به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: این روزنامه زنجیرهای به قلم یکی از همکاران رسانهای دولت سابق که خود را به دروغ اصولگرا جا می زند، نوشت: «حزبالله لبنان در یک حرکت تاکتیکی ارزشمند، برای آنکه مشکل انرژی لبنان حل شود و بحران سیاسی این کشور (که طی دو، سه روز گذشته با استعفای رییسجمهور و نخستوزیر وارد فاز جدیدی شده) معضلات اقتصادی را افزایش ندهد، با توافق گازی بیروت - تلآویو کنار آمد.
این رفتار نزد افکار عمومی دنیا و بهخصوص کشور ما امری غریب و نزدیک به محال بود و از مواردی است که در تاریخ سیاسی حزبالله و لبنان به نقطه عطف تبدیل میشود. در اینکه مقاومت حزبالله توانسته است در مذاکرات غیرمستقیم لبنان و اسرائیل موضع کشورش را تقویت کند، تردیدی وجود ندارد.
ضمن اینکه قطعا اسرائیلیها از موضع ضعف و ناگزیری پای میز مذاکره آمدهاند با این حال سیدحسن نصرالله میتوانست در منازعه گازی پشت دولت لبنان را خالی کند و به روش برخی سیاسیون ما در یک نطق آتشین به سیاسیون کشورش بتازد و همه را خائن، وابسته، غربزده و خودفروخته بداند. حتی اگر میخواست موضع آرامتری اتخاذ کند، میتوانست سکوت کند و بدون ایفای نقش کنار بکشد، اما در این مقطع به سمت منافع ملی لبنان چرخید و به همین دلیل تحسین سیاستمداران داخلی و خارجی را برانگیخت.
رضایت دادن به توافق گازی لبنان و اسرائیل با هر توجیهی که صورت گرفته باشد مستلزم این واقعیت است که اسرائیل را به عنوان یک واقعیت روی میز دیپلماسی پذیرفته است. اگر از این پس اسرائیلیها بازی درنیاورند و مزاحمتهایی دستکم در موضوع همین قرارداد ایجاد نکنند، نوعی تفاهم نانوشته بین حزبالله و اسرائیل امضا شده و طرفین ادامه موجودیت یکدیگر را به رسمیت شناختهاند.
رفتار سیاسی سیدحسن نصرالله را میتوان به عنوان الگویی برای دیپلماسی ایران نصبالعین قرار داد و باز شدن گره برجام را از مسیری مشابه دنبال کرد. مخالفان برجام چند سال است مشکلات اقتصادی را صرفا به سوءمدیریت گره میزنند و کلا نقش روابط خارجی را در آن انکار میکنند.
رخدادهای دیپلماسی یکسال اخیر، تشدید تحریمها و نیز بیاثر بودن اتکای کامل به شرق نیز جواب نداد، زیرا روسها اوضاعشان خرابتر از آن است که بتوانند کمک موثری به ایران کنند و چینیها هم عملا در پازل تجارت اروپا و آمریکا بازی میکنند. اتخاذ رویکردی مشابه حزبالله لبنان میتوانست و هنوز هم میتواند سنگهای بزرگ را از پیش پای اقتصاد ایران بردارد. ما که از حزبالله لبنان حزباللهیتر نیستیم؟ هستیم؟».
این نوشته پر از غلط و مغالطه، یادآور آن ماجرایی است که کسی میگفت خسن و خسین، دختران مغاویه هستند(!)
اولا این توافق، با قدرت نمایی و آماده باش نظامی حزب الله به دست آمد و نه مذاکره محض. در واقع هنگامی که حزبالله تهدید کرد بر سر تمامیت ارضی کشورش آماده جنگ است، اسرائیل با وجود همه هارت و هورتها عقبنشینی کرد.
چنانکه دبیرکل حزب الله لبنان گفت «صهیونیستها وقتی پهپادهای مقاومت را دیدند فهمیدند تهدیدات جدی است. رژیم صهیونیستی فکر میکرد مقاومت وارد اتفاقات مربوط به خطوط مرزی نمیشود و ایستادگی نمیکند. ولی وقتی مقاومت تاکید کرد اجازه نخواهند داد از کاریش نفت و گاز استخراج شود موضوع را جدی گرفت. اسرائیلیها اوایل تهدیدات مقاومت را جدی نمیگرفتند ولی وقتی عملیات پهپادها و تحرکات ما را دیدند به این نتیجه رسیدند که مسئله جدی است. روشن شد که موشکها نان میدهند.»
نتانیاهو نخست وزیر اسبق اسرائیل هم تایید کرده که: توافق با لبنان، توافق تسلیم محض در برابر حزبالله است.
قدرت نمایی موفق حزب الله دقیقا خلاف منطق غربگرایان آویزان از مذاکره است که آزمایش موشکی را تخطئه میکردند و حتی آماده بودند در برجام دو و سه، قدرت نظامی و نفوذ منطقهای را واگذار کنند و حال آن که آمریکا و اروپا در برجام، تا خرخره کلاه بر سرشان گذاشته بودند.
تامین منافع ملت لبنان از متن ایستادگی قاطع حزبالله انجام شد وگرنه صهیونیستها بنا داشتند با محاسبه شرایط بیثبات سیاسی لبنان که حتما دستهای خارجی در آن دخیل است، میدان گازی مورد مناقشه را درسته ببلعند. و این درسی برای غربگرایان است که اگر مقاومت جانانه در میدان کنار دیپلماسی نباشد و نفی شود، مذاکره محض جز به خسارت ختم نمیشود.
ثانیا هیچگونه توافقی میان حزب الله و رژیم صهیونیستی منعقد نشده است. توافق میان دولت لبنان با سازمان ملل، بر سر تعیین بخشی از مرز دریایی با کشور فلسطین اشغالی صورت گرفته است. در طرف مقابل هم رژیم صهیونیستی بهصورت غیرمستقیم بهعنوان اشغالگر سرزمین فلسطین با سازمان ملل مستقیم طرف بوده است. هیچگونه جلسه مشترک یا مستقیمی میان دو طرف به دلیل تاکید دولت لبنان بر غیرقانونی بودن دشمن صهیونیستی برگزار نشده است.
نمایندگان رسمی دولت لبنان حتی حاضر به حضور در یک مکان مشترک و گفتوگوی غیررسمی و غیرمستقیم با دشمن اشغالگر سرزمین فلسطین نشده و جلسه امضای توافق نیز به اینگونه برگزار شد که پس از امضای قرارداد توافق با سازمان ملل و خروج نمایندگان دشمن صهیونیست از جلسه و خروج «آنها به وسیله کشتی از آبهای بینالمللی و ورودشان به ساحل فلسطین، نمایندگان لبنان وارد محل استقرار نماینده سازمان ملل شده و قرارداد را به امضا رساندند. اسرائیل برای اولین در طول تاریخ اشغالگریاش این چنین تحقیر شد.
ثالثا جناب سید حسن نصرالله، خود را ارادتمند جمهوری اسلامی میداند و الگوی حزبالله را برآمده از الگوی جمهوری اسلامی می داند و عجیب است طیفی که همواره منطق مقاومت را همسو با صهیونیستها و غربیها مذمت کردهاند، حالا مقاومت پیروز حزبالله را حربهای برای تخطئه عاجزانه جمهوری اسلامی می کنند.
سرانجام این که سرنوشت رقت بار برجام، اسباب سرافکندگی مدیریت اشرافی غربگراست و باید در آکادمی های روابط بینالملل بهعنوان یک عبرت درباره توافق بد تدریس شود و با این وجود عجیب است که یک پادوی رسانهای آن جریان، همچنان دم از برجام می زند. انگار که در دوره ماقبل توافق برجام زیست میکنیم و هنوز برجام ملعبه دست غرب نشده است!