سرویس جهان مشرق - اگرچه جو بایدن در تبلیغات انتخاباتیاش وعدهی توسل به دیپلماسی برای حل اختلافنظرها با ایران را میداد، اما سیاست فعلی دولتش عملاً تداوم و تشدید سیاستهای دولت سابق آمریکاست. مانند ترامپ، بایدن هم تحریمها را ابزار و اهرمی برای وادار کردن ایران به اعطای امتیازات بیشتر میداند و حاضر نیست با پذیرش اشتباه واشینگتن در خروج یکجانبه از توافق هستهای و لغو تحریمهایی که ترامپ علیه ایران وضع کرد، گام اول را برای احیای برجام بردارد. اگرچه برجام مشکلات عمیقتری هم دارد که شاید آن را محکوم به فنا کنند (از جمله احتمال قریببهیقینِ خروج دوبارهی آمریکا - جزئیات بیشتر)، اما یکی از دلایل اصلی ناکامی در احیای توافق هستهای تا به امروز، عدم وجود عزم جدی در دولت بایدن بوده است. واقعیت این است که همانطور که هیچ چیزی مانعِ خروج ترامپ از برجام نشد، اکنون هم هیچ مانعی مقابل بازگشت بایدن به برجام وجود ندارد.
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، اگر «بخواهد» میتواند با یک امضا، تحریمهای ضدایرانی را لغو و برجام را احیا کند و هیچ مانعی پیش پایش وجود ندارد؛ همانطور که هیچ مانعی سر راه خروج دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، از توافق هستهای فقط با یک امضا وجود نداشت (+)
در همینباره بخوانید:
›› خاورمیانه عاری از سلاح هستهای؛ ابتکاری که میتواند جایگزین برجام شود
مجلهی آمریکایی «نیو ریپابلیک» طی گزارشی تحت عنوان «چرا بایدن دارد اشتباه ترامپ دربارهی ایران را بدتر میکند؟ [۱]» در اینباره بیشتر توضیح داده و مینویسد اینکه ایران و آمریکا الآن در این نقطه و دور از توافق قرار دارند، نتیجهی بزرگترین اشتباه سیاست خارجی بایدن تا به امروز است. آنچه در ادامه میخوانید، متن گزارش نیو ریپابلیک است.
در همینباره بخوانید:
›› سیاستهای بایدن درباره ایران چه تفاوتی با سیاستهای ترامپ دارد؟
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای محافل رسانهای-اندیشکدهای بینالمللی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
اواخر سال گذشته [۲۰۲۱]، توماس فریدمن، نویسندهی نیویورکتایمز، تصمیم دولت ترامپ به خروج از توافق هستهای ایران را «یکی از احمقانهترین، عاقبتنسنجیدهترین و مخربترین تصمیمات امنیت ملی آمریکا در دوران پساجنگ سرد[۲]» توصیف کرد. کم پیش میآید که من [نویسندهی گزارش نیو ریپابلیک] به این شدت با فریدمن موافق باشم؛ اما حرف حق جواب ندارد. خروج ترامپ از توافق هستهای ایران (یا به عبارت رسمیتر «برجام») اقدامی فاجعهبار بود که تهران را به طرز نگرانکنندهای در آستانهی تبدیل شدن به یک قدرت هستهای قرار داد. اما اکنون که سه سال و نیم از آن اتفاق میگذرد، سؤال بزرگتر این است: چرا جو بایدن این وضعیت شوم را تحویل گرفته و آن را بدتر کرده است؟
در همینباره بخوانید:
›› پاسخ کارشناسان آمریکایی-اسرائیلی: اگر مذاکرات شکست بخورد، چه میشود؟
با توجه به اینکه مذاکرات هستهای میان آمریکا و ایران در حال حاضر در مرحلهای قرار گرفتهاند که آنتونی بلینکن، وزیر خارجهی آمریکا، آن را «لحظهی تعیینکننده» میخواند، هنوز امید به حصول توافق میان دو طرف وجود دارد. با این حال، داریم بهسرعت به نقطهی بیبازگشتی نزدیک میشویم که خطر افزایش تنشها و بروز دور جدیدی از جنگ در خاورمیانه را در پی دارد. این در حالی است که بایدن در تبلیغاتش برای انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰، دربارهی تصمیمش در مورد برجام هیچ شکوشبههای باقی نگذاشت. در مقالهای در [پایگاه اینترنتی شبکهی تلویزیونی آمریکایی] سیانان نوشت: «اگر ایران به پایبندی دقیق به توافق هستهای بازگردد، آمریکا به عنوان نقطهی شروعی برای مذاکرات بعدی، دوباره به توافق ملحق میشود[۳].»
در همینباره بخوانید:
بسیاری از تحلیلگران ایرانی انتظار داشتند بایدن بلافاصله پس از روی کار آمدن مجدداً به توافق هستهای بپیوندد، اما بلینکن و «اِیوریل هِینز» مدیر اطلاعات ملی آمریکا، در جلسات بررسی صلاحیتشان در ماه ژانویهی سال گذشته، آب پاکی را روی هرگونه احتمال بازگشت فوری واشینگتن به برجام ریختند[۴]. بایدن به جای بازگشت فوری به توافق، بار دیگر مذاکراتی را با تهران شروع کرد که اکنون، یک سال بعد، همچنان ادامه دارند. و در همین حین، ایران به ساخت بمب بسیار نزدیکتر شده است.
در همینباره بخوانید:
ریشهی مشکل، نسخهی دیپلماتیکِ «اول شما بفرمایید؛ نه، اول شما؛ نه، اول شما» ست. مقامات آمریکایی میگویند اول ایران باید پاسخگوی پیشرفتهایی باشد که در برنامهی هستهایش کرده، و از آنها عقبنشینی کند، تا پس از آن آمریکا تحریمهای تنبیهیای را لغو کند که پرزیدنت ترامپ پس از خروج از توافق در سال ۲۰۱۸، آنها را اعمال کرده بود. از طرف دیگر، مقامات ایرانی میگویند آمریکا باید گام اول را بردارد و تحریمها را لغو کند و داراییهای مالی ایران را آزاد نماید. البته حق، بیشتر با ایرانیهاست. هرچه باشد، آمریکا بود که یکجانبه از برجام خارج شد؛ در حالی که سایر کشورهای عضو این توافق (۱+۵: شامل قدرتهای بزرگ اروپایی بهاضافهی روسیه و چین) در آن باقی ماندند.
از آنجایی که اکثر تحریمهای ضدایرانی مبتنی بر «فرمان اجرایی» [دستوراتی که رئیسجمهور آمریکا طبق اختیارات ریاستجمهوری صادر میکند] هستند، هیچ مانعی برای بازگشت بایدن به توافق ضمن دادن این هشدار [به ایرانیها] وجود نداشت که اگر پیشرفتی در جهت بازگشت ایران به اجرای توافق حاصل نشد، رئیسجمهور آمریکا بهسادگی تحریمها را دوباره اعمال خواهد کرد.
بایدن هم میتواند (مانند ترامپ که با یک امضا از برجام خارج شد) با امضای یک «فرمان اجرایی» تحریمهای ضدایرانی را لغو کند و عملاً گام بلندی در جهت احیای برجام بردارد، اما «جرأت سیاسی» انجام این کار را ندارد (+)
در همینباره بخوانید:
›› سه گام بایدن برای احیای برجام: پذیرش اشتباه، لغو تحریمها، رها کردن مسائل غیرهستهای
وقتی از «جفری لوئیس[۵]» کارشناس [آمریکایی] منع اشاعهی هستهای [و مدیر «برنامهی عدم اشاعه در شرق آسیا» در «مرکز مطالعات عدم اشاعه»] در «مؤسسهی مطالعات بینالملل میدلبری در مونتری» [و کارمند سابق دفتر معاون دستیار سیاستگذاری وزیر دفاع آمریکا]، پرسیدم چرا آمریکا این راهبرد را در پیش نمیگیرد، پاسخی ساده، اما سوزناک، به من داد: «بایدن بزدل است.» و ادامه داد: «اگر دربارهی ایرانیها ریسکی میکرد که شاید جواب میداد و شاید نمیداد، ضربهی سیاسی میخورد؛ اما توپ را هم در زمین ایران میانداخت» و افرادی را در تهران تقویت میکرد که به دنبال توافق بودند. از نظر لوئیس، بایدن میترسید اگر اوایل دولتش اینگونه به نظر بیاید که دارد به تهران امتیاز میدهد، با واکنشهای منفی مواجه شود.
«جفری لوئیس» کارشناس آمریکایی منع اشاعهی هستهای که پیش از این کارمند وزارت دفاع آمریکا نیز بوده، میگوید: «بایدن بزدل است» و به همین خاطر میترسد گامهای لازم برای احیای برجام را بردارد (+)
منابع متعددی که با آنها صحبت کردم، خودداری رئیسجمهور [از بازگشت سریع به برجام] را به عدم تمایل او به عصبانی کردن ایرانستیزها در کنگره نسبت دادند؛ بهویژه «باب منندز» سناتور [دموکرات] ایالت نیوجرسی، که رئیس کمیتهی روابط خارجی سناست. منندز از مدتها قبل با توافق هستهای با ایران مخالف بوده، و درون تیم بایدن این ترس وجود داشت که اگر آمریکا بدون به چنگ آوردن امتیاز از ایران، مجدداً وارد توافق شود، منندز مسیر تأیید صلاحیت نامزدهای تصدی سمت در حوزهی سیاست خارجی دولت را مسدود یا مختل کند.
به عقیدهی «مت داس» مشاور سیاست خارجی برنی سندرز، سناتور ایالت ورمانت، تلاش برای راضی کردن مخالفان توافق با ایران، تلاش برای پیدا کردن نخود سیاه است. «داس» میگوید: «[مخالفان توافق با ایران] به خاطر اینکه توافقِ بدی است از آن متنفر نیستند؛ به خاطر این از آن متنفرند که «توافق با ایران» است. نقطه. دربارهی برجام هیچ اتفاقنظری با ایرانستیزها وجود ندارد که بتوان به آن دست پیدا کرد.»
در همینباره بخوانید:
افراد دیگری که با آنها صحبت کردم، میگویند بخشی از مشکل به پرسنل برمیگردد: قبل از اینکه بقیهی اعضای تیم بایدن در حوزهی ایران توسط سنا تأیید صلاحیت شوند، اعضای شورای امنیت ملی که (نیازی به تأیید صلاحیت سنا نداشتند و) روی سیاست خاورمیانهای دولت بایدن متمرکز بودند (افرادی مانند «برت مکگورک» سفیر سابق آمریکا در عراق) آنچنانکه باید، طرفدار توافق هستهای نبودند.
صرفنظر از اینکه منطق بایدن [برای به تعویق انداختن بازگشت به برجام] چیست، راهبرد او جواب نداده است. مذاکرات یک سال تمام طول کشیده و داریم بهسرعت به یک نقطهی بیبازگشت نزدیک میشویم. همزمان، ایران به توسعهی ظرفیتهای هستهایش ادامه میدهد. طبق گزارش ماه نوامبر [سال ۲۰۲۱] شماری از کارشناسان هستهای بر اساس ارزیابی آخرین دادههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران به اندازهی کافی اورانیوم غنیشده تولید کرده است که بتواند «در عرض کمتر از سه هفته» اورانیوم با غنای مورد نیاز برای ساخت سلاح هستهای تولید کند[۶].
بسیاری از این مسائل، قابلپیشبینی بودند. بهار سال گذشته [در دورهی ریاستجمهوری حسن روحانی در ایران]، تحلیلگرانی که با آنها صحبت کردم، هشدار دادند که اگر آمریکا و ایران فوراً به توافق دست پیدا نکنند، انتخابات ریاستجمهوری ایران در ماه ژوئن [سال ۲۰۲۱، مصادف با خردادماه ۱۴۰۰]، ایرانیهای تندرویی را تقویت خواهد کرد که از مدتها قبل با توافق هستهای مخالفت کردهاند. ابراهیم رئیسی، نامزد تندرو، در این انتخابات پیروز شد و اکنون دقیقاً همان اتفاقی افتاده است که پیشبینی میشد. پس از این انتخابات، مذاکرات ماهها به حالت تعلیق درآمد و زمانی هم که دو طرف به میز مذاکره بازگشتند، بیشترِ وقتشان صرف دعوای دوباره بر سر موضوعاتی شد که دو طرف در مذاکرات بهار سال گذشته بر سر آنها توافق کرده بودند.
یکی از خواستههای اصلی ایران، تعهد آمریکا به عدم تکرار کاری است که ترامپ سال ۲۰۱۸ انجام داد؛ یعنی خروج از توافق. آیتالله خامنهای، رهبر عالی ایران، تابستان سال گذشته گفت: «یک بار توافقها را نقض کردند و کاملاً بیهزینه نقض کردند. الآن هم صریحاً میگویند نمیتوانند تضمین بدهند که دیگر این اتفاق نخواهد افتاد[۷].»
از آنجایی که دولت بایدن کنترلی بر دولت بعدی آمریکا ندارد، نمیتواند چنین تضمینی ارائه دهد. بنابراین طبیعی است ایران به این نتیجه برسد که افزایش ظرفیتهای هستهایش بهتر از امضای توافقی است که رئیسجمهور جمهوریخواه بعدی آمریکا بهسادگی میتواند از آن خارج شود. به اعتقاد «داس»، اگر از دیدگاه ایرانیها به مسئله نگاه کنید، ممکن است شما هم بگویید: «آمریکاییها در این چند سال گذشته، سربهسرِ ما گذاشتند. حالا یک رئیسجمهور جدید در این کشور روی کار آمده. اما آیا میتوانیم به او اعتماد کنیم؟ آیا این رئیسجمهور جدید، سیاستهای خودش را خودش کنترل میکند؟»
در همینباره بخوانید:
به نظر میرسد پاسخ این سؤالها منفی است. به علاوه، «داس» میگوید حتی اگر تحریمها هم همین الآن برداشته شوند، «آیا شرکتها واقعاً به ایران بازخواهند گشت؟ آیا بانکها به این کشور وام میدهند؟» با توجه به تهدید روی کار آمدن یک رئیسجمهور جمهوریخواه (چهبسا خیلی زود، در سال ۲۰۲۵) و اعمال مجدد تحریمها، چه دلیلی دارد ایران حاضر شود این ریسک بزرگ را بکند [که دوباره به توافق بازگردد].
«نخیر. جو بایدن مطلقاً هیچ اختیاری به موجب قانون اساسی ندارد که چنین تعهدی بدهد. تا وقتی توافق با ایران توسط مجلس سنا به عنوان یک معاهده تصویب نشود (که بایدن میداند نخواهد شد) صددرصد قطعی است که هر رئیسجمهور جمهوریخواهی در آینده، آن را پاره خواهد کرد. دوباره [مانند ترامپ].»؛ توئیت «تد کروز» سناتور جمهوریخواه ایالت تگزاس، در واکنش به گزارشی دربارهی تعهد بایدن به عدم خروج مجدد آمریکا از توافق هستهای با ایران (+)
علاوه بر این، به اعتقاد لوئیس، مشکل اعتبار آمریکا، عمیقتر از اینهاست: «تقصیر ایرانیها نیست اگر به این نتیجه برسند که به نفعشان است بمب هستهای داشته باشند. چه دلیلی برای توافق با آمریکاییها باقی مانده است؟ آمریکا هرگز به حرفهایی که میزند عمل نمیکند» ؛ دستکم در حوزه توافقهای هستهایش.
در همینباره بخوانید:
این [نکتهای که لوئیس به آن اشاره میکند]، نکتهای است که به اندازهی کافی به آن پرداخته نشده. سال ۱۹۹۴، آمریکا یک «توافقنامهی چارچوب» را با کرهی شمالی امضا کرد تا برنامهی هستهای این کشور پایان دهد. با این وجود، آمریکا هرگز به تعهدات خود تحت این توافق، از جمله ساخت یک رآکتور هستهای آب سبک و عادیسازی روابط دیپلماتیک، عمل نکرد و پیونگیانگ نیز از توافق خارج شد.
«حتی اگر برجام احیا هم بشود، با توجه به تهدید بازگشت تحریمهای آمریکا در سال ۲۰۲۵ [در صورت روی کار آمدن یک جمهوریخواه] هیچ کمپانی غربیای جرأت نمیکند یک سِنت در ایران سرمایهگذاری کند و هیچ بانک غربیای اقدام به تأمین مالی هیچ معاملهای در ایران نمیکند. یک بار [خوردن فریبِ وعدهی برداشتن تحریمها] کافی بود. ایرانیها این را میدانند.» توئیت «ژرار آرو» سفیر سابق فرانسه در آمریکا (+)
در عراق، اکنون میدانیم که صدام حسین پس از جنگ خلیج فارس برنامهی تسلیحات کشتار جمعیاش را از سر نگرفت و سال ۲۰۰۲ به بازرسان سازمان ملل اجازه داد به کشورش بازگردند. با این وجود، چند ماه بعد، آمریکا به رژیم صدام حمله کرد و آن را سرنگون نمود. در لیبی، معمر قذافی داوطلبانه برنامهی هستهایش را رها کرد، اما این، مانع از حمایت فعالانهی آمریکا از شورشیانی نشد که رژیم او را سرنگون کردند و او را به طرز وحشیانهای کشتند.
