سرویس سیاست مشرق - این روزها مصادف است با دوازدهمین سالگرد حماسه ۹ دی. در آن روز تاریخی، ملت ایران- با گرایش های سیاسی مختلف- به میدان آمده و تیر خلاص به پروژه دشمن برای کودتای مخملی در ایران زدند. پروژه ای که در خرداد ۸۸ رسما در وسط خیابان کلید خورد و با شعارهای «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» و «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران»، ابعاد آن مشخص شد.
ویژگی اصلی فتنه، غبارآلودکردن فضا با هدف جابجاکردن جای حق و باطل است. در این فضا تشخیص حق از باطل برای افکارعمومی دشوار شده و دوقطبی، تفرقه و واکنش های احساسی، بر جامعه حکمفرما می شود.
فتنه ۸۸ پروژه بسیار پیچیده و گسترده ای بود که اهداف ضدایرانی متعددی را دنبال می کرد. این فتنه، هم معیشت مردم ایران را هدف قرار داده بود، هم امنیت مردم را، هم تمامیت ارضی کشور و هم استقلال کشور را.
در ادامه، مرور مختصری داریم بر سرفصل های اصلی فتنه ۸۸ و دنباله فتنه در سالهای پس از آن:
** دیکتاتوری، استبداد و قانون شکنی
در آبان ۹۹ در شرایطی که هنوز شمارش آراء در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پایان نیافته بود، ترامپ در یک سخنرانی از محل کاخ سفید ادعای رخ دادن تقلب گسترده را مطرح و همچنین پیروزی خود را در انتخابات را اعلام کرد.
ترامپ همچنین در یک نشست خبری دیگر پیش از پایان شمارش آراء در ایالت های باقیمانده، گفت : «من قاطعانه در بسیاری از ایالت ها همچون فلوریدا، ایندیا و آیووا برنده شدم و بر خلاف مداخله تاریخی بزرگ رسانه ها و شرکت های تکنولوژی بزرگ ما با آمار بزرگی برنده شدیم. من بزرگترین آرای رای دهندگان غیر سفید از جمله لاتینتبارها، آسیاییتبارها و بومیان را در مقایسه با سایر رئیسان جمهوری جمهوریخواه در ۶۰ سال گذشته برنده شدم. این سرکوب آرا است، کسانی که در ایالتهای باقیمانده فعال هستند، دموکرات هستند و در حالیکه ما در حال برنده شدن بودیم، اجازه ندادند ناظران ما در آن حضور یابند و حتی وقتی حاضر شدند، گفتند که باید از فاصله زیاد در آنجا حضور داشته باشند».
اقدام ترامپ درخصوص اعلام زودهنگام پیروز انتخاباتی و همچنین کنفرانسهای خبری متعاقب آن، واکنش های زیادی را در پی داشت. در همین رابطه «ایلهان عمر» نماینده سومالیایی تبار و دمکرات کنگره، ترامپ را با حاکمان خودکامه سومالی مقایسه کرد که از پذیریش نتایج انتخابات خودداری می کردند.
همچنین «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا در سخنرانی حود در میامی در حمایت از «جو بایدن» گفت : «دونالد ترامپ گفته ممکن است قبل از این که همه آرا شمرده شوند، اعلام پیروزی کند. این چیزی است که یک دیکتاتور ذلیل انجام میدهد. اگر به دموکراسی اعتقاد دارید، پس بگذارید همه آرا شمرده شوند».
«جان بولتون» مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا نیز در واکنش به ادعای پیروزی زودهنگام و همچنین ادعای تقلب گسترده از سوی ترامپ را شرم آور و دیکتاتور منشانه نامید.
در این میان واکنش شبکه های اجتماعی توئیتر و فیسبوک به ادعای تقلب و اعلام زودهنگام پیروزی از سوی ترامپ نیز قابل توجه است. این شبکه های اجتماعی پیامهایی که حامیان و متحدان دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا برای اعلام پیروزی زودهنگام در ایالت پنسیلوانیا منتشر کردند را برچسب زدند و این توئیت ها و پست ها را گمراه کننده خواندند.
