سرویس سیاست مشرق- انتشار دو خبر در فاصله زمانی کوتاه از هم توسط محافل صهیونیستی درباره ایران قابلتوجه است، در اولین خبر اعلام شد که مسئول میز ایران در موساد تغییر کرده و همسو با آن مدیر جمعآوری و تحلیل اطلاعات درباره ایران نیز عوضشده است، موساد این خانهتکانی اساسی در لانه را با آبوتاب خاص پوشش داده است.
همزمان با این تحولات اساسی؛ یک خبرنگار صهیونیست نیز از اثرگذاری موساد روی یک شبکه تلویزیونی نزدیک به رژیم آل سعود خبر داده و گفته است که رژیم صهیونیستی با دادن برخی کُدهای خاص به این تلویزیون ضد ایرانی به آن جهتدهی کرده و از رسانه سعودی در جهت «جنگ اطلاعاتی» بهرهبرداری میکند.
لانه جاسوسی رژیم صهیونیستی خبر اول را با عنوان قرار گرفتن دو زن بهعنوان مدیران عالیرتبه امنیتی و خبر دوم را با خط افشاگری از میزان اثرگذاری میان رسانههای مختلف پخش کرده است تا بهنوعی هم تکامل در کادرسازی خود را به رخ بکشد و هم عمق اثر خود در جنگ روانی در منطقه را نمایش دهد. البته هر دو خبری که از سوی عوامل موساد منتشرشده است دارای تحریف اساسی است!
تصویری که گفته میشود ساختمان مرکزی موساد در مناطق اشغالی است
در حالی موساد روی کار آمدن یک زن بهعنوان مسئول میز ایران را بهعنوان یک تحول اساسی بزرگنمایی کرده است که پیشازاین نیز، رژیم صهیونیستی از جنایتکاران زن در این سازمان آلوده استفاده ابزاری کرده و حتی به خاطر جاذبههای جنسی از آنها تا سطح مدیرکل و معاونت نیز بهره برده است.
به اعتقاد کارشناسان استفاده از یک جلاد زن صهیونیست بهعنوان مدیر بخش ایران یک واقعه بزرگ یا دستاوردی جدید برای موساد محسوب نخواهد شد، از سوی دیگر استفاده ابزاری سرویسهای اطلاعاتی مختلف از رسانههای مزدور فارسیزبان در خارج کشور نیز یک خارقالعاده اطلاعاتی محسوب نمیشود.
آگاهان منطقه بهخوبی میداننند که تلویزیون اینترنشنال سعودی بخشی از بازوهای جنگ روانی تعدادی از سرویسهای مستقر در منطقه است! این رسانه فارسیزبان اگرچه با حمایت مالی سعودی روی آنتن میرود، اما استخبارات عربستان کمترین نفوذ را در آن داشته و خبرنگاران این تلویزیون دستورات خود را بهصورت ایمیلی از سه سرویس مختلف گرفته میگیرند.
بهعنوان نمونه افزایش مأموریت این تلویزیون در دو بخش تاجیکی و افغانی با دستور مستقیم سازمان سیا و هدایت سیمونا هالپرین مدیرکل اوراسیای وزارت خارجه رژیم صهیونیستی صورت گرفته است. در این ماجرا رژیم سعودی تنها وظیفه تجهیز استودیو، تأمین منابع مالی و حمایت لجستیکی را داشته و روی محتوای تولیدی هیچ دخالتی ندارد.
اما اگر تحولات درون تشکیلاتی و اثرگذاری در جنگ شبکهای خبر سوخته محسوب شده چرا موساد این دو عنوان را بهعنوان دستاورد به رسانهها خورانده است؟ پاسخ به این سؤال نیاز به بررسی مدل و نتایج مأموریتهای سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی در تقابل با جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر دارد.
هدایت شبکه عملیات روانی موساد در کشور تاجیکستان با حمایت مالی رژیم سعودی
هزار ضربه بیهوده به دیوار سخت
سال گذشته روزنامه صباح چاپ ترکیه از متلاشی شدن یک شبکه نفوذی موساد خبر داده و نوشته بود که شبکه جاسوسی رژیم صهیونیستی در استانبول لو رفته و اعضای آن نزدیک به یک سال تحت نظر بودهاند. تا پیشازاین موساد سعی داشت خود را یک سازمان موفق در عملیات برونمرزی نشان داده تا این تصور را ایجاد کند که دست بالا را در تحولات منطقهای دارد؛ اما لو رفتن شبکه موساد در ترکیه یک آبروریزی بزرگ برای رژیم صهیونیستی محسوب میشد.
