به گزارش مشرق، در این رصد برآنیم که بتوانیم خطوط مشترک میان بعضی از رسانههای داخلی و ضد انقلاب را بررسی و تحلیل کنیم.
*******
تقسیم کار اصلاح طلبان و رسانه های دشمن در شورش علیه حکم قصاص
سحرگاه امروز حکم اعدام «مجیدرضا رهنورد» اجرا شد. وی در هفته های گذشته با چاقو به ۲ نفر از مدافعان امنیت حمله کرده و آنان را به شهادت رسانده بود. این شرور مسلح در روز روشن جان ۲ جوان را گرفت که یکی از آنها تازه داماد بود.
این قاتل پس از دستگیری و برگزاری جلسات دادگاه به جرم محاربه به اعدام محکوم شد. پس از اعلام خبر اعدام وی، رسانه های معاند به خط شده و با عوض کردن جای ظالم و مظلوم، مدعی شدند که این فرد صرفا به دلیل شرکت در اجتماعات اعتراضی به اعدام محکوم شده است. این رسانه ها به هیچ عنوان به قتل ۲ نفر توسط وی اشاره نکرده و فیلم جنایت این فرد را نیز منتشر نکردند.
حساب رسانه های سعودی و انگلیسی و اسرائیلی کاملا مشخص است. اگر آنها غیر از این عمل کنند جای تعجب است. نکته اینجاست که برخی رسانه ها در داخل دقیقا همراستا با رسانه های دشمن عمل کرده و به عملیات روانی آنان ضریب می دهند.
در همین رابطه روزنامه هم میهن در مطلبی با عنوان «نفس به نفس، عذاب به عذاب» نوشت: «در روزنامه نشستهام و به عکسهای اعدام که قبلتر از این روزها گرفته شده است نگاه میکنم. عکسها برایم تکراری است. خیلیهایشان بارها و بارها به صفحات روزنامه رفته و به زیور طبع آراسته و زیر چاپ رفته و در شمارگان چند هزارتایی چاپ شده است. این چند روز که فریاد اعدام نکنید از عالم و آدم بلند شده است، به این فکر میکنم چرا از آن عکسها راحت گذشتیم. چرا یک نفر پیدا نشد تا مثل هوگو یا کامو درباره اعدام بنویسد. بنویسد تا بفهمیم چه در ذهن و ضمیر کسی که قرار است پای چوبه دار برود میگذرد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «بنویسد تا بفهمیم پشت نگاه سرد و بیروح محکومان چه توفان و چه جدل حزنانگیزی برپاست. بنویسد تا متوجه شویم که این روزها و ساعتهایی که برای من و شمای بیرون از ماجرا میگذرد برای کسی که زیر حکم است روزبهروز و ساعتبهساعت و عذاببهعذاب و نفسبهنفسش دور از تصور است. بنویسد و طوری بنویسد تا طعم تلخ و گسش را بچشیم. بنویسد تا در ذهنمان زبری طناب، سرمای دستبند، تلخی کام، خشکی لب، پریدن رنگ از رخسار، آخرین تپشهای قلب، لخلخ دمپایی، شل شدن پاها را مرور کنیم. بنویسد تا شاید با خواندنش دل ولیِ دمی نرم شود. بنویسد که شاید قاضی را وادار به کمی مکث کند.»
همانطور که ملاحظه کردید، این روزنامه اصلاح طلب به اینکه چرا فلان فرد به اعدام محکوم شده است، اعتراض نکرده است بلکه اصل حکم قصاص را زیر سوال برده است. اقدامی که پیش از این از سوی گروهک نهضت آزادی انجام شده بود و اکنون نیز رسانه های دشمن آن را به صورت پرحجم ادامه می دهند.
جبهه اصلاحات و توهم نمایندگی اکثریت جامعه ایران
جبهه اصلاحات با انتشار بیانیه ای تاکید کرد: «به حکم وظیفه ملی، پیش از این در هنگام ملاقات با دبیر محترم شورایعالی امنیت ملی و رئیس محترم قوه قضائیه هشدار داده بودیم که مبادا احکام اعدام صادره برای معترضان به مورد اجرا گذاشته شود، چرا که با آگاهی از میزان نارضایتی در بین مردم و خشم انباشته در بین معترضان قابل پیش بینی بود که این اقدام همچون ریختن بنزین بر آتش، نارضایتیها را گسترش داده و آن خشم را شعلهورتر خواهد ساخت... همچنین گفته شد قاطعانه و سریع عمل کردن در روند رسیدگی قضایی و مراحل آن، رویکردی سیاسی است که موجب قربانیشدن قانون و عدالت شده و مغایر شأن قضاوت بوده، احیانا به ناحق، موجب سلب حیاتِ انسانها میگردد.»
در بخش دیگری از این بیانیه آمده است: «لازم است که اجرای موارد دیگر احکام اعدام متوقف شود تا بر آتش التهابات دمیده نشود.»
همانطور که در این متن اشاره شد، رویکرد جریان اصلاح طلب درباره حکم قصاص، دقیقا همراستا با عملیات روانی دشمن است. این طیف مدعی است که نباید قاتلین و اشرار مسلح و تروریست ها اعدام شوند. این اقدام دقیقا بنزین ریختن بر آتش آشوب و التهاب است. این رویکرد، این پیام را به دیگر اشرار مسلح و تروریست ها می دهد که شما بیایید و مردم ایران (اعم از زنان و کودکان و پیر و جوان) را به قتل برسانید و اصلا نگران تبعات آن نباشید چون قرار نیست حتی یک قطره خون از بینی شما بیاید چه برسد به محاکمه و مجازات و اجرای حکم قصاص.
و اما نکته مهم در بیانیه نویسی های جبهه اصلاحات، توهم نمایندگی اکثریت ملت ایران توسط این جریان سیاسی است. گویا سران اصلاح طلب دچار حواس پرتی شده اند.
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ جریان اصلاح طلب با لیدری خاتمی و تاجزاده و بهزاد نبوی و کروبی و تبلیغات فراوان توسط ۱۶ حزب اصلاح طلب تنها توانست ۲.۴۴۳.۳۸۷ رأی به دست بیاورد؛ یعنی حدود ۸ درصد کل آراء ماخوذه. این در حالی است که آقای رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰ علیرغم هجمه و تخریب گسترده، حدود ۱۸ میلیون رای کسب کرد.
همچنین سرلیست شورای ائتلاف (اصولگرایان) در انتخابات شورای شهر ششم تهران در سال ۱۴۰۰، قریب به ۴۹۰ هزار رأی کسب کرد؛ اما بیشترین رأی اعضای لیست جمهور (اصلاح طلبان) در این انتخابات، تنها حدود ۳۶ هزار رأی بود.
در انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ نیز سرلیست وحدت-قالیباف- حدود یک میلیون و سیصدهزار رای کسب کرد اما سرلیست اصلاحات- مجید انصاری- تنها حدود ۷۰ هزار رای کسب کرد.