را برای آمریکاییها انجام میدهند و صدها معلول در این پروژههای کال سنتر مشغول به کار هستند یا مثلاً من در سفرم به فرانسه دریکی از شهرهای حومه پاریس دیدم که در کورههایی که سروصدای بسیاری دارد ناشنوایان را مشغول به کارکردند. چون آدم سالم و شنوا تحمل شنیدن این صدا را ندارد و حتی ممکن است کر شود یا مثلاً شرکت بوئینگ برای تمیز کردن پرههای هواپیما از نانیسم ها استفاده میکند. چون نانیسم ها به دلیل قد خیلی کوتاهشان بهراحتی میتوانند این کار را انجام دهند.»
*چرا معلولان باید جواب تلفن بدهند؟
صحبتها و گلایههای مدیرعامل موسسه که به اینجا میرسد یکی دیگر از معلولان جسمی حرکتی جلو میآید، خطاب به خانم قاسم پور و الهیان میگوید: «یکدو دوتای چهار ساده نشان میدهد چرا پاسخگویی تلفن جزو بهترین فرصتهای شغلی برای معلولان است. یک معلول تمرکزش برای پاسخگویی به تلفن از یک آدم عادی بیشتر است. شاید یک انسان سالم بعد از دو ساعت نشستن یکجا خسته و کلافه شود و تمرکز نداشته باشد اما ما معلولان قطع نخاعی، ام اسی و معلولانی که مشکلات جسمی و حرکتی دارند و عادت به نشستن طولانی دارند، از ۸ ساعت پاسخگویی به تلفن خسته نمیشویم، حتی لذت هم میبریم که این نشستن اجباری برایمان فایده دارد. از طرف دیگر در مرکز پیام، مدیریت خشم و هیجان، پاسخگویی منطقی به مشتریانی که بعضاً رفتار درستی ندارند بسیار مهم است. ما این دورهها را اینجا گذراندیم. بچههای معلول سالهاست با سختترین مشکلات جسمی زندگی کردند و آستانه تحملشان بالاست. شما بهعنوان نماینده جامعه معلولان کاری کتید که یکبار برای همیشه معضل بیکاری معلولان مرکز پیام حل شود.»
*قانونهایی که اجرا نمیشود
«مشکل ما قانون نیست، ما قانون داریم. مشکل ما ضمانت اجرای قانون است.» شنیدن این جمله از زبان عضو کمیسیون اجتماعی مجلس پس از شنیدن صحبت معلولان کافی است تا مدیرعامل موسسه رعد الغدیر از معضلی دیگر که گریبان گیر جامعه معلولان است بگوید؛ «مشکلات جامعه معلولان یکی دو تا نیست. دلمان خوش است قانون جامع دفاع از حقوق معلولان داریم. چند درصد این قانون اجرایی شده است؟ مگر نباید دولت برای پرداخت حق بیمه معلولان به کارفرما سوبسید بدهد؟ ما درحال حاضر به دلیل کمبود پروژه تلفنی ۶۰ نفر از معلولان قطع نخاعی، ام اسی، جسمی حرکتی مان بیکار شدند. این بیکاری موقتی است. ممکن است یک ماه، دو ماه و یا شاید سه ماه طول بکشد اما من کارفرما بودجه ندارم حق بیمه معلولانی که هزینههای درمانی بالایی دارند پرداخت کنم تا بیمهشان قطع نشود و بتوانند حداقل داروهایشان را تهیه کنند. از طرفی چون شاغل شدند زیرپوشش بهزیستی هم نیستند و مستمری هم ندارند. یعنی همزمان بیکار شدند، درآمد زندگیشان صفر شده، بیمه قطعشده و نمیتوانند دارویی که از نان شب برایشان واجبتر است تأمین کنند. این برای زندگی یک معلول شبیه به یک فاجعه هم نه، خود فاجعه است.»
*دو پیشنهاد سازنده به دولت و شهرداری
اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس پس از شنیدن درخواستها و گلایههای معلولان مرکز تماس رعد الغدیر برای بازدید از کارگاه صنایعدستی و کارگاه خیاطی به طبقه اول مرکز میروند.
در این دو کارگاه هم تعداد بسیاری از افراد دارای معلولیت مختلف مشغول به کار شدند و مدیرعامل موسسه میگوید: «ما اینجا به معلولان آموزش میدهیم، آنها را توانمندمی کنیم و بعد بهشان شغل میدهیم و این بستر را داریم که برای صدها معلول دیگر ایجاد شغل کنیم اما به شرطی که حمایت شویم. من با دو مثال ساده به شما توضیح میدهم که چطور حمایت مسئولان از دو کارگاه خیاطی و صنایعدستی میتواند به افزایش اشتغال معلولان کمک کند. ببینید در هر وزارت خانه و شرکتهای تابعه برای قدردانی از حضور مدعوین همایشها و یا مهمانهایشان هدیهای که معمولاً از صنایعدستی است در نظر میگیرند. شما میپرسید دولت چطور میتواند حمایت کند؟ من میگویم فقط کافی است وزارت خانهها هدیههایشان را از کارگاههای تولیدی صنایعدستی معلولان تهیه کنند. همین یکقلم میدانید دست چند معلول را بند میکند؟
یک مثال دیگر میزنم. لباسهای پارکبانها هر سه ماه یکبار عوض میشود. ما چند پارکبان و رفتگر در پایتخت داریم؟ فقط کافی است شهرداری تولید لباس پارک بان ها را به کارگاههای خیاطی مرکز رعد الغدیر بسپارد؟ میدانید چند معلول دیگر مشغول به کار میشوند؟ خوب که نگاه میکنیم مشکل کشور ما در حل معضل اشتغال فقط مدیریت منابع است.»
نشست خبری و بازدید نمایندگان مردم از موسسه نیکوکاری و اشتغالزایی رعد الغدیر به پایان میرسد و قطعاً گوش دو عضو کمیسیون اجتماعی مجلس پرشده از گلایهها و انتقادات بهحق. اما آیا این بار وقتش نرسیده که در هفته جهانی که به اسم معلولان است یک گام برای حل معضلات بزرگترین اقلیت جامعه ایران برداشته شود؟