به گزارش مشرق، دوبله جذاب، دوبلورهای حرفهای، شبکههای تلویزیونی محدود، سبد خالی همان شبکهها، شرایط خاص تاریخی و اجتماعی، داستانهای جذاب و متناسب با همان دوره و فرهنگ جامعه و... را دلایل اقبال عمومی به سریالهای خارجی عنوان میکنند. سریالهایی که گاه آنقدر محبوب بودند که روی سبک زندگی برخی از خانوادهها و طبقات اجتماعی اثر میگذاشتند و گاه اسامیشان بهخاطر محبوبیت بالا روی سردر مغازهها میرفت.
داستانهای ادامهدار یا سریالهای تلویزیونی در همهجای جهان طرفدار دارند و در کشور ما هم پیش و پس از انقلاب مخاطبان خاص خودش را داشته و همچنان دارد. هرچه بیشتر گذشت اقبال به سریالهای خارجی شبکههای تلویزیونی کمتر شد و آخرین شخصیتهای محبوب و ماندگار، همچنان جومونگ و یانگوم هستند و در دهه ۹۰ کمتر سریال خارجی توانست موفقیت مجموعههای قبلی را تکرار کند.
اگر در دهه ۶۰ بخشی در سازمان صداوسیما با عنوان بخش «تامین برنامه» وجود داشته و کارش هم پیدا کردن سریالهای متناسب با همان روزگار با کمترین سانسور هم بوده اما این اتفاق در دورههای مدیریتی بعدی یا نیفتاد یا به اشکال دیگری رخ داد که خروجی مطلوبی را همراهش نداشت. شناخت دقیق جامعه خودی بهعنوان مقصد پخش سریالها و البته آگاهی از جامعه مبدا و اصول و فرهنگش، ترکیبی را میساخت که میتوانست مخاطبان را پای تلویزیون بنشاند و خیابانها را خلوت کند.
هرچه تعداد سریالهای تولیدی خارج از ایران بیشتر شد، سهم سریالهای دوبلهشده در شبکههای خودمان رو به افول گذاشت. از سویی مخاطب بهدنبال زیرنویسهای چسبیده بود و از سوی دیگر صداوسیما نمیخواست هزینه بالایی برای دوبله فیلمها متحمل شود و به این دلیل که پروژه را ارزان ببندد مجبور بود با صداها و دوبلورهای متوسط یا تازهکار همکاری کند. سریالهای پخششده گاهی انتخاب نمیشدند و ضمیمه یک معامله اقتصادی بودند و نیروی متخصصی آنها را رصد و گزینش نکرده بود. بهجای تحقیق، «شانس» عامل موثری در استقبال مخاطبان با یک سریال بود و امکان داشت در میان مثلا ۱۰ سریال، دو مجموعه قابلقبول هم پیدا شود که در کنداکتور شبکه پنج یا شبکه دو قرار بگیرد.
به بهانه حمایت از سریالهای داخلی و الگو قرار دادن سبک زندگی ایرانی، سریالهای خارجی به حاشیه رفتند و شگفتآور اینکه سریالهای ایرانی پخششده هم نمیتوانستند در گسترش سبک زندگی ایرانی موفق باشند. ساخت انبوه سریالهای داخلی متوسط، تمام آن چیزی است که در یک دهه اخیر شاهدش بودیم.
گسترش شبکههای نمایش خانگی و حضور فعال پلتفرمها هم باعث شد سریالهای تولیدی داخلی در آنجا محور قرار بگیرند و سریالهای خارجی هم با هدف کاهش هزینهها با یک دوبله ضعیف یا متوسط پخش شوند. بستر سریالهای خارجی، کانالهای تلگرامی یا فلشهایی بود که داخل سیستمها میرفتند و سریالهای تازهتولید با زیرنویسهای بهروز جلوی چشمان مخاطبان رژه میرفتند.
سریالهای خارجی همچنان برای خانوادهها و افراد اهمیت دارد اما زمینبازیاش فرق کرده و صداوسیما نتوانسته میزبانی درستی از این بستر فراهم کند؛ یا برای سریالها مدیر و عوامل دوبله مناسبی انتخاب نمیکند یا اگر هم دوبلهای حرفهای روی سریال صورت میگیرد با زمان پخش نامناسب آن را هدر میدهد.
