به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: حشمتالله فلاحتپیشه درباره اظهارات وزیر خارجه مبنی بر داشتن پلن B در ارتباط با برجام، به روزنامه آرمان گفت: زمانی که مسئولان سیاست خارجه یک کشور از پلن بی سخن به میان میآورند ، به این معناست که در اجرای برنامه محوله به آنها موفق نبودهاند مشخصا در موضوع هستهای پلن بی توسط برخی از مسئولان سیاست خارجه مطرح میشود که در معنای شکست دیپلماسی هستهای است.
وی میافزاید: من معتقدم دولت از یک ضعف در سیاستهای خود برخوردار است. این ضعف در سایر بخشها از جمله سیاست خارجه خود را نشان میدهد. این ضعف؛ ضعف دوگانگی است. دوگانههایی که در کشور ما شکل گرفته نهتنها باعث ایجاد پیشرفت نشده بلکه در برخی موارد باعث ضعف هم شده است مانند دوگانه تعهد و تخصص یا در سیاست خارجه دوگانه میدان و دیپلماسی. مدیریت سیاسی موفق باید بتواند این دوگانگیها را در قالب یک برنامه مشخص، قابلپیشبینی و توأم با پاسخگویی از میان بردارد. در حوزه سیاست خارجی وقتی میدان و دیپلماسی تبدیل به دوگانه شود، نقش کاهنده ایفا خواهند کرد اما وقتی هر دو در دل یک برنامه عمل کنند طبیعتا نتیجههایی حاصل خواهد شد.
این دوگانه باعث تحمیل دو نگاه جهانی و منطقهای شده است. دولت گذشته مورد انتقاد قرار میگرفت که در مورد منطقه بیتفاوت عمل میکند و به دولت کنونی هم این نقد وجود دارد که نگاه میدان محور دارد و به رفع چالش هستهای کشور و تحریم توجهی ندارد. عملا مسئولان وزارت خارجه خود را تنها در چند کشور منطقه میبینند در حالی در سطح بینالمللی بالاترین سطح تصمیمات و رفتارها علیه زندگی ایرانی در حال اتخاذ است.
وی همچنین گفته است: من قبل از روی کار آمدن دولت روحانی اعلام کردم که باید پرونده هستهای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه منتقل شود. شاهد بودیم که این کار هم صورت گرفت و نتیجه آن شکلگیری برجام بود. در حال حاضر من عکس این نظر را دارم و باید پروند هستهای از وزارت خارجه به شورای عالی امنیت ملی منتقل شود و در آنجا یک تیم فراجناحی و فرادولتی مسئولیت دیپلماسی هستهای را در دستور کار قرار دهد.
اظهار فضل(!) این نماینده سابق در حالی است که وی و همطیفانش به خاطر سرهمبندی توافق برجام و تضییع مطلق حقوق ایران، متهم ماجرا هستند اما با این وجود از موضع نابغه و حکیم بودن سخن میگویند! در ارزیابی فهم بالای این نماینده سابق همین بس که نمیداند داشتن پلن بی (نقشه و برنامه جایگزین) جزو لوازم بدیهی دیپلماسی در دنیا و در همه کشورها است. و اتفاقا چون دولت قبل، نقشه جایگزین نداشت، فرصتهای ۸ ساله کشور را سوزاند و میراث اقتصادی و دیپلماتیک خسارتبار را برجای گذاشت. همچنین همان طیف بود که به جای استفاده از ظرفیتهای بزرگ پیروزی در میدان، دنبال واگذاری منابع قدرت میدانی کشورمان در منطقه در برجامهای نسیه بعدی(۲ و ۳) بود.
در موضوع دوگانهسازی وزارت خارجه و شورای عالی امنیت ملی کارنامه تیم روحانی چه در فاصله سالهای ۱۳۸۲-۱۳۸۴ و چه در فاصله سالهای ۱۳۹۲-۱۴۰۰ روشن است که مسئله دیپلماسی و بهانهجویی دشمن را تبدیل به مسئله غالب کشور کرده و همه مسئولیتها را به آن گره زده و به مدت ۸ سال، فعالیتهای اقتصادی درونزا و دیپلماسی گسترده با جهان فراغرب را تعطیل کردند و عقبگرد عمیق کشور را رقم زدند.