توافق اسرائیل

در چند ماه اخیر تحولات و مذاکراتی در رابطه با شکل گیری یک ائتلاف ضد ایرانی توسط بعضی از کشورهای عربی منطقه به رهبری رژیم صهیونیستی مطرح شده است که از آن با عنوان ناتوی عربی در غرب آسیا یاد میشود.

سرویس جهان مشرق _ در چند سال گذشته، منطقه غرب آسیا آبستن حوادث و تحولات گوناگون و متعددی بوده است که باعث تغییر معادلات قدرت در منطقه شده است. مبداء بخش عمده ای از این تحولات، ظهور گروه تروریستی داعش در سوریه و عراق بود. شروع درگیری و آشوب گروه های تروریستی در منطقه شامات، و درخواست رسمی دولت سوریه از ایران برای کمک در مقابله با گروه های تروریستی مورد حمایت محور عبری - عربی- غربی، باعث اولین حضور رسمی نیروهای نظامی مستشاری ایران در خارج از مرزهای کشور شد.

حضور قانونی ایران در سوریه چند پیامد مهم را در پی داشت، اولین پیامد حضور نظامی ایران در خارج از کشور، گسترش، تقویت و افزایش انسجام چند برابری محور مقاومت در برابر محور عبری - غربی - عربی بود که در مقابله و خنثی سازی پروژه داعش که با حمایت همه جانبه غرب و رژیم صهیونیستی همراه بود، خود را نشان داد. محور مقاومت علی رغم تمام حمایت های همه جانبه غرب و بعضی از کشورهای منطقه از داعش، مناطق تصرف شده توسط این گروه تروریستی را باز پس گیری کرده و پس از متوقف کردن پیشروی آن، تهدید و خطر داعش در عراق و سوریه را از بین برد.

آیا رژیم صهیونیستی به اهداف خود در تشکیل یک ائتلاف نظامی در مقابل ایران و محور مقاومت خواهد رسید؟

دومین پیامد حضور ایران در منطقه شامات، رسیدن به مرزهای رژیم صهیونیستی بود. رژیم صهیونیستی که پس از سه دور جنگ با کشورهای عربی (جنگ استقلال- جنگ ۶ روزه - جنگ یوم کیپور) دیگر برای خود تهدیدی نمیدید، اکنون علاوه بر حزب الله لبنان، ایران را در پشت مرزهای سرزمین های اشغالی میدید، مسئله ای که برای صهیونیست ها مطابق با دکترین بن گورین نبود.

سومین پیامد حضور منطقه ای ایران، دسترسی به سواحل مدیترانه پس از چندین قرن بود. این مسئله که باعث رسیدن ایران به سواحل استراتژیک دریای مدیترانه شد، دامنه قدرت ایران را به صورت قابل توجهی افزایش داد.

چهارمین پیامد حضور منطقه ای ایران، شکل گیری تهدید جدی برای حضور نظامی آمریکا در منطقه بود. ایالات متحده پس از سالها حضور در منطقه غرب آسیا، حالا با قدرت نظامی محور مقاومت روبه رو شده و یک تهدید جدی را در مقابل خود میدید.

ترامپ و تغییر راهبرد جدید ایالات متحده

در دوران ریاست جمهوری ترامپ، راهبرد ایالات متحده دچار یک تغییر اساسی شد. آمریکا که تا پیش از آن تمرکز خود را بر روی منطقه غرب آسیا قرار داده بود،‌ اکنون تهدید اصلی برای قدرت خود را در شرق آسیا میدید. پیشرفت های اقتصادی چین و تهدید جایگاه اقتصادی آمریکا، نگاه مقامات کاخ سفید را به سمت خود کشاند تا منطقه غرب آسیا الویت اصلی نباشد. به این ترتیب، آمریکا تصمیم به تمرکز بر روی مهار چین گرفت.

این امر که مستلزم کاهش حضور در منطقه غرب آسیا بود، باعث شد تا آمریکایی ها قبل از شروع کاهش حضور خود در منطقه، برای مهار افزایش قدرت ایران و محور مقاومت به فکر یک نیروی جایگزین باشند.

