به گزارش مشرق، آنچه همچنان در مذاکرات رفع تحریمها روی میز مانده، موارد معدود اما بسیار مهمی است که از ابتدا روی میز مذاکره بوده و آمریکاییها با خودداری از تصمیم سیاسی، از پذیرش آنها خودداری میکنند.
از ابتدای دولت سیزدهم، مذاکرات وین با محوریت «رفع تحریمهای ظالمانه علیه ایران» دنبال شد. هدف اساسی از این مذاکرات در یک کلام انتفاع اقتصادی ایران و رفع تحریمهایی است که مانع انتفاع اقتصادی کشور شده است. بر این اساس ایران از همان ابتدا تاکید کرده است که توافقی که رافع تحریمها باشد و منافع اقتصادی کشور را تامین کند مورد تایید قرار خواهد گرفت اما به توافقی تن نخواهد داد که نتواند موانع را از پیش روی تولیدکنندگان و تجار ایرانی بردارد و به پدیدهای صرفا بر روی کاغذ تبدیل شود.
این روزها که به تصریح تمام طرفها، مذاکرات به روزهای پایانی رسیده و تنها موضوعاتی معدود بر روی میز مذاکره باقی مانده، طرف غربی بهجای آنکه با اخذ تصمیم سیاسی نتیجهدهی تلاشهای چندماهه را تضمین کند، در حال بازی با رسانههاست.
۳-۴ مسأله
در خصوص آنچه هنوز برای تصمیمگیری طرف آمریکایی معطل مانده، یک منبع آگاه گفته است: همچنان حداقل سه الی چهار مساله اصلی و فرعی در مذاکرات وین باقی است و حل نشده است.
این منبع میافزاید: در حوزه راستیآزمایی گامهایی برداشته شده اما راجع به مسئله تضمینها و بهویژه تحریمها همچنان مسائل مهمی بر روی میز است که طرف غربی باید اقدام لازم را در خصوص آنها انجام دهد.
اگر به دو حوزه مورد اشاره فوق دقت شود، روشن است که به مسائلی باز میگردند که از همان ابتدا جزو خواستههای ایران بوده است؛ یعنی رفع تحریمها و ارائه تضامین لازم. این موضوعات از همان ابتدا بارها مورد تاکید مقامات ایرانی قرار گرفته است و تنها یک جستجوی کوچک در گوگل برای یافتن سوابق مربوطه کفایت میکند.
نکته دیگر آنکه هر دوی این موارد مستقیما به انتقاع اقتصادی جامعه ایرانی از توافق ارتباط دارد، یعنی همان چیزی که از بدو امر، مذاکرات بر مبنای آن شکل گرفت و ادامه یافت. در آمریکا فهرستهای تحریمی وجود دارد که تا زمانی که اسامی مورد نظر ایران از این فهرستها خارج نشوند، مذاکرات به نتیجهای نمیرسد.
بازیهای رسانهای
در این میان شاهد بازیهای رسانهای از سوی غربیها هم هستیم. یک روز میگویند یک نهاد از فهرست تحریمها خارج شده و روز دیگر میگویند مباحث بر سر خروج همین نهاد از تحریم جریان دارد. بخصوص در این میان خبرگزاری رویترز بیپرده در حال بازی رسانهای بر سر مذاکرات است و ابایی از انتشار اخباری که بهراحتی تکذیب هم میشوند ندارد.
از سوی دیگر با شروع بحران در اوکراین و آغاز جنگ بین روسیه و این کشور، یک مورد دیگر هم به فاکتورهای جنگ روانی در خصوص مذاکرات وین افزوده شده است. انتشار یک اظهار نظر از «سرگئی لاوروف»، وزیر امور خارجه روسیه در خصوص لزوم تضمین عدم تحریم همکاریهای روسیه با ایران پس از تحریمهای غرب علیه مسکو بر عمق این فاکتور افزوده است.
بدیهی است ماجرای تحریمهای روسیه و تضمین خواستن این کشور برای عدم تحریم همکاریهایش با ایران میتواند تا حدودی بر پیچیدگیهای مذاکرات وین بیفزاید و باز هم بدیهی است که هر یک از طرفهای شرکتکننده در مذاکرات اهداف و منافع ملی خود را دنبال میکند، همانطور که ایران نیز بر مبنای منافع ملی خود مذاکره میکند و بر آنها تاکید دارد.
با این حال، مساله تضمینها و رفع تحریمهای ایران ارتباطی با بحران اوکراین ندارد. پیش از آنکه رسانههای غربی از اجتماع نیروهای روس در مرز با اوکراین خبر دهند، پیش از آنکه درگیریها در دونباس شدت یابد، پیش از آنکه رئیسجمهور روسیه استقلال لوگانسک و دونتسک را بهرسمیت شناسد، پیش از آنکه دستور عملیات ویژه را صادر کند و پیش از آنکه هرگونه درگیری بین دوطرف آغاز شده و از پی آن تحریمها علیه روسیه وضع شوند، ایران در میز مذاکرات خواستار رفع تحریمها و ارائه تضمینهای مرتبط بوده و اکنون نیز هست.
آنچه غربیها خوب میدانند
طرف غربی و بالاخص طرف آمریکایی بهخوبی میداند مذاکرات در هتل کوبورگ وین میتواند به نتیجه برسد نه در دفاتر رسانههایی چون رویترز و والاستریت ژورنال. تنها راه بهنتیجه رسیدن این مذاکرات نیز اخذ تصمیمهای لازم در واشنگتن برای رفع تحریمها و ارائه تضمینهاست، نه بازی با افکار عمومی.
هرچند بعید است که طرف غربی از بازیهای رسانهای به این سادگیها دست بردارد اما واقعیت مذاکرات راه فراری برای طرف مقابل نمیگذارد و دیر یا زود با تجربه مقاومت ایران و ابتر ماندن این بازی، راهی بجز مواجهه با واقعیت نخواهد داشت.
از سوی دیگر، امروز با بحران اوکراین که قواعد نظم بینالمللی را تغییر داده و حتی برهم خوردن مولفههای توزیع قدرت بینالمللی را از پی دارد و تبعات آن در بلندمدت بر هیچکس روشن نیست، آنکه بیشتر از پیش به توافق نیاز دارد طرف غربی است نه ایران. دولت ایران مذاکرات را بهعنوان یک گزینه دنبال میکند نه تنها گزینه موجود.
واشنگتن بهتر است با نگاهی به بحران انرژی و نارضایتیهایی که بزودی و با فرونشستن گرد و غبار جنگ در اروپای شرقی دامن جوامع غربی را میگیرد، به بازی با رسانهها پایان داده و تصمیم بگیرد.