کد خبر 144621
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۲۳

من می‌گویم که بچه‌ها بروند نقاط قوت را بردارند و تجربیات آنها را دیگر تجربه نکنند. واقعاً تجربیات گران‌سنگی در آثار این بزرگواران هست که یک راه میان‌بر برای رسیدن به کمال شعری محسوب می‌شود.

به گزارش مشرق به نقل از فارس، شعر آیینی مهم ترین دغدغه ی احمد علوی است. او موفقیت هایش در شعر و شاعری را مدیون استاد مجاهدی و استاد حسینی می داند. علوی تاکیدش بر این نکته است که یک شاعر آیینی باید اطلاعات مذهبی اش فوق العاده باشد.

مصاحبه مفصل ما را با ایشان بخوانید.

آقای علوی! الان دقیقا کجا هستیم؟

در حسینیه سادات و بچه‌هایی که با جامعه‌ی ادبی «فرات» مشغول فعالیت در زمینه شعر آئینی هستند.

تا آنجایی که من اطلاع دارم شما اصالتا قمی و در قم ساکن هستید.

نه، من اصالتا یزدی و صاحب قم هستم.

 یکبار که در خدمت «آقای مجاهدی پروانه» بودم حضرتعالی با اشعار شور انگیزتان محفل را گرم و یک سوگ جلالی در آنجا ایجاد کرده بودید.

خواهش می‌کنم شما لطف دارید.

من تمایل دارم که بیشتر درباره‌ی خودتان بدانم. چونکه در مصاحبه با یکی دو تا از دوستان ذکر خیر شما هم شد؛ من جمله «محمد تقی قشقایی» که ذکر خیر شما را خیلی داشت. مثل اینکه شما چند سال هم در ورامین ساکن بودید. من می‌خواهم بیشتر از زندگی خصوصی، سال تولد، سالی که شعر به سراغ شما آمد را برایمان بگویید تا بعد برویم سراغ سؤالات اساسی و تخصصی‌تر.

اول شهریور یکهزار و سیصد و پنجاه و سه به دنیا آمدم و اولین روزهای شاعرانگی‌ام را در ورامین و روستای قلعه نو املاک که در آن دانشسرای تربیت معلم واقع بود شروع کردم.

 

 

* از سن 17 - 16 سالگی شعر را شروع کردم و بیست سال سابقه آموزگاری دارم

 

  یعنی شما در تربیت معلم درس خواندید و در حال حاضر معلم هستید؟

بله، بنده در حال حاضر حدود بیست سال است که سابقه آموزگاری دارم. سپس در آنجا به اتفاق آقای «اصغر معاذی» از سن 17 - 16 سالگی شعر را شروع کردم، الحمدالله ورامین هم شهر ادب دوست و ادب پروری است و در آنجا چند باری خدمت خدا رحمت کند «آقای ژولیده نیشابوری» و چند پیشکسوت دیگر که الان اسامی شان خاطرم نیست رسیدم. ولی در محضر جناب آقای «علی‌رضا طالقانی» خیلی تلمذ کردم.

 

به آن جمع هفتگی «آقای طالقانی» که چهارشنبه‌ها تشکیل می‌شد شما هم می‌رفتید؟

خیلی کم، ولی خب چونکه ایشان در تربیت معلم استاد بنده بودند به بنده در آغاز کار خیلی کمک کردند و مرا خیلی تشویق کردند. خلاصه کار را در ورامین شروع کردم و الحمدالله تا امروز نیز ادامه دارد. اینکه چقدر موفق بودم را دوستان باید نظر بدهند.

 

 

* حساسیت شعر آیینی آنقدر بالاست که من خودم هنوز راضی نشدم که آنها را چاپ کنم

 

