به گزارش مشرق، چگونه سر بر چاه میکرد و فریاد میزد، چگونه سنگهای زمین خرد نمیشدند از غم او، چگونه ماه پهلو نگرفت در کنج اسمان از تنهاییاش، راستقامت ِکرار، حیدر ِاستوار، علی مرتضی (ع)، نمیدانم شمشیر خجل نشد از شکافتن سرت، قامتش تا نخورد از هیبت تو یا مولا، تمام کودکان کوفه یتیم شدند آن شب، تمام شیعهی تو غرق خون شدند، چگونه بی فاطمه (س) تاب آوردی تا آن شب، چگونه حسین (ع) تاب بیاورد بعدازاین شب، سهم ذوالفقارت غبار است و سهم راهها و جادههای کوفه غربت و تنهایی، من اشک چشمهایم را مروارید تسبیح کردم که فقط ذکر تو بگویم یا علی (ع).
آمدنت از کعبه بود و حضورت «لا فتی إلا علی لا سیف إلا ذوالفقار» و رفتنت «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَه»، یار وفادار محمد (ص) بودی و جان فاطمه (س)، هرگز سر خم نکردی مگر برای حق و عدالت، زمین و زمینیان عاشقت شدند و اسمان و فرشتگان مریدت، چگونه بی تو این جهانتاب میاورد ای «همای رحمت».
علی (ع) بزرگمردی از تبار محمد (ص)، وصی و ولی و جانشین او، از کودکی مرید محمد (ص) بود، در دامان او بزرگ شد و شکل گرفت.
پسرعمو و داماد او بود؛ چه کسی شایستهتر از او برای فاطمه (س) میتواند باشد مگر، روزی که به خلافت رسید دشمنانش علیه عدالتش شمشیرها کشیدند و مکرها چیدند؛ ولی او یگانه پرچمدار سپاه اسلام بود و دلاور، مانند علی (ع) زمین هنوز به خود ندیده است در رشادت و عدالت و دلاوری، همینها باعث شد شمشیر بر فرق سرش بچرخد و بشکافدش چون آنها تاب این علی (ع) را نداشتند تاب ِقدرت ِعدالت و جسارت او را نداشتند.
محمد (ص) او را برادر و وصی خود نامید و اهل کوفه با برادر او چهها که نکردند آنقدر که علی (ع) سر بر چاه میکرد و درد دل میکرد، علی (ع) یکتنه میجنگید با ظلم، علی (ع) عاشق اسلام و عدالتش بود، بیمانند بود و بی مَثَل خواهد بود مادرش نام او را حیدر گذاشت و پدرش میخواست علی باشد میگویند این نام به او الهام شده بود که علی (ع) باشد و عالی که «به علی شناختم من به خدا قسم خدا را»
او برای هجرت ولی و برادرش محمد (ص) جان خود را به خطر انداخت و در بستر او جای گرفت همان است که بعضی مفسران منظور از آیه ۲۰۷ سورهی بقره را، او میدانند «مردی که جانش را برای طلب خوشنودی خدا میفروشد»، این فروشنده علی است؛ چون میداند خریدار خداست چه کسی جز او این شجاعت و آگاهی را دارد.
جز علی (ع) چه کسی شهادتش ۲۱ رمضان و شب قدر میتواند باشد اصلاً چه کسی شایستگیاش را دارد، علی (ع) کاتب قران بود او بهترین وارث قران بود او بتشکن بود به دستور ولیاش بتهای کعبه را شکست او نویسندهی متن صلح حدیبیه بود.
علی همه چیز بود علی همهکس بود او بیهمتا بود او بود که درب آهنین خیبر را در جنگ از جا کند و سپر خود کرد، او بود که زمین زیر پایش به لرزه در میآمد و اسمان به سجده، او عاشق فاطمه (س) بود، او بود که هیچچیزی خطرناکتر از ذوالفقارش نبود مگر جهل مردم، او بود که شباهنگام گرسنگان کوفه را مخفیانه سیر میکرد علیرغم گرسنگی خود، او بود که فرزندانش شدند حسین و زینب «به جز از علی که آرَد پسری ابوالعجایب».
او ریشه و اساس اسلام و کربلا بود آزادگی و عدالتش جانی تازه میداد به هر چه سنت کهنه و از تاریخ عبور کرده علی (ع) همه چیز بود و از همه مهمتر امام اول شیعیان، ما شیعیان تا جان در بدن داریم و خونی در رگهایمان برای علی (ع) و آل علی (ع) فدا خواهیم کرد ما زندهایم به نفس علی (ع) و شهید خواهیم شد در راه علی (ع).
امام علی(ع) با تمام قدرت و مردانگی و جسارتش بهخاطر جهل مردم کوفه تنها ماند و در تنهایی به شهادت رسید یارانش کودکان و یتیمان کوفه بودند هنگام شهادت، اما ما نخواهیم گذاشت علی زمانمان تنها بماند و جهل عدهای او را غریب و بییاور کند ما دنیایمان را تقدیم نگاهش میکنیم.
نویسنده:شبنم کاظمی مطلق