تصاویر | گفت‌وگوی خواندنی با پسری که در ۱۳ سالگی پدر شد ؛ او جوان‌ترین پدر ایرانی بود؟ | از ۵ سالگی روی پای خودم ایستادم | خوشحالم پدر شده‌ام فقط...

«مادر ۱۲ ساله و پدر ۱۳ ساله در اداره ثبت احوال، شناسنامه نوزادشان را گرفتند!» این شرح عکس برای عکسی نوشته شده بود که خیلی زود سر از بسیاری از سایت‌های ایرانی و حتی خارج از کشور درآورد.

به گزارش مشرق، برخی همان اول گفتند «دروغ است! امکان ندارد.» خب، این حرف، گاهی برای پیچاندن حس کنجکاوی دردساز، خیلی خوب جواب می‌دهد، اما برخی که موضوع را جدی‌تر گرفته بودند، مثل خود من، به دنبال یافتن سرنخی از این کلاف سر در گم بر آمدند. بالاخره بعد از کلی جست و جو، پدر ۱۳ ساله را پیدا کردم و پای حرف‌هایش نشستم، برای پی بردن به اصل ماجرا در ادامه با ما همراه شوید. نتیجه این پیگیری و جست و جو، حیرت‌انگیز است.

چطور پیدایشان کردم؟

در دنیای مجازی، خبرهای مجازی و غیر واقعی بسیاری منتشر می‌شود که خیلی‌هایشان بی‌پایه و اساس است. اخباری که بی‌سر و ته و غیر اصولی تنظیم می‌شود و همراه با یک عکس-جهت اثبات ادعایشان- مخاطب را سردرگم میان حقیقت و کذب رها می‌کند. مخاطب اینگونه اخبار نمی‌داند که آیا این موضوع را باور کند یا نه. خبر پدر ۱۳ ساله ایرانی هم اینگونه بود، تنها سرنخ، یک عکس از زوج جوان بود آن هم بی‌نام و نشان به علاوه همان جمله که در بالا نوشتم.

تصاویر | گفت‌وگوی خواندنی با پسری که در ۱۳ سالگی پدر شد؛ او جوان‌ترین پدر ایرانی بود؟ | از ۵ سالگی روی پای خودم ایستادم | خوشحالم پدر شده‌ام فقط...

فرزند بهزاد به خاطر عدم رسیدگی و کمبود امکانات بهداشتی همیشه بیمار است

ابتدا حل کردن معما اینگونه بود که بنشینیم و حدس بزنیم چهره‌های آنها شبیه مردم کدام منطقه از کشورمان است! همه گفتند به جنوبی‌ها بیشتر شباهت دارند. چند روز بعد شایعه شد که کرمانی هستند و در یکی از شهرهای این استان پهناور زندگی می‌کنند. با این حساب باید در انبار کاه به دنبال سوزن می‌گشتیم، بهترین مکان برای شروع پیگیری استان کرمان بود و بهترین جایی که می‌شد از صاحبان عکس سرنخی به دست آورد اداره ثبت احوال شهر کرمان بود.

با اداره ثبت احوال کرمان تماس گرفتم. گفتند «چنین خبری نه دیده‌اند و نه شنیده‌اند! احتمالا آدم‌های عکس اهل شهرستان‌های استان هستند. شما هم خیلی وقت‌تان را تلف نکنید که جوابی نخواهید گرفت.»

با این جواب صاف و پوست کنده، دوباره برگشتم سرخط اول. باید از صفر شروع می‌کردم. لیست تمام ادارات ثبت احوال استان کرمان را در آوردم و با تک تک‌شان تماس گرفتم. سیرجان، بم، شهر بابک، کهنوج، بافت، عنبرآباد و... اما باز هم بی‌نتیجه بود. هیچکس هیچ سرنخی از صاحبان عکس نداشت. به بن بست رسیده بودم که یکدفعه فکری به ذهنم رسید. تلفن را برداشتم و با صدا و سیمای استان کرمان تماس گرفتم. به این امید که اگر چنین شخصیت‌هایی وجود داشته باشند و این قصه واقعی باشد حتما خبر آن به گوش بچه‌های صدا و سیمای استان رسیده است.