عمق ضربه به این شبکه آنقدر عمیق بود که عناصر آن در کرواسی و حتی شاخه سوئیسی آن نیز لو رفته و اوراق هویتی آنها شناسایی شد. جالبتوجه آنکه در آن زمان میت (سازمان اطلاعات ترکیه) مسئولیت ضربه به شبکه را نپذیرفت و رسانههای ترکی از بیان عوامل افشا کننده سرباز زدند. گویی در زدن شبکه موساد دستهای نامرئی یک سرویس منطقهای دیگر نقش اساسی را داشته است.
لو رفتن سهشاخه مهم برونمرزی موساد( در ترکیه، کرواسی و سوئیس) درست در شرایطی که سفارتخانههای اروپایی با موساد نهایت همکاری را داشته و صدور ویزا برای اعضای سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی کمتر از نیم ساعت بود یک حادثه مهم تلقی میشد، با این معنا که شبکه موساد در قلب ترکیه لو رفته و حجم انتشار سند علیه آن غیرقابلجبران است.
تصاویر برخی اعضای شبکه جاسوسی موساد با کُدهای مستعار
یک هفته پس از متلاشی شدن این شبکه جاسوسی وبسایت الجزیره در خبری اختصاصی اعلام کرد که اطلاعات انحصاری درباره فعالیتهای موساد در استانبول دست یافته که بهزودی آن را منتشر میکند. نکته جالب در این خبر آن بود که الجزیره گفته بود که این اطلاعات انحصاری را از منابع مختلف غیر ترکی به دست آورده است که نشان میدهد موساد چگونه در ترکیه حرکت میکند، فعالیتهای آن و همکاریاش با سفارتخانههای مختلف در کشوری که با آنها در تماس است چگونه است. این اسناد چنان رژیم صهیونیستی و سازمان سیا را دچار وحشت کرد که تا مدتها از عمق نفوذ یک سرویس فرادستی در ترکیه دچار شوک بودند.
پس از افشاگری الجزیره یک مقام امنیتی رژیم صهیونیستی بالاخره به زبان آمده و اعلام کرد که جان شهروندان صهیونیست در ترکیه بهشدت در خط بوده و ایران روی آنها اشراف اطلاعاتی سنگین دارد. تازه اینجا بود که موساد متوجه شد از کجا ضربه اول را خورده است. این مقام اطلاعاتی دولتی با سانسور خبر شناسایی تمامی عوامل موساد توسط جمهوری اسلامی ایران این افراد را شهروند ساده خواند.
پسازاین ماجرا شبکه صهیونیستی کان ۱۳ اعلام کرد ضربه به موساد آنقدر شدید است که یک گروه ویژه در سیستم امنیتی شامل کارکنان شاباک و نهادهای نظامی امنیتی دیگر تشکیل شده است که بهطور ۲۴ ساعته و در هفت روز هفته برای تجزیهوتحلیل اطلاعات، دریافت رفتار و پاسخ به هشدارهای صهیونیستی در زمان واقعی در ترکیه و بهطور جامع کار میکنند و هر سازمانی مزیت و قابلیتهای نسبی در جمعآوری اطلاعات خود را ارائه میکند.
پسازاین ضربه سخت به پیکر سازمان تروریستی و فاسد موساد نفتالی بنت نخستوزیر رژیم صهیونیستی با ژستی سیاسی و مضحک اعلام کرد که از این پس «استراتژی هزار زخم» را در پیشگرفته و بهره بردن از تمام عوامل منطقهای خود آماده زدن ضربه به ایران است.
این ادعا آنقدر گزاف و عجیب بود که دنی سیترینوویچ عضو اندیشکده شورای آتلانتیک در یادداشتی نوشت:
بنت خطاب به کمیته امور خارجه و دفاع کنست گفته است که دیگر گذشت آن روزهایی که ایران مکرراً به اسرائیل آسیب میزد، شاخههای ترور را در منطقه ما گسترش میداد و قِسِر درمیرفت... ما همهجا و در هرزمانی دست به عملیات میزنیم و این کار را ادامه خواهیم داد؛ اما در آن جلسه اعضای ارشد تشکیلات نظامی اسرائیل اظهارات بنت را موردانتقاد قراردادند و گفته بودند که چنین اظهاراتی صرفاً موجب افزایش انگیزه ایران علیه اسرائیل میشود. آنها استدلال کردند که در حال حاضر بهتر است که صرفاً دهانش را بسته و سکوت اختیار کند؛ زیرا موساد کارایی خود را از دست داده و توان پیشبینی رفتار ایران را ندارد.
در ادامه این یادداشت مهم آمده بود:
اسرائیل در حال افزودن به موفقیتهای تاکتیکی خود است، درحالیکه راهبردش در قبال ایران شکستخورده است. میان اظهارات مقامات ارشد اسرائیل و واقعیات میدانی فاصله فزایندهای وجود دارد. قبل از آنکه خیلی دیر شود، باید یک سیاست متوازن اتخاذ نمود که وضعیت ایران را مدنظر قرار میدهد. مقامات اسرائیل باید به خاطر داشته باشند که کشاندن ایران به گوشه رینگ و تغییر موازنه بازدارندگی میان کشورها ممکن است واکنش شدید تهران را به دنبال داشته باشد و به یک رویارویی منطقهای بینجامد.
البته پیشبینی اثرگذاری ایران بر تحرکات صهیونیستها از جانب مقامات ارشد اطلاعاتی و نظامی اسرائیل خیلی زود نتیجه خود را نشان داد تا جایی که شاباک در اطلاعیهای هشدار داد که ایران روی انتخابات در مناطق اشغالی اثر دارد. شاباک گفته بود که نگران است که به دنبال بالا گرفتن مجادلات نمایندگان کنست، شهروندان نیز تحت اثر جنگ اطلاعاتی از جانب تهران آشوب سیاسی برپا کنند.
کانال ۱۲ اسرائیل هم در گزارشی تکمیلی اعلام کرد که در دو انتخابات سال ۲۰۱۹، کمپانی فناوری Vocative واقع در آمریکا فاش کرده که هزاران بات ایرانی برای افزایش شکاف اجتماعی سیاسی میان اسرائیلیها و تعمیق گفتمان رادیکال سیاسی آنلاین به کار گرفتهشدهاند.
درحالیکه موساد سعی داشت به استفاده از منابع منطقهای خود روی جمهوری اسلامی ایران اثر مخرب بگذارد، در طی چند ماه نهتنها سهشاخه برونمرزی خود را از دست داد، بلکه در مرز بحران اجتماعی سخت نیز قرار گرفت. این فشار تا حدی بود که ناصر قندیل، سیاستمدار لبنانی و سردبیر نشریه البنا در وصف آن میگوید که رژیم صهیونیستی زیر رصد هوشمندانه ایران قرار داشته و مقهور جنگ ترکیبی شده است.
حذف چند مقام امنیتی توسط بنت و تغییر در چینش آن به بهانه زنانه کردن موساد تنها بهانهای برای گم کردن رد ناکارآمدی این سازمان جاسوسی چندملیتی در برابر اقدامات پیشدستانه از جانب جمهوری اسلامی ایران است. در شرایطی که سال گذشته موساد با اجرای پروژه هزاران خنجر سعی داشت اقدامات خبیثانه در برابر تهران را زیرسطحی کند؛ سپاه پاسداران در عملیات غافلگیرانه لانه دشمن را برچیده و سپس آن را پاکسازی کرد؛ خوردن دو ضربه متوالی در ترکیه و عراق رژیم صهیونیستی را بهشدت بیحیثیت کرده است.
عملیات پاکسازی موساد در کردستان عراق توسط سپاه پاسداران
دکترین اختاپوس و حذف موساد از عملیات برونمرزی!
شکست خوردن استراتژی هزاران خنجر و زیر ضربه رفتن امکانات منطقهای رژیم صهیونیستی باعث شد که بنت با بازنگری امنیتی در داخل همزمان با نزدیک شدن به انتخابات از تز جدیدی با عنوان «زدن سر اختاپوس» رونمایی کند. این تغییر راهبرد اساسی به معنای آن بود که تمرکز به داخل افزایشیافته و سازمانهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بیش از آنکه روی منطقه سوار باشند باید روی آشوبهای داخلی متمرکز گردند.
در دکترین جدید موساد نقش کمتری در معادلات داشته و باید دوباره از نو خود را بازسازی کند و در نقطه مقابل اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی (آمان) وسعت عمل بیشتری خواهد داشت.
البته کم شدن قدرت عمل موساد و افزایش دامنه آمان برای صهیونیستها بدون هزینه نیست! پیشازاین روزنامه هاآرتض فاش کرده بود که اختلافات میان اطلاعات نظامی ارتش رژیم صهیونیستی و موساد جدی بوده و منشأ این اختلاف بیشتر در خصوص حوزه فعالیت آنان است. در حال حاضر سطح اختلاف میان موساد و آمان به حدی است که جامعه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در شرح آن نوشته است که موساد برجام را برای آینده اسرائیل مضر دانسته و اطلاعات ارتش معتقدند در توافقنامه مزیتهایی نیز وجود دارد!
افزایش اختلافات میان نهادهای اطلاعاتی در رژیم صهیونیستی زنگ خطر را برای آینده این رژیم جعلی به صدا درآورده است.تامیر پاردو رئیس سابق موساد و ایهود باراک نخستوزیر سابق هر دو در فاصله زمانی کم از یکدیگر اعلام کردهاند که موجودیت اسرائیل در معرض نابودی قرار دارد و این رژیم جعلی هشتادسالگی خود را نخواهد دید.