سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم. در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامه های امروز شنبه ۲۴ دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که اعدام یک اَبرجاسوس، افت فشار گاز در برخی شهرها تصمیمات دولت و آینده دولت طالبان در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
حسین امیرعبداللهیان جمعه شب در ادامه برنامههای خود در سفر به بیروت، در دیدار با جمعی از نخبگان و شخصیتهای سیاسی، فرهنگی، رسانهای، دانشگاهی و اجتماعی لبنان سخنرانی جالب توجهی انجام داد، روزنامه دنیای اقتصاد بخشی از سخنان وزیر خارجه را مورد توجه قرار داده و نوشته است
از ۲۴ مرداد ماه ۱۴۰۰ که طالبان توانست قدرت را در افغانستان در اختیار بگیرد، ایران با یک تناقض در رابطه با حاکمیت جدید افغانستان مواجه شد. از یکسو به هر حال طالبان به عنوان گروهی ایدئولوژیک شناخته میشود که به عنوان یک واقعیت بر افغانستان حکمرانی میکند و از سوی دیگر طالبان حاضر به تشکیل یک حکومت فراگیر که اقوام دیگر نیز در آن حضور داشته باشند، نشده است. همچنین تا به امروز تنها چند کشور مانند پاکستان، عربستان و امارات حاکمیت طالبان را به رسمیت شناختهاند. در این بین اخیرا حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه آخرین دیدگاه ایران را در قبال طالبان بیان کرد. امیرعبداللهیان میگوید ما هیات حاکمه فعلی در افغانستان را به رسمیت نشناختهایم اما در حوزههای مختلف با هیات حاکمه ارتباط و گفتوگو داریم.
در ادامه این گزارش آمده است:
در عین حال وزیر خارجه بار دیگر بر تشکیل دولت فراگیر در این کشور با حضور و مشارکت همه اقوام به عنوان راهحل افغانستان تاکید کرد، حسین امیرعبداللهیان جمعه شب در ادامه برنامههای خود در سفر به بیروت، در دیدار با جمعی از نخبگان و شخصیتهای سیاسی، فرهنگی، رسانهای، دانشگاهی و اجتماعی لبنان این سخنان را بیان کرد. وی همچنین با اشاره به محکوم کردن عملیاتهای اخیر گروه تروریستی داعش در افغانستان تاکید کرد: به نظر ما محدود کردن زنان و دختران افغانستانی از تحصیل، با اسلام رحمانی، تعالیم اسلامی و ارزشهای دینی در تعارض است. جمهوری اسلامی ایران به حمایتهای خود از مردم افغانستان و تجارت با این کشور همسایه برای کمک به مردم آن ادامه میدهد.
جاسوس انگلیسی، مردی برای تمام فصول!
اعدام علیرضا اکبری مورد توجه بییشتر روزنامهها قرار گرفته است، روزنامه آرمان ملی نوشته است:
اکبری در سال ۸۸ با کمک رابط و به توصیه افسر اطلاعاتی انگلیسی، برای چند سال از کشور خارج شد. اکبری در ابتدا تمایلی برای خروج کامل از کشور نداشته، اما در ملاقاتهایی که رابط با افسر اطلاعاتی دشمن در دوبی هماهنگ میکند، افسر سرویس وی را قانع میکند که باید از کشور خارج شود. مقرر میشود طبق سناریو MI۶ مبنی بر سکته ساختگی، خانواده وی نیز از کشور خارج شوند. همچنین به او گفته شد تا زمانیکه از بیمارستان مرخص میشود، درخواست کند به یک مرکز درمانی موسوم به «کور» منتقل شده و تا دستور ندادهاند، آنجا بماند. این نقشه برای چند هدف طراحی شده بود، اول عادیسازی خروج وی و خانوادهاش از ایران، قانع کردن خانواده اکبری برای حضور در اتریش و اقامت آنها در اروپا و دوم برای توجیه اقامت اکبری در اروپا برای انجام کارهای درمانی و اینکه وی در پاسخ به سوالها در مورد علت ماندن در اتریش بیماری و عدم امکان پرواز را عنوان کند.