بی بی سی فارسی نیز در چند خبر و گزارش، به ادعای ترامپ مبنی بر تقلب در انتخابات و اعلام پیروزی زودهنگام واکنش نشان داد و این اقدام را «مستبدانه»، «خطرناک» و «تکان دهنده» نامید.
در مجموع، از باراک اوبامای دموکرات تا هم حزبی های جمهوری خواه ترامپ و از توئیتر و فیسبوک تا بی بی سی فارسی، این اقدام را محکوم و آن را مصداق دیکتاتوری، حمله به دموکراسی، اقدامی مستبدانه و خطرناک نامیدند.
این در حالی است که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در ایران، «میرحسین موسوی» و «مهدی کروبی» نیز دقیقا همین اقدام را انجام دادند. در آن سال، در شرایطی که مردم هنوز مشغول رأی دادن بودند و انتخابات به اتمام نرسیده بود، میرحسین موسوی در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «برابر اطلاعاتی که ما از ستادهایمان داریم، در سطح کشور، برنده قطعی، برنده قطعی با نسبت آراء بسیار زیاد اینجانب هستم»! وقتی که میرحسین موسوی این ادعا را در کنفرانس مطبوعاتی خود مطرح کرد، هنوز ۲ ساعت به پایان ساعت رای گیری باقی مانده بود و اساسا پس از این دو ساعت (اگر زمان رای گیری تمدید نمی شد) تازه شمارش آراء آغاز شده و طبعا ساعت ها به طول می انجامید.
همانطور که مقامات و رسانه های آمریکایی و انگلیسی در سال گذشته تاکید کردند، این اقدام میرحسین و کروبی مصداق دیکتاتوری و استبداد و قانون شکنی و حمله به دموکراسی بود؛ اما در آن مقطع از باراک اوبامای دموکرات تا جان بولتون جمهوری خواه و از توئیتر و صدای آمریکا تا فیسبوک و بی بی سی فارسی همگی به تشویق و تمجید از میرحسین و کروبی پرداخته و بر آتش فتنه ۸۸ دمیدند و مردم ایران را ماهها درگیر آشوب و التهاب کردند.
در سال گذشته هم حزبی های ترامپ، ادعای وی را محکوم کردند، اما فعالین اصلاح طلب از خاتمی و حجاریان و تاجزاده و آخوندی و زنگنه و ربیعی و ترکان و نعمت زاده و مجید انصاری و موسوی خوئینی ها تا معصومه ابتکار و زیباکلام و عباس عبدی و علوی تبار و عماد باقی و کرباسچی و مرعشی و فائزه هاشمی و ...همگی از اقدام دیکتاورمأبانه و مستبدانه میرحسین موسوی و کروبی حمایت کرده و علیه جمهوریت شورش کرده و رأی مردم را لگدمال کردند.
برگزاری کنفرانس خبری از سوی یکی کاندیداها و اعلام پیروزی قطعی، در حالیکه مردم هنوز در شعبههای رأی مشغول رأی دادن بودند، نپذیرفتن نظر نهادهای قانونی و امتناع از ارائه هرگونه سند و مدرک، دعوت به تجمعات غیرقانونی و حمایت از شرارتها و آشوبطلبیها و در نهایت بی ثبات کردن ۸ ماهه کشور، تنها بخشی از کارنامه سیاه و «خیانت نابخشودنی» سران و فعالین فتنه در سال ۸۸ است.
** پروژه تکه تکه کردن ایران
فتنه ۸۸، حدود هشت ماه به طول انجامید. علیرغم اقدامات ساختارشکن و ایجاد آشوب و التهاب آفرینی سران فتنه، نظام با سعه صدر با آنها برخورد کرد.
