کد خبر 1443532
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۱
قتل

در یک نزاع جمعی در ورامین مشخص شد که پسر جوانی با ضربه چاقو مجروح شده و ضارب پس از آن متواری شده است.

به گزارش مشرق، اسفند سال ۱۴۰۰ با گزارش یک نزاع جمعی در ورامین مأموران به محل درگیری رفته و مشخص شد که پسر جوانی به نام شاهرخ با ضربه چاقو فردی را به نام بهروز مجروح کرده و پس از آن متواری شده است.

در ادامه بهروز به بیمارستان منتقل شد اما ساعاتی بعد پزشکان اعلام کردند که وی به‌خاطر پارگی سفیدران، حفره شکم و پارگی روده و همینطور خونریزی شدید تسلیم مرگ شده است، پس از آن، پلیس شناسایی شاهرخ را در دستور کار قرار داد و توانست وی را در مخفیگاهش بازداشت کند.

شاهرخ پس از دستگیری و در همان بازجویی‌های اولیه اعتراف کرد و در توضیح ماجرا گفت :درگیری ما به شب حادثه ربطی ندارد. چند ماه قبل من و چند نفر از دوستانم در یک رستوران نشسته بودیم که پسر جوانی به نام کاوه با دوستش بهروز وارد رستوران شدند و چند دقیقه بعد کاوه بی‌مقدمه شروع به فحاشی کرد و من و دوستانم به او اعتراض کردیم و چند سیلی به او زدیم اما با وساطت حاضران در رستوران درگیری خاتمه پیدا کرد. کاوه چند ساعت بعد در خانه‌اش بیهوش و به بیمارستان منتقل شده بود اما به کما رفت. در این میان پدر او از من و دوستانم به‌خاطر درگیری شکایت کرد با این حال کاوه دو هفته بعد به هوش آمد.

قرار بود از خودمان در دادگاه دفاع کنیم که متوجه شدیم کاوه از دوستش بهروز خواسته تا در دادگاه علیه ما شهادت دهد. وقتی این موضوع را فهمیدم خیلی عصبانی شدم ،چون ما با بهروز کاری نداشتیم. به همین خاطر از بهروز خواستیم تا قبل از جلسه دادگاه با هم صحبت کنیم که قرارمان همان شب حادثه بود.

من خیلی دوستانه با او صحبت کردم اما بهروز جوری رفتار کرد که کارمان به درگیری کشید و در نهایت من با چاقویی که در جیبم بود ضربه‌ای به پای او زدم و بعد هم از آنجا رفتم. من نه قصد داشتم و نه فکر می‌کردم که ضربه‌ای که به پای او زدم باعث مرگش بشود و حالا هم پشیمانم.پس از اعترافات صریح متهم، پرونده قتل به پرونده درگیری متهم اضافه و در دادسرای قرچک تجمیع شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه دادگاه مادر مقتول برای متهم درخواست قصاص کرد.

پس از آن کاوه به عنوان شاکی پرونده اول به جایگاه رفت و گفت: آن شب در حال غذا خوردن بودم که متهم با دو نفر از دوستانش من را با زور از رستوران بیرون آوردند و آنقدر کتک زدند که سرگیجه گرفتم با سختی خودم را به خانه رساندم و دقایقی بعد هم بیهوش شدم و ۲ هفته در کما بودم. من از متهم شکایت و برای او درخواست مجازات دارم.

بعد از صحبت‌های شاکی، متهم به جایگاه رفت و گفت: همان‌طوری که در بازجویی‌ها هم عنوان کردم قصدی در کشتن بهروز نداشتم ناخواسته مرتکب قتل شدم و اتهامم را قبول دارم. قبل از درگیری با بهروز مشروب خورده بودیم و حالت طبیعی نداشتم. پس از آن در تماسی با بهروز خواستیم که علیه ما شهادت ندهد.

پس از تماس من و دوستانم به پارک محله مان رفته بودیم که بهروز و دوستانش هم به آنجا آمدند اما ناگهان بهروز به سمتم آمد و سیلی محکمی به من زد و من هم به او سیلی زدم و باهم درگیر شدیم. در همان لحظه دیدم که چند نفر از دوستان بهروز چاقو کشیدند و من هم از ترس جانم چاقویم را درآوردم که دوستان بهروز او را هل دادند و هر دو زمین خوردیم و چاقو ناخواسته به پای او فرو رفت.

