به گزارش مشرق، چهار نفر دوست و بچه محل هستند در گروه سنی ۱۵ تا ۱۹ سال؛ در ناآرامیهای اخیر در محدوده صادقیه دستگیر شدهاند.
دو نفر دانشآموز و دو نفر پشت کنکوری که یکی از آنها تازگیها در یک سوپرمارکت هم کار میکرد.
حکایت حضورشان در ناآرامیهای اخیر بس ساده است و نشان از بیتجربگی، طمع و به قول معروف یک شبه ره صد ساله رفتن دارد؛ تا آنجا که برای خودشان خیال ها بافته بودند که با ۳۰ میلیون تومان چه ها خواهند کرد؛ یکی از آنها می گفت میخواستم کلاس کنکور و تست زنی بروم تا امسال در کنکور قبول شود؛ آن یکی از حقوقش در سوپرمارکت میگفت و در مقابل وعده دستمزد ۳۰ میلیون تومانی آن هم به ازای یکی دو شب شعار دادن و فیلم گرفتن؛ آن هم پولی که هیچگاه به دستشان نرسید!
حکایت این چهار پسر نوجوان و جوان که در ناآرامیهای صادقیه دستگیر شده اند از این قرار است که یکی از آنها که از همه بزرگتر است دفعه اول در نارمک در تجمعات شرکت می کند که در همانجا یک آقایی به این جوان ۱۹ ساله ما پیشنهاد هنگفتی میدهد؛ از این قرار که اگر بتوانی یک جمع تشکیل دهی و چند نفر از دوستانت را نیز برای اعتراضات بیاوری نفری ۳۰ میلیون تومان به حسابتان واریز میکنم.
پسر گزارش ما ابتدا باور نمیکند و با خودش می گوید مگر می شود؛ برای همین فردای آن روز سر قرار در میدان صادقیه تنها حاضر میشود تا ببیند آن مرد به او راست گفته یا دروغ؛ وقتی در سر قرار می آید همان مرد را دوباره میبیند؛ مرد از او میپرسد پس دوستانت کجا هستند که پسر جواب میدهد میخواستم ببینم راستی میگویی یا دروغ؛ حالا اگر به حرف خود پایبند هستی فرداشب دوستانم را هم میآورم.
فردا شب، پسر گزارش ما سه نفر از دوستانش را با خود همراه میبرد؛ در میدان صادقیه سر قرار؛ آنجا دوباره عدهای جمع شده بودند، شعار میدادند، سنگ میانداختند، سطل زباله آتش میزدند، این چهار نفر همانجا پرسه میزنند اما خبری از آن مرد نیست با خودشان میگویند حتماً میآید.
پس از چند دقیقه ایستادن آنها هم وارد جمع میشوند و شروع میکنند به شعار دادن و فیلم گرفتن از تخریبهایی که دیگران انجام میدهند از سنگپرانیها، از آتش زدنها و ... تا اینکه پلیس سر میرسد و آنها را دستگیر میکند.
حال این چهار پسر در مقر پلیس تهران از جریان آن روز و وعده ۳۰ میلیون تومانی و آرزوهای بر باد رفتهشان میگویند از اینکه فریب خوردهاند و حالا باید اینجا روی صندلی به عنوان متهم و اغتشاشگر بنشیند؛ از اینکه آن فرد حتی شماره ای هم که به آنها داده بود باطل بود و آنها سر یک وعده تو خالی آینده و آبروی شان را بر باد داده اند.
***
* «شناسایی و دستگیری افراد اجارهای فریب خورده جهت ایجاد اغتشاش با وعده دریافت مبالغ بالا » عنوانی است که به اوضاع و احوال این چهار نوجوان و جوان نسبت داده اند؛ پسرهایی که حالا در مقر پلیس تهران از آنچه که بوده و اتفاق افتاده حرف می زنند، بخوانید:
*چرا دستگیر شده اید؟
همان پسری که بقیه دوستانش را به شرکت در ناآرامی تشویق کرده، میگوید: ۴-۵ روزی خانه می نشستم، در فاز این نبودم که در اعتراضات و اغتشاشات شرکت کنم ولی آنقدر که در اینستاگرام استوری و پستها را میدیدم تحت تأثیر فضای رسانهای آنها قرار گرفتم و همچنین حرفهایی که میگفتند شما بیغیرت هستید که نمیروید!
آن یکی هم جواب می دهد: شب اغتشاش یکی از دوستانمان گفت که آقایی بوده که گفته من پول میدهم اگر بروید در تجمع شرکت کنید آن هم ۳۰ میلیون تومان.
* یعنی به شما گفتند بروید تجمع شرکت کنید و یک آقایی می آید و به شما پول میدهد؟ چقدر؟
بله، مبلغ ۳۰ میلیون تومان.
* طبق اظهارات دوستان، شما به چند نفر دیگر وعده دادهاید اگر در تجمع شرکت کنند مبلغ ۳۰ میلیون تومان به حسابشان واریز میشود؛ جریان چیست؟
من در نارمک با دوستانم بودم که آقایی گفت اگر شما بیاید مترو صادقیه و آن طرفها و برای اغتشاشات گروهی را جمع کنید نفری ۳۰ میلیون تومان به حسابتان واریز میکنم.
* چکار باید میکردید برای اغتشاشات؟
در اعتراضات شرکت میکردیم.
* فیلم هم می گرفتید؟
بله، البته خودش هم فیلم میگرفت.
صحبت این یکی تمام نشده که آن یکی می گوید: راستش من گول خوردم و دست و پایم گیر بود؛ یکسری مشکلات مالی داشتم برای همین به آنها جواب مثبت دادم.
* از شما یک چاقو کشف شد متعلق به شماست؟
بله، وقتی از مترو آمدیم بیرون اینها را به ما دادند به یکی چاقو به یکی دیگر سنگ، گفتند برای دفاع از خودتان است اگر پلیسی آمد از خود دفاع کنید.
* آقایی را که شما در تجمع میدان نارمک دیدید آیا اطلاعاتی از خودش به شما داد؟
فقط یک شماره که به آن زنگ بزنیم اما هیچ خبری از او نبود.
* گفته بود فیلمی بگیرید و برایش بفرستید بعد یک مبلغی به حسابتان واریز میکند. الان مبلغی را برایتان واریز کرده است؟
خیر... الان ما اینجا هستیم.
* هم به پولتان نرسیدید و هم شما را گرفتند آوردن اینجا.
بله
* آیا ارزشش را داشت؟
اصلاً ارزشش را نداشت، جوگیر شدیم.
* داخل محتویات گوشی شما فیلمی است که ظاهراً یک مردی از شهروندان را کتک میزند. یک فرد بسیجی یا ارتشی؛ که شما این فیلم را با نشر کردید.
در یکی از گروههایی که من بودم فیلمی را فرستادند که یک نیروی امنیتی یا بسیجی را داشتند کتک میزدند و تهدیدش میکردند به مرگ ولی من تحت تأثیر فضای این ویدیو قرار گرفتم و سعی کردم با بقیه به اشتراک بگذارم.
* حرف آخر شما چیست؟
یک پیامی می خواهم به همه بگویم که تحت تأثیر رسانه قرار نگیرند. خواهش میکنم؛ چون هر کاری که میخواهند بکنند آخرش زندگی خودشان را به باد فنا میدهند؛ سعی نکنید در خیابان شعار بدهید؛ دارید خودتان را گول میزنید و خودتان را نابود میکنید، خواهشاً این کار را نکنید.