سرویس جهان مشرق _ عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت، عمان، قطر، بحرین و اردن حدود هفتاد سال قبل و بعد از تاسیس رژیم جعلی صهیونیستی درباره طرحی برای تشکیل ارتش مشترک عربی صحبت کردند که تحت عنوان «ناتو عربی» از آن یاد میشد؛ طرحی که هرگز اجرا نشد. بعد از آن به دنبال آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ و آشوبهایی که همه جهان عربی را در برگرفت مجددا بحث تشکیل ناتو عربی مطرح شد و آمریکاییها نیز به منظور اجرای پروژههای خود در منطقه که مهمترین آن براندازی نظام سوریه بود، از این طرح حمایت کردند.
ناتو عربی یا ناتو صهیونیستی-آمریکایی؟
کشورهای عربی مذکور در ابتدا مدعی بودند که هدف از ایجاد ناتو عربی مقابله با رژیم صهیونیستی است، اما ماهیت و اهداف تشکیل ارتش مشترک عربی نشان میدهد که برخلاف ادعاهای مطرح شده در این زمینه تشکیل ناتوی عربی نه تنها موجب نگرانی صهیونیستها نمیشود بلکه در خدمت آنها نیز هست. در واقع تشکیل ناتوی عربی یک طرح آمریکایی است نه طرح عربی و هدف آن مقابله با نفوذ ایران در منطقه و تضعیف قدرت محور مقاومت بود. به همین دلیل رژیم صهیونیستی همواره از چنین طرحی حمایت میکرد.
تکاپوی صهیونیستها برای تشکیل ناتو عربی-اسرائیلی
بعد از ناکامی آمریکا و متحدان آن در براندازی نظام سوریه و شکست تروریسم در این کشور به دست ارتش عربی سوریه و متحدان آن از محور مقاومت، طرح تشکیل ناتو عربی تقریبا لغو شده بود تا این که اوایل سال جاری میلادی «نفتالی بنت» نخست وزیر رژیم صهیونیستی که به کشورهای سازشکار بحرین و امارات سفر داشته است پیشنهادی در این زمینه مطرح کرد. بنت به کشورهای حوزه خلیج فارس پیشنهاد داد تا یک ائتلاف عربی با مشارکت اسرائیل تشکیل دهند.
پیش از این نیز در فوریه ۲۰۱۷ «آویگدور لیبرمن» وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی به موضوع ناتوی عربی اشاره و اعلام کرده بود که زمان تشکیل یک اتحاد رسمی با کشورهای عربی فرا رسیده است. او همچنین برای ترغیب رژیمهای عربی جهت پیوستن به چنین ائتلافی مدعی شد کشورهای میانهرو سنی باید بدانند که بزرگترین خطر آنها اسرائیل و صهیونیسم و یهودیان نیستند بلکه ایران است.
بنابراین این بار پروژه ناتو عربی به «ناتو عربی-اسرائیلی» تبدیل شد که صهیونیستها برای تشکیل آن بسیار مشتاق هستند. طی هفتههای گذشته نیز بحث تلاش اسرائیل برای تشکیل یک ائتلاف منطقهای علیه ایران مطرح شده بود تا اینکه چند روز قبل «عبدالله دوم» پادشاه اردن گفت که کشورش از تشکیل ائتلاف نظامی در خاورمیانه، مشابه ناتو پشتیبانی خواهد کرد.
وی اظهار داشت: من میخواهم شاهد ورود کشورهای بیشتر در منطقه در این ائتلاف باشم و یکی از اولین افرادی خواهم بود که از ایجاد ناتو در خاورمیانه حمایت میکنم. چشم انداز چنین ائتلاف نظامی باید کاملا واضح باشد و نقش آن باید به خوبی مشخص شود.
ناظران امور بر این باورند که نمی توان به طور دقیق ارزیابی کرد منظور پادشاه اردن از تشکیل ناتو عربی در خاورمیانه چیست؛ اما شاخص ها نشان میدهد پیشنهادات مربوط به این پروژه در جریان سفری که قرار است «جو بایدن» رئیس جمهوری آمریکا به منطقه داشته باشد مورد ارزیابی قرار بگیرد. اطلاعات رسانههای غربی نشان میدهد بایدن در سفر به منطقه و به طور مشخص عربستان سعودی و فلسطین اشغالی قصد دارد درباره توافقنامههای همکاری نظامی استراتژیک با کشورهای عربی گفتگو کند.
طرح آمریکا برای اتحاد نظامی متحدانش در خاورمیانه
یک منبع اردنی در این زمینه فاش کرد که وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) به دنبال ایجاد یک وضعیت هماهنگی مشترک میان متحدان خود در خاورمیانه از طریق یک اتاق عملیات ویژه برای سیستمهای راداری در پدافند هوایی است؛ به گونهای که متحدان آمریکا در خاورمیانه در زمینه دفاعی به یکدیگر متصل شوند.
اما از نظر سیاسی هنوز مشخص نیست که پیشنهاد تشکیل ناتو خاورمیانه منجر به چه اتفاقاتی میشود یا این پروژه یا چگونه قرار است به اجرا در بیاید.
اما گذشته از ادعاهای متعددی که درباره اهداف تشکیل ناتو خاورمیانه مطرح میگردد، کاملا روشن است که هدف اصلی چنین ائتلافی مقابله با نفوذ ایران در منطقه میباشد و کاملا در راستای اجرای خواستههای رژیم صهیونیستی و آمریکاست. برخی کارشناسان به نقش ترکیه نیز اشاره میکنند و معتقدند که آنکارا بعد از تقویت اتحاد با رژیم اشغالگر صهیونیستی به دنبال تثبیت جای پای خود در منطقه است. به همین دلیل رسانههای نزدیک به حزب عدالت و توسعه ترکیه تلاش دارند پیشرفتهای ایران در منطقه و متحد کردن محور مقاومت از لبنان تا عراق و یمن را به چالش بکشند.
ترکیه همچنین معتقد است که اتحاد ایران و روسیه در سوریه موقعیت آنکارا را در این کشور تضعیف کرده است. بنابراین ترکها تلاش دارند تا پیش از آمدن بایدن به منطقه و در جریان سفری که «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی به آنکارا داشت یک کمپین علیه ایران تشکیل دهند. کارشناسان بر این باورند که این تحرکات مشکوک ترکیه در راستای تقویت روابط خود با رژیم صهیونیستی و بهانهای برای توجیه عادیسازی با اشغالگران و هماهنگی اطلاعاتی با آنهاست.
«رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه همچنین در تلاش است تا قبل از سفر جو بایدن به عربستان و فلسطین اشغالی رضایت وی را جلب کند.
از طرف دیگر وبسایت «بریکنگ دیفنس» متخصص در امور دفاعی در نیویورک با انتشار گزارشی اعلام کرد، منطقه در آینده نزدیک شاهد تغییراتی به ویژه در زمینه همکاریهای امنیتی بین کشورهای عربی و اسرائیل خواهد بود که این تحولات در جریان سفر بایدن به منطقه ظاهر خواهد شد.
این وبسایت همچنین به سخنان «بنی گانتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی درباره پیوستن اسرائیل به اتحاد موسوم به ائتلاف دفاع هوایی خاورمیانه اشاره کرد که شامل یک شبکه دفاعی هوایی در منطقه به رهبری ایالات متحده و با حضور برخی کشورهای عربی خواهد بود.
پیش از این نیز شایعاتی درباره ترتیبات دفاعی و همکاریها در این زمینه میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی مطرح شده بود اما هنوز مشخص نیست که به چه مرحلهای رسیده است و احتمالاً این کشورها شامل امارات و عربستان و قطر و بحرین و مصر و اردن باشد. بر اساس این گزارش هر چند که کشورهای امارات و بحرین و مصر و اردن معاهدات صلح با اسرائیل امضا کردهاند و روابط دیپلماتیک با آن دارند اما ائتلاف نظامی رسمی میان آنها تشکیل نشده است.
هدف صهیونیستها از تلاش برای ایجاد ائتلاف ضد ایرانی در منطقه
همچنین یک منبع آگاه در گفتگو با روزنامه القدس العربی اعلام کرد هنوز هیچ شاخص روشنی درباره جزئیات ناتو خاورمیانه مشاهده نشده است اما صحبتهای پادشاه اردن درباره اهداف روشن این ناتو به معنای آن است که اسرائیل قرار است به ناتو خاورمیانه بپیوندد است.
هفته گذشته نیز وزیر جنگ رژیم صهیونیستی و «آویو کوخاوی» رئیس ستاد ارتش این رژیم به طور علنی درباره لزوم تشکیل یک ائتلاف منطقهای علیه ایران صحبت کرده و همچنین از آمریکاییها خواستند که در برابر ایران گزینه نظامی اتخاذ کند. کارشناسان بر این باورند که این تکاپوهای رژیم صهیونیستی در وهله نخست مربوط به پرونده هستهای ایران است؛ پروندهای که صهیونیستها نمیتوانند موضع مشخصی در قبال آن اتخاذ کنند. «عاموس یادلین» رئیس مرکز مطالعات امنیت داخلی اسرائیل در این زمینه میگوید، واقعیت این است که اسرائیلیها هنوز درباره پروژه هستهای ایران سر درگم هستند. به این صورت که مقامات اسرائیلی ارزیابی میکنند اگر توافق هستهای احیا گردد، ایران از تحریمها نجات پیدا میکند و اگر مذاکرات وین به بن بست بخورد ایرانیها میتوانند غنیسازی اورانیوم را تا ۹۰ درصد پیش ببرند. بنابراین هر دو سناریو به ضرر اسرائیل است.
به همین دلیل صهیونیستها معتقدند که تشکیل یک ائتلاف ضد ایرانی بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد و در شرایطی که ایران توانسته نفوذ خود را در منطقه تثبیت کند و در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت هستهای است تل آویو نباید بیکار بنشیند. به عبارت دیگر همان طور که در اهداف اصلی توافقهای صلح رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی مشخص بود این رژیم قصد دارد از اعراب به عنوان ابزار اجرای خواستههای خود علیه ایران استفاده کرده و در هر جنگ آینده با محور مقاومت، این کشورها را سپر دفاعی خود قرار دهد.
چرا تشکیل ائتلاف ضد ایرانی ممکن نیست؟
اما آیا واقعا تشکیل یک ائتلاف ضد ایرانی با حضور کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی محقق میشود و پروژه ناتو عربی- اسرائیلی به مرحله اجرا در میآید. شاید دقیقا نتوان به این سوال پاسخ داد اما شاخصها حاکی از آن است که موانع تشکیل یک ائتلاف مشترک عربی در منطقه از ۷۰ سال گذشته تاکنون همچنان به قوت خود باقی است و اگر رژیم صهیونیستی بخواهد به چنین ائتلافی به پیوندد همراه با چالشهای جدید خواهد بود:
- در ابتدا باید شکننده بودن روابط میان کشورهای عربی را مد نظر قرار داد. هر چند که بعد از آشتی عربستان و امارات و مصر و بحرین با قطر بحران خلیج فارس تا حدی به پایان رسید اما اختلافات ریشهای و ماهیتی میان این کشورها هنوز پابرجاست و توافق آشتی بنا بر اهداف راهبردی و منافع فعلی این کشورها بوده است.
- تجربه ناموفق ائتلاف مشترک عربستان و امارات علیه یمن و خسارتهایی که ریاض و ابوظبی در این جنگ فرسایشی متحمل شدند موجب شده تا کشورهای عربی از تشکیل هر ائتلاف خصمانه جدید که پیامدهای آن به مراتب خطرناک تر از ائتلاف علیه یمن خواهد بود امتناع کنند.
- در شرایطی که حتی ایجاد یک ناتو عربی در خاورمیانه ممکن نیست، پیوستن رژیم صهیونیستی به چنین ائتلافی علنا از آن سلب مشروعیت میکند و با واکنش ملتهای عربی همراه خواهد بود؛ ملتهایی که که از همان ابتدا هرگونه عادیسازی و سازش با اشغالگران صهیونیست را رد کردهاند.
- با وجود اینکه رژیم صهیونیستی برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه حساب زیادی روی توافقهای صلح خود با کشورهای عربی باز کرده است، اما به طور کلی در مواجهه با محور مقاومت نمیتواند به این کشورها اعتماد کند. در همین زمینه روزنامه اسرائیلی هاآرتص در گزارشی نوشت، ارزیابیهای امنیتی مراکز اسرائیلی نشان میدهد که حتی در سایه توافق صلح با کشورهای عربی در منطقه، باز هم اسرائیل نمیتواند امنیت داشته باشد.
- تحولات اخیر منطقه حاکی از تلاش کشورهای عربی برای همگرایی با ایران و ایجاد همکاریهای دوجانبه با کشورمان است. در این زمینه امارات متحده عربی با نرم کردن مواضع خود در برابر ایران به دنبال برقراری روابط مسالمت آمیز با تهران میباشد. از طرف دیگر نیز میبینیم که سعودیها با میانجیگری عراق تلاش دارند تا مذاکراتی که از سال گذشته با ایران آغاز کردهاند به نتایج مطلوب برسد. بنابراین به نظر نمیرسد که کشورهای مذکور در حال حاضر انگیزه قوی برای ایجاد ائتلاف علیه ایران داشته باشند.
- همانطور که اشاره شد بعد از ناکامی عربستان و امارات و سایر متحدان عرب آنها در تحقق اهدافشان در جنگ علیه یمن، این کشورها به هیچ وجه به دنبال ماجراجویی دیگری نیستند. بنابراین از آنجایی که ایجاد یک ائتلاف منطقهای علیه ایران به معنای اعلان جنگ با تهران است کشورهای عربی نمیتوانند منافع خود را به خطر بیندازند و به شکل علنی خود را در وضعیت تقابل نظامی با محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران قرار دهند.
-حتی اگر کشورهای عربی دچار اشتباه محاسباتی شده و به چنین ائتلافی بپیوندند؛ ائتلاف مذکور قبل از آغاز اجرای برنامههای خود دوامی نخواهد داشت و فرو میپاشد.
** خبرنگار: مصطفی خاطری