جناب علوی! تا به حال مجموعه‌ای چاپ کرده‌اید؟

الحمدالله، خدمت‌تان باید عرض کنم که الان به این نتیجه رسیدم افرادی که شعر می‌گویند -مخصوصا افرادی که در باب شعر آئینی قلم می‌زنند- حالا یک زمانی دوستی می‌خواهد مجموعه‌ای عاشقانه در بیست سالگی چاپ کند اصلا مهم نیست، ولی کسی که در حیطه شعر آئینی کار می‌کند و به عنوان شاعر آئینی می‌شناسندش، به نظر من یک کار خیلی بزرگ و دشواری است. دیگر شما هر چیزی را که می‌نویسید و هر بیتی که از طریق شما متولد می‌شود به نوعی شناسنامه شهامت و صاحب کار شما در این قضیه اهل بیت است. یعنی وقتی برای «مولا علی (ع)» یا چهارده معصوم (ع) شعر می‌گویید، آنقدر حساسیت بالاست که من خودم هنوز راضی نشدم که آنها را چاپ کنم. باید به آن درجه‌ای از قدرت و سلامت برسد، که ارزش چاپ کردن داشته باشد و دوست هم ندارم که خدای نکرده اثری از من چاپ شود که از نظر تاریخی و مضمونی اشکال داشته باشد.

 

جناب علوی! یکی، دو کار جدی که توفیق بوده و از شما شنیدم، دیدم شما بیشتر روی بنیان سوک پافشاری می‌کردید. همه‌ی کارهای آئینی شما به سوک توجه دارد و یا نه به جنبه‌های دیگری نیز توجه کرده‌اید؟

اتفاقا بنده به نظر خودم خیلی کم به جنبه‌ی «سوک» وارد شدم.

 

 

* هر بار که می‌‌خواهم برای مولا شعر بگویم می روم سراغ نهج‌البلاغه

 

  شاید آنهایی که من از شما شنیدم این گونه بوده است.

بله، همه‌ی هم و غمم این بوده است که من را بیشتر با اشعار علومی‌ام می‌شناسند. توفیق روزی در بارگاه حضرت امیر (ع) را زیاد داشتم که بتوانم برای ایشان شعر بگویم و هنوز نشده است هر بار که می‌‌خواهم برای مولا شعر بگویم سراغ نهج‌البلاغه نروم. یعنی اینکه 300 - 200 صفحه مطالعه می‌کنم.

 

فارس: به تعبیر «موسوی گرمارودی» می‌گوید که: "دری که به باغ بینش ماکشیده‌ای هزار بار خیبری تر است". پس حماسه و من جمله پیام هم هست.

بله، بله فکر می‌کنم اشعار علومی‌ام را مطالعه کنید.

 

آیا جایی چاپ شده‌اند؟

بله در مجموعه‌های مختلفی چاپ شده‌اند و دو اثر را هم که در خدمت مقام معظم رهبری ارائه کردم، فکر می‌کنم که هر بیت یک روایت و یا یک داستان تاریخی و یا یک حماسه از حماسه‌های آنها را در بر می‌گیرد.

 

 

* یک ذره از این اقیانوس بی‌کران را نمی‌توانیم درک کنیم اما برای پیدا کردن آن ذره هم باید تلاش کنیم

 

قطعا این مورد ریشه در مطالعه‌های زیاد و عمیق جنابعالی دارد یعنی تلمیحات گسترده یک شاعر مهر تأییدی است بر مطالعات تاریخی او.

اصلا بدون مطالعه نمی‌شود. اولا که ما یک ذره از این اقیانوس بی‌کران را نمی‌توانیم درک کنیم. اما حداقل برای پیدا کردن آن ذره هم باید تلاش و جهد کنیم.

 

«دل هر ذره را که بشکافی/ آفتاب بیش در میان بینی»

آن چیزی که در حد بضاعت من است این است که هر موقع می‌خواهم برای مولا شعر بگویم نهج‌البلاغه را بخوانم و به این هم بسنده نمی‌کنم که خب حالا من یکبار «نهج‌البلاغه» را خواندم و احادیث مولا را مرور کردم نه، برای هر کار جدیدی مطالعات جدید دارم.

جناب علوی! ما یک نکته‌ای داریم من خودم، الحمدالله خداوند توفیق داده است و در این زمینه مطالعات گسترده دارم، بنده وقتی اینها را مطالعه می‌کنم می‌بینیم که مثلا در رابطه با شخصیت ارجمندی مانند امام حسن مجتبی (ع) یا امام سجاد‌(ع) و امام باقر (ع) تا امام یازدهم(ع) کم کار شده است، اگر بنده اشتباه می‌کنم شما گوشزد کنید، یعنی بیشتر شاعران آئینی ما زوم کرده‌اند روی حضرت «ابا عبدالله الحسین (ع)» و سه، چهار ائمه دیگر. آیا شما این حرف مرا تأیید می‌کنید؟

کاملا تأیید می‌کنم.