باید از این ظرفیت استفاده کرد. آمار سریالهای تولیدشده در کشورهای همسایه را پیش از این منتشر کردیم و بهواسطه نزدیکی فرهنگی یا اعتقادی، میتوانیم از این ظرفیت بهخوبی استفاده کنیم. اگر زمانی بیننده تلویزیون نمیتوانست زمان دیدن سریالها را خودش انتخاب کند امروز اما اوضاع فرق کرده و پلتفرمهایی مانند تلوبیون هم میتوانند به کمک تلویزیون بیایند و دیگر نگرانی دیر رسیدن یا ندیدن قسمتهای جدید وجود ندارد. تلویزیون باید بهجای مثلا ۱۰ سریال متوسط خارجی، سه، چهار سریال باارزش و دیدنی خارجی را که متناسب بافرهنگ و اعتقادات خودمان است انتخاب، دوبله و در زمان مناسب پخش کند تا یکبار دیگر از این ظرفیت استفاده بهینه کند. هزینه انتخاب و دوبله حرفهای یک سریال، بهمراتب کمتر از هزینه ساخت یک سریال ضعیف یا متوسط است.
مروری بر چند سریال خارجی که از تلویزیون ایران پخش شدند
از اوایل دهه ۶۰ بود که پخش سریالهای خارجی در تلویزیون ایران بیشتر از گذشته اتفاق افتاد. این سریالها محصول کشورهای مختلف بود. از همان سالها تاکنون تولیدات کشورهایی مثل کانادا، آمریکا، چین، کرهجنوبی، انگلیس، ایتالیا، هلند، بریتانیا، فرانسه، اسپانیا، روسیه، آلمان و... در تلویزیون ایران پخش میشود. بعضی از این سریالها علاوهبر سرگرم کردن مخاطب تاثیرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی را هم بهدنبال داشتند. در ادامه تعدادی از این سریالها و تاثیرات فرهنگیشان را بررسی و بازخوانی کردیم.
سالهای دور از خانه
سریال «سالهای دور از خانه» که اغلب آن را با نام «اوشین» میشناسند، یک مجموعه تلویزیونی ژاپنی است که در سال ۱۹۸۳ توسط شبکه اناچکی ساخته شد. شخصیت اصلی این داستان، زنی به نام اوشین تاناکورا است و در سنین پیری خاطرات زندگی سختش را از زمان کودکی تا بزرگسالی تعریف میکند. این سریال که شامل ۲۹۷ قسمت ۱۵دقیقهای است در بیش از ۶۰ کشور جهان پخش شده است. در ایران از سال ۱۳۶۵ پخش این سریال از یکشنبهشبها شروع شد و از همان ابتدا موردتوجه عموم قرار گرفت، بهگونهای که میشد تاثیرات اجتماعی آن را در فضای آن روز ایران رصد کرد. این قول مشهوری است که فروشگاههای لباسهای دستدوم، نام تاناکورا را از نام فامیل اوشین تاناکورا که در سریال صاحب و گرداننده فروشگاههای زنجیرهای تاناکورا بود، وام گرفتهاند. قصه بلند اوشین تاناکورا چندینبار از تلویزیون ایران پخش شد. در اکتبر ۲۰۱۳ هم فیلم بلندی بر پایه این مجموعه در سینماهای ژاپن به نمایش درآمد.
جنگجویان کوهستان
«جنگجویان کوهستان» با نام اصلی «کرانه رود» سریالی ژاپنی است که اوایل دهه ۷۰ از شبکه یک سیما در زمان VHF پخش میشد. «لیانگ شانپو» نام منطقهای در کوهستانهای چین در کرانه رود زرد و محل استقرار شورشیان چین بود. همانطور که از نام سریال پیداست، منظور از «کرانه رود» درواقع رود زرد در چین است. بسیاری از ایرانیان خاطره تماشای این سریال بهصورت رنگی یا سیاهسفید را دارند و نامش را به «لیانشامپو» میشناسند که در بین ایرانیان دقیقا ضربالمثل و معادلی برای محلههای هرجومرجزده اعم از سرقت، دزدی، خلاف، اعتیاد، درگیری و قتل است.
این سریال براساس یکی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک چین به نام «لبه آب» یا «شوئی خو جوئن» اثر «شی نایان» و «لو گوانجونگ» نوشته شده است و داستان ۱۰۸ قهرمان را نقل میکند که از سرتاسر چین در مکانی به نام «لیانگ شانپو» گردهم آمده و علیه ظلم و فساد حکومتی قیام میکنند و جاودانه میشوند. ۱۳ قسمت اول این سریال ۲۶قسمتی را شبکه تلویزیونی نیپون یا به اختصار اناچکی تولید کرده و از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۴ از همین شبکه در ژاپن پخش شده است و پس از آن بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰، کشورهای انگلستان، فرانسه، هلند، اسپانیا و آلمان غربی اقدام به نمایش آن کردهاند. ۱۳ قسمت بعدی را شبکه BBC تولید کرده است. صحنههای سریال در چین فیلمبرداری شده بودند و میتوان گفت که پس از انقلاب کمونیستی سال ۱۹۴۹، این نخستین تجربه تولید مشترک جمهوری خلق چین با یک کشور غیرکمونیست بود.
افسانه جومونگ
«افسانه جومونگ» سریال تلویزیونی تاریخی است که از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۷ در شبکه کرهای امبیسی به نمایش درآمد. این سریال در ابتدا ۶۰قسمت داشت اما بهدلیل استقبال گسترده مخاطبان تا ۸۱ قسمت ادامه یافت. حق پخش تلویزیونی این سریال به قیمت هشت میلیون دلار در مارس ۲۰۰۶ به شبکههای محلی در ژاپن، تایوان، هنگکنگ، ویتنام، تایلند، سنگاپور، فیلیپین، مالزی و برونئی فروخته شد. برای اولینبار در سال ۱۳۸۵ «افسانه جومونگ» در ایران پخش شد. استقبال جامعه ایران از این سریال خیلی عجیب و باورنکردنی بود. بهطور طبیعی در مواجهه با چنین پدیدهای، واکنشها و اعتراضها متوجه فیلمسازان ایرانی و مدیران فرهنگی بود که چرا در ایران نمیتوانیم چنین آثاری را تولید کنیم. رهبر انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۵ و ضمن تقدیر از عوامل فیلم سینمایی «شیار ۱۴۳»، با تاکید بر اینکه باید سینمای ایران به واقعیتهای تاریخی ایران توجه کند، فرمودند: «من از کار کرهایها خوشم میآید، تاریخ ندارند؛ لذا میگویند «افسانه جومونگ»، افسانه فلان، یعنی از اول حساب را تصفیه میکنند و میگویند افسانه است، یک تاریخ برای گذشته خودشان درست میکنند، که وقتی یک جوان کرهای به این فداکاریها و به این کارهای عجیب و غریب سینمایی نگاه میکند، احساس هیجان و هویت میکند. ما اینها را در واقعیت زندگی خودمان داریم. به نظر من، ما ۵۰ سال دیگر هم بایستی درباره دفاع مقدس بنویسیم و انواع و اقسام هنرها را به خدمت بگیریم، برای اینکه این حادثه عظیم را تبیینکنیم.»
سرای ابریشم
سریال «سرای ابریشم» با نام اصلی «خانالحریر» در ابتدای سال ۱۹۹۶ فیلمبرداری و نمایش داده شد. این سریال حول محور دهه ۵۰ تاریخ سوریه میچرخد، زمانی که یک درگیری سیاسی جدی رخ داد که درنهایت منجر به اتحاد سوریه و مصر شد. داستان «سرای ابریشم» در بازارچهای در شهر حلب سوریه روایت میشود. سریال «سرای ابریشم» رمضان سال ۷۶ از تلویزیون ایران و در ساعات بعد از افطار پخش شد. ساعت پخش مناسب این سریال یکی از دلایل مهم در بهتر دیدهشدن آن بود. پخش هر شب این سریال و استقبال مخاطبان از آن باعث شد رویه جدیدی در تولید سریالهای رمضانی، از سوی مدیران تلویزیون شکل بگیرد. شیوه قصهگویی و حتی زمان پخش این سریال آن هم در ساعات بعد افطار با واکنشهای زیادی همراه بود. سریالهایی که عمده بار روایتشان در بستر یک درام خانوادگی بود. دو بازیگر این سریال یعنی بسام کوسا و جمال سلیمان در فیلم «بازمانده» اثر سیفالله داد هم مشارکت داشتهاند. این سریال به غیر از زبان فارسی به انگلیسی و آلمانی هم ترجمه شده است.
داستان زندگی
سریال «داستان زندگی» با نام اصلی «هانیکو» از مجموعه سریالهای صبحگاهی شبکه اناچکی ژاپن است که با محوریت زندگی یک زن تولید و پخش شد. این سریال در سال ۱۹۹۸ و در ۱۵۶ قسمت ۱۵دقیقهای از ساعت ۸:۱۵ تا ۸:۳۰ صبح از همین شبکه پخش شد. این مجموعه، ژاپن درحال گذار از سنتی به مدرنیته دوران میجی و تایشو را به تصویر میکشد. این سریال برای اولینبار از شبکه ۲ سیمای ایران پخش شد. «داستان زندگی» یکی از معدود آثاری است که کل داستان آن در دوره میجی اتفاق میافتد.
دوره میجی را با دوران امیرکبیر در ایران مقایسه میکنند و بهعبارتی معمار ژاپن مدرن بود؛ با این تفاوت که توطئه درباریان نتوانست باعث سقوطش شود. نمایش چنین دورهای برای مردم ایران که در دوره پس از جنگ، مترصد رشد و توسعه و بازآفرینی نقش خودشان در جهان بودند، تاثیرات خاصی داشت. داستان البته به سطوح بالای سیاست سرک نمیکشید و در میان خانوادههای معمولی میگذشت. سال ۱۹۹۸ که این اثر تولید شد، سالی بود که قانون فرصتهای شغلی برابر زن و مرد اجرا شد و موقعیت اجتماعی زنان ارتقا یافت. شخصیت رین در این اثر که یک مابهازای حقیقی هم داشت، هم بهعنوان گزارشگر زن و هم بهعنوان یک زن کارگر پیشگام است و بهعنوان شخصیت اصلی در راستای چنین پیشینه تاریخی مشخصی ترسیم شده است. خود رین نیز از این موضوع آگاه است و با هدف تشویق زنان به پیشرفت در جامعه، پروژه روزنامهای به نام «زنان و مشاغل» را راهاندازی کرده است.
جواهری در قصر
سریال «جواهری در قصر» که در ایران با نام «یانگوم» شناخته میشود، محصول کشور کرهجنوبی است و در سال ۲۰۰۳ توسط کانال امبیسی تهیه شد. گفته میشود این سریال با بودجهای معادل ۱۵ میلیون دلار تولید شده است. سرمایهگذاریای که برای کرهایها بد نبود و بعدها به ۹۱ کشور صادر شد و توانست درآمدی حدود ۱۰۳٫۴ میلیون دلار نصیب سازندگانش کند. برخی روایتهای این سریال تاریخی را واقعی میدانند و براساس مدارک تاریخی موجود شخصی به نام یانگوم در سلسله یوسون وجود داشته است.
سریال ۵۴قسمتی جواهری در قصر در بسیاری از کشورهای جهان ازجمله افغانستان، ایران، تایوان، هنگکنگ، مالزی، سنگاپور، فیلیپین، چین، تایلند، ژاپن، استرالیا، آمریکا، روسیه، رومانی و کانادا پخش شده است؛ همچنین این سریال از پاییز سال ۱۳۸۵ از شبکه دو سیما روی آنتن رفت و تا پاییز سال ۱۳۸۶ ادامه پیدا کرد.
سریال «یانگوم» بهعنوان پرمخاطبترین سریال خارجی در سیمای ایران شناخته میشود. «لی یونگئه»، بازیگر نقش یانگوم که پس از پخش این سریال به شهرت رسید و طرفداران بسیاری در ایران پیدا کرد، یکبار هم بههمراه افشین قطبی، سرمربی وقت تیم پرسپولیس به ایران آمد. همانطور که کاراکتر یانگوم در حافظه جمعی مردم ایران باقی مانده، این بازیگر هم سفر به ایران و ارتباط با مردم ما را فراموش نکرده است. حتی او در سال ۹۶ به زلزلهزدگان کرمانشاه ۵۶ هزار دلار، کمک مالی کرد که بعد از آن حسن قاضیزادههاشمی در سفری که به کرهجنوبی داشت در سفارت ایران در سئول از لی یونگئه تقدیر کرد.