به گزارش مشرق، باور آمریکاییها به اینکه کشورشان، کشوری استثنایی است، شاید در حال حاضر به بدترین معنای ممکن تعبیر شود: هیچ کشور غربی دیگری در حال حاضر با خطر «فروپاشی دموکراتیک» مواجه نیست.
به گزارش «وُکس»، ۶ ژانویه ۲۰۲۱ باید به عنوان نقطهای محوری در تاریخ آمریکا در نظر گرفته شود.
شورش علیه کنگره، نقطه اوج خشونت آمیز جنگ «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا و متحدانش بر سر مشروعیت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بود که میتوانست اعضای حزب جمهوریخواه، حزب متبوع «ترامپ» را به ورطه استعفا بکشاند.
اختلاف بر سر تقلبی یا درست بودن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا، ریشه در سطح شدید دوقطبی سیاسی در آمریکا دارد که جامعه را به اردوگاههای بی اعتماد «ما در برابر آنها» تبدیل کرده است.
یک استاد دانشگاه ایالتی «جورجیا» از این موضوع با عنوان «قطب بندی مخرب» یاد میکند.
براساس بررسیهای انجام شده از وضعیت قطبش سیاسی در آمریکا از سال ۱۹۵۰ تاکنون، هیچ دورهای در تاریخ معاصر آمریکا، به اندازه آمریکای سالهای اخیر، قطبی سازی مخرب را تجربه نکرده است.
این یافته، به پرسشی مهم منجر میشود؛ کشور عمیقا ورشکسته آمریکا در چه مسیری قرار گرفته است؟
تحقیقات دانشگاهی در رابطه با دموکراسی، قطبی شدن و منازعههای اجتماعی، نشان میدهد که آمریکا دستکم در کوتاه مدت با رقابتهای شدید انتخاباتی که مشروعیتش از سمت نامزد بازنده زیر سوال میرود، تظاهرات گسترده خیابانی، کنگره فلج شده و حتی خشونت کُشنده میان حزبی مواجه خواهد شد.
محققان دانشگاهی حتی درباره شورشی ۱۰ برابر بزرگتر از شورش ۲۰۲۰ علیه کنگره، هشدار دادند.
البته پیش بینی بلندمدت در این باره هم به حکومت تک حزبی جمهوریخواهان و تبدیل آمریکا به کشوری با سیستم اقتدارگرا در همه چیز جز نام اشاره میکند.
برخی دیگر نیز در مورد بازگشت آمریکا به دوره جنگ سردی اش هشدار دادند؛ البته در این صورت دموکراتها در راس قدرت خواهند بود.
ناکارآمدی آمریکا تا حد زیادی ناشی از سیستم سیاسی منسوخ شدهای است که انگیزههایی برای درگیری شدید حزبی و بن بست قانونی ایجاد میکند؛ این سیستم به نقطه فروپاشی نزدیک شده است.
آن چه فروپاشی این سیستم را محتملتر میکند، درگیریهای مرگباری است که در آمریکا رخ داده است و انحراف بیشتر آمریکا در مسیر خطرناک فورانهای سیاسی و بدتر شدن اوضاع را سبب شود.
«باربارا والتر»، استاد دانشگاه «کالیفرنیا»، بر این باور است که در دهه اخیر، نشانههای هشداردهنده بی ثباتی را که آغازگر جنگهای داخلی هستند، در آمریکا مشاهده کرد.
به باور وی، جنگ داخلی محتمل در آمریکا، دربردارنده موجی از بمبگذاریها در ساختمانهای ایالتی توسط سفیدبرترپنداران خواهد بود؛ در این حالت، خشونت سیاسی قابل توجهی غیرنظامیان را به وحشت و جانشان را به خطر میاندازد.
نکته مهم این که، از سال ۲۰۰۸ تاکنون عضویت در سازمانها و گروههای شبه نظامی افراطی راست در آمریکا افزایش یافته است.
در ماه می ۲۰۲۱، دادستان کل و وزیر امنیت داخلی آمریکا شهادت دادند که سفیدبرتر پنداری بزرگترین تهدید داخلی آمریکاست؛ چرا که یکی از معیارهای علمی برجسته در مورد فروپاشی دموکراسی و حرکت به سمت جنگ داخلی در آمریکا مشاهده شده است؛ احزاب سیاسی به طور فزایندهای براساس خطوط نژادی، مذهبی و جغرافیایی تقسیم شده اند.
البته برخی از کارشناسان میگویند اگر یک کارزار بمبگذاری سراسری تمام عیار رخ ندهد، همچنان جنگ داخلی با حمله اوباش به ساختمانهای دولتی، شورش و نزاع خیابانی در چارچوب ایده «گرگ تنها» قابل تصور است.
آمریکا در مسیری قرار دارد که در آن بی اعتمادی به نهادهای سیاسی افزایش یافته، خشونت علیه دولت تا حدی مجاز دانسته میشود، مشروعیت انتخابات زیر سوال رفته، کنگره تضعیف شده، اختلافهای حزبی بر همه عرصهها سایه انداخته، شکافها بر سر نژاد و هویت افزایش یافته، ...
همه موارد مذکور دلایل خوبی برای بدبینی به آینده آمریکا هستند؛ از این رو، سالهای آینده برای آمریکا سالهایی با ترکیب تیراندازیهای جمعی به صورت انفرادی، درگیریهای خیابانی، تظاهرات منجر به خشونت و اختلالهای سیاسی و اجتماعی بزرگ خواهند بود.
سیستم سیاسی آمریکا ورشکسته است و ظاهرا ظرفیت عادی برای ترمیم را نیز ندارد.