 

* با توجه به بی‌احترامی که به ساحت امام هادی (ع) شد، به حدی کار فاخر برای امام هادی (ع) صورت گرفت

 

حال چه باید شاعران آئینی کنند؟

فکر می‌کنم، ما الحمدالله رب العالمین قدمهای اولیه و ثانویه این کار را برداشتیم، ببینید با توجه به اتفاقی که امسال افتاد و بی‌احترامی که به ساحت امام هادی (ع) شد، می‌گوید «عدو سبب خیر شود، اگر خدا خواهد» به حدی کار فاخر برای امام هادی (ع) صورت گرفت و الحمدالله دوستان شاعر ما همت گماشتند که حجم وسیع کار از نظر کمی بسیار لذت‌بخش بود.

 

خب چرا جناب علوی ما این جور مواقع به فکر می‌افتیم؟

من الان خدمتتان عرض می‌کنم، ما کاری که با همت دبیرخانه‌ی دائمی کل کشور که در قم تأسیس شده است انجام دادیم این بوده است که امسال برای اولین قدم، یک قدم محکمی را به عنوان «کنگره‌ ملی امامان غریب» را برداشتیم و آغاز کردیم، یعنی کنگره ملی امامانی که در سامرا، کاظمین و بقیع مدفون هستند.

 

 

دریافت آثار «کنگره ملی امامان غریب» تمام شده و آثار بسیار فاخر و گرانقدری به دستمان رسیده است

 

  فکر می‌کنم که محور این دوستان هم «جناب آقای مجاهدی پروانه» باشند؟

بله، ایشان رئیس دبیرخانه شعر آئینی هستند و من هم زیر سایه ایشان به عنوان دبیر اجرایی مشغول به فعالیت هستم. دریافت آثار «کنگره ملی امامان غریب» تمام شده است و آثار بسیار فاخر و گرانقدری در این زمینه به دستمان رسیده است. کتاب این کنگره که چکیده قوی‌ترین کارهاست به زودی عرضه خواهد شد و بعد از ماه مبارک رمضان نیز شاهد برگزاری آن خواهیم بود و این کنگره ان شاء‌الله هر سال برگزار خواهد شد. امسال بخش ویژه‌ی این کنگره «امام هادی (ع)» بوده است و سال دیگر یکی دیگر از ائمه غریب خواهد بود.

 

اعضای شورای سیاست‌گذاری شعر آئینی که در قم متمرکز است چه کسانی هستند؟

در خدمت «استاد سید مهدی حسینی» و دوستان خوب دیگری مانند «حاج آقا محمد جواد زمانی» و «آقای برقعی»، «آقای شرافت»، «آقای بیاتانی» و در راس همه اینها «استاد محمد علی مجاهدی» که واقعا نقطه نظرات و تحقیقات و پژوهشاتی که سال‌های سال در زمینه شعر آئینی داشتند بسیار مثمر ثمر است هستیم.

 

بله، شکوه شعر عاشورا در عرصه شعر آئینی، سیمای امام مهدی، سیمای موعود و ...

بله، ایشان خیلی کارهای فاخری داشتند.

 

یک نکته دیگر که البته امیدوارم به شما و دوستان قمی بی ادبی نشود.

خواهش می‌کنم.

 

یک تلنگری به شما و دوستان قمی بزنم، من فکر می‌کنم لقب پدر شعر آئینی برای «استاد مجاهدی پروانه» یک کنگره‌ی زیبا و یک کنگره‌ای که در شان ایشان باشد با توجه به کارهای تحقیقی و پژوهشی و با توجه به شعرهای زیبا و اثرگذاری که ایشان دارند را برگزار نمی‌کنند تا قدر این استاد عزیز به صورت ملی گرامی داشته شود، ببینید یک موقعی صحبت از یک شاعر درجه یک و درجه دو می‌شود که در رابطه با آن هیچ بحثی نیست. یک موقعی هم در رابطه با یک شاعری است که شما او را استاد می‌دانید. البته خود شما هم استاد هستید و یا آدم‌هایی مثل «آقای برقعی»، «آقای شرافت» که کارهایشان ارزش دارد و از نظر ارزش‌گذاری شاگردان «استاد مجاهدی» استادهای دیگران هستند. حالا چرا برای این بزرگوار کاری نمی‌شود تا شخصیت ایشان معرفی و تبیین شود؟