و سپس خروج ترامپ از توافق با ایران.
با توجه به این تاریخچه (حتی اگر روابط پرتنش چهلساله میان آمریکا و جمهوری اسلامی ایران را هم در نظر نگیریم) وظیفهی بایدن است که گام اول را [برای بازگشت به برجام] بردارد؛ به جای درخواست امتیازاتِ باز هم بیشتر از تهران. بایدن با خودداری از انجام این وظیفه، برجام را بیشتر تضعیف کرده و موجب شده تا ایران به طور قطع به ساخت بمب هستهای بسیار نزدیکتر شود. بدتر از آن، بایدن با این کار دارد زمینه را برای گرفتار شدن بیشتر دولتش در گرداب سیاستهای منطقه [ی خاورمیانه] فراهم میکند.
در همینباره بخوانید:
›› مجله آمریکایی: بایدن باید در بازگشت به برجام پیشقدم شود
›› اعتراف پایگاه آمریکایی به عقدهی واشینگتن دربارهی ایران
›› اذعان مقامات سابق کاخ سفید به اعتیاد ۴۰ ساله واشینگتن به دشمنی با ایران
یکی از ویژگیهای مشهود سیاست خارجی بایدن تا به امروز، تمایل به عقب کشیدن دستهای آمریکا از خاورمیانه است. تابستان گذشته سربازان آمریکایی را از افغانستان خارج کرد؛ عمدتاً کاری به مناقشهی اعراب و اسرائیل ندارد؛ و دارد سیگنالهای واضحی به این مضمون مخابره میکند که اولویتهای سیاست خارجی آمریکا جای دیگری هستند. با این حال، عدم احیای توافق هستهای با ایران خطر تضعیف این سیاست را به دنبال دارد. هرچه ایران به بمب نزدیکتر شود، خطرات جنگ در منطقه بیشتر خواهد شد؛ عمدتاً در قالب یک حملهی پیشدستانهی احتمالی توسط اسرائیل.
شماری از نیروهای حزبالله زیر بنری با تصویر سید حسن نصرالله دبیرکل این حزب لبنانی و نوشتهای که میگوید: «اگر میدانستید [ظرفیت نظامی امروز ما چیست]... جنگ تموز [که در عرض ۳۳ روز در آن شکست خوردید] به نظرتان پیکنیک میآمد»؛ شمار زیادی از مقامات سابق و کنونی اسرائیلی معتقدند تهران گزینههای زیادی برای انتقامجویی از اسرائیل دارد و بنابراین حمله به تأسیسات هستهای ایران راه خوبی برای مقابله با برنامهی هستهای این کشور نیست (+)
در همینباره بخوانید:
›› ژنرال اسرائیلی: اسرائیل نمیتواند برنامه هستهای ایران را با ابزار نظامی نابود کند
›› مقام سابق اطلاعات ارتش اسرائیل: نمیتوانیم به تأسیسات هستهای ایران حمله کنیم
خطرِ چنین سیاستی برای ایران از آمریکا هم بیشتر است. تحریمهای بینالمللی همچنان اقتصاد این کشور را خفه میکنند؛ و اتفاقاً هرچه این کشور به ساخت بمب نزدیکتر میشود، لغو این تحریمها نیز سختتر میشود. از یک نقطه به بعد، اگر ایران عملاً تبدیل به یک قدرت هستهای شود، آمریکا ممکن است دیگر به این نتیجه برسد که ادامهی مذاکرات، ارزش چندانی ندارد.
هر دو طرف به توافق نیاز دارند؛ و خوشبینیِ محدودی هم وجود دارد که شاید بالأخره بتوانند در دور فعلی مذاکرات به توافق برسند. به قول یکی از افرادی که مذاکرات را از نزدیک دنبال میکند: «مگر راه دیگری هم هست؟» با این وجود، آمریکا و ایران هرگز نباید به این نقطه میرسیدند. اینکه الآن در این نقطه هستند، نتیجهی یکی از بزرگترین اشتباهات جو بایدن در سیاست خارجی تا به امروز است.
در همینباره بخوانید: