سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم. در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامههای امروز چهارشنبه ۱۹ بهمن ماه در حالی چاپ و منتشر شد که رونمایی از دستاوردهای جدید نیروی هوایی ارتش، واکنشها به زلزله مهیب ترکیه و سوریه با هزاران جانباخته و مجروح، فاصله خط امام و مجمع روحانیون مبارز و در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
شهرزیرزمینی جنگندههای نیروی هوایی ارتش با نام «عقاب ۴۴» در حالی رونمایی شد که طی چند سال گذشته، نمونههای متنوع و جذابی از شهرهای زیرزمینی نیروهای مسلح حاوی پهپاد، موشک و قایق تندرو، معرفی شده بود. این دستاورد جدید ارتش مورد توجه بسیاری از روزنامهها قرار گرفته است.
روزنامه رسالت در گزارشی با عنوان «شگفتانه عقاب از دل زمین» نوشته است:
پایگاه هوایی راهکنشی عقاب ۴۴ ارتش قابلیت پذیرش و عملیاتی کردن انواع جنگندههای شکاری و بمبافکن و همچنین پرندههای بدون سرنشین نیروی هوایی ارتش را دارد. این پایگاه با در اختیار داشتن اماکنی چون آلرت، پست فرماندهی، آشیانههای نگهداری جنگنده، مراکز تعمیر و نگهداری هواپیما، تجهیزات ناوبری و فرودگاهی، مخازن سوخت و … این قابلیت را دارد تا انواع جنگندههای نیروی هوایی را برای انجام مأموریتهای محوله پذیرا باشد. این پایگاه بزرگ زیرزمینی، قابلیت پذیرش و بهکارگیری عملیاتی انواع جنگندههای نیروی هوایی ارتش را نیز خواهد داشت. گفتنی است عقاب ۴۴ یکی از چندین پایگاه هوایی راهکنشی زیرزمینی نیروی هوایی ارتش است که طی سالهای گذشته متناسب با نیاز عملیاتی این نیرو و با در نظر گرفتن اصول پدافند غیرعامل در مناطق مختلف کشور احداثشده است.
در ادامه این گزارش آمده است:
احداث این پایگاهها در نقاط مختلف متناسب با نیازها و با ضریب ایمنی بالا با توجه به طراحی و استقرار در زیر کوهها قابلیت اجرای عملیات غافلگیرانه هوایی را از مکان و زمان دور از انتظار دشمنان فراهم میکند. این پایگاهها با نگهداری جنگندهها در مکانهای امن و تجهیز آنها به سامانههای جنگ الکترونیک، بمبها و موشکها ازجمله یاسین، قائم و آصف امکان عملیات دورایستا و افزایش برد راهبردی برای اهداف دوردست را فراهم کرده است.
روزنامه خراسان نیز با تیتر «غرش عقاب ها از دل کوه» به استقابل رونمایی ارتش رفته و مینویسد:
رانجام پس از چند روز گمانه زنی خبرنگاران حوزه دفاعی درباره رونمایی از یکی از بزرگ ترین دستاوردهای دفاعی کشور در نیروی هوایی ارتش، روز گذشته و در آستانه ۱۹ بهمن ماه روز نیروی هوایی، نخستین پایگاه «زیرزمینی» نیروی هوایی ارتش با نام «عقاب ۴۴» با حضور رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و فرمانده کل ارتش رونمایی شد. در حالی که گفته می شود از این نوع پایگاه زیرزمینی در نقاط دیگر کشور نیز در حال ساخت است، اما این نخستین پایگاه هوایی «زیرزمینی» ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که رسانهای شد و به لحاظ طبقه بندی فوق سری آن هیچ اطلاعاتی درباره مکان یا جزئیاتی دقیق تر اعلام نشده است.
روزنامه فرهیختگان نیز رونمایی از پایگاه زیرزمینی نیروی هوایی ارتش یعنی ایجاد حریم امن برای تیزپروازهایی با برد موشک ۳۰۰۰ کیلومتر را خانه نامرئی کابوس اسرائیل خوانده و نوشته است:
ایران بهدنبال بازدارندگی تکوجهی نیست، بلکه قصد دارد زنجیرهای از بازدارندگی را ایجاد کند. تاسیسات هستهای مانند فردو در عمق کوه ساخته شدهاند، شهرهای موشکی و پهپادی نیز همینگونهاند. زیرزمینیسازی پایگاههای هوایی که آنها نیز برای عملیاتهای تهاجمی طراحی شدهاند، نشاندهنده تلاش برای توسعه ابعاد بازدارندگی از هرسو است. ایران در حوزه فرانظامی، «بازدارندگی علمی- ملی» را پیگیری میکند که با نهادیه ساختن علوم و تکثر و تعدد بخشیدن به قاعده دانشمندان در جامعه مانع از برانداختن و نابودی یک کشور، حتی درصورت شکست میشود.
در ادامه این گزارش آمده است:
وضعیت آلمان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم که به اشغال درآمدند و حتی وضعیت از هم پاشیده روسها پس از فروپاشی شوروی، نمونهای از این بازدارندگی است. این کشورها و ملتها با وجود وضعیت دشوار نهتنها از بین نرفتند، بلکه بهسرعت خود را بازیابی کردند. وضعیت آلمان و ژاپن پس از اشغال در جنگ جهانی دوم حتی از وضعیت بسیاری از متحدان آمریکای در جنگ که با این دو کشور از لحاظ جمعیت و وسعت قابل مقایسه بودند، بهتر بود. تهران بهزعم کارشناسان بینالمللی «بازدارندگی هستهای» را در سطح کسب «توانایی» ساخت -نه تولید محصول نهایی- پیگیری میکند.
دست بالا در دیپلماسی
با فروکشیدن شعله اغتشاشات محله محور حالا همه نگاهها به سوی دیپلماسی است، مدیر کل آژانس اخیرا تنها مسیر میان ایران و غرب را برجام خوانده است.
روزنامه آرمان ملی در سرمقاله خود درباره روابط ایران با غرب نوشته است:
اینکه طرف ایرانی از زیاده خواهی آژانس میگوید به این برمیگردد که پاسخها را داده اما طرف آژانس این پاسخها را قانع کننده ندیده است. به هرشکل همه چیز منوط به سفر آقای گروسی به تهران است. شاید توافقی با آژانس انجام شود. هرچند بعید به نظر میرسد که ایران فورا در همان نشست با آقای گروسی به سوالات پاسخ دهد اما دو طرف میتوانند به راهکاری برسند که به تدریج یا براساس یک برنامه زمانبندی مشخصی به سوالات پاسخ دهند.
درست مانند مدلیتهای که قبلا آقای لاریجانی با آقای البرادعی در سال ۸۶ توافق کردند. چنانچه سوالات آژانس پاسخ داده شود به نظر میرسد در روند مذاکرات برجام گشایشی حاصل خواهد شد و دور جدید مذاکرات شکل خواهد گرفت. آمریکا منتظر نتیجه اعتراضات و ناآرامیها در ایران بود که به کجا میانجامد و چون دیدند به جایی نرسید الان بیشتر راغب شدند گفتوگوها را از سر بگیرند منتها آن سه سوال همچنان مساله است.
روزنامه ایران نیز از دست بالای تهران در دیپلماسی در معادلات آتی خبر داده و مینویسد:
سخنان رئیسجمهور در مراسم دریافت استوارنامه سفیر جدید فرانسه را میتوان به سرزنش غرب و اروپا، آن هم در تهران تعبیر کرد. این سرزنش، نه تنها در گفتار، بلکه در عمل و کردار رئیسجمهور هم دیده شد، آنجا که برخلاف دریافت استوارنامه سفرای دیگر کشورها، آیتالله رئیسی صرفاً با یک دست، استوارنامه سفیر جدید فرانسه را دریافت کرد. به این ترتیب زبان بدن، به عنوان مکمل گفتار یا مذاکرات این ملاقات، از موضع برتر ایران در مقابل غرب و اروپا حکایت کرد. اما این شیوه برگزیده شده از سوی آیتالله رئیسی در این مراسم، در واقع عکسالعملی نسبت به کنشهای غیرواقعبینانه و هیجانزده کشورهای اروپایی در ماههای اخیر بوده است. کشورهای اروپایی که نتوانسته بودند در میز مذاکرات هستهای، خواستهای خود را به طرف ایرانی تحمیل کنند، از اغتشاش و آشوب در شهرهای ایران، به عنوان فرصتی برای تلافی شکست و ابزاری برای اعمال فشار بر دولت و ملت ایران استفاده کردند. این فشارها، چندوجهی بود و از تصویب قطعنامههای سیاسی علیه نهادهای انقلابی و وضع تحریمهای گوناگون به بهانههای حقوق بشری تا دیدار و ملاقات با عناصر بدسابقه ضدانقلاب را شامل شد.
