کمتر سیاستمدار و اندیشمندی است که تأثیرات شگرف انقلاب اسلامی بر سایر جوامع بشری را انکار کند و بعد از گذشت ۴۳ سال از پیروزی انقلاب اسلامی جنبشهای آزادیبخش ملی به عنوان یکی از ثمرات انقلاب اسلامی توانستهاند منافع نظام سلطه را به خطر انداخته و آزادی و امنیت را برای مناطق تحت نفوذ خود به ارمغان بیاورند. در همین زمینه رهبر معظم انقلاب درباره اثرات انقلاب اسلامی در دیگر کشورها میفرمایند: «مفاهیم انقلاب و مفاهیم اسلام، مثل عطر گلهای بهاری است، هیچ کسی نمیتواند جلوی آن را بگیرد، پخش میشود، همهجا میرود، نسیم روحافزا و روانبخشی است که همهجا را به خودی خود میگیرد.» بخش عربی پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI. IR نیز به مناسبت چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی گفتوگویی با آقای عباس خامهیار، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در لبنان درباره تأثیر انقلاب بر ملتهای منطقه انجام داده است.
علت اصلی علاقهمندی برخی ملتها و نیز شماری از گروهها و جریانهای غیرایرانی به انقلاب به دلیل ویژگیهای شاخص انقلاب اسلامی از جمله اسلامیت، آزادیخواهی، عدالتطلبی و دیگر ویژگیهاست. حال با توجه به این مسئله، آیا انقلاب اسلامی از سوی ملتها، شخصیتها یا گروهها و سازمانهای خارجی و غیرایرانی مورد حمایت قرار گرفت؟
در آن زمان، شرایط به گونهای بود که پس از تحولاتی نظیر فروپاشی امپراتوری عثمانی، شکست اعراب در جنگ با رژیم صهیونیستی، ایجاد بلوکبندیهای گسترده، گسترش لیبرالیسم، کاپیتالیسم و سرمایهداری و نیز گسترش کمونیسم توسط اتحاد جماهیر شوروی که ملتهای مسلمان را هدف قرار داده بود، فضای ناامیدی سراسر جهان اسلام را فراگرفته بود، اما نهایتاً تحولات ایران و انقلاب اسلامی امیدی در دل این ملتها ایجاد کرد. ملتها تصور میکردند خلل و ناامیدی که در جایجای کشورهای اسلامی به وجود آمده است، میتواند توسط انقلاب اسلامی، اندیشههای امام (ره) و انقلابیون ایرانی پُر شود، لذا به صورت جدی، در تمامی حوزهها یک حمایت همهجانبه از انقلاب اسلامی صورت گرفت و ما شاهد خیز بلند جوانان در کشورهای مختلف و ریختن آنها به خیابانها در حمایت از انقلاب اسلامی بودیم. اگر شمال آفریقا را در نظر بگیریم، ما این حمایت را در سودان مشاهده کردیم. این در حالی است که در آن زمان، یک رژیم مستبد تحت رهبری جعفر نمیری بر سودان حکمرانی میکرد. جنبش اسلامگرای سودان که بخشی از جمعیت اخوانالمسلمین بود، آشکارا از انقلاب اسلامی حمایت کرد. کتابهای انقلابیون ایران، روشنفکران و علمای ایران در سودان دستبهدست میگشت، ترجمه و منتشر میشد.
از سوی دیگر، در تونس نیز همین اتفاق افتاد. راشد الغنوشی، نظریهپردازِ شناختهشده در دنیای سیاست و رهبر حزب نهضت تونس و دیگر شخصیتهای این کشور حمایت بسیاری در این زمینه به عمل آوردند. در آن زمان، جنبش الاتجاه الاسلامی که بعدها تبدیل به جمعیت النهضه الاسلامیه شد به شدت از انقلاب اسلامی حمایت کرد. در همین حال، مجله المعرفه که نشردهنده اندیشههای روشنفکران و مذهبیونِ اسلامگرای تونسی بود، مقالات زیادی را به رشته تحریر درآورد. یک مرتبه در پشت جلد نشریه راجع به امام نوشتند: «عمامه لا کالعمائم»، یعنی این عمامه همچون دیگر عمامهها نیست و متفاوت است. خودِ راشد الغنوشی مقالهای به رشته تحریر درآورد و به گونهای از زبانِ پیامبر اکرم (ص) با نوشتن حدیث، امام خمینی (ره) را کاندیدای خلافت مسلمین معرفی کرد. این اقدام بزرگی بود.