روابط عمومی سازمان صدا و سیمای استان کرمان می‌گفت: کسی که سوژه‌ها را به ما معرفی می‌کند این آقا و خانم را معرفی کرد که ما موافقت نکردیم با آنها مصاحبه کنیم. به هرحال شماره سوژه‌یاب این است. شماره سوژه‌یاب را گرفتم. سوژه‌یاب همان عکاسی است که زحمت انداختن عکس‌های زیبای این صفحه را کشیده است. او یک عکاس خبری است و شماره تلفن همراه یکی از آدم‌های عکس را در اختیارمان گذاشت. شخصی به نام «بهزاد آریش» که احتمالا همان پدر ۱۳ ساله است.

بی مقدمه از حالش می‌گوید...

ساعت یک بعد از ظهر تماس می‌گیرم، مرد جوانی جواب می‌دهد. آقا بهزاد تازه از سر کار آمده است، البته بهتر است بگویم نا امید از سر کارآمده بود(!) و دل و دماغ درست و حسابی نداشت. تا خودم را به بهزاد معرفی می‌کنم و می‌گویم خبرنگارم، بهزاد از خانه بیرون می‌آید تا خانمش صدایش را نشنود.

تصاویر | گفت‌وگوی خواندنی با پسری که در ۱۳ سالگی پدر شد؛ او جوان‌ترین پدر ایرانی بود؟ | از ۵ سالگی روی پای خودم ایستادم | خوشحالم پدر شده‌ام فقط...

فرزند بهزاد نیمه شب مریض شده است آنها در ماشین همسایه شان نشسته اند و به بیمارستان می روند

بهزاد می‌خواهد مردانه سفره دلش را باز کند. بی‌هوا این جملات را به زبان می‌آورد: من کارگرم. بنایی می‌کنم. اما بیشتر وقت‌ها، مثل امروز، دست خالی باید به خانه برگردم. کارم این است که هر روز ساعت ۶ صبح بروم در میدان اصلی شهر منتظر بمانم.

این میدان صبح‌ها پاتوق کارگرانی است که جویای کارند. آدم‌هایی که نیاز به کارگر دارند هم صبح زود می‌آیند به این میدان تا از میان کارگران، آنهایی که مناسب کارشان است را برای یک یا چند روز استخدام کنند. کارگرها اول کمی چانه می‌زنند بعد که به توافق رسیدند سوار می‌شوند و می‌روند به دنبال روزی‌شان. دست خداست و روزی آدم.

یک وقت می‌بینی صاحبکار، چند روز متوالی کار دارد و این یعنی تا چند روز خیالت راحت است که سر این کار می‌مانی و نباید دوباره در میدان منتظر کار بنشینی. بعضی وقت‌ها هم کار یک روزه تمام می‌شود. از همه بدتر فصل زمستان است که کسی کار بنایی ندارد و اوضاع کار خراب می‌شود مثل امروز. خیلی از کارگران رفته‌اند سر کار اما خیلی‌شان هم مانند من، دست خالی به خانه برگشته‌اند.

بهزاد می‌گوید دلش نمی‌خواهد زینب- همسرش- بفهمد که او امروز کار نکرده و به همین خاطر ساعت یک بعد از ظهر به خانه آمده تا بگوید امروز سر کار بوده. ناهارم را می‌خورم و یک ساعت دیگر دوباره از خانه بیرون می‌زنم. در خیابان، پارک و کوچه پس‌کوچه‌های شهر پرسه می‌زنم تا هوا که گرگ و میش شد برگردم خانه. نمی‌خواهم زینب را نگران کنم آخر اگر بفهمد من امروز هم دشت نکردم غصه می‌خورد.