من ضربه زدم اما عمدی در کارم نبود و نمی‌خواستم که او را بکشم. من می‌خواستم با ضربه به پای بهروز او را مجروح کنم وگرنه می‌توانستم به قسمت‌های بالای بدنش ضربه بزنم.

قاضی در خصوص پرونده اول متهم اظهار داشت: در مورد ضرب و شتم کاوه چه دفاعی داری؟

متهم گفت: ما ضربه‌ای به سر کاوه نزده بودیم که منجر به بیهوشی و کمای او شود. کاوه قبل از اینکه وارد رستوران شود دعوا کرده بود و لباس‌هایش پاره بود.

بعد از آن وکلای متهمان به جایگاه رفتند و از موکلانشان دفاع کردند و با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

منبع: روزنامه ایران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 11
  • در انتظار بررسی: 2
  • غیر قابل انتشار: 2
  • بشار عبدالواحد IR ۱۱:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۶
    9 4
    قوه قضاییه با مجرما کنار میاد و عملا خیلی ضعیف شده.. چطوری ایرانی؟ خخخ
    • IR ۱۴:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۶
      2 0
      زندان های ا لان که زندان نیست نمور و تاریک با غذایی سرد و کم و بدمزه باشد دور از شما باشد هتل است مهمانسراست کسی از وضعیت زندان ناراضی نیست جز خانواده هایشان که مجبورن در گرانی جامعه گذران زندگی کنند
    • IR ۱۴:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۶
      2 7
      قضات و دادستان ها هم از جانشان میترسند. مجرمین خطرناکند ونمیشود باهاشون درافتاد
  • IR ۱۱:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۶
    2 8
    خب قبلش صحبت کردن باهاش و اتمام حجت شده بوده باهاش،گوش نکرده و پای لرزش هم نشسته. یکی نبوده به شاهده بگه ای مگس، عرصه سیمرغ نه جوان گه توست.
  • هوشنگ IR ۱۲:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۶
    2 4
    خخخخخخخخ بله ایرانی ها مهمانواز هستند البته برای خودشون اینطوره نه برای ما ما هر وقت می خوایم از خانه خارج بشیم از ترس جان مالمان اول خودمونو با سلاح سرد گرم اسپری فلفل مجهز می کنیم بعدش می زنیم بیرون چطوری البته ما تنهایی با کسی درگیر نمی شیم مگر انکه چند نفر باشیم تنها درگیر شدن با چند ایرانی نشانه بی عقلی است
    • بشار عبدالواحد IR ۱۳:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۶
      7 2
      هوشنگ چطوری مشنگ آلبانی نشین احمق ؟
    • بشار عبدالواحد IR ۱۳:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۶
      3 2
      خفشو هوش هنگ منافق بی شرف دهاتی. من که میدونم تو ایرانی هستی و عقده ای و دهاتی هستی
  • IR ۱۲:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۶
    2 2
    اگر خلافکار به دست کسی شاکی کشته بشه طبیعیه اگر بدهکار به دست طلبکار کشته بشه اونم طبیعه اگر طلبکار به دست بدهکار کشته بشه که شک نکن اینم طبیعیه ولی وای به روزی که شاهد به دست خلافکار کشته بشه این دیگه طبیعی نیست این نشان عمق فاجعه است که شاهد هم امنیت جانی نداره خخخخخخخخخ
  • هوشنگ IR ۱۳:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۶
    1 4
    آیا ما ایرانی هستیم ؟ همان مردم خونگرم مهمانواز که توریست های کره ای چینی ژاپنی تعریفش می کردند. پس ما مردم خونگرم مهمانوازی هستیم که چوب تو آستین هم دیگر می کنیم پدر هم را در میاریم هم دیگر را نوازش می کنیم این اسمش مهمانوازی است خخخخخخخخخ
  • هوشنگ IR ۱۳:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۶
    1 4
    خخخخخخ اشکالی نداره ولی سعی کن جلو توریست های خارجی که فکر می کنند ایرانی ها مهمانواز خونگرم هستند همدیگر را لته پاره نکنید این یه ذره آبرو رو حفظ کنید
  • علی IR ۲۰:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۶
    0 2
    سلام بررهبر‌م سلام شهیدان سلام برسربازان گمنام.من برای کشورم جانم رافدامکنم مرگ برداعشی مرگ بربدحجاب منتظر مرگ باشید

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس