به گزارش مشرق، خبرنامه دانشجویان ایران نوشت:
این روزها و در این آشفته بازار سینمای ایران که پر است از آثار بیهویت و پوچ و سخیف، اگر توانستید از "پس کوچههای شمرون" عبور کنید و در "آزمایشگاه" گیر نیفتید و یا در "قفس طلایی" اسیر نشوید میتوانید به یک اثر ارزشمند و دغدغهمند در زمینه سینمای انقلاب و دفاع مقدس برسید با نام "شور شیرین". تازه آنوقت است که باید خیلی خوش شانس باشید که 4-5 نفری مثل شما برای دیدن آن فیلم به سینما آمده باشند تا فیلم سر وقت اکران باشه و الا باید به خاطر به حد نصاب نرسیدن تعداد تماشاگرای فیلم از خیر تماشای فیلم گذشت.
این چند سطر بالا تنها گوشهای از واقعیت اوضاع نابسامان اکران فیلمهای قابل توجه و ارزشی سینمای ما میباشد. بهطوریکه بعد از اختصاص دادن یکی از بدترین زمانهای اکران یعنی درست زمان امتحانات مدارس و دانشگاهها به بهترین فیلم جشنواره امسال فیلم فجر یعنی "روزهای زندگی" این بار نوبت به فیلم دیگری در ژانر دفاع مقدس است تا دچار این بی تدبیری و سیاستهای نادرست و سلیقهای مدیریت سینمایی کشور شود و علاوه بر اختصاص دادن زمان نامناسب برای اکران این فیلم، با محدودیت اکران در سینماها نیز مواجه شود. حال تبلیغات تلویزیونی این فیلم در مقابل رپرتاژ تبلیغاتی صداوسیما برای یک فیلم از سینمای سخیف به کنار...
فیلم سینمایی "شور شیرین" پنجمين فيلم بلند جواد اردکانی و دومین اثر سینمایی در کارنامه فیلمسازی وی بعد از فیلم "به کبودی یاس" میباشد که در مورد زندگی فرماندهان دفاع مقدس ساخته شده است. اردکانی پس از آنکه در فیلم قبلی خود زندگی یکی از فرماندهان مخلص و گمنام دفاع مقدس یعنی "شهید عبدالحسین برونسی" را به تصویر کشید اینبار در "شور شیرین" سراغ گوشههایی از زندگی فرمانده لشکر ویژه شهدا "شهید محمود کاوه" رفته است.
فيلمنامه «شور شيرين» در مدت يک سال تحقيقات گسترده جواد اردکاني به نگارش در آمده و توانسته به طور جامع و کامل ويژگيهاي متفاوت کردستان در فاصله سالهاي 60-59 را که شهيد کاوه در آنجا حضور داشت، تصوير کند. کرمانشاه و مشهد مقدس از لوکيشنهاي اصلي اين اثر سينمايي در ژانر دفاع مقدس بودند.
تِم اصلی و محوریت داستان فیلم در مورد برههای از اوایل تاریخ انقلاب اسلامی و حوادث اشغال کردستان و مخصوصاً منطقه بوکان و سقز توسط ضد انقلاب و حزب منحله دموکرات و باز پسگیری آن توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و به فرماندهی محمود کاوه میباشد.
کارگردان با استفاده از فضاسازی خوب و روایت قوی و دقیقی که در مورد جنایات ضد انقلاب در مناطق مرزی دارد توانسته است گوشههایی از حوادث آن روزهای کردستان با محوریت قرار دادن منطقه بوکان و همچنین حزب دموکرات را به تصویر کشد. بهطوری که شاید بتوان "شور شیرین" را از معدود فیلمهایی دانست که به روایتگری این برهه از تاریخ انقلاب اسلامی پرداخته است. حوادث تلخ و دردناکی که پیش از این در زمینه آثار داستانی ما کم و بیش به آن پرداخته شده است و کتاب "نورالدین پسر ایران" یکی از بهترین آثار در این زمینه است.