از این رو، طرح شکل گیری یک ائتلاف نظامی با حضور کشور های عربی منطقه، به رهبری رژیم صهیونیستی توسط ایالات متحده شکل گرفت. در واقع آمریکایی ها تصمیم گرفتند با ایجاد یک ائتلاف نظامی شبیه به ناتو در منطقه غرب آسیا، یک کمربند نظامی - امنیتی را برای مقابله و مهار ایران و کشورهای محور مقاومت ایجاد کنند.

در نظر مقامات آمریکایی، سیل صادرات تجهیزات نظامی از آمریکا و کشورهای غربی به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در چند سال اخیر، این امکان را بوجود آورده بود که ارتش های مجهز شده کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، با مدیریت نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی، در مقابل فعالیت های منطقه ای ایران بازدارندگی ایجاد کنند.

توافقاتی از جنس خیانت

قدم اول برای شکل گیری چنین ائتلافی، پایه گذاری توافقاتی موسوم به "ابراهیمی" بود که طی آن، بعضی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، به صورت رسمی با رژیم صهیونیستی ارتباط سیاسی بر قرار کردند.

توافقات ابراهیمی بیانیه مشترک اسرائیل، امارات متحده عربی، بحرین و ایالات متحده بود که در سال ۲۰۲۰ منعقد شد و به توافق‌نامه‌های صلح و عادی سازی روابط امارات و بحرین با اسرائیل اشاره دارد. از زمان صلح مصر با اسرائیل در سال ۱۳۵۷ و صلح با اسرائیل سال ۱۳۷۳، این اولین باری بود که دو کشور عربی با اسرائیل روابط عادی برقرار می‌کردند. این توافق‌نامه‌ها در ۱۵ سپتامبر سال ۲۰۲۰ در کاخ سفید امضا شد. پس از امارات و بحرین، کشور مراکش نیز به این توافق پیوست.

آیا رژیم صهیونیستی به اهداف خود در تشکیل یک ائتلاف نظامی در مقابل ایران و محور مقاومت خواهد رسید؟

راهبرد کشروهای عربی حاشیه خلیج فارس از دشمنی با رژیم صهیونیستی به دلیل مسئله اشغال فلسطین، به اتحاد با رژیم صهیونیستی برای مقابله با رقیبی به نام ایران رسیده بود. البته این نکته قابل ذکر است که بسیاری از کشورهای عربی منطقه از سالهای بسیار گذشته با رژیم صهیونیستی روابط و همکاری پنهانی داشته اند و رسانه های صیهونیستی بارها و به صورت آشکار به این مسئله اشاره کرده اند.

اکنون صهیونیست ها تلاش و سعی خود را میکنند تا حکام سعودی را قانع کنند تا عربستان به عنوان تکه کامل کننده این پازل، وارد توافقات ابرهیمی شود. به گفته رسانه های رژیم صهیونیستی محمد بن سلمان، و مقامات امنیتی - نظامی سعودی بارها با مقامات ارشد صهیونیستی به صورت محرمانه دیدار داشته اند که مهمترین آنها، دیدار بنیامین نتانیاهو با محمد بن سلمان بوده است.

کانال هفت اسرائیل در این رابطه میگوید: «تمام سفرهای مقامات اسرائیل به عربستان به صورت مخفیانه انجام شده است، تنها موردی که از سفر مقامات صهیونیستی به عربستان رسانه ای شد، سفر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر پیشین در نوامبر ۲۰۲۰ به شهر نیوم در دریای سرخ بود که در آنجا با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان دیدار کرد و در این دیدار مایک پمپئو وزیر امور خارجه وقت آمریکا نیز حضور داشت. شخصی که در آن زمان این نشست را از سوی اسرائیل هماهنگ و همچنین نتانیاهو را همراهی کرد، یوسی کوهن، رئیس سابق موساد بود.»

شروع همکاری های امینی- نظامی با رژیم صهیونیستی

پس از شروع روند صلح و عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی، مقامات اسرائیل در سفر های سری و رسمی خود به کشور های عربی، شروع به رایزنی با مقامات و حکام عربی برای قراردها و توافقات امنیتی و همکاری های نظامی کردند که اولین اقدام عملی آن، برگزاری یک رزمایش نظامی دریایی مشترک با حضور امارات، بحرین، اسرائیل و ایالات متحده در دریای سرخ بود.

وب سایت اسرائیلی شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی در گزارش خود تحت عنوان " نزدیک شدن به عربستان سعودی" نوشت: «یک مقام ارشد اسرائیلی اخیراً از عربستان سعودی دیدن کرده و با همتایان سعودی خود در مورد طیف وسیعی از همکاری های امنیتی و دیگر مسائل، هماهنگی هایی انجام داد. این دیدار محرمانه که شامل دیدارهایی در کاخ ریاض می‌شد، در شرایطی انجام شد که روابط بین دو کشور درحال گرم شدن است و جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا طی چند هفته آینده به عربستان سعودی و اسرائیل سفر خواهد کرد. منافع مشترک اسرائیل و عربستان سعودی در حال افزایش است و از جمله در داشتن یک دشمن مشترک به نام ایران، منافعمان با یکدیگر تلاقی پیدا میکند.»

آیا رژیم صهیونیستی به اهداف خود در تشکیل یک ائتلاف نظامی در مقابل ایران و محور مقاومت خواهد رسید؟

روزنامه آمریکایی وال‌استریت ژورنال نیز قبلا در رابطه با همکاری ها و کمک های نظامی امنیتی رژیم صهیونیستی به امارات نوشت :«امارات متحده و اسرائیل اکنون در حال گفت‌وگو در مورد راه‌های جدید برای حفاظت از امارات، از جمله از طریق فروش سامانه‌های پیشرفته پدافند هوایی اسرائیل به آن کشور هستند.»

همچنین رئیس جمهمور رژیم صهیونیستی در دیدار خود با حاکم امارات گفت:«ما کاملا از نیازهای امنیتی شما حمایت می‌کنیم، ما امروز اینجا هستیم تا راه‌ها و ابزارهایی برای برقراری امنیت کامل برای مردمی که به دنبال صلح در منطقه هستند، بیابیم.»

روزنامه اسرائیل تایمز نیز در رابطه با همکاری رژیم صهیونیستی با بحرین نوشت:«بنی گانتس، وزیر جنگ اسرائیل و عبدالله بن حسن نعیمی، وزیر دفاع بحرین، یک تفاهم‌نامه امنیتی امضا و روابط امنیتی دو کشور را عادی‌سازی کردند.»

آیا رژیم صهیونیستی به اهداف خود در تشکیل یک ائتلاف نظامی در مقابل ایران و محور مقاومت خواهد رسید؟

دیدارها، توافقات و قرارداد ها برای همکاری امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی، در واقع یک مقدمه سازی برای رسیدن به هدف اصلی، یعنی تشکیل یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران بود که مقامات رژیم صهیونیستی برای گذاشتن اولین سنگ بنای آن، برگزاری اجلاسی به نام "نشست نقب" را تدارک دیدند.

نشست نقب و شکست رؤیای متوهمانه صهیونیست ها

نشست نقب، که در آن وزرای خارجه ایالات متحده، مصر، مراکش، بحرین، امارات و رژیم صهیونیستی حضور داشتند، توسط اسرائیل به منظور دستیابی به یک چهارچوب مشترک سیاسی، نظامی، امنیتی بر علیه ایران در منطقه غرب آسیا ترتیب داده شد.

یکی از اهمیت های این نشست برای اسرائیل، حضور وزرای خارجه کشورهای عرب در سرزمین های اشغالی برای شرکت در یک اجلاس رسمی در ۸۰ سال اخیر بود که یک رویدا بی سابقه محسوب میشود. اما اهمیت دیگر این نشست، ایجاد یک ائتلاف نظامی با حضور کشورهای عربی و ایجاد یک کمربند نظامی امنیتی در مقابل ایران در منطقه غرب آسیا بود.

صهیونیست ها که از افزایش قدرت ایران و افتادن در حلقه محاصره کامل محور مقاومت و تهدید موجودیت اسرائیل شدیدا ترس و نگرانی داشتند، تصور میکردند که با ایجاد یک ائتلاف نظامی-امنیتی با کشورهای غرب آسیا، میتوانند در مقابل ایران و محور مقاومت یک بازدارندگی جدی ایجاد کرده و از زیر فشار و حلقه محاصر محور مقاومت خارج شوند.

اما نتیجه نشست نقب برای اسرائیل چیزی به جز هیچ و پوچ نبود. در واقع صهیونیست ها بدون آنکه نگاه واقعی به موازنه قدرت در منطقه غرب آسیا داشته باشند، به صورت عجولانه اقدام به برگزاری یک دورهمی نمایشی در سرزمین های اشغالی با حضور وزرای خارجه چند کشور عربی و آمریکا کردند.

آیا رژیم صهیونیستی به اهداف خود در تشکیل یک ائتلاف نظامی در مقابل ایران و محور مقاومت خواهد رسید؟

به گفته کارشناسان و تحلیلگرانی صهیونیستی و غربی، رژیم صهیونیستی هیچگاه نخواهد توانست کشورهای عربی را برعلیه ایران با خود همراه کند. در واقع کشور های عربی مانند امارات و عربستان، پس از درگیری با یمن، با گوشت و پوست خود مزه جنگ و تبعات آن را چشیده اند و به اندازه کافی خسارات و صدمات زیادی را متحمل شده اند. آنها این مسئله را خوب میدانند که قدرت نظامی کشوری مانند ایران، به هیچ عنوان قابل مقایسه با قدرت نظامی یمنی ها نیست، آنها به خوبی میدانند که قرار گرفتن در کنار رژیم صهیونیستی و ایجاد تفاهم و روابط کامل نظامی و امنیتی یعنی اعلام دشمنی قاطعانه به ایران و این چیزی است که آنها برای خود میخواهند.

اودی ایونتال کارشناس صهیونیستی در این رابطه میگوید: «در حال حاضر توازن قوا و بازدارندگی میان ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس به شدت به نفع ایران است، چیزی که پیشرفت روابط این کشورها و اسرائیل را به ویژه در زمینه امنیتی- نظامی کند و به تاخیر می اندازد. این کشورها، همانطور که باید از آتش حذر کرد، نسبت به تعریف ایجاد رابطه با اسرائیل به عنوان یک پیمان ضد ایرانی محتاط هستند؛ و ایران نیز به نوبه خود مراقب است که این کشورها از آن همچنان این ترس و وحشت را داشته باشند. تهدیدات ایران آشکارا و خشن هستند. به عنوان مثال، ژنرال باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران، قبلاً هشدار داده بود که اگر امارات اجازه دهد اسرائیل در قلمرو آنان پا بگذارد، نیروهای ایرانی با امارات برخورد خواهند کرد. اخیراً نیز، پیش از انتصاب یک افسر رابط اسرائیلی در مقر ناوگان پنجم ایالات متحده در منامه، ایران تهدید کرده است که رفتاری مشابه با اربیل با بحرین خواهد داشت و به سوی آن کشور موشک شلیک خواهد کرد.»

آیا رژیم صهیونیستی به اهداف خود در تشکیل یک ائتلاف نظامی در مقابل ایران و محور مقاومت خواهد رسید؟

به گفته کارشناسان، چنانچه کشورهایی مانند امارات، عربستان و بحرین، خواهان یک درگیری واقعی با ایران بودند، اقدام به برگزاری مذاکرات یا روابط تجاری با ایران نمیکردند. به عنوان مثال، امارات در حال حاضر سطح تجاری خود با ایران را در سال اخیر افزایش داده و به ۱۵ میلیارد دلار رسانده است. از سوی دیگر در ماه های اخیر مشاور امنیت ملی امارات به ایران سفر کرده و با مقامات ایران دیدار داشته است که به گفته کارشناسان صهیونیستی، اقدامی بی سابقه بوده است.

از سوی دیگر، عربستان سعودی حدود دو سال است که سعی میکند از طریق مذاکرات، روابط خود با ایران را ترمیم و بازسازی کند و از افزایش درگیری و تنش با ایران در منطقه نیز خودداری میکند، سعودی ها در شرایطی که درگیر جنگ با یمن هستند، نمیتوانند آشکارا در کنار اسرائیل ایستاده و علیه ایران اقدام عملی انجام دهند.

همچنین، به گفته تحلیلگران اسرائیلی، پادشاه اردن در رابطه با طرح آمریکا برای ایجاد یک اتحاد نظامی مشترک در منطقه مردد است. یونی بن مناحم، کارشناس سیاسی اسرائیل در این رابطه میگوید: «ملک عبدالله از واکنش ایران می ترسد و می خواهد روشن شود که این طرح آمریکا، یک اتحاد نظامی دفاعی بدون اهداف تهاجمی است.»

«روزنامه العربی جدید»، به نقل از منابع مصری گزارش داده است که پس از زمزمه های تشکیل ناتوی خاورمیانه ای با حضور کشور های عربی برای مقابله با ایران، مقامات نظامی و امنیتی مصری به صورت مکرر در نشست های خود تاکید کرده اند که با هرگونه مشارکت در هر ائتلاف نظامی علیه ایران و درگیر شدن با این کشور مخالف هستند. منابع مذکور اعلام کرده اند که یکی از اهداف اصلی سفر عبدالفتاح السیسی عمان دادن تضمین به طرف ایرانی است که مصر علاقه ای به درگیر شدن با ایران ندارد.

آیا رژیم صهیونیستی به اهداف خود در تشکیل یک ائتلاف نظامی در مقابل ایران و محور مقاومت خواهد رسید؟

مشکل و مانع دیگر در این زمینه، عدم اطمینان کشورهای عربی خلیج فارس به حمایت آمریکا از آنها است. این عدم اطمینان که پس از خلف وعده کاخ سفید در حمایت از اوکراین در برابر روسیه تشدید شد، برای کشورهای عربی که رژیم صهیونیستی از آنها خواسته است تا در ائتلاف نظامی علیه ایران شرکت کنند، این نگرانی را ایجاد کرد که آمریکا بر خلاف وعده های حمایتی خود، هیچ اقدامی در جهت کمک به آنها در زمان لازم انجام ندهد، خصوصا که اکنون ایالات متحده برای مهار چین در حال کاهش حضور خود در خاورمیانه است.

از مهم ترین مسائلی که همچنان یک مانع جدی بر سر ایجاد روابط نزدیک میان کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی است، مسئله حل نشده فلسطین است، علی رغم اینکه بعضی از کشورهای عربی و مسلمان حاضر به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی شدند، اما کماکان مسئله فلسطین برای اسرائیل بحران زا است و این امر در زمان درگیری میان فلسطنیان و صهیونیست ها تشدید میشود که در حوادث و تنش های ماه رمضان شاهد آن و اعتراض کشورهای عربی منطقه به رژیم صهیونیستی بودیم.

ائتلافی با دست و پای شکسته

بررسی و مد نظر قرار دادن نکات و مسائل فوق، به خوبی ثابت میکند که تمام تلاش های رژیم صهیونیستی برای شکل دادن به یک ائتلاف ضد ایرانی با کمک کشورهای منطقه و گسترش آن، تلاش عبث و بیهوده است. نشست نقب و اقدامات مشابه سران رژیم صهیونیستی، قطعا نمیتواند خروجی مطلوب صهیونیست هارا در پی داشته باشد، چراکه وقتی آمریکا و اسرائیل به کشورهای عربی هیچ تضمینی برای پیامدها و تهدید های ناشی از پیوستن به یک ائتلاف ضد ایران و محور مقاومت به آنها نمیدهند، دلیلی ندارد که کشورهای مذکور با طناب صهیونیست ها خود را در چاهی بیندازند که خروجی از آن نیست. از این رو میتوان گفت ائتلافی که اکنون میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و منطقه مطرح است، شبیه کودکی است که از اول عمر با نقص عضو به دنیا آمده است و عملا هیچ کاری از پیش نخواهد برد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس