سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** مهم نیست امتیاز بدهیم یا بگیریم، فقط برجام را احیا کنید
روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «طرف مقابل «خواستههای فرابرجامی» ایران را مانع اصلی میداند و مدعی است ایران در صورت طرح مطالبات فرابرجامی باید «نگرانیهای امنیتی» آمریکا را مدنظر قرار دهد و گفته است آماده مذاکره درباره این موضوعات است.»
در ادامه این مطلب آمده است: «توافق هستهای با کلیه نقایص احتمالی و مورد ادعای مخالفان، بهترین راهکار برونرفت از بحران هستهای، لغو تحریمهای ظالمانه و همچنین آرامسازی روابط ایران با غرب است که جایگزینی بر آن مترتب نیست... از هر اقدام منتهی به احیای برجام فارغ از اینکه کدامیک از طرفین از مواضع خود عقب نشستهاند، باید استقبال کرد و آن را به فال نیک گرفت.»
این حجم بی اعتنایی به منافع ملی و عزت مردم ایران در برخی تحلیل های رسانه های اصلاح طلب، تأمل برانگیز و البته تأسف برانگیز است. اینکه صراحتا بگوییم مهم نیست امتیاز بدهیم یا بگیریم، فقط برجام را احیا کنید.
مشکل اصلاح طلبان و البته برخی دولتمردان در دولت قبلی این بوده و هست که در برجام، به اصالت دستاورد و نتیجه، هیچ اهمیتی نمی دهند. برهمین اساس گفته می شد که «امضای هر توافقی، بهتر از عدم توافق است»! یا تاکید می شد «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است و ما اجرای برجام اطمینان داریم»!
و یا تاکید می شد که «آمریکا قول داده که به تعهداتش عمل می کند»! یا اینکهرگفته می شد «من رئیس جمهور آمریکا را فردی مودب! و باهوش! یافتم»! و...
در مسئله برجام، ۳ فاکتور اصلی و یک خط قرمز جدی وجود دارد. ۳ فاکتور عبارت است از لغو دائمی تمامی تحریم ها، دریافت تضمین معتر و راستی آزمایی اقدامات ادعایی طرف مقابل. خط قرمز جدی و اساسی نیز عدم ورود به مذاکرات حول برجام موشکی و منطقه ای است.
اما متاسفانه بخشی از جریان اصلاح طلب نه به ۳ شرط اساسی ایران اهمیتی می دهد و نه به خطوط قرمز کشورمان در برجام ۲ و ۳.
هیچگاه نباید از یاد ببریم که اصلاح طلبان در دولت قبل با نسخه پیچی برای سیاست خارجی، ۸۰۰ تحریم جدید را به کشور تحمیل کرده و ارزش پول ملی را نیز به شدت کاهش دادند.
** ربیعی: شهید بهشتی برای پایین آمدن هزینههای انقلاب، به دیپلماسی و تعامل روی آورد
«علی ربیعی» سخنگو و وزیر کار استیضاح شده دولت روحانی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «از بهشتی؛ باید به عنوان سیاستمداری اخلاقی یاد کرد که بهرغم تهمتهای ناروا هیچگاه جانب انصاف را رها نکرد و نیز آنچه را که به نفع مردم و انقلاب میدانست به پیش میبرد. او در عصری که هژمونی شعارها بلند بود بنا بر اخلاق سیاسی و دوراندیشی برای پایین آمدن هزینههای یک انقلاب، به دیپلماسی و تعامل روی آورد. کنش سیاسی او چه در داخل و چه در خارج از کشور مبتنی بر گفتوگو و تعامل بود.»
وی در ادامه نوشت: «او از گفتوگو، با مخالفان داخلی و حتی دشمنان خارجی هراسی نداشت... به نظر من، مهمترین ویژگی فردی او که نیاز زمانه امروز ماست، اخلاق و سعهصدرش است. هیچ کس هرگز از بهشتی توهینی نشنیده است. او اهل درستگویی بود و درشتگویی در او راهی نداشت. بنای او بر جذب بود و بسیاری از او در این خصوص، خاطرههای به یادماندنی دارند.»
متاسفانه جریان اصلاح طلب به راحتی به تحریف شخصیت بزرگان انقلاب می پردازد. این طیف بجای اینکه رفتار و کنش خود را به بزرگان و شهدای شاخص انقلاب نزدیک کند، با تحریف شخصیت آنها، طوری وانمود می کند که این افراد بیشترین شباهت را با اصلاح طلبان داشته اند.
ربیعی در یادداشت مذکور مدعی شده است که «شهید بهشتی برای پایین آمدن هزینههای انقلاب، به دیپلماسی و تعامل روی آورد». این ادعا در حالی است که یکی از ویژگی های بارز شهید بهشتی، استکبارستیزی بود.
شهید بهشتی، آمریکا را مصداق اتمّ استکبار می دانست و خطاب به مقامات آمریکایی اعلام کرد که «ای آمریکا از ملت ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر». این شهید بزرگوار هیچگاه رئیس جمهور آمریکا را با القابی همچون «مودب»! و «باهوش»! مورد خطاب قرار نداد. شهید بهشتی هیچگاه از قیام عاشورا درس مذاکره نگرفت و از صلح امام حسن(ع) نیز برداشت نادرستی نداشت.
این شهید بزرگوار و مظلوم هیچگاه در واکنش به منتقدان خود، از القاب و اهانت هایی همچون «بیسواد، بی شناسنامه، مزدور، انقلابیون نفهم، یکمشت لات، کاسب تحریم، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یأس آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند» و...استفاده نکرد. شهید بهشتی در آن مقطع بارها از سوی «بنی صدر» مورد اهانت قرار گرفت.
شهید بهشتی به هیچ عنوان به اطرافیان و نزدیکان – به عنوان نمونه به برادر خود- اجازه نداد که در عزل و نصب ها- مثل انتخاب مدیران عامل بانک ها- دخالت کنند یا دست به بیت المال ببرند یا حقوق ها و رانت های نجومی بگیرند یا از روش نادرست برای اخذ مدرک تحصیلی اقدام کنند. شهید بهشتی با خوی اشرافیگری مخالف بود و هیچگاه به اختلاس مفسدان اقتصادی، لقب «بدهی معوقه» نمی داد.
شهید بهشتی هیچگاه جای «جلاد و شهید» را عوض نکرد و در نهایت توسط گروهک تروریستی و جنایتکار منافقین به درجه رفیع شهادت رسید.
** در دولت رئیسی هیچ نشانهای از بهبود معنادار، ولو اندک به چشم نمیآید
روزنامه سازندگی در مطلبی با عنوان «نشانی اشتباه ندهید؛ نامه راهبردی جبهه اصلاحات به رئیس جمهور» نوشت: «جبهه اصلاحات ایران خطاب به سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران نامه ای را منتشر کرد. همچنین رونوشتی از این نامه به محمدباقر قالیباف ریاست مجلس ارسال شده است.»
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «در نامه جبهه اصلاحات آمده است:جنابعالی هم در تبلیغات انتخاباتی و هم در طول مسئولیت ریاست جمهوری اعلام فرمودید که مشکلات کشور عمدتاً ناشی از "سوء مدیریت" بوده و تحریمهای ظالمانه، کمترین نقش را در این زمینه داشته است. امروز بیش از ده ماه از روی کار آمدن دولت سیزدهم با رویکرد برکناری مدیران گذشته کشور با عنوان "مسببین وضع موجود" و برکشیدن جمعی از مدیران، با عنوان "جوانان مومن و انقلابی" میگذرد. صرف نظر از چگونگی تاثیری که این تغییرات مدیریتی در نحوه اداره کشور بر جای گذاشته است، نکته درخور توجه آن است که، برخلاف اظهارات سابقالذکر، هیچگونه نشانهای از بهبود معنادار، ولو اندک، در وضعیت عمومی کشور و معیشت مردم به چشم نمیآید تا بتوان آن را به عامل "تغییر مدیریت" کشور نسبت داد. به نظر ما نباید نشانی اشتباه به جامعه داد.»
اصلاح طلبان تعمدا در بررسی کارنامه دولت رئیسی، حداقل ۲ واقعیت بدیهی را انکار می کنند. یکی میراث دولت روحانی است و دیگری تاثیر جنگ اوکراین بر دیگر کشورها است.
دولت سیزدهم در حالی آغاز به کار کرد که ماحصل مدیریت دولت روحانی افزایش حدود ۷۰۰ درصدی قیمت دلار در کشور بود. در آغاز به کار دولت روحانی قیمت دلار ۳۲۰۰ تومان بود اما در دولت قبل این عدد تا حدود ۳۲ هزارتومان نیز افزایش یافت و برهمین اساس بزرگترین شوک ارزی تاریخ کشور در دولت روحانی رخ داد.
در یک نمونه دیگر، با بررسی رشد نقدینگی در کشور در ۴۰ سال اخیر می بینیم که دولت روحانی با رشد نقدینگی ۶۴۳.۴ درصدی طی سالهای ۹۲ تا پایان سال ۹۹، رکورددار بالاترین نرخ رشد نقدینگی بین این دولتها بوده و بدترین عملکرد را در این زمینه داشته است. نتیجه این عملکرد اما در خرداد ۱۴۰۰ به دست رئیسی سپرده شد تا باز هم دولت سیزدهم مجبور به آواربرداری از بخش دیگری از اقتصاد کشور شود.
همچنین بررسی قیمت کالاهای اساسی در سال پایانی عمر دولت روحانی نشان میدهد که سه محصول پروتئینی یعنی گوشت گوساله ۴۵ درصد، گوشت گوسفندی ۴۰ درصد و گوشت مرغ نیز ۸۷ درصد در اسفند ۹۹ نسبت به اسفند ۹۸ گران شد. از سوی دیگر قیمت برنج بسته به نوع آن بین ۱۱۱ درصد تا ۱۱۳ درصد افزایش قیمت داشته است.
افکارعمومی هنوز فراموش نکرده است که در ماههای پایانی دولت تدبیر و امید، اقلامی همچون روغن، شکر و گوشت مرغ آنچنان نایاب شد که مردم برای گرفتن اقلام دولتی با نادیده گرفتن اوضاع شیوع بیسابقه کرونا ساعتها در صفهای طولانی و فشرده در انتظار میماندند. تا در نهایت پس از ارائه کارت ملی و شناسایی هویت امکان تهیه مرغ یخی به قیمت دولتی آن هم به میزان محدود داشته باشند.
در آغاز به کار دولت سیزدهم، ایران رکورد تلفات کرونایی را زد و مرگ روزانه بیش از ۷۰۰ نفر از هموطنانمان به ثبت رسید. تاسفآورتر اینکه دولت روحانی درمان کرونا را هم گروگان سیاست خارجی خود و برجام کرده بود. بسیاری از مسئولان دولت حسن روحانی در حالی تلاش داشتند عدم واردات واکسن کرونا به کشور را بهدلیل نپیوستن ایران به FATF گره بزنند که با روی کار آمدن دولت رئیسی میلیونها دُز واکسن کرونا وارد کشور شد و ما شاهد رکورد روزهای بدون فوتی کرونا بودیم.
دولت رئیسی همچنین حدود ۱۰ ماه پس از فعالیت خود، اصلاحات اقتصادی را آغاز کرد که طی آن، هم زمینههای فساد و رانت گسترده برچیده شد، هم یارانههای نقدی واریزی به حساب سرپرستان خانوار تا ۸ برابر افزایش یافت.
در ماه خرداد برای دومین ماه متوالی تراز تجاری کشور مثبت شد و صادرات غیرنفتی بر واردات پیشی گرفت. در روزهای گذشته، خاندوزی، وزیر اقتصاد و سخنگوی اقتصادی دولت گفته بود: «شهریور ۱۴۰۰ تورم ۵۹ درصد بود اما امروز این عدد به ۴۶ درصد رسیده است.» در روزهای گذشته همچنین، رئیسی در بیست و ششمین سفر استانی در خراسان شمالی گفته بود: « دولت سیزدهم از ابتدای فعالیت خود، هر ماه، علاوهبر پرداخت حقوق و دستمزد، بین ۱۰ تا ۱۳ هزار میلیارد تومان بابت هزینههایی پرداخت میکند که در این دولت انجام نشده است.» منظور رئیس جمهور، پرداخت بدهی های دولت قبلی است.
افزایش فروش نفت و دریافت درآمد حاصل از آن، امضا و اجرای قرارداد سوآپ گازی میان ایران و ترکمنستان و آذربایجان- که از قطعی گاز و برق در زمستان در استان های شمالی کشور جلوگیری کرد-، پیوستن به سازمان اقتصادی شانگهای، افزایش چشمگیر تبادلات منطقه ای و افزایش صادرات، دریافت بخشی از اموال بلوکه شده ایران، امضای بیش از ۵۵ قرارداد و تفاهمنامه نفتی و گازی به ارزش ۱۶،۵ میلیارد دلار و...تنها بخشی از عملکرد دولت سیزدهم در سیاست خارجی است.