در ادامه این گزارش جالب توجه آمده است:
وقتی همه این اقدامات ایذایی دستاورد دیپلماتیک و سیاسی برای کشورهای اروپایی به همراه نداشت، داستان فراخوان سفیر هم در دستور کار قرار گرفت. هرچند فراخواندن سفیر، در نهایت فقط از سوی یک کشور، یعنی انگلیس و به بهانه اعدام جاسوس این کشور صورت گرفت، اما در نهایت سفیر این کشور هم، بدون آنکه از این اقدام طرفی بسته باشد، به تهران بازگشت. به این ترتیب، طرح برخی کشورهای اروپایی، برای بازطراحی و بازتکرار داستان فراخواندن سفرا پس از ماجرای میکونوس، پیش از اجرا، شکست خورد. براساس این پیشینه، تقدیم استوارنامه سفیر جدید فرانسه به آیتالله رئیسی، به این معنی است که آن همه هیاهو در سه چهارماهه گذشته، هیچ دستاوردی برای اروپا نداشته است. از این رو، آیین دیروز، به معنای شکست همه پروپاگاندای اروپا است، که زبان بدن و گفتار آیتالله رئیسی را میتوان تکمیلکننده پازل این شکست دانست. هرچند این شکست، پیشتر از سوی مقامهای سیاسی عالی اروپایی هم بیان شده بود، آنجا که برخی عناصر ضدایرانی ملاقات کننده با امانوئل مکرون، از قول رئیسجمهور فرانسه، به شکست پروژه آشوب و اغتشاش اعتراف کرده و حتی با لحنی تحقیرآمیز با این عناصر برخورد کردند که حاصل انقلاب ادعاییتان چه شد؟
بیبیسی «عبدالحمید» را پسندید!
روزنامه جوان در ستون اخبار ویژه خود درباره آخرین وضعیت عبدالحمید اسماعیلزهی نوشته است:
خصومت علیالدوام بیبیسی فارسی انگلیس علیه نظام اسلامی هیچ تردیدی باقی نگذاشته است که این شبکه وابسته به وزارت خارجه روباه پیر، از هر بهانهای برای تعمیق این خصومت بهره میجوید. گویی استانداردی برای تحریریه این شبکه تعریف شده که هر کسی با هر میزان از مرزبندی موضعی علیه نظام جمهوری اسلامی اتخاذ کند، برای آنان موضوعیت پیدا میکند و سوژه آنها خواهد شد. خواه این فرد یک سلبریتی ورزشی، هنری یا حتی یک روحانی مذهبی باشد. معیار انتخاب بیبیسی، مرزبندی و مخالفت با جمهوری اسلامی است.
جوان در ادامه مینویسد:
برای نمونه این شبکه انگلیس خبیث این روزها دستوپای عجیبی میزند تا از «عبدالحمید» یک صدای جهانی درست کند و در همین جهت برخلاف روال قبل از آشوب حالا حتی یک تسلیتگفتن عبدالحمید را برای زلزلهزدگان ترکیه و سوریه، تبدیل به یک خبر اول میکند. از آنجایی که سابقه خصومت و خباثت انگلیس با ملت ایران بسیار روشن و مورد اتفاق همگان است، باید در این گزینش جدید بیبیسی که به عبدالحمید و حامیان او در خارج از ایران پوشش ویژه میدهد، با تأمل نگریست.
در نگاه ویژه بیبیسی به عبدالحمید همین بس که در جریان زلزله دردناک ترکیه و سوریه بسیاری از شخصیتهای سیاسی مذهبی و دولتی پیام تسلیت فرستادند، اما چرا فقط عبدالحمید در کانون این توجه قرار میگیرد. پاسخ آن همانی است که در سطور پیشین اشاره شد؛ مرزبندی با جمهوری اسلامی.
اولین انشعاب منحرف از خط امام و انقلاب
اعضای مجمع روحانیون مبارز شامگاه دوشنبه با حضور در حرم امام خمینی (س) با آرمانهای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران تجدید میثاق کردند.