دو، سه سال پیش این کار انجام شد که متأسفانه آن جور که باید شایسته و بایسته باشد صورت نگرفت. باور کنید سال گذشته از چند طریق به استاد فشار آوردیم که استاد ما می‌خواهیم چنین کاری را انجام دهیم و کنگره‌ای را برگزار کنیم. ولی ایشان به هیچ وجه زیر بار نرفتند و راضی نشدند و آن چیزی که باعث شده در این زمینه دست نگه‌داریم این بوده است که خود استاد رضایت خودشان را برای انجام این کار اعلام نکرده‌اند، و خود ایشان آنقدر بزرگوار و متواضع بوده‌اند که موجب شده‌اند ما در رابطه با برگزاری کنگره دست نگه داریم. اما مطمئنا ما وظیفه شاگردی خود می‌دانیم که بزرگداشتی را برای ایشان برگزار کنیم و این کار را هم انجام خواهیم داد و هر چند آن چیزی که در شان ایشان باشد از عهده‌ی ما بر نمی‌آید، ولی ان شاء‌الله آن چیزی که در حد بضاعت ما هست را در سطح ملی برای ایشان برگزار کنیم.

 

 

* کار اگر نقد نشود نسیه است. باید نقد شود تا نقد بماند

 

جناب علوی! آیا کارهای شما تا به حال به صورت مکتوب نقد شده است؟

بله، الحمدالله نقد شده است و هنوز یکی از افتخارات من این است که کاری که نقد نشده باشد و به سمع و نظر «استاد مجاهدی» و «استاد حسینی» و اساتید دیگر نرسیده باشد را هیچ جایی نخوانده‌ام و معتقدم که کار باید چکش کاری شده باشد. آقا اگر کار نقد نشود نسیه است. باید نقد شود تا نقد بماند.

 

اگر بخواهید بعد از انقلاب چند علمدار در حوزه شعر آئینی نام ببرید به چه کسانی اشاره می‌کنید؟

بنده صاحب نظر و کارشناس نیستم، سلیقه‌ی خودم را می‌گویم. کسانی که در حوزه شعر آئینی اثرگذار بوده‌اند، آقای «استاد مجاهدی»، «جناب سازگار»، «حاج علی انسانی» در حوزه شعر آئینی واقعا اثرگذار بودند. مثلا «جناب آقای سازگار» را ببینید که چند درصد از مجالس روضه و مداحی کشور ما از اشعار ایشان تغذیه می‌کنند و این سه بزرگوار مدنظر من هستند.

 

من فکر می‌کنم از بنیانگذاران شعر مذهبی و آئینی سهم افراد ارجمندی مانند «سید علی موسوی گرمارودی» و «طاهره صفارزاده» را نباید فراموش کرد. به نظر شما اینها چقدر در جریان شعر آئینی اثرگذار بوده‌اند.

شخصی مانند «استاد موسوی گرمارودی» را خودم به عنوان یک شاگرد دبستانی از نظر روحیه حماسه‌‌ یا نگاه معرفتی به اهل بیت را بسیار قبول دارم و از ایشان یاد گرفتم.


درختان را دوست می‌دام که به احترام تو قیام کردند/ و آب را که مهر مادر توست

قیام کردند، حماسه‌ است.

ما در شعر آئینی دنبال روضه نیستیم.

 

  آفرین

روضه یک درصد خیلی ناچیز است که ما باید به آن بپردازیم.

 

 

* نباید فقط به خاطر مصائب زندگی و یا تشنگی و ... ائمه، چند نفر را بگریانیم

 

  به تعبیر آقای کاکایی «ای کاش مسیح نفست روح بریزد/ در کالبد منجمد مرثیه‌ خوان‌ها»

بله، یک درصد کمی روضه را باید به آن بپردازیم؛ زیرا اهل بیت ما آنقدر رفیع‌اند و والا هستند، و نباید فقط به خاطر مصائب زندگی و یا تشنگی و... آنها چند نفر را بگریانیم. شما چند شعر از «حضرت ابالفضل العباس(ع)» سراغ دارید که دنبال جایگاه علمی و معرفتی ایشان رفته باشند.