از ۵ سالگی روی پای خودم ایستادم

بهزاد، کرمانی است و در حومه شهر زندگی می‌کند. در کنار مادر همسرش که عمه‌اش هم هست. درست است، من ۱۳ سالم است، اما زینب ۱۷ ساله است نه ۱۲ ساله که در روزنامه‌ها نوشته‌اند، ما پارسال با هم ازدواج کردیم و نتیجه این ازدواج، پسرم «امیرصادق» است که الان ۴۰ روزی است به جمع ما پیوسته. من از بچگی به دختر عمه‌ام- زینب- علاقه‌مند بودم. پارسال وقتی فهمیدم که او نیز به من علاقه‌مند است، موضوع را با خانواده‌ام در میان گذاشتم. پدر بدون هیچ مخالفتی قبول کرد. خانواده زینب هم موافقت کردند و ما با هم ازدواج کردیم. بهزاد آریش تک فرزند است از زن دوم پدرش.

تصاویر | گفت‌وگوی خواندنی با پسری که در ۱۳ سالگی پدر شد؛ او جوان‌ترین پدر ایرانی بود؟ | از ۵ سالگی روی پای خودم ایستادم | خوشحالم پدر شده‌ام فقط...

زینب وقتی فرزندش خواب است درس می خواند. بهزاد وزینب هیچ تفریحی ندارند

۴ برادر دارد و یک خواهر که همگی‌شان برای بهزاد ناتنی‌اند. بهزاد می‌گوید مادرم وقتی خیلی کم سن و سال بودم مرا تنها گذاشت و نامادری‌ام مرا بزرگ کرد. بهزاد آنقدر در زندگی سختی کشیده که می‌گوید اصلا نمی‌خواهد با صحبت کردن در مورد روزهای گذشته، آن خاطرات را دوباره به یاد بیاورد. تا چشم باز کردم فقر و بدبختی به من سلام کرد. ما آنقدر فقیر بودیم که من نتوانستم حتی یک کلاس درس بخوانم. تا پا گرفتم رفتم کارگری. شاید تصور کنید که من ۱۳ ساله، حالا به خاطر اینکه ازدواج کرده‌ام دارم می‌روم سر کار. نه اینطور نیست. من ۸ سال است که دارم کار می‌کنم. خرجم را خودم در می‌آورم. درآمدم کم است خیلی کم. اما از کودکی من تنها بودم از همه لحاظ. آنطور که بهزاد می‌گوید فقر در همه زندگی او ریشه دوانده، فقر مادی و فقر عاطفی.

روز و شب‌مان سخت می‌گذرد

بهزاد برایمان از امروزش می‌گوید از اینکه چطور زندگی‌اش سپری می‌شود. من و همسرم به همراه عمه‌ام و هفت فرزند قد و نیم قدش در یک پارکینگ ۱۰ متری زندگی می‌کنیم! در حومه شهر. این خانه سالهاست نیمه کاره است و نه عمه‌ام و نه من، هیچکدام‌مان توان ساختن آن را نداریم. این روزها خیلی سخت می‌گذرد. زمستان کرمان، سرمای خشکی دارد. ما اینجا بیشتر در معرض سوز سرمای کویر کرمان هستیم، خانه‌مان یکه و تنها در حاشیه کویر واقع شده بی‌هیچ حفاظ و عایقی.

تصاویر | گفت‌وگوی خواندنی با پسری که در ۱۳ سالگی پدر شد؛ او جوان‌ترین پدر ایرانی بود؟ | از ۵ سالگی روی پای خودم ایستادم | خوشحالم پدر شده‌ام فقط...

گاهی بهزاد به برخی از همسایه‌ها کمک می‌کند و آنها دستمزد اندکی به او می دهند

دیوارهای نازک، حریف سرما نمی‌شوند و بیشتر شب‌ها از ترس بیداریم! آخر این خانه گاز ندارد. بخاری هم نداریم. مجبوریم اجاق گاز کوچکی را وسط اتاق روشن کنیم که از کپسول تغذیه می‌کند. این اجاق گازها شوخی‌بردار نیستند. تا چشم به هم بزنیم و یک لحظه غافل شویم، همه‌مان به کام مرگ فرو می‌رویم. مجبوریم به خاطر خطر گازگرفتگی، شب‌ها را با ترس و لرز و شب بیداری، سحر کنیم.