اگر بخواهیم از لحاظ شخصیتپردازی و فیلمنامه این فیلم را مورد بررسی قرار دهیم به همان مشکل اصلی سینمای ایران یعنی ضعف فیلمنامهنویسی میرسیم. اصلیترین و بارزترین ضعف هم مربوط به شخصیتپردازی نقش اول داستان و فیلم یعنی شخصیت "شهید محمود کاوه" میباشد. کارگردان سعی نموده است تا با استفاده از فردی که از لحاظ فیزیکی و ظاهری بیشترین تشابه را به شهید کاوه دارد زمینههای همزادپنداری بیشتر با این کاراکتر را برای مخاطب فراهم کند غافل از اینکه به دلیل عدم پرداخت دقیق و جزئی فیلمنامه به ابعاد شخصیت حقیقی شهید کاوه همچون خصوصیات فردی و اجتماعی این شهید در موقعیتهای مختلف و روابط او با دیگر شخصیتها و کاراکترهای موجود در داستان فیلم، امکان برقراری ارتباط با این کاراکتر برای مخاطب به خوبی فراهم نمیشود. جدا از اینکه در بعضی از سکانسها بازیهای بعضاً مصنوعی و همچنین دیالوگهای پرتکلف این بازیگر به عدم ایجاد این رابطه کمک کرده است.
فقط در چند سکانس محدود و آن هم به طور ضعیف شاهد حضور اثرگذار شهید کاوه در فیلم هستیم. از جمله صحنه فوتبال بازیکردن تعدادی از پاسداران یا سکانس به اسارت گرفتن یکی از سرکردههای حزب دموکرات و همچنین سکانس پایانی فیلم که مربوط به معاوضه یکی از سرکردههای ضد انقلاب با تعدادی از مردم اسیر شده میباشد. در دیگر صحنههای فیلم جای فرماندهای جوان و با درایت و تیزهوش و قدرت فرماندهی او خالی میباشد. به طوری که شاید بتوان گفت فیلم روایتگر برههای از زندگی یک فرمانده عادی در زمان ابتدای انقلاب است و نه روایتگر زندگی شهید کاوه با ویژگیهای خاص خودش.
یکی دیگر از نکات فیلم که به نظر نگارنده به فیلم آسیب وارد نموده است استفاده کارگردان از یک بازیگر معروف و با سابقه به نام رضا رویگری در کنار بازیگری میباشد که برای اولین بار و آن هم در نقش حساس شهید کاوه جلوی دوربین میرود. آسیب اصلی این کار در این است بیشتر داستان اصلی فیلم حول شخصیت رضا رویگری در فیلم میگذرد و توجه بیش از حد به این شخصیت در فیلمنامه باعث مغفول ماندن از شخصیت اصلی فیلم و عدم پرداخت صحیح به شخصیتپردازی وی در فیلم شده است.
با تمام نقایص موجود، سکانسهای خوب و زیبایی در فیلم وجود دارد که برای خلق آنها باید به کارگردان تبریک گفت. سکانس تلخ به آتش کشیدهشدن مسجد روستا و کشتهشدن ماموستای روستا توسط ضد انقلاب، همچنین صحنههای به اسارت گرفتن خانوادههای مردم کرد که حکایتگر گوشههای تلخ ولی حقیقی از تاریخ انقلاب میباشد، سکانسهای مربوط به حمله شبانه ضد انقلاب به پایگاه سپاه پاسداران در منطقه و عدم فرستادن نیروهای کمکی از طرف مقامات بالا برای پاسداران که به طور مشخص با دستور بنی صدر انجام میگرفت و صحنههای دردناک بریدن سر پاسداران و همچنین قتل دست جمعی فرمانده آنان توسط حزب دموکرات از دیگر صحنههایی است که با هنرمندی و با فیلمبرداری خوب و تدوین زیبا توسط کارگردان به نمایش در آمده است.
امید است که در روند ساخت فیلمهایی در مورد زندگی فرماندهان شهید 8 سال دفاع مقدس تحقیقات دقیقتری در مورد ابعاد زندگی آنان صورت گیرد و با استفاده از منابع بیشتری به شخصیت آن بزرگان پرداخته شود تا بتوان شاهد خلق آثار فاخر و درخور شأن این عزیزان در عالم سینما بود.
فیلم سینمایی "شور شیرین" پنجمين فيلم بلند جواد اردکانی و دومین اثر سینمایی در کارنامه فیلمسازی وی بعد از فیلم "به کبودی یاس" میباشد که در مورد زندگی فرماندهان دفاع مقدس ساخته شده است. اردکانی پس از آنکه در فیلم قبلی خود زندگی یکی از فرماندهان مخلص و گمنام دفاع مقدس یعنی "شهید عبدالحسین برونسی" را به تصویر کشید اینبار در "شور شیرین" سراغ گوشههایی از زندگی فرمانده لشکر ویژه شهدا "شهید محمود کاوه" رفته است.