به گزارش مشرق، رسانههای فارسیزبان خارجی در هفتهای که گذشت توجهی ویژه به سفر «رضا پهلوی» به تلآویو نشان دادند و با رویکردهای مختلف به تحلیل آن پرداختند؛ رویدادی که در فضای مجازی و میان کاربران شبکههای اجتماعی نیز بحث و نظرهای مختلفی به راه انداخت.
میزان و نحوه پوشش اخبار و تحلیلهای مرتبط با سفر بازمانده پهلوی به سرزمین اشغالی در شبکههای اجتماعی رسانههای خارجنشین بار دیگر شکافی جدی میان این رسانهها را عیان کرد؛ شکافی که تفاوت میان منافع و اهداف این رسانهها را به تصویر کشید. این دوگانگی پیش از این در ماجرای موسوم به «وکالت به شاهزاده» هم خود را نشان داده بود.
مجازیها چه گفتند؟
بخش عمده هیاهوی ایجاد شده پیرامون این سفر به کاربران سلطنتطلب مربوط میشد. کاربران سلطنتطلب در واکنش به این سفر، عمدتا به انتشار اخبار و تصاویر و ویدئوهای آن همراه با تجلیل و تمجید پرداختند و تحلیل زیادی در توئیتهای آنها به چشم نمیآید.
نکته جالب توجه همداستانی کاربران اپوزسیون با طیفهای حامی جمهوری اسلامی در فضای توئیتر بود؛ همداستانی که به شکلهای مختلف از پستهای کنایهآمیز تا تحلیلی به چشم میآمد. در حالی که سلطنتطلبها دغدغههای زیستمحیطی و تلاش شاهزاده پهلوی برای نجات ایران از «بحران آبی» را یکی از دلایل مهم او از سفر به تلآویو عنوان میکردند، یکی از کاربران در پستی کنایهآمیز نوشت : «حضور رسمی بشکه آب در ملاقات #رضا_پهلوی و #نتانیاهو نشان از سرعت پیشرفت برنامه انتقال آب از اسرائیل به ایران دارد. هر کس گفت رضا پهلوی با این طرز نشستن داره التماس میکنه، سند بشکه آب را رو کنید!»
یکی از محورهای انتقاد از سفر، تضاد رویکرد رضا پهلوی با پدرش در تعامل با اسرائیل است. «امید دانا» از چهرههای رسانهای اپوزیسیون نوشت: عکسهای سفر رضا پهلوی به اسرائیل آلبومی از تحقیر وی و ایرانیان را به ثبت رساند. اینکه مثل مسافران عادی از در اصلی فرودگاه خارج شد و در مراسم یادبود هولوکاست در ردیف دوم بود و در دیدار با نتانیاهو بدون میز و تشریفات دیدار کرد تا عدم کنفرانس خبری، همه اینها آویزان بودن این آقا را به نمایش گذاشت.
«علی افشاری» دیگر چهره اپوزسیون بود که با اشاره به زمان این سفر و مصادف بودن آن با سرکوبگری داخلی بیسابقه «بنیامین نتانیاهو» در اسرائیل و پشتپا زدن رضا پهلوی به منش پدرش که میکوشید در روابط با صهیونیستها از شیوه «یکی به نعل و یکی به میخ» استفاده کند توئیت زد: او در واقع بده بستان سیاسی خودش را با خرج کردن نام مردم ایران انجام داد. معمار و اسپانسر نوستالژی سازی کاریکاتوری از دوره سلطنت شاهان پهلوی، دولت اسرائیل و لابیهای وابسته به آن بودند.
«حسن بهگر» از سازمان ایران لیبرال هم در واکنش به این سفر اظهار داشت: تکیه بر قدرت خارجی برای رسیدن به قدرت خوش عاقبت نیست اگر بود به محمدرضا وفا میکرد!
«دانیل شک» سفیر اسبق رژیم اشغالگر قدس در فرانسه در تلویزیون اسرائیل در تحلیل سفر رضا پهلوی گفت: نیروی مهمی در داخل ایران نمیشناسم که طرفدار بازگشت سلطنت باشد. رژیم شاه با یک انقلاب سرنگون شد که دلایل اقتصادی و اجتماعی داشت و در ایران مردم خواهان بازگشت به سلطنت نیستند.