روزنامه اعتماد در گزارشی خبری درباره این حضور اعضای این حزب در مرقد امام(ره) نوشته است:
مجمع روحانیون مبارز در حقیقت با تایید فکری و معنوی حضرت امام و به خصوص با عنایت یادگار گرانقدر ایشان، مرحوم حاج سید احمد آقا تشکیل شد و رسالت این مجمع پاسداری از اهداف بلند انقلاب اسلامی و آرمانهای حضرت امام بوده و در طول این مدت طولانی تشکیل، بحمدالله این توفیق را داشته که در فراز و فرودهای تاریخ انقلاب و حوادث بعد از رحلت حضرت امام، بهرغم همه محدودیتها و مسائلی که بوده، در حد مقدور سعی کند در اعلام مواضع و حضور سیاسی - و گاهی هم که مشکلات حضور رسمی بوده، با سکوت توام با تشکیل جلسات غیر رسمی و غیرعلنی- به حیات سیاسی خودش ادامه بدهد و در تاریخ سیاسی کشور اثرگذار باشد. افتخار مجمع در طول این مدت حرکت در صراط مستقیم حضرت امام و پافشاری بر آرمانها و ارزشهای والایی بوده که امام و مردم ایران در انقلاب اسلامی دنبال آن بودند؛ هرچند با مسائل و مشکلاتی هم مواجه بود.
روزنامه هممیهن نیز با اشاره به اظهارات سران مجمع روحانیون مبارز در مراسم تجدیدمیثاق با آرمانهای بنیانگذار جمهوری اسلامی نوشته است:
سیدمحمد خاتمی طی سخنانی در این مراسم با تأکید بر اینکه «در عظمت امام تردیدی نیست»، گفت: «من عظمت امام را از این جهت که بنیانگذار جمهوری اسلامی است، میدانم؛ «جمهوری» به همان معنا که در دنیا هست و «اسلامی» هم به شکلی که در آستانه انقلاب معرفی و بر اساس آن از مردم رأی گرفته شد. اما امروز نمیدانیم آیا باید بهخاطر پیروزی انقلاب جشن بگیریم و خوشحال باشیم یا آنکه بهخاطر انحرافی که در مسیر آن ایجادشده عزادار باشیم!؟ این مسئله بسیار مهم است و باید مشخص کنیم که امروز از چه چیزی دفاع میکنیم». او ادامه داد: «البته معتقدم برخی انحرافات در زمان امام هم بود، ولی امام بهحمدالله در اواخر عمرشان گفتند، «انشاءاللّه تصمیم دارم در تمام زمینهها وضع بهصورتی درآید که همه طبق قانون اساسی حرکت کنیم. آنچه در این سالها انجام گرفته است در ارتباط با جنگ بوده است. مصلحت نظام و اسلام اقتضا میکرد تا گرههای کور قانونی سریعاً به نفع مردم و اسلام بازگردد». ولی در آنچه عملاً واقع شد، ما چندان آثاری از تحقق این سخن ایشان را نمیبینیم. یعنی اگر امروز میخواهیم از امام دفاع کنیم، باید بگوییم ایشان چه میخواستند و اگر آن اهداف تحقق پیدا میکرد، چه میشد؟ سپس بگوییم عملاً چه چیزی تحقق پیدا کرد و باید چهکار کنیم که به معیارهایی که معرفی شد، برگردیم؟».
اعضای مجمع روحانیون مبارز در حرم امام(ره) از اسلامی سیاسی بریده و به تشکیک کردهاند، موسوی خوئینیها، خاتمی و دیگر اعضای محترم برای یک بار هم شده کارنامه سیاسی مجمع را پس از انشعاب از جامعه روحانیت مبارز صورت گرفت بازخوانی کنند ببینید سرنوشت دبیرکل اول آنها چه شد؟ انشعاب او از مجمع در انتخابات سال ۸۴ به کجا کشید؟ و انشعاب چندباره حزب او پس از فتنه ۸۸ به کجا کشید؟ با این ریخت کارکرد سیاسی و کارنامه سیاستورزی در سپهر سیاست ایران و همراهی با منافقین و سلطنتطلبها و سرویسهای موساد و سیا در سه فتنه ۷۸ و ۸۸ و ۹۸ و جنگ نرم دشمن چگونه رویتان میشود که بیپروا همه دستاوردهای روشن انقلاب اسلامی و زحمات ملت و خون دل خوردنهای امامین انقلاب در صیانت از اسلام، انقلاب وکشور را نادیده بگیرید و یک تصویر تاریک و به قول خودتان هولناک و وحشتناک از وضعیت انقلاب آنهم بدون اینکه یک سند و مدرک بیاورید ارائه دهید!؟