به گزارش مشرق، «الدار مامدوف»، دیپلمات لتونی در یادداشتی درباره صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، این ذهنیت متعارف که صدور این قطعنامه نشاندهنده همگرایی و وحدت جهان غرب در برابر ایران است را به چالش کشیده است.
مامدوف که به عنوان دیپلمات سابقه کار در سفارت لتونی در واشنگتن را دارد در یادداشتی درباره قطعنامه شورای حکام نوشته است: «با آنکه این قطعنامه خواستار ارجاع پرونده ایران به شواری امنیت سازمان ملل نیست و بر ضرورت راهکار سیاسی تأکید میورزد هنوز هم مسئولیت بنبست در مذاکرات را متوجه ایران میکند.»
او تصریح کرده مقصرنمایی علیه ایران، تاکتیکی برای پرت کردن حواسها از ناتوانی دولت «جو بایدن»، رئیسجمهور آمریکا برای از بین بردن موانع برای بازگشت به برجام است. او نوشته است: «این قطعنامه را همچنین میتوان گامی برای پروندهسازی علیه ایران در دادگاه اذهان عموم مردم جهان دانست.»
به باور مامدوف، این قطعنامه میتواند همکاریهای آتی ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را پیچیده کند، زیرا تهران مجبور به برداشتن برخی گامهای تلافیجویانه در برابر آن خواهد بود.
دیپلمات لتونی در ادامه به نقاط اختلاف آمریکا و کشورهای اروپایی در قبال ایران، علیرغم صدور این قطعنامه پرداخته است: «با وجود این، علیرغم اتحاد ظاهری کشورهای غربی، اطمینانی وجود ندارد که آمریکا و متحدان اروپاییشان مسئله را به یک شکل ببینند. روز به روز روشنتر میشود که برای واشنگتن ظاهراً برنده شدن در بازی مقصرنمایی مهمتر از رسیدن به توافق با ایران است. اما، از سوی دیگر سه کشور اروپایی قطعنامه را فشاری سودمند برای بازگرداندن ایران به پایبندی به برجام میبینند. تاکتیکی که سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا در پیش گرفتهاند ممکن است اشتباه باشد، اما هدف آنها هنوز احیای برجام است نه پیدا کردن مقصر برای شکست توافق.»
مامدوف در ادامه تأکید میکند: «مضاف بر این، در اتحادیه اروپا خشمی فراینده در خصوص ناتوانی دولت بایدن در رسیدن به توافق وجود دارد. مقامهای ارشد سابق اروپایی مانند کارل بیلد، نخستوزیر سابق سوئد و خاویر سولانا، دیپلمات ارشد سابق اتحادیه اروپا درباره تبعات بیثباتکننده عدم احیای برجام هشدار دادهاند.»
وی اضافه کرده است: «مقامهای اتحادیه اروپا در حال لابی با واشنگتن جهت یافتن راهی برای خارج کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست [FTO] هستند و "بیمنطق بودن" سیاستهای داخلی آمریکا در خصوص ایران را مورد شماتت قرار میدهند.»
طبق این تحلیل، جنگ در اوکراین هم ابعاد تازهای به نگرانیهای کشورهای اروپایی اضافه کرده است. کشورهای اروپایی امیدوار بودند ورود منابع نفت و گاز ایران به بازار میتوانست به آنها برای کاستن از وابستگیشان به روسیه کمک کند، اما چنین مراوداتی در حال حاضر مشمول تحریمهای فراسرزمینی آمریکا است.
سرمایهگذاریهای کشورهای اروپایی در ایران هم مشمول تحریمهای آمریکا است. بعد از حصول توافق هستهای برجام در سال 2015، شرکت توتال فرانسه مبلغ یک میلیارد دلار در توسعه پارس جنوبی که بزرگترین میدان گازی جهان است سرمایهگذاری کرد اما بعد از خروج آمریکا از برجام و از سرگیری تحریمها، این شرکت مجبور شد برنامههایش را در ایران لغو کند. مامدوف نوشته است: «اگر برجام مجدداً جان میگرفت امنیت انرژی اروپا نسبت به اکنون بیشتر میشد.»
او در پایان تحلیل خود خاطرنشان کرده است: «تا زمانی که مذاکرات احیای برجام هنوز رسماً به خاک سپرده نشده باشند، چنین دیدگاههای متفاوتی منجر به علنی شدن اختلاف میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا مشابه دوران ترامپ نخواهد شد. با این حال، اگر هدف واشنگتن به جای به نتیجه رساندن مذاکرات، دامن زدن به تنشها باشد تا ایران را مقصر جلوه بدهد، نباید واکنش متحدان اروپاییاش را به عنوان همسفرانش در این شیب لغزنده دستکم بگیرد.»