سران فتنه گرچه با ادعای تقلب در انتخابات و پدید آوردن حوادث و ناآرامیهای پس از انتخابات، خیانتی نابخشودنی مرتکب شده و روزی باید در دادگاه محاکمه شوند، ولیکن موارد مذکور هیچکدام دلیل حصر این افراد نبود. این حوادث در سال ۸۸ (از ۲۲ خرداد تا ۹ دی به مدت هشت ماه) به وقوع پیوست و سران فتنه تا ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹ کاملاً آزاد بودند.
دلیل اصلی حصر سران فتنه، توطئه مشترک و پیچیده آمریکا، رژیم صهیونیستی، برخی کشورهای اروپایی و سران مرتجع منطقه در سال ۸۹ و پس از ناکامی در کودتای مخملی است. سران فتنه بازیگر اصلی این توطئه امنیتی بودند. توطئهای که اگر هوشمندانه و به هنگام- توسط شورای عالی امنیت ملی- خنثی نشده بود، سرنوشتی شبیه عراق و سوریه طی سالهای گذشته، میتوانست برای ایران رقم بخورد. بنابراین حصر، دلایل امنیتی دارد و ادعای تقلب و رفتارهای ساختارشکنانه در سال ۸۸، دلیل آن نیست.
بر همین اساس یکی از پروژه های اصلی دشمن به واسطه فتنه ۸۸، تکه تکه کردن ایران و برافروختن آتش جنگ داخلی در اقصی نقاط کشور بود که با هوشمندی مردم و درایت نظام، این نقشه شوم رسوا شد.
** حمله گازانبری افراطیون اصلاح طلب به معیشت مردم
یکی از اقدامات نابخشودنی فتنه گران در سال ۸۸، تیزکردن چاقوی تحریم های ضدایرانی بود.
«مایکل لدین» مشاور سابق شورای امنیت ملی آمریکا و عضو برجسته موسسه «آمریکن اینترپرایز» - مرداد ۹۴- در یادداشتی در نشریه «فوربس» نوشته بود: «سناتور «چاک شامر» نقش مستقیمی در نامه نگاری محرمانه بین دولت اوباما و سران آشوب علیه دولت ایران در سال ۱۳۸۸ و در پی انتخابات ریاست جمهوری داشته است. دولت آمریکا تصمیم گرفت پیامی برای گروه موسوی و جنبش سبز بفرستد. سناتور شامر دوستی در وال استریت داشت که با سبزها در ارتباط بود و همان فرد به عنوان رابط انتخاب شد. از شامر خواسته شد از طرف دولت این پیام و سوالات پیوستش را به رهبران جنبش سبز منتقل کند. سوالات این بود: "ما باید چه کاری انجام دهیم؟ چه کاری نباید انجام دهیم؟ ".».
لدین در ادامه نوشت: «پاسخ این پیام در یک یادداشت ۸ صفحه ای در تاریخ ۳۰ نوامبر ۲۰۰۹ (۹ آذر ۸۸) دریافت شد. نویسندگان محتاط بوده اند و متن امضا نشده و من دلایل روشنی دارم که چند نفر در تهران روی آن کار کرده اند. در این نامه تصویری از ایران با عبارت های بسیار خشنی آمده است که این کشور تحت «حکومت استبدادی»، «رژیمی خشن» و «دیکتاتوری» است که با سرکوب مردم و چپاول منابع عمومی ادامه حیات می دهد. همچنین در این نامه تاکید شده است: حکومت قابل اصلاح نیست اما نیروهای حامی تغییر در داخل قوی هستند و به خوبی هدایت می شوند! ».
