به گزارش مشرق، «عباس سلیمی نمین»، فعال سیاسی اصولگرا در گفتگویی، تحولات اخیر کشور را بررسی کرد.
چرا در کشور ما نهادهای مسئول با برگزاری تجمعات مسالمت آمیز مخالفت میکنند و به احزاب مجوز چنین گردهماییهایی را نمیدهند؟
این بحث خوبی است که ما بتوانیم برخی خواستهها و مطالبات و مخالفتها را در یک قالب منطقی و قانونمند دنبال کنیم. در این زمینه چند بحث جدی وجود دارد که باید حتماً به آن ها توجه شود؛ ابتدا بحث فرصت طلبی برخی گروههای سیاسی است، برخی گروههای سیاسی وقتی ظرفیتی در حوزههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایجاد میشود، بر موج سوار میشوند و فکر میکنند که میتوانند این جمعیت به میدان آمده را جزء طرفداران خودشان قلمداد کنند و به این ترتیب خود را گسترش دهند.
این فرصت طلبی محل تأمل است و باعث مسائل زیادی می شود، زیرا به سمتی میرود که اغتشاشگران موجود در آن از قانون و حتی احزاب قانونی خود تبعیت نکرده و موجب هرج و مرج میشوند.
معمولاً زمانی که به خواست به حق آنها توجه نمی شود و اجازه تجمع صادر نمیگردد برخی طرفداران آنها وارد عمل میشوند و فضای اجتماعی متشنج میشود؟
بی تردید گروههای سیاسی مطالبات را باید به سوی عقلانیت سوق دهند و خودشان در این زمینه تأثیر مثبت بگذارند. اما اگر در مسیر فرصت طلبی قرار بگیرند، درست در نقطه مقابل عمل خواهند کرد.
به منظور جلوگیری از وقوع چنین وضعیتی، نکته مهم این است که هر گروه یا تشکل دانشجویی و یا صنفی میتواند تعهدی بسپارد و مسیر و زمان راهپیمایی خود را مشخص کند. حتی میتواند با توافق، زمان تظاهرات و مکان آن را مشخص کنند و بر اساس آن تعهد دهند.
چرا وزارت کشور با درخواست تظاهرات ۵ گروه اصلاحطلب موافقت نکرده است. همچنین اگر گروهی که مجوز دریافت کرده، در عمل قادر به کنترل جمعیت نباشند با آنان چگونه باید برخورد شود؟
ببینید برای مثال، اگر تشکلی که برای تظاهرات مسالمت آمیز مجوز دریافت کرده، در حین تظاهرات، از مسیر مقرر و مورد توافق منحرف شد و مسیر خود را عوض کرد و موجب ترافیک شد، به طور طبیعی خسارت اخلال در ترافیک را نیز باید پرداخت کند، چرا که هر گونه اخلال در نظم، به زندگی روزمره مردم صدمه جدی وارد می کند.
برای مثال اگر راهپیمایی موجب ترافیک شود و شخصی که در آمبولانس برای انتقال به بیمارستان قرار دارد، به دلیل توقف طولانی در ترافیک، از دنیا برود. این جا مقصر کیست؟ بنابراین توافقات میان درخواست احزاب و وزارت کشور همه این موارد را باید در نظر بگیرد.
برخی مواقع پلیس هم توافق نمی کند که محل راهپیمایی مسیر مطالبه و تظاهر کنندگان را مورد حفاظت قرار دهد. در چنین مواقعی پلیس نظرات خود را می دهد و چنانچه مورد موافقت قرار گیرد توافقنامه را امضاء می کنند و بر اساس آن توافق آن تشکل سیاسی و صنفی یا دانشجویی در قبال بیانضباطی متعهد می شود.
اگر این تعهدات صورت گرفته باشد و وزارت کشور این فرصت را در اختیار آنها قرار نداده باشد، به طور قطع کار خطایی را انجام داده است.
نمونه مصداقی برای این گفته سراغ دارید؟
ما سال گذشته شاهد بودیم که در ارتباط با برخی مسائل اقتصادی گروهها مجوز می گرفتند و پلیس هم آنها را همراهی میکرد و این نشان از این داشت که این راه مسدود نیست .
البته در شرایط ویژهای که صحنه آلوده است،کما اینکه در ارتباط با مسائل اخیرشما صحنه را آلوده مییافتید. خیلی از مردم که ناراحتیهایی هم داشتند، در این صحنههای آلوده حضور پیدا نکردند.
در مواردی دیدند که صحنه آلوده است و امکان دارد مسئولان ذیربط بگویند که یک وقت منطقی بگذارید و وقتی این آلودگی برطرف شد بیایید و راهپیمایی و یا تظاهرات ایستادهای داشته باشید.
اگر چنین مسائلی رعایت شود و فرصت طلبی در شرایط آلودگی سیاسی نداشته باشیم می توانیم در یک شرایط منطقی بیاییم مجوزی را دریافت کنیم و خواستهای، مخالفتی و یا اصلاحیهای را دنبال کنیم. ضمن اینکه باید مشخص باشد پیگیر هدف و مطالبه خاصی هستیم و بر اساس آن هم واقعا مسئولیتپذیر باشیم و اجازه ندهیم عدهای بیایند و مسیر غیر قانونمندی را طی کنند.
در کشورهای پیشرفته همواره شاهد تجمعاتی هستیم و صدا و سیما و رسانههای کشور نیز به خوبی اخبار آن را پوشش میدهند و از آن به عنوان یک اعتراض بهحق یاد میکنند، ولی در کشور خود ما اینگونه نیست.
درست است که پلیس مسئولیت حفظ نظم را دارد، اما در هر حال طبق قانون باید تشکلها هم بخشی از قانونمندی را پذیرا باشند و اگر در سایر جوامع این قضیه توانسته است که پیش برود بهدلیل حفظ نظم و مسئولیتپذیری احزاب و تشکلهاست، که البته ما هم تجربیات آن را داریم .
مثلاً آنهایی که در ارتباط با مطالبات اقتصادی شعارهایی میدادند و مسیری را طی میکردند، یعنی از نقطهای به نقطه دیگر میرفتند و چون از قبل با پلیس هماهنگ شده بود، پلیس هم کاملاً از آنها حمایت میکرد و مراقب بود تا آمد و شد مردم دچار مشکلات زیادی نشود؛ تا هم مردم دچار مشکل نشوند و هم جمعیتی که مشکل دارد بتواند خواسته خود را به گوش مسئولان برساند.
اگر چنین امری محقق شود، فکر میکنم منطقی است مسئولان مربوطه به آن تمکین کنند، کما اینکه قبلاً هم تمکین کردهاند.
من دوستانه به این عزیزان میخواهم بگویم که اگر این فرصت طلبیها میدان پیدا کند خیلی برایشان خوب نیست و این اغتشاش گران هرگز زیر بلیت کسی که سابقه سیاسی دارد نیستند. اینها فکر میکنند که میتوانند از یک مسائل اینچنینی بهره بگیرند، ولی باید بدانند که این فرصت طلبیها هرگز برای اینها آوردهای نخواهد داشت.