به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: این عضو مرکزیت حزب کارگزاران در گفتوگو با خبرآنلاین و در پاسخ این سؤال که «دوره آقای خاتمی مقداری اختلاف بین اصلاحطلبان و آقای هاشمی پیش آمد که یکی از نمودهای آن این بود که آقای هاشمی برخلاف آن چیزی که تصور میشد در انتخابات مجلس سیام شدند، فکر میکنید علت اختلاف چه بود؟»، اظهار داشت: خود ایشان در کتاب حضور و انصراف توضیح دادند و در خاطراتشان نوشتند، ما هم پاورقی زدیم و دو کتاب پیوست آن چاپ کردیم: یکی کتاب نقد ناتمام و یک کتاب هم به نام انصراف که هر دوی این کتابها ضمیمه هستند. بالاخره در سیاست تمامیتخواهی وجود دارد. وقتی انسان یک جایی را برنده میشود و وقتی یک قله را گرفت فکر میکند همینگونه باید قلهها را بگیرد و به بالا برود، در آن تاریخ چنین غرگی در اصلاحات پیش آمد و فکر کردند دیگر نیازی به هماهنگی نیست و شروع به تخریب کردند و با تخریب جلو آمدند که در نهایت اثرگذار هم بود.
(خبرنگار: سوای صحبتهایی که از آقای هاشمی منتشر شده ایشان به اینکه نفر سیام شدند آیا واکنش خاصی داشتند؟ اینکه به شما بهصورت خصوصی چیزی بگویند.) ایشان اینگونه نبودند که از این چیزها آزردهخاطر شوند. اتفاقی که در آن تاریخ افتاد، اتفاق ویژهای است و نمیشود آن را در دو جمله گفت، باید آن اتفاقات را ورق زد خصوصا آن اتفاقات سه ماه آخر سال ۷۸ و سه ماه اول سال ۷۹، شما باید خاطرات ایشاندراین ۶ ماه را بهطور دقیق مطالعه کنید و بعد به نتیجه برسید.
ما اسم کتاب سال ۷۶ را انتقال قدرت گذاشتیم و در آنجا توضیح میدهیم چگونه این قدرت از آقای هاشمی به آقای خاتمی منتقل شده و اسم سال بعد را تشخیص مصلحت گذاشتیم که آنجا دوباره توضیح داده شده که مصلحت اصلاحات و آن روندی که با هماهنگی شکل گرفته بود چیست، در کتاب حضور و انصراف نشان داده میشود که چگونه یواشیواش از آن مصلحت عبور میشود، در این کتاب آمده که از ایشان برای حضور دعوت میشود یعنی حتی آقای خاتمی هم به ایشان میگوید که بیا چون اگر شما حضور داشته باشید به نفع ما است، ما حتی یک نامه از آقای عبدی به آقای خاتمی در این کتاب گذاشتیم و ایشان به آقای عبدی توضیح میدهد که این تندرویها و تمامیتخواهیها کار درستی نیست.
محسن هاشمی افزود: اگر شما بخواهید در هر دورهای نگاه کنید اصولا در یک دورههایی پایگاه اجتماعی ایشان قوی است تا ۹۰٪، اما گاهی این پایگاه اجتماعی پایین میآید و به ۶۰٪ میرسد. در انتخابات سال ۸۴ در مرحله اول ایشان اول میشود علیرغم اینکه همه میگفتند نامحبوب است ولی میان کسانی که بودند ایشان اول شد، در آن دوره آقای کروبی، آقای معین، آقای مهرعلیزاده، آقای لاریجانی، آقای احمدینژاد و آقای قالیباف هستند. میخواهم بگویم در نهایت در میان انتخابات سال ۸۴ یا در همان انتخابات سال ۷۸ بالاخره ایشان سیام میشوند و بعد که صندوقها را باز کردند از آقا سی، آقا بیست میشود.
(خبرنگار: بابت «آقا سی» ناراحت نبودند؟) خیر. در اولین انتخابات مجلس ایشان رای اول را نداشت بلکه رای پنجم را داشت، در انتخابات سال ۵۹ ایشان پنجم شده بود، در انتخابات بعدی ایشان اول شدند و در انتخابات بعد از آن هم اول شدند اما در انتخابات ۷۸ ایشان سیام شدند و آن موقع آقای تاجزاده سعی میکرد ایشان را بیرون بیندازد، اما ایشان در نهایت سیام شدند و اتفاقاتی هم در این میان افتاد که در کتاب حضور و انصراف کاملا مشخص است، بالاخره صندوقها را باز کردند و بحثی هم شد که انتخابات را باطل کنند.
وی در پاسخ این سؤال که آیا آقای هاشمی نظرسنجی هم میکردند؟، گفت: خودشان این کار را نمیکردند ولی اطرافیانشان این کار را میکردند ولی نظرسنجیها خیلی غلطانداز بود. در واقع هرچه به رأیگیری نزدیک میشد این رای تغییر میکرد یعنی مثلا فرض کنید یک ماه تا انتخابات در نظرسنجیها شما روی ۷۰ یا ۶۰ درصد هستید اما در سه روز مانده به انتخابات یکدفعه این تغییر میکند! برای آقای خاتمی هم این اتفاق افتاد.
در انتخابات مجلس ششم، آن اوایل میگفتند رای ایشان بالا است مثلا میگفتند ایشان و محمدرضا خاتمی اول و دوم هستند و چنین چیزی را آن اوایل میگفتند، اما کمکم و با آن هجوم روزنامهای، مشخص بود که در نظرسنجیها افت کردند.