همچنین روزنامه لس آنجلس تایمز- مهر ۸۸- با اشاره به گفتگوی یک مقام آمریکایی با سران اپوزیسیون و نمایندگان سران جنبش سبز، به نقل از این مقام آمریکایی در گزارشی نوشت: «مطمئنا پیامی که من از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون ایران- که در میان آنها بعضی شخصیت های نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم تدریجی، فقط به رژیم این امکان را می دهد که خود را با وضعیت جدید تطبیق دهد. آنها گفتند برای اینکه تحریم موثر باشد، باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند، نه مانند واکسن. برخی از آنها نگرانند رژیم بر اثر حمله نظامی فلج نشود و به جای آن، جنبش سرکوب شود. با وجود این نگرانی پیشنهاد دادند بمباران تاسیسات هسته ای و مراکز سپاه پاسداران و بسیج - هر چند که تعدادی از مردم را هم نابود کند- موجبات براندازی را تسریع خواهد کرد».
در حال حاضر رژیم تحریم های ایران که هنوز پس از امضای برجام برداشته نشده است، ریشه در قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت دارد که (ژوئن ۲۰۱۰) اولین سالگرد فتنه ۸۸ صادر شد.
تمام تحریم های یکجانبه ای که اکنون به عنوان تحریم های موثر علیه ایران از آنها یاد می شود (تحریم های انرژی و مالی) در واقع براساس زیرساخت حقوقی که در این قطعنامه ایجاد شد، اعمال شده است. اما این قطعنامه اساسا نه یک قطعنامه هسته ای و نه با هدف واکنش نشان دادن به سیاست های هسته ای ایران اعمال شده بود.
قطعنامه ۱۹۲۹ در سالگرد فتنه ۸۸ و با هدف حمایت از جنبش سبز در ایران صادر شد. در حقیقت بانیان و حامیان فتنه ۸۸ با تحمیل قطعنامه ۱۹۲۹، چاقوی تحریم را تیز کرده و سفره مردم را کوچک کردند.
** کابینه موسوی و کروبی با ۴ سال تاخیر روی کار آمد
روزها و ماهها سپری شد. سال ۹۲ فرا رسید و در انتخابات ریاست جمهوری، حسن روحانی پیروز شد.
آقای روحانی کابینه خود را انتخاب کرد. عباس آخوندی، بیژن زنگنه، محمدرضا نعمت زاده، حسین فریدون، اکبر ترکان، علی ربیعی، معصومه ابتکار، اسحاق جهانگیری، محمدباقر نوبخت، محمدعلی نجفی، محمد شریعتمداری و...از جمله افرادی بودند که در ستادهای انتخاباتی میرحسین و کروبی در سال ۸۸ حضور فعال داشتند.
به عبارت دیگر، اعضای ارشد ستادهای انتخاباتی میرحسین و کروبی در سال ۹۲ در دولت روحانی در پست های ارشد مشغول به کار شدند. در حقیقت کابینه آقای روحانی، نمونه ای از کابینه میرحسین موسوی و کروبی با ۴ سال تاخیر بود. نتیجه چه شد!؟
به عنوان مثال، عباس آخوندی در وزارت راه و شهرسازی در افزایش قیمت خرید مسکن و گران کردن هزینه اجاره بهای واحدمسکونی رکورد زد و خسارت های فراوانی به مردم وارد کرد.
بیژن زنگنه در وزارت نفت، قرارداد خسارت بار توتال، خسارت ۱۵۰ هزارمیلیارد تومانی حذف کارت سوخت، خسارت صادرات گاز مجانی به ترکیه، تبعات خسارت قرارداد کرسنت و...را در کارنامه خود ثبت کرد. اسحاق جهانگیری نیز با دلار ۴۲۰۰ تومانی، حداقل ۱۸ میلیارد دلار خسارت به مردم وارد کرد.
حسین فریدون، نعمت زاده، اکبر ترکان، علی ربیعی، محمدعلی نجفی، نوبخت، ابتکار و هیچکدام نتوانستند کارنامه قابل قبولی به افکارعمومی ارائه دهند.
دولت قبل در ساخت مسکن، دست روی دست گذاشت و تورم ۷۰۰ درصدی مسکن را بر جای گذاشت. در دولت قبل قیمت پراید از حدود ۱۷ میلیون تومان به حدود ۱۶۰ میلیون تومان افزایش یافت. دولت قبل مرغ را کیلویی ۴۵۰۰ تومان تحویل گرفت و در همان دولت قیمت مرغ تا حدود ۴۰ هزارتومان افزایش یافت.