 

  البته الحمدالله این رو به رشد است.

بله، خدا را شکر روبه رشد است، و اتفاقی که باید بیفتد این است که هیچ شاعری بدون مطالعه، تحقیق و پژوهش شعر نگوید، یعنی اگر قرار است برای علمدار کربلا شعر بگوید باید برود و 500 صفحه مطالعه کند.

 

  میانه شما با شعر نیمایی و شعر نو چگونه است؟

متأسفانه و یا خوشبختانه من در این مقوله آن طور که باید و شاید کار نکردم.

 

 

* نیتم این بوده که از جایگاه رفیع ائمه بگویم؛ نه اینکه شعری بگویم صرفاً فلان مداح آن را در فلان هیئت بخواند

 

به جهت اینکه نمی‌شود با شعر نیمایی، سینه زد و زنجیر زد و یا نه، به دلایل دیگر سراغ این مقوله نرفتید؟

نه، من هنوز هیچ شعری را برای هیئت ننوشتم. شاید بعضی از شعرهایم در هیئت خوانده شود، اما من وقتی که می‌خواستم یک چنین عرض ادبی به ساحت این بزرگواران کنم، همه ی نیتم این بوده است که در حد بضاعتم از حماسه‌شان، شکوه‌شان و آن جایگاه رفیعی که نزد خداوند متعال دارند بگویم؛ نه اینکه شعری را بگویم که صرفاً فلان مداح آن را در فلان هیئت بخواند.

 

 

* مگر می‌شود شاعر آئینی با «قرآن» مأنوس نباشد

 

فارس: اگر یکی بخواهد شعر آئینی بگوید و در حوزه پژوهش و تحقیق جدی ورود کند شما به ایشان چه کتاب‌هایی را معرفی می‌کنید؟ بیشتر منظورم روی بینش است.

برای مثال می‌خواهیم شعر عاشورایی بنویسیم این نمونه کتاب‌هایش فرق می‌کند، اینکه مثلاً برای «مولا علی (ع)» کتاب‌های خیلی زیادی نوشته شده اشت. اما کسی که می‌خواهد برای مولا شعر بگوید یکبار به سراغ «الغدیر» نرود یا به سراغ «نهج‌البلاغه» نرود یا سراغ کتابهایی نرود که واقعاً برادران قرآن هستند نرود. و یا مگر می‌شود که شاعر آئینی مخصوصاً، مخصوصاً با «قرآن» مأنوس نباشد. یک اصل‌هایی هست که ما یک موقعی اصل‌ها را رها می‌کنیم و دنبال فرع آنها می‌رویم شاعر آئینی اگر با قرآن بیگانه باشد مگر می‌شود که «نهج‌البلاغه» بر او تأثیر بگذارد.

 

 

* باید اشکی که برای امام حسین(ع) می ریزیم از سر بینش و اعتقاد باشد، نه از سر احساس و دل‌سوزی

 

پس شما می‌گویید شاعر آئینی باید خیلی بر ژانر اندیشه و تفکر سرمایه بگذارد، یعنی شب و روز باید مطالعه کند.

اندیشه و تفکر بر پایه ایمان و اعتقاد یعنی اینکه زبانی نباشد و عشقش عشق احساسی نباشد. ما همه ی افتخارمان این است که آقا تا اسم امام حسین (ع) می‌آید اشک در چشم ما جمع می‌شود؛ ولی من دوست دارم این اشک از سر بینش و اعتقاد من باشد، نه از سر احساس و دل‌سوزی من. اهل بیت و خانواده‌ امام حسین (ع) احتیاج به دلسوزی من ندارند. این عطش و تشنگی امام حسین و خانواده‌ او از نظر من خیلی آزاردهنده است.

 

سهم اعتراض در کارهای عاشورایی شما چقدر است؟می‌توانید به آنها اشاره کنید؟

فکر می‌کنم قابل توجه است، مثلاً در شعری که در محضر مقام معظم رهبری خواندم که یک تک بیت‌هایی را برای شما می‌خوانم:

سرمست حاکمیت‌تان بودید

او داغدار این حکمیت‌تان بود

 

آفرین!

