به گزارش مشرق، ایران و عربستان با وجود همه اشتراکات و چالشهایی که با هم در عرصه بینالمللی داشتند روابط پر فراز و نشینی را طی کردند و این تعاملات سیاسی همچنان ادامه داشت تا اینکه در پی تعرض به سفارت عربستان در سال ۹۴، سعودیها در دی ماه همان سال اعلام کردند که روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کردند. از این تاریخ به بعد نوع مواجه میان دو کشور عمدتا تنشبرانگیز بود و این تیرگی روابط تا چند ماه اخیر تداوم داشت اما بهواسطه برخی تحولات در منطقه خلیجفارس و همچنین رویکرد جدید ایالات متحده مبنی بر خروج از خاورمیانه و گرفتاری عربستان در مساله چالشبرانگیز یمن، سعودیها به این نتیجه رسیدند که ادامه تنش با جمهوری اسلامی ایران در مسائل منطقهای راه چاره نیست و در پی چند تماس دیپلماتیک و حضور برخی مقامات عراقی و عمانی به عنوان میانجی، دیروز رحیمی جهانآبادی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی خبر داد که مقدمات بازگشایی سفارتخانههای ایران و عربستان مهیا شدهاست. در همین زمینه محمدرضا نوریشاهرودی، سفیر پیشین جمهوری اسلامی در عربستان (۱۳۷۹ ــ ۱۳۷۵) با اشاره به وجود اشتراکات و ظرفیتهای مختلف میان دو کشور، برقراری روابط میان ایران و عربستان را به نفع ملتها و دولتهای این دو کشور، منطقه و خاورمیانه و کل جهان اسلام دانست.
با توجه به قطع روابط میان ایران و عربستان این دو کشور برای برقراری مجدد تعاملات سیاسی باید به چه پیشنیازهایی توجه کنند؟
عربستان سعودی همسایه ما است و از امکانات فراوانی برای گسترش روابط برخوردار است و البته در راس همه آنها نگاههای عاشق میلیونهای ایرانی به سرزمین وحی و مدینه منوره و مکه مکرمه است. بنابراین با وجود کدورتهایی که در زمینه سیاسی تاکنون پیش آمده اما هیچگاه امکان جدایی میان دو ملت ایران و عربستان به دلیل وجود خانه خدا در هیچ مقطعی متصور نبود. بالاخره در دنیای سیاست و عرصههای بینالمللی همواره امکان بروز اختلاف میان دولتها وجود دارد اما با رفع این کدورتها میتوان زمینه برقراری ارتباط مجدد را فراهم کرد. واقعیت آن است در عرصه سیاست خارجی مبنا و معیار برای برطرف کردن بسیاری از چالشها از مسیر دپیلماسی فعال و پویا میگذرد و دستگاه سیاست خارجی دو کشور باید تلاش کنند که تعاملات موجود را از حالت شکننده و منفعل خارج و به سمت روابط دوجانبه پیش ببرند. در دنیا امروز هر کدام از کشورها بهخصوص همسایگان و کشورهای همجوار به همدیگر نیاز دارند. عربستان سعودی بهعنوان یکی از کشورهای تاثیرگذار منطقه و همچنین دنیای عرب برای برقراری امنیت در غرب آسیا و همچنین منطقه خلیجفارس به وجود ایران نیازمند است و بسط روابط خوب، صحیح، عمیق، ثابت و پایدار میان ایران و عربستان علاوه بر نفعی که به دولت و ملت دو کشور میرساند حتما در عرصه جهانی و بینالمللی تاثیرگذار است.
تاثیر جهانی روابط ایران و عربستان چیست و آیا در گذشته مواردی هم بوده که با تعامل موثر میان دو کشور، دیگر کشورها هم تحت تاثیر قرار بگیرند؟
در مقطعی از تاریخ اوپک قرار بر این شد میزان تولید نفت در جهان به دو میلیون بشکه برسد و طبعا این مساله روی قیمتها تاثیر میگذاشت. به هر صورت بخش زیادی از اقتصاد ایران و عربستان متکی به فروش نفت است و اگر قیمتها سیر نزولی را پیدا میکرد مساله معیشت مردم تحت تاثیر قرار میگرفت. مقامات سیاسی دو کشور در این زمینه به فکر چاره افتادند و مدت طولانی پیرامون این موضوع گفتوگو کردند و در نهایت در همان شب اعلام توافق، نتیجه این شد که قیمت نفت از ۱۲دلار به ۳۰دلار رسید و مرحله به مرحله سیر صعودی پیدا کرد و علاوه بر افزایش درآمدهای دو کشور، برخی کشورهای گرفتار و کم برخوردار مثل ونزوئلا هم توانستند برنامهریزی بهتری روی اقتصاد خود داشته باشند. به تبع آن کشورهای عرب منطقه و بهطور کل جهان اسلام هم از درآمد چندبرابری برخوردار شدند.
این مساله یکی از نمونههای موفق تاثیرگذاری روابط دو کشور در منطقه و عرصههای بینالمللی بود و دیدیم که به واسطه یک توافق دوجانبه نفع آن به جهان اسلام هم رسید. بنابراین اگر این دو کشور روابط حسنهای با هم برقرار کنند حتما منطقه و دولتها و ملتهای اسلامی و غیراسلامی هم از آن بهره فراوان خواهند برد.
علاوه بر جنبههای سیاسی و امنیتی ایران و عربستان از چه ظرفیتهای دیگری در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای گسترش روابط برخوردارند.
ایران تولیدکننده بسیاری از لوازم مصرفی و غذایی است و این مزیت را دارد که این محصولات را با قیمت ارزان در اختیار دیگر کشورها قرار دهد. ما زمینههای فراوانی برای توسعه تجاری در عربستانسعودی داریم و اگر مدیریت خوبی صورت گیرد میتوانیم سطح روابط تجاری و بازرگانی با عربستان را افزایش دهیم. در زمانی که دو کشور با هم رابطه سیاسی داشتند محصولات غذایی ما به عربستان صادر میشد و آنها مشتریهای خوبی برای فرآوردههای ما بودند. از سوی دیگر این نکته هم حائز اهمیت است که به واسطه سفرهای زیارتی مثل عمره و حج تمتع بسیاری از مسلمانان از نقاط مختلف دنیا به عربستان میآیند و طبعا تامین منابع غذایی و مصرفی آنها ضروری است. در چنین شرایطی با توجه به قیمت مناسب محصولات غذایی ایران، کشورمان میتواند تامینکننده خوبی برای این منابع باشد. همچنین عربستان نیازمند تامین آبآشامیدنی است و شرکتهای آبمعدنی ایران میتوانند سرمایهگذاری خوبی در این کشور داشته باشند. از سوی دیگر ایران میتواند صادرکننده مهم لوازم بهداشتی به عربستان باشد. این کشور به دلیل برخورداری از منابع مالی زیاد بازار خوبی برای محصولات ایران است و قطع روابط سیاسی، ارتباط تجاری را به صفر رسانده است. ایران این ظرفیت را دارد که اقلامی مثل ماشینآلات، تجهیزات مکانیکی و برقی، کشتی و قایق، سازههای دریایی، دارو، آهن، فولاد، سوخت معدنی و روغنهای معدنی، تجهیزاتپزشکی، سنگها و مواد پلاستیکی، فرش و برخی دیگر از کالاهای سنتی کشورمان را به عربستان صادر کند. این موارد زمینه گستردهای را برای روابط تجاری و بازرگانی میان ایران و عربستان فراهم میکند. همچنین ما میتوانیم در حوزه پتروشیمی با عربستان همکاری کنیم. موضوع نفت هم همانطور که گفته شد میتواند یکی از مهمترین محورهای تعامل میان ایران و عربستان باشد. بنابراین نباید از این ظرفیتها غافل بود و امید است که در آینده با بسط روابط سیاسی و بازگشایی سفارتخانهها این امکان برای سرمایهگذاران و تولیدکنندگان ایرانی فراهم شود تا بتوانند از بازارهای عربستان به بهترین نحو ممکن استفاده کنند.
بعد از قطع روابط سیاسی و حتی تا پیش از آن، عربستان امید داشت که با تکیه بر حضور آمریکا در منطقه تاثیرگذاری بیشتری در تحولات بینالمللی داشته باشد اما رویکرد جدید آمریکا خروج از منطقه خاورمیانه است. آیا این مساله هم میتواند یکی از عوامل توجه عربستان به برقراری مجدد با ایران باشد؟
ما همواره شاهد نفوذ آمریکا در عربستان بودیم و این روند را حتی درحالحاضر هم میببینم و به عبارت دیگر نفوذ آمریکاییها بر این کشور با شدت و ضعفهایی همواره تداوم داشته است. البته تجربه ثابت کرده که هرگاه روابط میان ایران و عربستان ارتقا پیدا میکند نفوذ آمریکا هم بهنسبت کمتر میشود. نمونه روشن آن برگزاری کنفرانس کشورهای اسلامی در تهران در سال ۷۶ است.
در آن زمان آمریکاییها مخالف برگزاری این کنفرانس در ایران بودند و این مساله را به مقامات عربستانی هم متذکر شدند و از آنها خواستند از حضور در این کنفرانس خودداری کنند و آنها متوسل به حربه تهدید هم شدند. حتی مشاور پادشاه عربستان به من گفت ما در آن مقطع به مدت یک هفته تلفنها را قطع کرده بودیم تا آمریکاییها به ما زنگ نزنند و ما هم تصمیم گرفتیم در عالیترین سطح به تهران سفر و در کنفرانس اسلامی شرکت کنیم. البته همین اتفاق هم افتاد و ما شاهد برگزاری کنفرانس موفقی در تهران با شرکت بیشتر سران کشورهای اسلامی و مقامات عالیرتبه ۵۵ کشور مسلمان بودیم. بنابراین معتقدم ارتقای روابط میان دو کشور حتی در روند نفوذ نیروهای فرامنطقهای را تا حدود زیادی تحت تاثیر قرار خواهد داد.
به نظر میرسد مساله یمن هم به عنوان یکی از محورهای گفتوگو میان ایران و عربستان باشد و سعودیها امید دارند بهواسطه میانجیگری جمهوری اسلامی، عربستان از باتلاق یمن رهایی پیدا کند. نظر شما چیست؟
بدون شک ما با سعودیها بر سر مساله یمن اختلاف نظر داریم و حضور پرمساله عربستان در یمن را از خطاهای بزرگ و نابخشودنی و استراتژیکی سعودیها میدانیم. عربستان طی این سالها اگر چه امید داشت با همراه کردن برخی کشورها از پاکستان گرفته تا مصر و مغرب طی دو هفته بتواند نیروهای یمنی را به عقب براند و حتی در این مسیر تلاش کردند با به راه انداختن یک اتئلاف منطقهای، نبرد موجود در یمن را جلوهای از منازعه میان شیعه و سنی ببخشد اما در نهایت در اجرای این پروژه ناکام ماند و طبیعتا این انتظار را دارد که جمهوری اسلامی ایران از ظرفیتهای خود برای میانجیگری میان عربستان و مردم یمن استفاده کند. واقعیت آن است ایران هم میتواند از ظرفیتهای خود استفاده کند اما در عین حال باید دانست یمنیها نیروهای مستقل و در عین مبارزی هستند و البته تنها راهحل عربستان برای رهایی از این بحران تن دادن به مذاکرات و گفتوگوهاست.