در دیگر کشورها نیز وضعیت به همین شکل بود، به عنوان نمونه مصریها در حمایت از انقلاب اسلامی به خیابانها ریختند. جنبش اخوانالمسلمین به عنوان ستون فقرات اسلام سیاسی جوامع اهل سنت و بزرگترین، فراگیرترین و مؤثرترین جریان اسلامگرای جامعه اهل سنت به شدت از انقلاب اسلامی و اندیشههای امام طرفداری کرد و نسبت به گسترش این اندیشه مبادرت ورزید. این حمایتها به ویژه در لبنان جانانه و همگانی بود. شخصیتهای بینظیری همچون فتحی یکن که اندیشمند بزرگ اهل سنت است و نیز شیخ سعید شعبان از انقلاب اسلامی حمایت کردند. شخصیتهای شیعی مانند علامه محمدحسین فضلالله، علامه شیخ شمسالدین و شیخ محمدجواد مغنیه جملگی شخصیتهای بزرگی بودند که اندیشههای امام را بازنشر دادند. در عرصه عمل نیز اولین هیئتی که به ایران آمد، از کویت بود. به محض پیروزی انقلاب اسلامی، هیئت بلندمرتبهای از کویت بهمنظور تبریک پیروزی انقلاب خدمت حضرت امام رفتند. هیئت دیگری متشکل از تمامی طوایف و گروهها اعم از سنی، شیعی و مسیحی، ناسیونالیستها و ملیگراها از لبنان برای تبریک نزد امام رفتند. این به آن معناست که یک حمایت گسترده و بیسابقه از انقلاب اسلامی به عمل آمد. در امریکای لاتین نیز همین اتفاق افتاد و انقلاب به عنوان ادبیات مقاومت و ادبیات الهیات مطرح شد و در آنجا امام (ره) را احیاگر دین خواندند. در فلسطین، انقلاب اسلامی یک بارقه امیدی را به وجود آورد. افزون بر این، در شبهقاره هند، پاکستان، بنگلادش و هندوستان این حمایتها وجود داشت. به نظر من هیچ انقلابی تا این سطح مورد حمایت فراگیر جریانهای مذهبی و فرامذهبی و حتی ناسیونالیسم قرار گرفت.
نقش رسانههای غیرایرانی در حمایت از انقلاب اسلامی را چطور ارزیابی میکنید؟
انقلاب اسلامی در آن زمان یک انقلاب آزادیخواه، ضداستبدادی، ضداستعماری، ضدامپریالیستی و استکبارستیز معرفی شده بود. طبیعتاً تمامی رسانهها اعم از رسانههای دارای گرایش اسلامی از انقلاب اسلامی حمایت کردند، البته در آن زمان، رسانهها به خاطر محدودیتهای موجود کمتر گرایش اسلامی داشتند، اما با این حال، رسانهها در حمایت از انقلاب نقش بزرگی ایفا کردند. السفیر که روزنامه پُرتیراژ و روزنامه اول جهان عرب بود، نقش بزرگی در حمایت از انقلاب اسلامی ایفا کرد. طلال سلمان، سردبیر این روزنامه به پاریس رفت و با امام (ره) ملاقات کرد. او به تهران نیز آمد. این شخصیت لبنانی همواره صفحات بزرگ و مهم السفیر را در اختیار انقلاب اسلامی و انقلابیون قرار میداد. روزنامه راستگرای النهار که یکی از روزنامههای پُرشمار جهان عرب بود، ویژهنامههای خاص و ویژهای را به انقلاب اسلامی اختصاص میداد. برخی از مسئولان و خبرنگاران این روزنامه به پاریس رفتند و با امام (ره) در نوفل لوشاتو مصاحبه کردند. همانطور که پیشتر اشاره کردم، تمامی ارگانهای احزاب و گروههای سیاسی مثل نشریه الطلیعه الاسلامیه، المعرفه، الأمه و المجتمع جملگی نشریههای وابسته به گرایشهای اسلامی در جایجای کشورهای عربی بودند و نقش مهمی در حمایت از انقلاب ایفا کردند.
روزنامههای ترکیه و متعلق به اسلامگرایان نیز این حمایت را به عمل آوردند. رهبر جریان اسلامی ترکیه بزرگترین حمایت را از انقلاب اسلامی به عمل آورد. اساساً میتوان گفت یک حمایت یکپارچه توسط رسانهها از انقلاب اسلامی انجام شد، به گونهای که حتی برخی رسانههای رادیویی آن زمان به رغم وابستگیشان به قدرتهای بزرگ به اجبار مجبور بودند موضع نسبتاً بیطرفانهای را تا جایی که برایشان مقدور بود، اعمال کنند. رادیو لندن عربی و رادیو مونتکارلو که یکی از بزرگترین رادیوهای جهان عرب بود و به دولت فرانسه وابستگی داشت، به عنوان منبعی برای افکار عمومی جهان عرب محسوب میشد و تلاش میکرد تا جایی که امکان داشت و محدودیتها اجازه میداد، به انعکاس اخبار انقلاب اسلامی بپردازد. همین وضعیت در تمامی رسانههای آن زمانِ جبهه پایداری نظیر سوریه، تونس، الجزایر و سودان وجود داشت.