آنجا که حرف، حرف ابوموسی است

از دین به غیر از نام نخواهد ماند

وقتی نماز حربه ی دشمن شد

مانند روز بر همه روشن شد

حتی نشانه‌های مسلمانی در مسجدالحرام نخواهد ماند

یا کاری که جدیداً انجام دادم:

دل داده‌ات اسیر ظواهر نمی‌شود

در بین راه محو مناظر نمی‌شود

از او کسی به غیر خودت دل نمی‌برد

موسی شناس طعمه ساحر نمی‌شود

ای صاحب زره به خدا هیچ حاکمی

مثل تو در محاکمه حاضر نمی‌شود

فکر می‌کنم که به این موضوع زیاد پرداخته‌ام.

 

من چند نفر را در حوزه شعر آئینی نام می‌برم و می‌خواهم از شما بیشتر حرف بکشم. چونکه دوستان استفاده می‌کنند و این صفحه، صفحه پربیننده‌ای است. من چند نفر را اسم می‌برم، شما اگر تمایل داشتید در مورد آنها صحبت کنید. حتی می‌توانید صحبت نکنید، کوتاه، بلند، هرچقدر که خودتان تمایل داشتید.

حمیدرضا برقعی؟

به تعبیر «استاد مجاهدی»: "کین طفل یک شبه ره صد ساله می‌رود" الحمدالله ایشان سید صاحب نفسی هستند و با سن کمی که داشتند و الحمدالله پختگی، مطالعه و بینش و هر چیزی که شایسته و بایسته ی شعر آئینی است، در شعرش نمودار است.

 

جواد زمانی؟

تواضع، فروتنی، دانش، ‌اشعار پخته و فخیم و اثرگذار از شاخصه‌های شعر ایشان هست.

 

عباس احمدی؟

روح زلال، طبع روان، طنازی که خیلی وقت‌ها طنزهایش می‌تواند آدم را به گریه بیاندازد. اشعار آئینی‌اش دارای طنزهای تلخی است که همان جنبه اعتراضی که مدنظر شما هست در آن موج می‌زند.

 

  محمد جواد شرافت؟

نجیب، فوق‌العاده نجیب. صاف، متدین خوب و اهل مطالعه و دارای دید بسیار وسیع هستند.

 

* به خاطر اصغر معاذی یاد گرفتن زبان آذری یکی از دغدغه‌های من شده بود


محمدتقی قشقایی؟

خاطرات نوجوانی مرا زنده می‌کند. ایشان بچه‌ای زلال از دیار ورامین بودند و امیدوارم هر جا که هست موفق و پیروز باشد.

 

  سیدحسن حسینی؟

وقتی که اسم ایشان می‌آید یاد جریان وصیت ایشان می‌افتم.

 

  که گفته بود: "گنجشک و جبرئیل را با من دفن کنید"؟

بله و این که این شاعر به چه حدی از باور برسد که در نیات خودش این کار را قلباً، روحاً، جسماً را نوشته که این درصد آرامش و اطمینان خاطر می‌خواهد که این کتاب را روی قلبش بگذارد.

 

جناب علوی! شما «بحر طویل» هم می‌گویید؟

بله، «بحر طویل» هم کار کرده‌ام.

 

می‌شود اگر حضور ذهن دارید آن را بخوانید؟

الان متأسفانه همه آن را حضور ذهن ندارم و اگر بخواهم آن را جسته و گریخته بخوانم شعر شهید می‌شود.

 

فکر می‌کنم با وجود آدم‌های خوش ذوقی مانند «حمیدرضا برقعی» بحر طویل دارد جان می‌گیرد.

بله الحمدالله!

 

عصر این جمعه دلگیر ... / بند تو کنار هر دل بی‌دل آشفته شود حس/ تو کجایی گل نرگس ...

در مورد سیدحسن حسینی می‌فرمودید.

عرض کردم خدمت شما، کدهایی که امروز سیدحسن حسینی به شاعران آئینی می‌دهد کدهای خیلی گره‌گشایی است.