«یوسی آلفر» تحلیلگر ارشد پیشین میز ایران در موساد، مدیر پیشین مرکز مطالعات استراتژیک یافا و نویسنده کتاب «جستجوی اسرائیل برای یافتن متحدان خاورمیانهای» هم درباره این سفر اظهار داشت که در برنامه اصلی اخبار شبانگاهی تلویزیون اسراییل، خبر این سفر اصلا خبر مهمی نبود و آیتمی بود که اواسط بولتن خبری به آن اشاره شد.
اهمیتتراشی برای سفر پهلوی
میزان اهمیت سفر رضا پهلوی به سرزمین اشغالی را میتوان از اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه دریافت جایی که «ناصر کنعانی» در پاسخ به پرسش خبرنگاری گفت: شخصی که نام بردید نه خودش و نه اصل سفرش و نه جایی که میخواهد سفر کند ارزشی ندارد که از این تریبون درباره آن اعلام موضع کنم. در مقابل، اهمیتتراشی برای شخص رضا پهلوی و سفرش به سرزمین اشغالی از مهمترین محورهایی بود که طیفی از رسانههای خارجی محتوای گزارشهای خود را بر اساس آن تنظیم کردند.
«ایندیپندنت فارسی» در گزارشی آورد: شاهزاده رضا پهلوی پست رسمی ندارد، اما در جایگاه یک چهره ارشد سیاسی که رهبر یک انقلاب ملی علیه جمهوری اسلامی نیز محسوب میشود، با نخستوزیر و رئیسجمهوری اسرائیل دیدار کرده و فردی در حد یک وزیر میزبان و همراه او در طول این سفر است.
این رسانه «حساسیت سیاسی موجود در جامعه ایران و منطقه خاورمیانه به اسرائیل» را دلیلی برای پرهیز پهلوی دوم از سفر به اسرائیل دانست و افزود: رضا پهلوی برجستهترین چهره سیاسی ایرانی است که تاکنون به اسرائیل سفر کرده، پیش از بهمن ۱۳۵۷ نیز چهره سیاسی برجستهای به اسرائیل سفر نکرده بود. بر این اساس چنین پیشینه تاریخی، بدون تردید سفر او به اسرائیل را میتوان یک سفر «تاریخی» دانست.
«ایران اینترنشنال» هم این سفر را مهمترین دیدار «یک رهبر اپوزیسیون جمهوری اسلامی» طی ۴۴ سال گذشته با رهبر یک دولت خارجی دانست. «سعید بشیرتاش» تحلیلگر در گفتوگو با ایران اینترنشنال این سفر را «پایان تابویی» دانست که چندین دهه گفتمان «اسرائیلستیزی» بر ایران حاکم کرده است، تا جایی که حتی قبل از انقلاب هم رهبران جرات این کار را نداشتند.
ایران اینترنشنال با تاکید بر این گزاره که سیاست اسرائیلستیزی هزینههای زیادی را به جمهوری اسلامی وارد میکند، تلاش کرد چنین القا کند که مردم ایران نسبت به این سفر خرسند هستند. این رسانه تلاش زیادی کرد که این سفر را پراهمیت و معنادار با دستاوردهای قریبالوقوع معرفی کند. این شبکه کوشید با تاکید بر «موثر بودن نقش حمایتی اسرائیل» در «به بار نشستن اعتراضات» و تاکید بر «پیام صلح» شاهزاده برای اسرائیل، این سفر را مهم و تاثیرگذار جلوه دهد.
«مصطفی بشکار» دانشیار اقتصاد دانشگاه ایندیانا در آمریکا نیز در گفتوگو با «صدای آمریکا» با بیان این که «دشمنی با اسرائیل و آمریکا هنوز در بین مخالفان جمهوری اسلامی - به خصوص میان مخالفان به اصطلاح روشنفکر و نخبه - بهشدت رواج دارد»، گفت:«ملاقات و مراوده با سیاستمداران اسرائیلی و آمریکایی و حتی مصاحبه با خبرگزاریهای اسرائیلی هنوز تابوی بزرگی بین اپوزیسیون است.». او اضافه کرد: «شکستن این تابو این بار به دست رضا پهلوی انجام میشود که نشان از دوراندیشی اوست. فایده اصلی دیدار او از اسرائیل شکستن این تابو است. درخواست رابطه نرمال با دنیا از طرف مردم به همراه مطالبه حقوق زنان، تمام قدرت نرم نظام را از بین میبرد.»
همچنان که اشاره شد رضا پهلوی چارهاندیشی برای «بحران آب» در ایران را از اهداف سفر خود به اسرائیل مطرح کرد و بر همین مبنا رسانههای خارجی فارسیزبان بدون در نظر گرفتن اینکه چه رابطهای میان اهداف سیاسی پهلوی با شکل و ریشه مسائل آبی ایران وجود دارد که نتانیاهو در اوج درگیریهای داخلی میتواند از آن گرهگشایی کند، همزمان دست «تحریف» و «بزرگنمایی» زدند.
ایران اینترنشنال گفت و گوهایی را با این محور انجام داد. به عنوان نمونه «نیکآهنگ کوثر» در گفتوگو با این شبکه مدعی شد که پهلوی سیاستمدار شاخص ایرانی است و آب مهمترین چالش آینده ایران و اسرائیل دارای مهمترین متخصصان در زمینه مقابله با بحران آب. بنابراین ترکیبی منحصربفرد برای رفع چالش آب در ایران فراهم شده است و ایران و اسرائیل میتوانند در این زمینه همکاریهای خوبی داشته باشند.
دوگانهسازی میان هویت ملی ایرانیان و هویت نظام
رسانههای یادشده کوشیدند با تاکید بر پیشفرضهای نادرستی مبنی بر اینکه «مردم ایران با رژیم صهیونیستی مشکلی ندارند» و «مردم ایران یهودیان را مساوی رژیم صهیونیستی میدانند»، میان خواست ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران دوگانگی و قطبیت ایجاد کنند. نکته قابل تامل در این میان «پیشفرضسازی» در زمینه «محبوبیت پهلوی در ایران» است.
«ایندیپندنت فارسی» در چنین بستری در گزارش خود آورد: دادوستد سیاسی بین شاهزاده رضا پهلوی و ملت ایران اکنون فضایی را رقم زده است که در آن میتوان از بازسازی حیثیت ملی ایرانیان سخن گفت. حیثیتی که طی این چهار دهه با اسرائیلستیزی جمهوری اسلامی که مبتنی بر یهودیستیزی این رژیم است، عمیقا به چالش کشیده شده بود.
این رسانه در جای دیگری نوشت: زحمت زیادی میطلبد که برای اذهان شهروندان غربی که معمولا پیچیدگیهای سیاسی ایران را بهخوبی نمیشناسند، تفکیک میان ایران و جمهوری اسلامی توضیح داده شود اما شهرت غیرقابلمقایسه شاهزاده رضا پهلوی و محبوبیت گستردهای که او در میان ایرانیان دارد، میتواند در این میان به کمک بیاید تا او دستکم در سفر به اسرائیل و به واسطه بازتاب گستردهای که این سفر پیدا میکند، چهره دیگری از ایران و ایرانی را به جهان نشان دهد.
مردم ایران با اسرائیل مشکلی ندارند؟ جمهوری اسلامی از یهودیان متنفر است؟
«مردم ایران اسرائیل را دوست دارند» این مفروض برخی گزارشهایی بود که سفر پهلوی به سرزمین اشغالی را درست و بجا ارزیابی کردند.
ایندیپندنت فارسی با طرح این ادعا که اسراییلستیزی بخشی از باور اپوزیسیون سنتی جمهوری اسلامی است که روابط با تل آویو را برنمی تابند، مدعی شد این نگاه در جامعه ایرانی طرفدار ندارد و رضا پهلوی با شناخت از جامعه ایران چنین جسارتی به خرج داده است.