روزنامه اعتماد نیز درباره ویژگیهای شخصیتی اکبری مینویسد:
پیشانیاش پینه بسته است؛ دکمههای پیراهن یقه گردش تا بالا بسته است؛ تهریشی که صدق ریش کند؛ شمایلی است از علیرضا اکبری که قوه قضاییه دیروز اجرای حکم اعدامش را تایید کرد. او ۶۱ ساله بود و اتهامش افساد فیالارض و اقدام گسترده علیه امنیت داخلی و خارجی کشور از طریق جاسوسی به نفع دولت انگلستان. البته نکتهای که روزنامه اعتماد جا انداخته علاقه وافر اکبری به جناح چپ (جبهه اصلاحات بوده است) اکبری گرایش شدیدی به برجام داشته و آن را نقطه عزیمت برای عادی سازی ارتباط با آمریکا میدانست!
روزنامه شرق برای نشان دادن زاویه سیاسی اکبری به صحنه آمده و نوشته است:
به هر حال نمیتوان در این بزنگاه خاص سیاسی از ماجرای رونمایی از یک چهره متهم به جاسوسی ولی نزدیک به دبیر شورایعالی امنیت ملی با چنین سروصدایی به سادگی عبور کرد اما مسئله مهم آنجاست که این فرد به عنوان یک چهره سیاسی و تأثیرگذار از سالیان دور، معرفی شده است. از او به عنوان مسئول سازمان نظامی اجرای «قطعنامه ۵۹۸» در زمان پذیرش آن نام برده شده است که در دورهای معاون وزارت دفاع بود. بر اساس برخی گزارشها، اکبری در سال ۱۳۸۱ بازنشسته شده است هرچند گزارشهایی نشان میدهد روابط خود با برخی از مسئولان را حفظ کرده بود.
روزنامه کیهان به تشریح سیاستهای خبیثانه انگلیس پس از اعدام اکبری پرداخته و مینویسد:
در شرایطی که انگلیس همواره به جاسوسان خود درباره عدم اعمال مجازات در صورت دستگیری اطمینان میدهد، اعدام علیرضا اکبری عنصر جاسوسی انگلیس بهعنوان اولین پرونده جاسوسی منجر به اعدام برای این کشور پیام واضحی برای سایر عوامل وابسته به انگلیسیها مخابره میکند. اکبری اولین جاسوس انگلوساکسونها در ایران بود که اعدام شد. همین امر انگلیسیها را پریشان کرده چون تبعات این شکست، برای لندن بسیار بزرگ است.
در ادامه گزارش کیهان آمده است:
حال ایران با دستگیری و اعدام این جاسوس بزرگ، توان بالای اطلاعاتی خود را به رخ روباه پیر کشیده است. حکم اعدام او نیز نشاندهنده عزم راسخ ایران برای ورق زدن سریع تحولات جدید است. گویا قرار است نبرد اطلاعاتی ایران با غرب با قدرتنمایی و برتری عیان ایران ادامه یابد. موضوعی که ترس روباه پیر را با مظلومنماییهای خاص خودش در بیبیسی نشان میدهد. فاتح و شکننده رمزهای غیر قابل نفوذ «انیگما» در جنگ دوم جهانی، حالا اسیر رمز شکنهای اطلاعاتی ایران شده است.
روزنامه جامجم نیز به دلایل عصبانیت انگلیس از اعدام اکبری پرداخته و در گزارشی مینویسد:
اولا وحشیانه توصیف کردن اعدام اکبری توسط کارفرمای این ابر مهره جاسوسی در حالی است که بر اساس اعلام وزارت اطلاعات، این فرد اطلاعات طبقهبندی شده و حساس کشور را در حوزههای امنیتی، هستهای، اقتصادی، سیاست خارجی و ... بهصورت کاملا آگاهانه در اختیار سرویس جاسوسی دشمن قرار داده بود.
نکته دوم این است که او مهمترین عامل جاسوسی سرویس اطلاعاتی انگلیس در مراکز حساس و راهبردی کشور بوده که در حال حاضر در یکی از مهمترین مقاطع تعامل تهران ــ لندن حذف شده و این یک برندسوزی برای طرف انگلیسی است که پیامهای منفی بدی برای این کشور خواهد داشت.