خوشحالم که پدر شده‌ام فقط...

بهزاد از فرزندش می‌گوید و از اینکه حکمت بچه‌دار شدنش را فقط خدا می‌داند. قصد بچه‌دار شدن نداشتیم. خدا امیرصادق را به ما داد. وقتی فهمیدم که قرار است پدر بشوم باورم نمی‌شد. راستش کمی ترسیدم. از مسئولیت از اینکه بچه خرج دارد ولی گفتم خدا بزرگ است. نگرانی‌ام از این بابت بود که مبادا به خاطر سن پایینم فرزندم ناقص به دنیا بیاید. خدا را روزی صد هزار مرتبه شکر می‌کنم که فرزندم صحیح و سالم است. اما نمی‌گذارم سرنوشت امیرصادق مثل من بشود. امیرصادق باید درس بخواند و به مدرسه برود. امیرصادق نباید خیلی زود ازدواج کند.

تصاویر | گفت‌وگوی خواندنی با پسری که در ۱۳ سالگی پدر شد؛ او جوان‌ترین پدر ایرانی بود؟ | از ۵ سالگی روی پای خودم ایستادم | خوشحالم پدر شده‌ام فقط...

بهزاد و زینب در یک شب زمستانی در کنار هم نشسته اند. بهزاد خیلی وقت ها برای یک مدت طولانی به فکر فرو می‌رود

من شرایطم فرق می‌کرد. تنها بودم. اما حالا یک خانواده دارم. خدا می‌داند که از ته دل خوشحالم. ما خوشبختیم اما مشکلات مالی، امان‌مان را بریده. از خدا می‌خواهم جلوی خانواده‌ام مرا شرمنده نکند. من هیچوقت دستم را جلوی کسی دراز نکرده‌ام و نمی‌کنم. نان بازویم را می‌خورم. اما تنها دردم «کار» است. حتی اگر سخت‌ترین کار باشد. اما باشد. هر جا می‌روم سعی می‌کنم از همه بیشتر کار کنم، اما باز هم برخی عقل‌شان به چشم‌شان است و نگاه به سن و سال و جثه کوچکم می‌کنند. می‌گویند تو نمی‌توانی خوب کار کنی. بچه‌ای. بعدش می‌روند سراغ کسی که از من بزرگ‌تر است.

تا ۲۰ روز پیش، به جز کرمان، هیچ شهری را ندیده بودم!

تنها خوشحالی بهزاد این است که زینب به مدرسه می‌رود و درس می‌خواند. همسرم کلاس دوم دبیرستان است و درسش هم خوب است، مثل من نیست که حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشته باشد. حداقل می‌دانم فردا همسرم می‌تواند به امیرصادق کمک کند در درس و مشق.

تصاویر | گفت‌وگوی خواندنی با پسری که در ۱۳ سالگی پدر شد؛ او جوان‌ترین پدر ایرانی بود؟ | از ۵ سالگی روی پای خودم ایستادم | خوشحالم پدر شده‌ام فقط...

بهزاد به همراه خانواده زینب در یک پارکینگ کوچک زندگی می کنند آنها هیچ وسیله گرمایشی ندارندجز یک اجاق خوراک پزی

بهزاد و خانواده‌اش تا به حال به یک مسافرت نرفته‌اند، بهزاد خودش پایش را از کرمان بیرون نگذاشته بود تا اینکه همین چند روز پیش، پسر عمویش آمد و آنها را برد به شیراز. پسر عمویم مرد مهربانی است. تا فهمید بچه‌دار شده‌ایم، آمد و ما را برد به خانه‌اش.