به ادعای این رسانه، «ملت ایران طی بیش از ۱۰ سال گذشته نشان داده است که بر خلاف اپوزیسیون سنتی جمهوری اسلامی، نه تنها اسرائیلستیز نیست بلکه بارها و بارها در خیزشهای انقلابی، شعارهایی سر داده که سرراست، سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی بهویژه در حوزه اسرائیل را نشانه رفته است.»
در این دست گزارشهای رسانهای تکتیک عملیات روانی موسوم به «شاه ماهی سرخ» به صورت گسترده استفاده شد تا طیفی از شعارهای اعتراضات در ایران مربوط به غزه و لبنان را به مثابه «اسرائیلدوستی» مردم ایران به شمار آورند در حالی که حتی نزد معترضان خیابانی در سالهای اخیر مساله رژیم صهونیستی موضوعیتی نداشته یا حداقل نشانهای از طرح آن بروز نیافته است؛ وضعیتی که بدنامی و نامطلوببودن اسرائیل حتی میان معترضان خیابانی در سالهای اخیر را نیز به تصویر میکشد.
بدون توجه به چنین واقعیاتی، ایندیپندنت فارسی همچنین به نقل «مازیار ابراهیمی» که چندی پیش از ایران مهاجرت کرده، مدعی شد که «پهلوی پیام اکثریت ملت ایران که پیام صلح و آشتی است به اسرائیل برده و مردم ایران هیچ مشکلی با اسرائیل ندارند.»
«جعل» و القای این گزاره که ملت ایران و مردم اسرائیل رابطه خوبی از گذشته داشته و خواهند داشت هم از دیگر تاکتیکها برای مهر تایید زدن بر اقدام بازمانده پهلوی بود.
ایران اینترنشنال در تعدادی از گزارشهای خود به دنبال القای این گزاره بود که ایران و اسرائیل در گذشته رابطه خوبی داشته و میتوانند همچنان با یکدیگر روابط خوبی داشته باشند، تنها و تنها جمهوری اسلامی است که مانع اصلی بهبود روابط است. این رسانهها بدون اشاره به خصومت و دشمنی همیشگی اسرائیل نسبت به ایرانیان و مسلمانان چنین ادعاهایی را مطرح کردند.
این رسانهها همچنین از طریق جازدن مفهوم یهودیان و یهودیت با رژیم صهیونیستی، بسیاری از استدلالها و اقناعات خود را پیش میبرند. این در حالی است که یهودیان مساوی اسرائیل نیستند و نگاه نظام و مردم ایران به رژیم اشغالگر، مساوی رویکرد آنها به جامعه یهودیان نیست.
بر این مبنا، اینترنشنال تلاش کرد با مفروضپنداری دروغ «نفرت جمهوری اسلامی از یهودیان» میان مردم ایران و نظام دوگانگی ایجاد کند. این رسانه نوشت که پهلوی همراه با ایرانیان، نفرت جمهوری اسلامی از یهودیان و انکار هولوکاست را محکوم میکند و متعهد میشود که هرگز اجازه ندهد چنین قساوت خلاف وجدانی تکرار شود.
دوگانه تهدید نظام ایران و پیام صلح پهلوی
این رسانهها رخداد اخیر را دستمایه قرار دادند تا با معرفی پهلوی به عنوان یک «صلحخواه» و معرفی جمهوری اسلامی ایران به عنوان نظامی «ستیزشگر» دوگانهای ارزشی و در واقع «دوقطبی» ایجاد کرده و مخاطب را تحت تاثیر قرار دهند. اینترنشنال با اشاره به اظهارات رییس جمهوری کشورمان در روز ارتش در مورد اینکه اگر رژیم صهیونیستی دست از پا خطا کند حیفا و تل آویو نابود خواهد شد، آنچه را «تهدید» رییسی خواند در برابر «صدای صلح و دوستی پهلوی به نمایندگی از مردم ایران» قرار داد و نوشت: در روزی که رییسی در رژه روز ارتش، بار دیگر اسراییل را تهدید کرد و از نابودی حیفا و تلآویو سخن گفت، شاهزاده رضا پهلوی، به احترام قربانیان هولوکاست در کنار دیوار ندبه سکوت کرد تا صدای صلح و دوستی مردم ایران باشد.