نکته سوم که حسابی انگلیسیها را عصبی کرده، شجاعت ایران در اعدام یک جاسوس شناسنامهدار منتسب به کشور ملکه است. درواقع مجازات علیرضا اکبری، اولین پرونده در حوزه جاسوسی برای انگلیس بوده که به اعدام منجر شده است و این برای آنها قابل تحمل نیست. بهویژه اگر بدانید وقتی این ابرجاسوس از برخی ارتباطات خود ابراز نگرانی میکرده، انگلیسیها اینطور به او دلداری میدادند که نگران نباشد، چون در ایران کسی قدرت ندارد که به نیروهای انگلیس نزدیک شود. به هرحال صبح شنبه ۲۴دی قوه قضاییه بالاخره خبر داد حکم علیرضا اکبری که دارای تابعیت ایرانی ــ انگلیسی بوده و به اتهام افساد فیالارض و اقدام گسترده علیه امنیت داخلی و خارجی کشور از طریق جاسوسی برای دستگاه اطلاعاتی دولت انگلیس در ازای دریافت دستمزد به مبالغ یک میلیون و۸۰۵ هزار یورو، ۲۶۵هزار پوند انگلیس و ۵۰هزار دلار آمریکا به مجازات اعدام محکوم شده بود، اجرا شده است.
روزنامه وطن امروز نیز از غم کارفرما در فراق جاسوس نوشته و در بخشی از گزارش خود آورده است:
اسوسی برای سرویسهای بیگانه و خیانت به کشور و ملت، در هر جای دنیا که باشد امری مذموم است. در ایران نیز خیانکاران به کشور، سرانجامی جز تباهی ندارند؛ سرانجامی که برای علیرضا اکبری جاسوس سرویس اطلاعاتی انگلیس رقم خورد. علیرضا اکبری با همکاری سرویس اطلاعات خارجی انگلیس به صورت ویژه تابعیت این کشور را به دست آورده بود. او سال ۹۰ پس از اسپانیا به انگلیس میرود و به صورت کاملا سفارشی و استثنایی برای وی پاسپورت انگلیسی صادر میشود. برای تابعیت اکبری، تشریفات و روال قانونی انگلیس کنار گذاشته شد. حتی به گفته خودش آزمون ویژه اقامت انگلیس به نام life in the uk test را نیز انجام نداده اما در فرم وی آمده بود وی این آزمون را انجام داده است و علیرضا اکبری در شرایطی کاملا ویژه صرفا در مراسم اعلام وفاداری به ملکه انگلیس شرکت کرده است.
عبدالحمید دچار انحراف شده است؟
روزنامه جوان در ستون اخبار ویژه خود درباره عبدالحید نوشته است:
دکتر راشد الراشد، متفکر اسلامی و رهبر معارضان بحرینی به تحلیل مواضع مولوی عبدالحمید، امام جماعت مسجد مکی در زاهدان پیرامون بهائیان پرداخت و گفت: «موضع اصلی و مورد اجماع مذاهب مسلمین نسبت به بهائیت همین ارتداد است و بهائیان در زمره کفار به حساب میآیند، زیرا آنان به دین مبین اسلام و جاودانگی شریعت حضرت محمد صلوات الله علیه و آله کافر بودند. آنان قائل به نبوت بهاء هستند، از نظر دین اسلام حتی بعضی از آنها که قبلاً از دین اسلام پیروی میکردند و سپس به بهائیت گرویدند، مرتد هستند؛ و مانند او هر که بر صحت دو دین شهادت و گواهی دهد و با این حال بهائیت را بپذیرد او نیز مرتد است و مراتب ارتداد نیز بر او صادق میشود.»
در ادامه خبر جوان آمده است:
او در پاسخ به این سؤال که آیا میتوان مواضع عبدالحمید را بیان اعتقاد شخصی دانست، هم گفت: «این موضوع شخصی نیست که یکی از ما با هر مقام و جایگاه فکری، از این قبیل سخنانِ مخالف با آیات صریح قرآن حمایت یا مخالفت کنیم. سخنانی که نقطه مقابل مهمترین محتوای عقیدتی و اخلاقی در اسلام، دین الهی هستند.» الراشد همچنین اضافه کرد: «جای تأسف است که با شعارهایی، چون نظر و عقیده دیگر یا آزادی عقیده، خطرناکترین موضوع مربوط به تمامیت اسلام به عنوان یک عقیده، پیام و روش مطرح میشود. در واقع این شعارها، تنها انتخاب عنوان و نامگذاری برای موضوعات بینشان است؛ بنابراین کفر و ارتداد را با نام آزادی عقیده بیان میکنند.