به گزارش مشرق، رسول سنائیراد طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: پایگاه هوایی عینالاسد که در زمان حکمرانی صدام بر عراق در دهه ۱۹۷۰ ساخته شده و آن زمان قادسیه نام داشت، در استان الانبار قرار دارد. این پایگاه هوایی از زمان اشغال عراق توسط ائتلاف امریکایی از سال ۲۰۰۳ مورد استفاده نیروهای مسلح امریکا قرار داشت و از مهمترین پایگاههای استقرار نیرو، تجهیزات، عملیات و پشتیبانی اشغالگران بهحساب میآمد.
این پایگاه یکی از مهمترین پایگاههای استقرار و بهرهبرداری اشغالگران امریکایی بهحساب میآمد ولی پس از حمله موشکی نیروهای هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به آن شهرت جهانی پیدا کرد و به نمادی از آسیبپذیری و شکست ارتش امریکا در منطقه غرب آسیا تبدیل شد. این حمله تاریخی در زمانی کمتر از یک هفته از ترور قهرمان مبارزه با تروریسم صهیونیستی و تروریسم تکفیری، سردار قاسم سلیمانی و همراهانش در حاشیه فرودگاه بینالمللی بغداد توسط ارتش اشغالگر امریکا و به دستور شخص رئیسجمهور آن کشور، بهعنوان اولین واکنش سخت جمهوری اسلامی ایران در بامداد روز ۱۸دیماه ۱۳۹۸ انجام شد. همزمان با این حمله، پایگاه امریکایی دیگری هم در اربیل عراق مورد اصابت موشکهای ایرانی قرار گرفت و باجود تأیید حمله و انتشار اخبار و مستندات مربوط به خسارتهای سنگین آن، ارتش امریکا آن را بدون پاسخ گذاشت و رئیسجمهور قلدر و قمارباز امریکا، هرگونه تلفات انسانی را انکار کرد و تنها با گذشت چند روز از این حمله به ضربه مغزی نیروهای امریکایی بر اثر این جحمله اذعان شد.
اما در گزارشهای بعدی، وحشت و زمینگیر شدن نیروهای امریکایی بر اثر این حمله سنگین و سلب شدن هرگونه جرئت واکنش به دلیل پیامدهای آن و دریافت ضربات شدیدتر، اعتراف شد، چراکه اقدام جمهوری اسلامی به حمله هم از وجاهت و مشروعیت حقوقی برخوردار بود و هم مردم ایران از این حمله و ادامه آن پشتیبانی کرده و خواستار انتقام سخت از تروریستهای امریکایی بودند. نماد و نمود این مطالبه و اراده ملی را مردم شریف کشورمان در تشییع پیکر شهید سلیمانی و یاران شهیدش به دنیا نشان دادند که همراه با فریاد بلند انتقام موجب هراس کاخ سفید و پنتاگون شده و این پیام را به آنان مخابره کرده بود که هرگونه اشتباه محاسباتی آنان میتواند زمینهساز جنگی با نتایج نامعلوم، اما تلفات بسیار سنگین و دامنهدار باشد. از این رو، آنان ترجیح دادند با انکار تلفات خود زیر پوشش ضربه مغزی، از ورود به باتلاقی شبیه جنگ ویتنام یا حتی بدتر از آن اجتناب کنند. گرچه پاسخ سخت جمهوری اسلامی ایران به شهادت سردار سلیمانی در حمله به پایگاه هوایی عینالاسد، مقتدرانه و کوبنده بود، اما میتوان آن را فقط یک سیلی برای جلوگیری از ادامه شرارت تروریسم دولتی امریکا به حساب آورد که نمیتواند جایگزین انتقام سخت از این حادثه تلخ شود. با وجود این، این سیلی جانانه چند دستاورد و پیامد آشکار و پنهان داشت که به آن ارزشی راهبردی و تعیینکننده میبخشد.
پیامدهایی چون؛ ۱- اثبات توان و اراده مقابله جمهوری اسلامی با امریکا و تغییر معادله قدرت که در کنار ماجرای سرنگونی هواپیمای بدون سرنشین امریکا، حاکی از شکلگیری موازنه جدیدی از قدرت در منطقه و پایان دوران سلطه بلامنازع امریکا بود.
۲- بیاعتباری ادعای برتری قدرت امریکا و ذهنیت نظم جهانی تکقطبی بعد از فروپاشی شوروی سابق در سطح منطقه و جهان و کاهش اعتبار این کشور نزد متحدان منطقهای و جهانی آن که تا پیش از این بهدنبال اتحاد و ائتلاف با آن برای تأمین امنیت خود بودند، اما امریکاییها در این حادثه قادر به تأمین امنیتی برای خود نشده بودند.
۳- پدید آمدن یا تشدید اعتمادبهنفس در نیروهای مخالف امریکا برای ورود به عرصه مقابله و درگیری با امریکا که بیش و پیش از هر جا در خود کشور عراق به ثمر نشسته و پس از این حمله، موج حملات پیاپی علیه پایگاههای اشغالگران امریکایی بهدست نیروهای مردمی به صورت مداوم در حال انجام است.
بنابراین حمله موشکی به عینالاسد، انتقام سخت ایران از ترور شهید سلیمانی نبود، اما زمینهساز این انتقام به حساب میآید که میتواند از ابعاد سخت فراتر برود و انشاءالله با توسعه به ابعاد نرم نهتنها سلطه منطقهای و حتی جهانی امریکا را به چالش کشیده و افول قدرت آن را سرعت بخشد.