به گزارش مشرق، عبدالحمید اسماعیل زهی مدتی است سلبریتی محبوب شبکههای فارسی زبان وابسته به آل سعود و لندن نشین شده است. خطبههای جمعه این فرد سوخت ماشین شبکه تروریستی ایران اینترنشنال را تامین میکند. در همه زمینهها نیز اظهار نظر میکند؛ از جنگ اوکراین تا طالبان افغانستان.
او در جدیدترین اظهار نظر خود به فارسی و انگلیسی توئیت زد: «چه کسی فکر میکرد در نظامی که علما در رأس آن هستند و عنوان جمهوری اسلامی دارد، بهجای شنیدن صدای معترضان، با آنان رفتارهایی مثل قتل، اعدام، تجاوز جنسی و شکنجههای سنگین صورت خواهد گرفت؟! آمران و عاملان این جنایات چه جوابی در پیشگاه خدا دارند؟!»
توئیت عبدالحمید
این توییت ۲۴ ساعت بعد از اطلاعیه سازمان زندانها زده شد. سازمان زندانها روز پنجم دی در واکنش به گزارش بدون سند CNN اعلام کرد: «واحدهای نظارتی سازمان زندانها و نیز مراجع قضایی به طور پیوسته، نحوه نگهداری زنان زندانی را رصد نموده، به گونهای که در طول شبانه روز با دوربینهای مدار بسته زیر نظر مراقبین و مسئولین زندان زنان مراتب دائما مورد کنترل واقع میشود، ضمن آنکه به طور نوبهای با اعزام افراد متخصص و بازرسین ویژه از سازمان زندانهای کشور، زندانهای زنان مورد بازرسی قرار گرفته به نحوی که تاکنون در مورد تعرض در زندانهای زنان هیچگونه گزارشی ثبت نشده است.»
تاکنون سه فاز رسانهای در وقایع پاییز ۱۴۰۱ از سوی رسانههای لندنی-سعودی پیگیری شد.
فاز اول دخترکشی بود. در گزارش روز ۱۸ آبان تحت عنوان «این ۱۷ دختر را نظام کشته است!» به این موضوع پرداخته شد که چگونه فوت مرضیه، ندا، نگین، سارینا، آیتک، اسرا، پردیس، هانا، مائده، ناهید، نسرین، نسیم، غزاله، پارمیس، آرنیکا، حدیث، پریسا و نیکا را طی ۵۰ روز برای نظام فاکتور کردند.
فاز دوم کودک کشی بود. این فاز مورد علاقه رژیم صهیونیستی بود. زیرا کودک کشی برند این رژیم است و به شدت علاقمند بود که سایر نظامهای سیاسی بالاخص بزرگترین دشمن خود را هم به این نام آلوده کند. قربانی این فاز کیان پیرفلک بود. در گزارش روز ۲۷ آبان تحت عنوان «نتیجه فراخوان ۳ روزه آبان چه شد؟» به گاف سایبریهای ضدنظام پرداخته شد که چگونه در ابتدا از واقعه ایذه به مثابه یک فتح بزرگ یاد میکردند و پس از اعلام خبر کشته شدن یک کودک ۱۰ ساله، چگونه رنگ عوض کردند و ایذه را در فهرست کشته سازی قبلی علیه نظام قرار دادند.
فاز سوم نیز از قرار معلوم افسانه سرایی درباره نحوه برخورد با زندانیان است. نمونههای متعددی نیز در روزهای اخیر شاهد بودیم. در استوری علی کریمی آمده بود که بازداشتیهای کردستان را با هلی کوپتر به خلیج فارس پرت میکنند!
یکی از کارمندان شبکه منوتو نیز روز چهاردهم آبان و از تجاوز و قتل دختری به نام ندا بیات در زندان زنجان خبر داد. در رابطه با این داستان سرایی چهار نکته وجود دارد:
اول؛ شخصی به اسم ندا بیات اصلا وجود خارجی ندارد.
دوم؛ اشاره رسانههای لندنی-سعودی به دختر ۲۳ ساله جوانی است که روز ۴ آبان ماه روی سقف خودروی فراجا در خیابان سعدی زنجان رفته بود.
سوم؛ فردی که رسانههای لندن نشنین ادعا کردند کشته شده، روز ۱۷ آبان در دادگاه حاضر شده بود!
چهارم؛ اسم این دختر جوان «اعظم عمندی» است.
اکنون نیز عبدالحمید میدان را برای تاختن خالی دیده است. او در صفحه توئیتری خود رسماً دو گزاره شکنجه و تجاوز جنسی را ادعا کرده است. در این باره چند سوال وجود دارد:
۱: فرد مورد تجاوز کیست؟
۲: منبع خبر تجاوز کجاست؟
۳: چرا هیچکس از اعضای خانواده فرد ادعایی مورد تجاوز تاکنون یک ویدئو هم برای جلب توجه افکار عمومی از خود منتشر نکردند؟
عبدالحمید با این توییت دستگاه قضا را هدف گرفته است؛ طبق ادعای بی سند، مدرک، عکس و اسم عبدالحمید در زیر مجموعه قوه قضائیه تجاوز به عنف درحال وقوع است. این دیگر مسئلهای نیست که با اطلاعیه با آن برخورد کرد. مقتضی است سران قوه نسبت به این اتهام زنی آشکار واکنش درخور نشان دهد.
عبدالحمید احتمالاً از انعطاف چندین دههای نظام با خودش دچار کژفهمی شده است و احتمالا در گعده های خصوصی در این تصور هستند که نظام در حالت ضعف و تسامح قرار گرفته است.
تاکنون وقایع تلخی نظیر ترور بزدلانه مولوی عبدالواحد ریگی در منطقه بلوچستان به دلیل التهابات ناشی از تحریکات عبدالحمید رخ داده است. اکنون موسم آن است که دستگاه قضا عدالت را اجرا کند. عبدالحمید یا میتواند تجاوز جنسی را در محکمه اثبات کند و یا اینکه دروغ به نظام بسته است.
توئیت روز ۱۵ آذر عبدالحمید
تکلیف عبدالحمید در کشور باید مشخص شود. توئیت روز سه شنبه ششم دی عبدالحمید به دلیل عدم واکنش جدی به توئیت روز ۱۵ آذر عبدالحمید بود. امّا اتهام زنیهای او مربوط به امروز و دیروز نیست. سابقهای چندین ساله دارد. از انتقال کرونا به ایران توسط طلاب چینی جامعه المصطفی تا تجاوز جنسی در زندانها را میتوان در میان اظهارات او لیست کرد.