بازتاب محدود دیدگاههای انتقادی
سفر اخیر پهلوی واکنشها مختلفی را در داخل و خارج از کشور برانگیخت. برخی شبکهها در بازتاب اخبار مرتبط با این رویداد نظرهای منفی را هم در کنار اظهارنظرهای حمایتی بازتاب دادند.
«رادیو فردا» واکنشهای موافق و مخالف سفر پهلوی به سرزمین اشغالی را در چارچوب آنچه «مواضع افراطی جمهوری اسلامی علیه اسرائیل طی ۴ دهه گذشته» خواند، طبقهبندی کرد و مدعی شد این موضعگیریها به انزوای ایران در صحنه بینالمللی انجامیده است.
«دویچهوله فارسی» هم در گزارشی این اظهارنظرها را بازتاب داد. به نوشته این رسانه به نقل از یک کنشگر سیاسی «پذیرش دعوت افراطیترین دولت تاریخ اسرائیل» را مایه سرافکندگی خوانده و نوشت: «رضا پهلوی میتواند پیام دوستی خودش و حداکثر موکلانش را به اسرائیل بدهد! او نمایندگی از ملت ایران ندارد!»؛ این کنایهای به کارزاری است که مدتی پیش در فضای مجازی به راه افتاد و طی آن عدهای از چهرههای سرشناس و شهروندان به رضا پهلوی برای پیگیری مبارزه علیه جمهوری اسلامی و دوران گذار از آن به او وکالت دادند.
به نوشته این رسانه، «عطاءالله مهاجرانی» وزیر ارشاد دولت محمد خاتمی که در لندن سکونت دارد نیز در رشته توئیتی به این سفر واکنش نشان داد و از جمله نوشت: «یک آدم عاقل نبود که بگوید: شازده الان وقت سفر نیست، یا محرمانه برو! خاطرات علم رو بخون! سر بابات کلاه گذاشتن و خندیدند! بابات فهمید!»
جمعبندی
ایران اینترنشنال و ایندیپندنت فارسی در میان رسانههای خارجی فارسیزبان در روزهای اخیر بیشترین محتوا در خصوص سفر پهلوی به سرزمین اشغالی را تولید کردند. پس از آن به ترتیب بی بی سی فارسی، صدای آمریکا، رادیو فردا، ایران وایر، رادیو بینالمللی فرانسه و یورونیوز با رویکردی با درجات متفاوت از حمایتی تا خنثی به اخبار مرتبط با این رویداد پرداختند.
در این میان، رادیو زمانه تنها در حاشیه یک خبر در مورد سالگرد هولوکاست به سفر پهلوی به سرزمین اشغالی اشاره کرد.
کانال تلگرام شبکه من و تو تنها در چند عنوان که از انگشتان یک دست تجاوز نمیکند، به بازتاب حضور پهلوی در اسرائیل و در مراسم یادبود قربانیان هولوکاست پرداخت.
کانال تلگرامی العربیه فارسی حتی در یک عنوان هم مساله حضور پهلوی در سرزمین اشغالی را پوشش نداد.
این میزان و نحوه پوشش اخبار مرتبط با حضور بازمانده پهلوی در سرزمین اشغالی، از الگویی مشابه تفاوت پوشش اخبار مرتبط با به اصطلاح پویش وکالت دادن به شاهزاده پیروی میکند که در آن ایران اینترنشنال و ایندیپندنت در منتهیالیه سویه حامیان او قرار میگیرند. در این میان دیگر رسانههای خارجی فارسیزبان تلاش میکنند رویکرد حامیان و منتقدان و مخالفان این سفر را به توازن و تناسب پوشش دهند و رسانههایی چون العربیه فارسی و رادیو زمانه هم تلاش میکنند این رویداد را نادیده بگیرند یا حملاتی را متوجه سلطنتطلبان سازند.