سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** دولت رئیسی نباید آواربرداری را اینقدر کِش می داد!
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «لحن انتقادهای مجلس از دولت صریح تر شد» نوشت: «دولت سیزدهم و مجلس یازدهم با وعده بهبود وضع معیشتی و برنامه اقتصادی مدون برای تغییر شرایط روی کارآمدند و شعارهایی در همین خصوص سر دادند. اما آنچه از وضعیت اقتصادی و معیشتی امروز جامعه روایت میشود چیزی نیست که با شعارها و وعدههای داده شده مطابقت داشته باشد. یکسال و اندی و از روی کارآمدن مجلس و قریب به ۴ ماه از روی کارآمدن دولت گذشته اما شرایط نه تنها نسبت به گذشته بهتر نشده بلکه شاهد افزایش قیمتها و بغرنجتر شدن وضع معیشت مردم نیز بودهایم».
در ادامه این مطلب آمده است: «امری که امروز باعث شده صدای مجلس نیز درآید و نمایندگان در نطقهای خود عملکرد اقتصادی دولت را مورد نقد قرار دهند و خواستار پاسخگویی وزرا باشند. گرچه خود مجلس نیز باید نسبت به وعدههای داده شده پاسخگو باشد اما همین که عدهای از نمایندگان در مجلس حضور دارند و دنبال حمایت صرف از دولت نیستند و اشکالات و کمکاریها را گوشزد میکنند جای امیدواری دارد. باید دید با عملکرد دولت در ماههای باقی مانده تا پایان سال جاری و تغییر و تحولهای پیرامونی وضع معیشت مردم بهبود پیدا میکند یا روال به همینگونه ادامه خواهد یافت».
همچنین روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «برای اصولگرایان، خیلی زود دیر شد» نوشت: «آنچه حالا در میانه پنجمین ماه فعالیت دولت سیزدهم و درحالیکه هنوز ۶ ماهه نخست عمر دولت به پایان نرسیده، اینجا و آنجا به گوش میرسد گلایههایی است که نسبت به اجرایی نشدن همان وعدههای انتخاباتی رییسی و آنچه وزیران و اعضای دولت در جریان برگزاری جلسات رایاعتماد عنوان کردند، مطرح میشود. گلایههایی که البته به جز این، از جنبهای دیگر نیز محلتامل است و آن، اینکه از سوی جریانها و گروهی از نیروهای سیاسی مطرح شده و میشود که به جناح راست و جریان اصولگرا منتسبند و به عنوان حامیان انتخاباتی ابراهیم رییسی شناخته میشوند».
جریانی که در دولت روحانی مدعی بود که آواربرداری از دولت قبلی حداقل ۱۶ سال زمان می برد، حالا مدعی است که چرا دولت رئیسی در ظرف مدت ۳ الی ۴ ماه، آواربرداری را به اتمام نرسانده است.
به این آمارها توجه کنید: در سه دهه اخیر، دولت روحانی بالاترین نرخ تورم انتقالی را به دولت بعد از خود تحویل داده است. در دولت روحانی ضریب جینی به عنوان شاخص شکاف طبقاتی از ۳۶۵ هزارم در سال ۱۳۹۱ به ۴۰۰ هزارم در سال ۱۳۹۹ رسید یعنی افزایش ۹.۵ درصدی شکاف طبقاتی در دولت روحانی رخ داده است که بالاترین میزان در دهههای اخیر است.
در دولت روحانی اقتصاد کشور چهار بار با رشد منفی مواجه شده و درمجموع رشد اقتصادی را در هشتسال گذشته به حدود صفر رساند. این برای اولینبار است که در سهدهه اخیر چنین دوران طولانی رشد منفی اقتصادی در کشورمان بهوقوع پیوسته است.
دولت روحانی بخش زیادی از منابع مورد نیاز برای اداره کشور در سال های اخیر را با استقراض از صندوق توسعه ملی، بانک مرکزی و همچنین انتشار اوراق مالی تامین کرد. همین استراتژی دولت روحانی موجب شد تا بخش قابل توجهی از هزینه اداره کشور در ۲ یا ۳ سال اخیر به دولت بعدی منتقل شود یعنی آن دولت در ابتدای شروع فعالیتش بدهی عظیمی داشته باشد؛ اتفاقی که در سه دهه اخیر بی سابقه بوده است.