بازتابهای برجسته پیروزی انقلاب اسلامی در سطح منطقه و جهان چگونه بود؟ سفر سران به ایران چه نتایجی را برای انقلاب بهدنبال داشت؟
اولین کشورهایی که در قبال انقلاب اسلامی موضعگیری کردند، کشورهایی بودند که به نحوی با رژیم شاه در تقابل بودند. این کشورها بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نسبت به ارسال پیام تبریک مبادرت ورزیدند. تعداد کشورهای امریکایلاتین بیش از دیگر کشورها بود. در میانِ کشورهای عربی، بیشتر الجزایر، سوریه و لیبی در این زمینه پیشتاز بودند. در سطح مردمی، تقریباً اکثر جوامع اسلامی به ویژه جوامعی که کمتر تحت فشار بودند، هیئتهای بزرگی را به ایران فرستادند و دیدارهایی نیز انجام شد. اولین دیدار شاید به دیدار یاسر عرفات مربوط میشد که به منظور تحویلگرفتن سفارت فلسطین به ایران آمد و این یک پدیده بیسابقه بود. تا آن زمان، فلسطینیان هیچگونه دفتر نمایندگی در هیچیک از نقاط جهان به صورت رسمی نداشتند، بنابراین تبدیل سفارت اسرائیل در مرکزیت تهرانِ آن روز به سفارت و دفتر نمایندگی فلسطین، بازتاب بزرگی در دنیا داشت و مثل توپ صدا کرد.
به این مسئله نیز باید اشاره کنم که تقریباً بدون استثنا تمامی فرهیختگان، شخصیتها و اندیشمندان مسلمان یا به صورت هیئت یا جداگانه یا در قالب کنفرانسهای بزرگی که در آن زمان تحت عنوان کنفرانسهای ائمه جمعه جهان برگزار میشدند، در ایران حضور یافتند و پیروزی انقلاب را تبریک گفتند. در واقع، آنها فضایی را ایجاد کردند که میتوان گفت بدون استثنا تمامی محبان، طرفداران و هواداران فرهیخته انقلاب اسلامی و آزادیخواهان و رهبران مذهبی جملگی هر کدام به یک مناسبت یا بنا بر دعوتی که از پیش هماهنگ میشد، به ایران میآمدند و از نزدیک، پیروزی انقلاب اسلامی را به رهبران و مسئولان ایران تبریک میگفتند، حتی برخی شخصیتها هواپیماهای اختصاصی کرایه میکردند و بهوسیله آنها به ایران میآمدند.
تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی چه پیامهایی را به صهیونیستها و متحدان غربی- عربی آنها مخابره کرد؟
این یک اقدام کاملاً سمبلیک و تأثیرگذار بود و موجب شد تا روحیه فلسطینیان، ملتها، آزادیخواهان و مبارزان ضداستعماری بالا برود.
این رویداد با اقدامات بعدی که امام (ره) انجام دادند نظیر اعلام آخرین جمعه ماه رمضان به عنوان روز قدس و معرفی هفته وحدت، همراه شد. مصوبات مجلس شورای اسلامی در رابطه با حمایت از انتفاضه فلسطینیان در طول سالیان بعد نیز از جمله دیگر حمایتهای انقلاب اسلامی از فلسطین محسوب میشود. این حمایتها تا به امروز نیز به اشکال مختلف ادامه دارد. این مسئله گویای اهداف والای انقلاب اسلامی در قبال مستضعفان و آزادیخواهان و در قبال قبله اول مسلمانان است. اتفاقاً یکی از نکات اساسی که امروز ملتها و اندیشمندان بر اساس آن، انقلاب اسلامی ایران را مورد ارزیابی قرار میدهند و تأکید میکنند که انقلاب اسلامی باثبات است و از اهداف اولیه خود عدول نکرده است، بحث حمایت رهبران و ملت ایران از قدس، از فلسطین و مردم فلسطین است. این یکی از شاقولهای اساسی و سنگ محکی برای انقلاب اسلامی و پایداربودن آن در راستای تحقق اهداف اولیه خود محسوب میشود.
منبع: جوان