 

ببینید، مثلاً همین «سیدحسن حسینی» در دو حوزه یکی شعر سنتی و دیگری شعر نیمایی یا سپید علمدار است. در شعر سپید همان شعر «گنجشک و جبرئیل» که واقعاً شعر زیبایی است:

و به گونه‌ ماه نامت زبانزد آسمان‌ها بود

و پیمان برادری‌‌ات چون جبل نور

چون آیه‌های جهاد محکم

تو آن راز رشیدی که روزی فرات بر لبت آورد

و کنار درک تو کوه از کمر شکست

یکی در حوزه شعر سپید و در حوزه شعر سنتی خیلی جالب است. ایشان کتابی به نام «طلسم سنگ» دارد که خیلی به آن کم توجه شده است. در آن کتاب ابیاتی مانند این بیت دارد:

یکی از شاعران اهل بیتم/ که از زوار می لرزد کمیتم

به نظر شما ما می‌توانیم «سیدحسن حسینی» را در این دو حوزه یعنی شعر نیمایی و شعر سنتی علمدار بدانیم؟

بعضی از شعرا مخصوصاً شعرایی که در نسل قبل از ما قلم می‌زدند...

 

 

* کسانی مانند «سیدحسن حسینی» و «قیصر امین‌پور» هر جا که قدم می‌گذارند در اوج هستند

 

  یعنی شاعران اول انقلاب؟

بله، بله، به دلیل همت و کنکاش و پژوهش شان و شأن و عنایتی که از طرف اهل بیت به اینها شده بود، و نمی‌دانم چه دلیلی برای موفقیت و کامیابی آنها در این زمینه برای آنها بیاورم، چون یک کسی مانند «سیدحسن حسینی» و یا «قیصر امین‌پور» هر جا که قدم می‌گذارند در اوج هستند، یک زمانی منِ احمد علوی می‌آیم در زمینه سنتی یا کلاسیک کار می‌کنم و می‌خواهم یکم طبع آزمایی هم در زمینه شعر سپید داشته باشم. کارهای نیمایی و سپید من هیچ‌گاه عددی به حساب نمی‌آید و هیچی نمی‌شود، و باز «احمد علوی» را همه با آن شعر دیروزش می‌شناسند.


خُب چرا؟ شما که الحمدالله آن مطالعه را دارید و ذوق هم دارید. در رابطه با گستردگی مطالعه‌تان در حوزه «نهج‌البلاغه» ‌به عنوان کتاب مادر شیعه فرمودید.

عرض کردم دلیل توضیحش را؛ امثال من باید بروند تحقیق کنند، تجربه کنند آزمون و خطا کنند.


یعنی می گویید که این علمداران به عنوان اسوه و الگو مطرح باشند و شاعران دیگر بروند از اخلاق و رفتار اینها کپی‌ بردارند؟

نمی‌گویم کپی بردارند و هیچ وقت کپی‌برداری را توصیه نمی‌کنم. من یکی از روش‌هایم که با اغلب دوستان و شاعران معاصر تفاوت دارد این است که من با فضای مجازی کلاً غریبه هستم و شاید باورتان نشود که من اشعار معاصر را خیلی به قدرت می‌خوانم، همه ارتباط من با دنیای شعر معاصر، آن شعرهایی است که از دوستانم در محافل، مجالس و کنگره‌ها می‌شنوم و یا به صورت تصادفی چشمم به اشعارشان می‌افتد و سراغشان نمی‌روم. اما اشعار قدما و حتی نسل اول انقلاب را رفتم دنبالشان و مطالعه کردم. دلیل این که شعرهای معاصر را نمی‌خوانم این است که می‌گویم نکند ناخواسته شعر من تحت تأثیر این بزرگواران قرار گیرد. من می‌خواهم خودم باشم. من زبان مستقل خودم را یافتم و پیدا کردم و تا آن حدی هم که از بازار شعر امروز دور نباشم از دور دستی برآتش دارم؛ اما اینکه بروم و مطلقاً شعر دیگران را بخوانم مطمئناً خواه ناخواه روی شعر من تأثیر خودش را خواهد گذاشت. من نمی‌گویم که از شعر این بزرگواران کپی‌برداری شود؛ من می‌گویم که بچه‌ها بروند نقاط قوت را بردارند و تجربیات آنها را دیگر تجربه نکنند. واقعاً تجربیات گران‌سنگی در آثار این بزرگواران هست که یک راه میان‌بر برای رسیدن به کمال شعری محسوب می‌شود و آنها باید آن راه میان‌بر را پیدا کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس