به گزارش مشرق، «دانیال معمار» سردبیر روزنامه همشهری طی یادداشتی با عنوان «عصر موشکها نه گفتمانها» نوشت:
جنگ شروع شد. این مهمترین خبری بود که در ۴۸ساعت گذشته در خروجی تمام رسانههای دنیا قرار گرفت. روسیه برخلاف بسیاری از تحلیلها، به اوکراین حمله کرد. همه شبکههای اجتماعی پر شدهاند از خبر و تحلیل و گزارش و عکس و فیلم از جنگ روسیه و اوکراین. اما حداقل در این چند خط بیایید از این خبر فاصله بگیریم. بیایید از زوایای مرسوم به این جنگ نگاه نکنیم. تکلیف این جنگ هم مثل همه جنگهای تاریخ بشریت بهزودی مشخص خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اثر جنگ اوکراین بر رقابت استراتژیک مسکو-واشنگتن
خب، حالا از چه زاویهای نگاه کنیم؟ سالهاست که خیلیها در داخل و خارج به جمهوری اسلامی ایراد میگیرند که چرا اینهمه از بودجه و سرمایه مملکت را صرف افزایش توان نظامی میکند، چرا مزرعه موشکی میسازد، چرا ارتش پهپادی درست میکند، چرا هواپیما و هلیکوپتر جنگنده میسازد، چرا هر چندماه از یک موشک جدید با توانایی بیشتر رونمایی میکند. خب معاندان خارجی که تکلیف و منطقشان مشخص است. آنها چشم دیدن ایران قوی را ندارند. داخلیها هم یا غافل هستند و طوطیوار آنچه دشمنان میگویند تکرار میکنند یا مثل همان معاندان، از اقتدار جمهوری اسلامی دل خوشی ندارند.
اما حالا در اینجای تاریخ که ایستادهایم، داریم با چشم خودمان میبینیم که همین توان موشکی و اقتدار نظامی ما، حصار مستحکمی به دور کشور کشیده است. ایران به لطف همین اقتدار نظامی تبدیل به قلعه مستحکمی شده که هیچ احدی جرأت نمیکند حتی به تعرض به مرزهای این آب و خاک فکر بکند.
امروز چرا اوکراین یک کشور دستوپابسته در مقابل تهاجم روسیه است؟ چون سالها به جای اینکه به فکر ایجاد یک سپر دفاعی برای خود باشد، روی کمک غربیهایی حساب کرد که حالا پشتاش را بیشتر از هر زمان دیگری خالی کردهاند. برای همین هم سفیر اوکراین میگوید بلای امروز اوکراینیها، درس بزرگی برای کشورهایی مثل ایران است که سپر هستهای خود را کنار نگذارند.
بیشتر بخوانید:
ایران در نبرد میان اوکراین و روسیه کجا ایستاده است؟
اگر بپذیریم که امنیت یک کشور، مهمترین نیاز مردم آن کشور است، باید افتخار کنیم که امنیت امروز ما دست خودمان و در قبضه نیروهای مسلح داخلی است. همهجای دنیا اینطور نیست. اوکراین امروز را نگاه کنید؛ امنیتش را سپرد به ناتو، خب حالا دارد نتیجهاش را میبیند. توهم تکیه به دیگران، درسی است که باید از حال و روز اوکراین امروز بگیریم.
به همین مذاکرات اخیر نگاه کنیم. چرا آمریکاییها دائم بهدنبال مذاکره با ایران هستند؟ چرا ابرقدرتهای جهان یک طرف میز نشستهاند و در طرف دیگر ایران؟ فارغ از اینکه این مذاکرات به توافق برسد یا نه، یک چیز عوض نخواهد شد؛ اینکه دشمنان ما فهمیدهاند تنها راه روبهرو شدن با ایران، همین پشت میز نشستن و حرف زدن است. مثل روز روشن است که اگر به غیر از مذاکره، راهحلی برایشان باقی مانده بود، سراغ آن میرفتند. روزگاری موشکهای عراقی به کمک همین غربیها به آسمان تهران هم رسید. اما حالا غربیها محاسبه میکنند، در محاسبه هم ناگزیرند که اقتدار نظامی ایران را حساب کنند، مجبورند ضربه قدرتمندانه سپاه به آمریکاییها در عینالاسد را به یاد بیاورند.
به هرحال هر دورهای ادبیات خاص خودش را دارد. زمانه عوض شده و این تعویض زمانه، مقتضیات خاص خودش را دارد. جنگ روسیه و اوکراین نشان داد که تئوری «دنیای فردا دنیای گفتمانهاست، نه دنیای موشکها» از اساس غلط است.
اگر واقعا اینطور بود، چرا بیشترین تسلیحات جنگی و موشکی دنیا در زرادخانههای آمریکاست؟ اگر دنیای امروز دنیای موشکها نیست، چرا غربیها سالانه هزاران میلیارد دلار برای افزایش توان نظامی خود هزینه میکنند و در عوض برای دنیا نسخه بینیازی به ارتش را میپیچند؟ چرا اوکراین این روزها نمیتواند با گفتمان، از بحران جنگی خارج شود؟ دنیای امروز و فردا، دنیای قویترهاست، عصر موشکهاست، دوران اقتدار نظامی و مصونیت حاصل از آن است. باور ندارید، یکبار اخبار و حال و روز امروز اوکراینیها را مرور کنید.