اگر به نرخ تورم در دوره انتقال از دولت قدیم به دولت جدید در سه دهه اخیر نگاهی بیندازیم مشخص میشود که حسن روحانی بالاترین نرخ تورم انتقالی را به دولت بعد از خود به جای گذاشته است.
از سوی دیگر طبق آمارها، در دولت روحانی اقتصاد کشور چهار بار با رشد منفی مواجه شده و درمجموع رشد اقتصادی را در هشتسال گذشته به حدود صفر رساند. این برای اولینبار است که در سهدهه اخیر چنین دوران طولانی رشد منفی اقتصادی در کشورمان بهوقوع پیوسته است.
همچنین در دولت روحانی ضریب جینی به عنوان شاخص شکاف طبقاتی از ۳۶۵ هزارم در سال ۱۳۹۱ به ۴۰۰ هزارم در سال ۱۳۹۹ رسید یعنی افزایش ۹.۵ درصدی شکاف طبقاتی در دولت روحانی رخ داده است که بالاترین میزان در دهههای اخیر است.
در دولت روحانی حجم نقدینگی ۸ برابر شد و از ۴۷۹ هزار میلیارد تومان در پایان دولت دهم به ۳۸۲۰ هزار میلیارد تومان در پایان دولت دوازدهم رسید.
نتیجه اینکه، طیف تندروی اصلاح طلب نه جنبه شکست در انتخابات را دارد و نه جنبه پیروزی در انتخابات.
** شکست پروژه مظلوم نمایی
در شهریور ۹۹ تصویری از حضور «مهدی کروبی» کاندیدای شکست خورده انتخابات ۸۸ (با ۳۳۸ هزار رای در کل کشور) و از سران فتنه در خانه «قدرت علیخانی» از فعالین اصلاح طلب در شمال شهر تهران منتشر شد. در این تصویر حاضرین مشغول «خوش و بش» و «بگو و بخند» و صرف میوه بودند.
انتشار تصویر مذکور در فضای مجازی بازتاب گسترده ای داشت. کاربران فضای مجازی و فعالین رسانه ای با تعابیری همچون «حصر لاکچری»، «قصرنشینی در ایام حصر»، «حصر VIP» به این عکس واکنش نشان دادند.
یکی از کاربران فضای مجازی نوشت: «من جای کروبی و موسوی باشم از تاجزاده به خاطر تلاش برای رفع حصر شکایت می کنم».
اما این اولین بار نبود که تصویر و اطلاعاتی درباره «حصر لاکچری» کروبی و میرحسین منتشر شد. استخر، سفر و گردش، امکانات ویژه و درجه یک پزشکی، تیم حفاظت، دورهمی های حزبی و قبیله ای در خانه باغ های شمال تهران و...همگی در اختیار کروبی و میرحسین و رهنورد است ولی فعالین اصلاح طلب به گونه ای فضاسازی می کنند که گویی این افراد در وضعیت بسیار بغرنج و اسفناک و به دور از کوچکترین و ابتدایی ترین امکانات لازم و در رنج و مشقت روزگار میگذرانند!
واقعیت این است که پروژه «رفع حصر سران فتنه» صرفا نقش «نارنجک دودزا» را ایفا می کند. طیف تندرو اصلاح طلب بانی و مسبب اصلی مشکلات موجود است و نارنجک دودزای «مطالبه برای رفع حصر»، افکارعمومی را از توجه به موضوع اصلی منحرف می کند. موضوع اصلی چیزی نیست جز مطالبه گری از بانیان مشکلات موجود برای پاسخگویی.همانطور که پیش از این نیز ذکر شد، طیف تندروی اصلاح طلب نه جنبه شکست در انتخابات را دارد و نه جنبه پیروزی در انتخابات.