آقای رئیسی- ۱۴ آذر ۱۴۰۰- در گفت و گوی زنده تلویزیونی تاکید کرد: «دولت علاوه بر هزینه هایی که دارد فاکتورهایی از دولت قبل وجود دارد یعنی هزینه ها از قبل شده است و اکنون دولت باید پرداخت کند، یعنی ماهانه ۱۰ هزار میلیارد تومان این بدهی ها پرداخت میشود».
حالا جریان اصلاح طلب به عنوان بانی اصلی کارنامه دولت قبل و بانی اصلی مشکلات موجود، ژست طلبکار به خود گرفته و مدعی است که چرا دولت و مجلس آواربرداری از دولت روحانی را کش می دهند.
جالب اینجاست که این طیف حتی مدعی شده است که در دولت رئیسی نسبت به دولت روحانی وضع بدتر شده است. گویا اقدامات دولت و از جمله کوتاه شدن دست دلالان و واسطه گران، برای اصلاح طلبان مصداق بدتر شدن اوضاع است!
** آموزش «دیپلماسی عزتمندانه» به روش اصلاح طلبان
روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان «سردرگمی ملت» به قلم «مصطفی هاشمی طبا» معاون رئیس جمهور در دولت هاشمی رفسنجانی و نامزد انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۶ که با این که از نامزدی انصراف نداد، اعلام کرد که خودش به روحانی رای می دهد، نوشت: «مقام معظم رهبری روابط خارجی را به شرط حکمت و عزت ایران خواستار شدهاند، اما امروز تصاویری که از ملاقاتهای خارجی ازجمله ملاقات رئیس مجلس با رئیسجمهور ترکیه منتشر میشود و نیز ذوقزدگی از سفر یک مقام امارات به ایران که اسرائیل را به خلیج فارس آورده است، ما را از آینده روابط خارجی مأیوس میکند».
در ادامه این مطلب آمده است: «اگر قرار است در برابر اذناب استکبار چنین باشیم، چه بهتر که در مقابل خود استکبار کوتاه بیاییم تا شاید برخی مسائلمان حلوفصل شود. البته به شرطی که اولویت مسائلمان را درک کرده و تشخیص دهیم».
همین مانده که جریان اصلاح طلب و طیف غربگرا، از دیپلماسی عزتمندانه سخن گفته و دیگران را به آن توصیه کند. نشان به آن نشان که نویسنده یادداشت مذکور توصیه کرده که «اگر قرار است در برابر اذناب استکبار چنین باشیم، چه بهتر که در مقابل خود استکبار کوتاه بیاییم تا شاید برخی مسائلمان حلوفصل شود»!
در هفته های گذشته یک مقام ارشد اماراتی به ایران سفر کرد. این سفر خشم مقامات اسرائیلی را در پی داشت. سوال اینجاست که چرا هروقت جیغ مقامات اسرائیلی بلند می شود، در این سو نیز اعتراض افراطیون اصلاح طلب نیز شنیده می شود!؟ این چه اشتراکی است!؟
گویا جریان اصلاح طلب از اینکه وزیر امور خارجه دولت رئیسی در مقابل حکام منطقه زانو نزده، و یا از اینکه رئیس جمهور در در مقابل طرف اروپایی از موضع ضعف روبرو نشده، دلخور و عصبانی هستند.
در دولت قبل، وزیر امور خارجه گفته بود «آمریکا می تواند تنها با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را نابود کند»! آیا این موضعگیری نشان دهنده عزت، حکمت و مصلحت بود!؟
بهتر است جریان اصلاح طلب بجای ژست «آموزش دیپلماسی»، برای خدمت به مردم «جزوه عبرت های دیپلماسی» را که نتیجه عملکردش است را منتشر و در اختیار عموم قرار دهد.