به گزارش مشرق، روزنامه جوان نوشت: رعنا رحیمپور، خبرنگار بیبیسیفارسی در بسته صوتی یک دقیقهای که از او منتشر شده است، درباره دستوری که سعودیها به خبرنگاران شبکه ایراننال داده اند، مطلبی را با مادرش بازگو میکند که محل تأمل و بحث و البته موضوعی قابلتوجه است. قبل از هر چیز باید گفت انتشار چنین مطالبی چیزی به دانستهها و معرفت کسانی که با ماهیت این رسانهها آشنا هستند، اضافه نمیکند و ارزش بلگرفتن و ذوقزدگی ندارد، اما تحلیل آن لازم است تا واقعی یا ساختگیبودن یا وجوه دیگر آن روشن شود. ابتدا ببینیم رحیمپور به مادرش چه میگوید: «رعنا: چیز نگرانکنندهای که مثلاً دیروز شنیدم این است که رؤسای اینترنشنال [به خبرنگاران]دستور دادهاند فقط با رهبران احزاب در ایران مصاحبه کنند. مادر رعنا: آخه حزبی که نداریم که، کدوم حزب؟ رعنا: نه دیگه، نه دیگه، احزاب کرد، احزاب لر، احزاب عرب، الان باید بفهمی نکته من چیه! خب فهمیدی نکته من چیه؟ مادر: فهمیدم. این خیلی خطرناکه! رعنا: کشورهای منطقه، ایران دموکراتیک که نمیخواهند. اگر ایران دموکراتیک بشه، جنبش زنان راه بیفتند حقوقشون را بگیرند، اولین جایی که وحشت میکنه، عربستانه. اینها به فکر آینده ایران که نیستند. الان اینها شروع میکنند به طبل جدایی... اینها یک ایران تیکهپاره تضعیفشده میخواهند.»
خب ابتدا باید ببینیم منبع این بسته صوتی که خبرنگار بیبیسی در آن مانند سخنران پیشاز خطبههای نمازجمعه حرف میزند، کیست؟! یک گمانه میتواند این باشد که بیبیسی خودش این فایل را ساخته و پرداخته کرده است تا اکنون پس از آنکه همه حیثیت خود را به میدان آشوب ایران آورد و خود را از حد یک شبکه خبری به یک کانال خبرسازی از دیوارنویسیها و سطلزباله آتش زدنها پایین کشید، با چنین کارهایی نشان دهد که ماهیتی متفاوت از شبکه بنسلمان داعشی دارد و اعتباری را که بیدستاورد از دست داد، ترمیم کند و اینجور مطالب را احتمالاً در آینده هم خواهیم دید. در این گمانهزنی، باور اصلی این است که بیبیسی فارسی خودش در این دوره آشوب و قبل از آن کم بر طبل جداییطلبی نکوبیده و ایراننال و دیگران، شاگردان مکتب بیبیسی فارسی در دشمنی با ایران واحد و دمیدن در بوق تفرقهافکنی و تجزیهطلبیاند و بیبیسی هرچه را پنهان کند، آن ماهیت ضد ایران متحد خود را نمیتواند پنهان سازد. در این گمانه توضیحات رحیمپور در اینستاگرامش که این بسته را تأیید میکند، اما از احترام به خبرنگاران ایراننال حرف میزند، واکنشی طبیعی ارزیابی میشود که، چون به اندازه مطلب اصلی دیده نمیشود و اثر ندارد، خنثیکننده مطلب اصلی نیست.
رحیمپور در اینستاگرامش نوشته: «در ساعات گذشته بخشی از مکالمه خصوصی من و مادرم منتشر شده. تنها احتمالی که به ذهن من میرسه اینه که صدای ویوئوچت، از طریق شنود خونه یا موبایل پدرو مادرم در تهران یا خونه و موبایل من در لندن، ضبط شده. طبیعیه که من در گفتوگوی خصوصی با پدر و مادرم شاید حرفهایی بزنم که هرگزعلنی نمیزنم؛ حرفهایی که عوامل جمهوری اسلامی به طور گزینشی برای اختلافافکنی و پیشبرد منافعشان منتشر میکنند. من به همه خبرنگاران فارسیزبانی که در خارج از ایران بهرغم فشارهای متعدد حکومت در حال خبررسانی هستند، احترام میذارم. انتشار و بازنشر این فایل صوتی برخلاف خواست من و نقض حریم خصوصی من و والدینمه.».
اما گمانه دوم آن است که این یک بسته صوتی غیرساختگی و عادی است و رعنارحیمپور تنها خبرنگار بیبیسی نیست که تفاوت در شغلی که به درآمد آن وابسته شده و باورهایش درباره رسانههای لندنی دیده میشود. در همان رسانه لندنی کسانی نشستهاند که با دوستان حتی اصولگرای خود در خصوصیها دائم در ارتباط هستند و در این ارتباطات خصوصی از دیکتاتوری سردبیران بیبیسی فارسی و گایدلاینهای غیرقابل تخطی آنان سخن میگویند و در آن فضای خصوصی هم سخنران پیش از خطبهها هستند تا خبرنگار شبکه لندنی! در این گمانه عذرخواهی ضمنی رعنا از خبرنگاران ایراننال هم برای حفظ هویتش در بیبیسی ارزیابی میشود.
در هر دو وضعیت، حقیقت تفاوت زیادی نمیکند. خبرنگار بیبیسی فارسی که از آغاز تأسیس رسانهای تفرقهافکن و ضد نظام ایران است، از دستور بنسلمان سعودی به خبرنگاران اینترنشنال برای دامنزدن به تجزیهطلبی در ایران نگران شده است. ماهیت شبکه سعودی نیازی به توضیح بیشتر ندارد. ایران نیز در روزهای اخیر درباره این شبکه به عربستان در تریبونهای رسمی و در نامههای دیپلماتی تذکر داده است که عواقب سنگینی در انتظار سعودی است. ممکن است بپذیریم که برخی خبرنگاران ایرانی این شبکههای لندنی درباره آشوبهای تجزیهطلبانه در ایران، وجدان معذبی دارند، اما زندگیو درآمدشان با این شبکهها گره خورده. بنابراین، در عمل بیخیال آن تذکرات وجدانی میشوند! این هم قابلقبول است، بهویژه که گفته شد کم نیستند خبرنگارانی از همین شبکهها که در خصوصیها با دوستان خبرنگارشان در ایران از این وضعیت گلهمندند.
اما تکلیف آنانی که در ایران فریب خبرسازیهای این روزهای لندن و سعودی را خوردند و تکلیف کسانی از جناح اصلاحطلب که پیدرپی میگویند چرا در این آشوبها اصرار بر امر خارجی و دشمن خارجی میکنید، چیست؟!