اولین باری بود که پایم را از کرمان بیرون می‌گذاشتم. چند روز آنجا بودیم. با اینکه خیلی اصرار می‌کردند آنجا بمانیم، اما بعد از چند روز خانواده ام را آوردم کرمان. به هر حال درست نیست مزاحم زندگی دیگران بشویم. می‌خواهم روی پاهای خودم بایستم. ما فامیل فقیری داریم، اگر کسی هم بخواهد به داد دیگری برسد چیزی ندارد که کمک کند. همه درگیر زندگی خودشان هستند.
خواهر و برادر کوچک زینب هم به خاطر فقر به مدرسه نمی‌روند. عجیب است که در عصر تکنولوژی و دهکده جهانی بچه‌های کوچک این خانواده، آرزوی داشتن یک دستگاه تلویزیون را دارند!

منبع: سرنخ. دوهفته نامه حوادث و شگفتی‌ها. شنبه ۲ اسفند ۱۳۹۳.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 87
  • در انتظار بررسی: 13
  • غیر قابل انتشار: 8
  • IR ۱۸:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    28 24
    اونوقت من تا 25 سالگی فکر میکردم بچه هارو لک لک ها میارن
    • IR ۲۲:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
      25 5
      درود بر شیر مرد کوچک اقا بهزاد گل انشاالله که پاینده باشی ...
    • IR ۲۲:۰۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
      1 0
      مشرق جان یک شماره حساب بگذار تا هر ایرانی غیرتمندی بتواند اندازه ای که میتواند به این بردار ایرانی و شیر مرد کوچک وفرزند عزیزش کمک نماید
    • IR ۲۲:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
      27 6
      خیلی زیبا بود-ایشالله خوشبخت و سلامت باشن
    • US ۲۲:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
      0 2
      تو خیلی عقب ماندگی دارز
    • IR ۲۳:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
      5 20
      همین الانشم همینطوری فکر می کنی
  • IR ۱۸:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    41 2
    خاک عالم بر تمام سرمایه داران بزرگ ایران زمین که مثل زالو خون ملت ایران را مکیدند
    • IR ۱۰:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
      1 1
      خاک عالم بر سر توالت شور های کمپ تیرانا که 17 هزار نفر رو تو ایران ترور کردن، خااااااااک!!
  • بشار عبدالواحد IR ۱۸:۴۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    4 23
    غیرممکنه
  • IR ۱۸:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    16 9
    به رسانه اوج بدهید بنر کند بزند میدان ولیعصر برای ازدواج زود رس !
  • IR ۱۸:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    5 11
    قالی کرمان =/= مظلوم نمایی فقر و گاز !
  • IR ۱۸:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    12 24
    حماقت و مکافات !
  • فاطمه IR ۱۸:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    26 40
    پدر و مادر این کودکان را باید محاکمه کرد.
    • IR ۰۹:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
      1 0
      بشین سر جات، بی وجود ...!
    • IR ۱۳:۲۱ - ۱۴۰۳/۰۴/۲۹
      0 0
      تو بی وجود باید محاکمه کنند که پست ترسو هستیم واز ازدواج میترسی
  • IR ۱۸:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    8 26
    مشکلات هورمونی
  • IR ۱۸:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    24 37
    فقر فرهنگی
    • بشار عبدالواحد IR ۱۹:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
      19 11
      تو یکی دیگه از فرهنگ صحبت نکن
    • IR ۱۹:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
      41 8
      اگه این دختر تو بغل پسر نامحرم تو پارک بشینه اون میشه غنای فرهنگی!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟///
    • IR ۲۰:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
      14 8
      خودتی اتفاقا
    • ایرانی IR ۰۰:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
      1 0
      وهابی را چه به فرهنگ ،،،عبدالواحد خخخخخ مگه وهابی هم فرهنگ داره که بدونه فرهنگ چیه خخخخ
  • IR ۱۸:۵۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    17 40
    بیشتر رپرتاژ برای جلب حمایت مادی ! احمق تر از این جوان آنهایی هستند که به او کمک کنند تا خط تولید فرزند راه بیندازد.
    • رضا IR ۲۳:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
      29 2
      خوب مگه کمک کردن ایرادی داره. در ضمن احمق او ذهن بیمار تو و اخمق تر هم هم فکران روغنفکری مثل توست.
    • رضا IR ۰۸:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
      17 0
      حتما از دیدگاه تو مزدور، رسانه هایی که همباشی را ترویج می کنند خیلی عاقل هستند.
    • IR ۰۸:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
      3 4
      بدبختی ارثی، پدر به پسر و پسر به فرزند. الگوی دوستداشتی همه ی حاکمان
    • IR ۱۰:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
      5 1
      مگه تولید فرزند چیز بدیه ؟! خودت از همه احمق تر به نظر می رسی
  • IR ۱۸:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    25 3
    ای خدای مهربان، این آدم های به ظاهر فقیر تمام دارایی اشان امید ب لطف بی حساب توست، من با تمام وجودم ناراحت شدم برای فقر مالی اشان، کاش میشد کمکی کنیم، امیدوارم مردم همیشه در صحنه ایران عزیزمان دوباره یه یا علی بگن، مشرق لطفا پیگیری کن، ویه شماره حساب برای این خانواده محترم جور کن
    • افتخار AU ۰۱:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
      1 1
      احسنت - مشرق جان همت کن ویک شماره حساب برای کمک به این زوج فراهم کن و فراخوان بده چون ما شیعه علی هستیم و وظیفه داریم.
    • IR ۰۸:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
      3 2
      آره واقعا، کاش از صدا وسیما یا کمیته امداد شماره حساب بدن
  • IR ۱۹:۰۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    13 36
    دختره شکل مردهاست ، پسره شکل زنها ههه
    • IR ۲۲:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
      23 3
      تو هم شکل دلقک
    • IR ۲۳:۲۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
      10 2
      تو فقط ظاهر رو ببین کچل!
    • IR ۰۲:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
      2 0
      فهم و ادب تو هم مثل یه کودک دو ساله
  • IR ۱۹:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    12 46
    ازدواج خوبه ولی نه توی این سن .
    • IR ۱۰:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
      1 0
      شیخ ابوالمجرد الخوشحال المتول در کتاب خود بنام ام المسائل فی الاحوال الخراب المتأهلون می‌فرمایند : زن مستانید تا آزاد و راحت توانید زیست ربطی هم به سن نداره!! خخخخخخخخخخخ
  • امیر IR ۱۹:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    21 4
    سلام آقا بهزاد نگران مالی نداشته باش همینکه عشق شما وخانمت دو طرفه است به دنیا ها می ارزد در ضمن فرزندت هم سالمه همیشه شکر گزار داشته هایت باش تا جای خالی نداشته هایت را احساس نکنی در پناه حق
  • نیما IR ۱۹:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    4 1
    بله
  • IR ۱۹:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    13 20
    همه کارها شده افراط و تفریط ای کاش یک مقدار زندگی متعادل بود
    • IR ۲۰:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
      5 16
      ما مثل شما حرام ذهن نیستیم
  • IR ۱۹:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    20 4
    این پدر و مادر جوان نیاز به حمایت دارند. نهادها، دولتی ها و خیرین گرامی لطفا کمکشان کنید
  • IR ۱۹:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    9 2
    الان چه کمکی از ما بر میآد براشون چکار کنیم؟
  • IR ۱۹:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    9 2
    الان چه کمکی از ما بر میآد براشون چکار کنیم؟
  • IR ۱۹:۳۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    3 7
    13 سالگی زیاده
  • محمود IR ۱۹:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    16 2
    کاشکی اونا که میتونن بهشون کمک کنن
  • ناشناس IR ۱۹:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    4 7
    خدا رو خوش میاد!!!؟؟؟ واقعا ما داریم کجا میریم!!!!؟؟؟
  • IR ۱۹:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    3 14
    میگن اگه بچه عروسک خواست براش بخرید برای اینه که این اتفاقها نیوفته.
  • IR ۲۰:۰۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    7 0
    سال ۱۳۹۳.
  • IR ۲۰:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    15 3
    راهی برای کمک کردن به این پهلوان می‌شناسید؟ حداقل مبلغی رو به‌عنوان وام در اختیارش بذاریم تا خونه‌ش رو تکمیل کنه.
  • IR ۲۰:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    3 24
    دختره چه سیبیل داشت خخخخخ
    • IR ۲۳:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
      11 5
      تو هم عجب شعوری نداری!
    • IR ۲۳:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
      1 0
      بخاطر اینکه دختره دانش آموز است. کسی حق ندارد جلوی تحصیل کسی را بگیرد ،دخترهم ادب را رعایت کرده قوانین مدرسه را احترام گذاشته . در غیر این صورت باید به مدرسه بزرگسالان بره که اون هم هزینه ای براشون خواهد داشت.
    • سپهر بهنامفرد IR ۰۴:۵۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
      2 0
      برای شعور آدمایی مثل تو باید خون گریه کرد...
    • سعید IR ۱۰:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
      2 0
      باورم نمیشه ی آدم بتونه انقدر بیشعور باشه.
  • م الف IR ۲۰:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    14 2
    بهتر نیست در خواست بشود به این خانواده کمک بشود حتی از طرف خیرین وظیفه همه است به این خانواده کمک کنند و به خانواده عمه بهزاد
  • IR ۲۰:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    6 9
    تاسف آوره...
  • حسام IR ۲۰:۵۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    9 2
    خدا خودش بهت رحم کنه!
  • IR ۲۲:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    8 2
    یاد حاج قاسم سلیمانی به خیر.. مرد عمل بود..
  • IR ۲۲:۰۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    14 0
    هر شلغمی میتونه نظریه الکی بده اگر غیرت دارید ایشون را کمک مالی کنید نه متلک بارش کنید کار دلش بوده ازدواج کرده حالا حرف بارش کردن دور از انسانیت است مردید کمکش کنید عزیزم یه شماره حساب بده تا مرداش حمایت کنند کارت درست بوده عزیزم شهامت میخواد
  • بابک IR ۲۲:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    6 3
    آیا چنین زندگی زیبنده مردم ایران هست.
    • IR ۰۶:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
      2 1
      استثناء است این مورد جنجال نفرما
  • IR ۲۲:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    12 1
    چه باحالن این دوتا. انشاالله خوشبخت بشن.
  • IR ۲۲:۵۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    8 4
    انقدر جو ندین عشق واقعی اتفاقا اینه
  • IR ۲۲:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    10 3
    چقدر انسان شریف و پاکی هست، لذت بردم از تواضع و شرافت و غیرتش، انشاالله خدا بهشچن وسعت رزق بده
  • AE ۲۳:۰۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    8 1
    سلام الان بعد از نزدیک به ده سال، چه خبری از این خانواده دارید؟
  • بی نام IR ۲۳:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    0 1
    واقعا تاسف اوره فقر فرهنگی تا کجا چرا باید امثال این ادم ها را سوژه خبری کرد می خواهید کمکشان کنید به بهزیستی معرفی کنید این الگوی ناقص الخلقه را چرا خبری می کنید.
  • IR ۲۳:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    1 0
    شما که گزارش سال ۹۳ رو کپی میکنین یه تحقیق هم میکردیم که این زوج الان بعد از ۹ سال چه وضعیتی دارن
  • علی IR ۲۳:۲۹ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    0 0
    من الان سی سالمه درسمو خوندم سربازیمم رفتم سرکارم میرم(با امنیت شغلی) ماشین خوبم دارم خانواده نمیتونن منو راضی کنن برای ازدواج با این اوضاع بعد ایشون. . .
  • IR ۲۳:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    0 0
    لطفا راه ارتباطی برای کمک به این خانواده ایجاد کنید
  • IR ۲۳:۵۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
    1 0
    خبر جدید از این خانواده بزارید
  • رضا IR ۰۰:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    0 1
    آقا بهزاد پیش من بود چنون میزدم پس کله ش کف و خون بالا بیاره... البته تقصیر خودش نیست امان از فقر فرهنگی
  • IR ۰۰:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    1 0
    خبر که برای سال 93 هست. الان 22 سال داره و امیرصادق 9 سال. ان شاالله عاقبت بخیر بشوند و رزق حلال نصیبشون
  • IR ۰۰:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    9 0
    همه ی اونایی که خیلی دیر ازدواج کردن و الان بچه کوچیک دارن باهاشون حرف میزنم میگن بچه هامون و تو هجده سالگی مزدوج میکنیم نمی‌گذاریم مثل ما بشن خودمم پشیمونم تو سی و سه سالگی هنوز ازدواج نکردم اگه برمیگشتم عقب حتما تو همون بیست سالگی ازدواج میکردم موقعیت ازدواج با آدم سالم تر تو سن های پایین تر خیلی بیشتره.
  • بهاره IR ۰۰:۴۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    0 1
    کجاش زیبا بود سراسر فقر و فلاکت ورنج و بدبختی و فقر فرهنگی بود
  • IR ۰۱:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    0 0
    ازدواج لازمه برای جوانان ولی ایا این فردی که تو ۱۳ سالگی حتی یک کلاس هم سواد نداره و خودش میگه در فقر کامل زندگی میکنه میتونه تربیت یه بچه معصوم رو به عهده بگیره ایا این سن مناسبیه برای ازدواج!!!
  • سپهر بهنامفرد IR ۰۵:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    1 0
    دوست عزیزی که این مصاحبه رو گرفتی حداقل شماره حسابشو می‌گرفتی 4تا بنده ی خدا کمکش میکردند.
  • IR ۰۵:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    1 0
    بهزیستی کمیته امداد یا خیریه ها میتونه کمک حال این خانواده ها باشند
  • IR ۰۶:۰۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    2 0
    اینها افغان هستند از غرب افغانستان
  • IR ۰۶:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    1 0
    خوب خیلی هم عالی اول آقازاده ها پیش قدم بشوند.
  • IR ۰۶:۵۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    1 0
    داستان اینها برای چندسال پیش است ولی جوری منتشر کردیدانگاربراهمین امروزه....، والله اعلم هدفتان چی بوده.....
  • IR ۰۷:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    0 0
    که چی؟
  • خخخ IR ۰۷:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    0 0
    خخخ این چقدر
  • مندل IR ۰۸:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    0 0
    خخخ اینا مشکل درن بابا تو 13 سالگی خخخخ فردا هم بزرگر بشه می گه من نمی خوام این زنو اصلا بی خیال بابا تو خوبی اما این یارو احمقه
  • IR ۰۹:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    1 0
    اوق حالم از هر چی بچه تو این سن ساله بهم خورد🤮🤮
  • خسرو IR ۰۹:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    0 0
    سلام پس چطور میگن پسرها وقتی به سن پانزده سالگی میرسن بلغ میشن ولی بهزاد سیزده ساله بوده چطوری بچه دار شده
  • ازرائیل IR ۱۰:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    0 0
    متاسفم .....فقر فرهنگی و بی اطلاعی مردم در قرن 21 بیداد میکنه ....بعضی هم اینا رو تشویق میکنن و میگن آفرین....کجان مسئولین و اساتید دانشگاهها که شب و روز نظریه پردازی میکنن؟اینه وضع واقعی جامعه ما ...سر توی برف کردن و کور شدن ... وای بر آینده فرزندان ما...
  • LB ۱۱:۲۸ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۱
    1 0
    منبع: سرنخ. دوهفته نامه حوادث و شگفتی‌ها. شنبه ۲ اسفند ۱۳۹۳. لطفاٌ یک گزارش هم از وضعیت حال حاضر این زوج تهیه کنید. فکر کنم جالب خواهد بود.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس